vasael.ir

کد خبر: ۸۹۹۵
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۶ - 04 August 2018
بخش دوم

امنیت متعالیه| بررسی ابهامات کارکردی نظریه امنیت متعالیه

وسائل- پرسش مهم این است که نظریه حاضر چه کمکی به تامین امنیت در شرایط فعلی نظام بین الملل چه کمکی می کند؟ به عبارت دیگر جنبه های این نظریه امنیت متعالیه آنگونه که در جلسه قبلی نیز بیان شد، به شدت هنجاری، ایده آلیستی و دارای رویکرد مدینه فاضله است. اگر بخواهد قابل انطباق و کابردی بشود در وضعیت کنونی جامعه چه سازوکارهایی خواهد داشت؟

به گزارش خبرنگار وسائل، درپیش اجلاسیه اول کرسی نظریه پردازی امنیت متعالیه پس از تبیین نظریه توسط حجت الاسلام لک زایی (بخش اول )منتقدان به بررسی نظریه و نقاط ضعف( بخش دوم) آن پرداختند و سپس حجت الاسلام لک زایی به بخشی از سوالات مطرح پاسخ دادند (بخش سوم).

در بخش نخست پیش اجلاسیه دوم کرسی نظریه پردازی امنیت متعالیه، حجت الاسلام لک زایی با ارائه تبیینی جدید از دیدگاه خویش نسبت به امنیت اسلامی، اصول و مولفه های قوام بخش این نظریه، تلاش کرد تا زوایای مجهول نظریه خویش را برای منتقدین روشن سازد.

در ادامه ناقدین برخی مطالب را پیرامون نکات ابهام آمیز نظریه امنیت متعالیه را مطرح و حجت الاسلام لکزایی اقدام به ارائه پاسخ های لازم نمود.

مشروح مطالب و نقدهای بیان شده توسط اساتید حاضر در این پیش نشست به صورت اختصاصی توسط پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل آماده سازی و در اختیار شما عزیزان قرار می گیرد.

ناقد: دکتر ستوده

در بحث اول شما نظریه امنیتی متعالیه را با توجه به نظریه دو فطرت امام خمینی (ره) توضیح دادید و الان دوباره برمی گردید و بر اساس علل اربعه توضیح می دهید و در جای دیگری از ادراکات اعتباری و در جای دیگری از بحث مبانی انسان شناسی استاد مطهری و در جای دیگری از نظریه امام خمینی (ره) استفاده می کنید، اینها هر کدام به یک زاویه از بحث می رود که مشخص نیست بحث فرانظریه شما یکجا چه شده است. آن مقاله ای که در دست ما است و آن چیزی که توضیح داده شد و آن چیزی که قصد ورود به بحث چهارچوب را داریم که این فطرت امام خمینی زیر مقاله انسان شناسی امام خمینی و ارتباطش با علل اربعه چه می شود؟ اینها جزو مبانی است و اگر مبانی است جزو فرانظریه است و یا خیر خود نظریه است؟ همه اینها بحث هایی هستند که همچنان به صورت پراکنده باقی مانده و انجام نشده است.

به نظر بنده جمع بندی بحث قبلی این بوده است که مشخص شود نظریه شما تعریفش چیست، نظریه ای انتقادی است، هنجاری است، تفصیلی است، نهادی است، در واقع چگونه نظریه ای است؟ سنخ نظریه مشخص شود. آیا تفکیک بین فرانظریه و نظریه قائل می شوید؟

اگر بحث انسان شناسی است این انسان شناسی را از کجا گرفته اید؟ از روایات گرفته اید؟ از احادیث گرفته اید؟ از قرآن گرفته اید؟ ویا این مبانی انسان شناسی از امام خمینی یا از آیت الله جوادی آملی یا از شهید بهشتی گرفته شده است؟ اینها در بحث هایی که می خواهد بیاید به خوبی جمع نشده است.

همچنین اینکه بحث معرفت شناسی به صورت پراکنده در مقالات متفاوت آمده است، بحث های روش نیز به همین صورت پراکنده آمده است. همچنین آیا نظریه متعالیه از دیدگاه امام خمینی (ره) است؟

یک ایراد دیگری که قرار بود پاسخ داده شود این بوده است که آنچه که به عنوان نظریه امنیت متعالیه است با فرض بر اینکه مبانی، تعریف و سازوکار آن بیان شده است، این نظریه چه کمکی به تامین امنیت در شرایط فعلی نظام بین الملل چه کمکی می کند؟ به عبارت دیگر جنبه های این نظریه امنیت متعالیه آنگونه که در جلسه قبلی نیز بیان شد، به شدت هنجاری، ایده آلیستی و دارای رویکرد مدینه فاضله است. اگر بخواهد قابل انطباق و کابردی بشود در وضعیت کنونی جامعه چه سازوکارهایی خواهد داشت؟ به طور مثال مدل امنیت دسته جمعی که نظریه های لیبراستی و ایده آلیستی گفت شده است مدلی بوده است که مقداری کار شده و مقداری هم ناقص است.

در رابطه با این دیگاه و نظریه متعالی، یک بحث این بوده است که با توجه به مقالات موجود، پردازش شده و نحوه تجویز و کاربست آن در نظام بین الملل موجود بیان شود. در مجموع مواردی را که آقای دکتر فرمودند نوآوری بسیاری بالایی دارد رویکردی اسلامی دارد که مورد نیاز ما است همچنین ظرفیت بسیار بالایی را جهت تولید نظریه دارد. اما آن چیزی که به دست ما رسیده است پراکندگی هایی را دارد که سبب می شود ندادیم اگر که از ما سوال شود علل اربعه چیست و جایش در اینجا کجاست؟ بگویم که ایشان از علل اربعه می خواهد استفاده کند به عنوان یک روش پردازش برای موادی که معطوف به نظریه است.

دکتر لکزایی:

زمانی بحث این است شما می گویید که نظریه را به یکجا به ما بدهید، این نظریه همان یک مقاله بود که در جلسه قبل تقدیم شد و امروز هم بیان شد، امنیت متعالی همین است. این مقاله اگر گمان می کنید که خلاصه است، مقاله مفصل آن نیز هست. اصل نظریه معلوم است که یک مقاله است. در جلسه قبل گفته شد که مقالات را در یک دستگاه قرار دهید، ما هم این نظریه را در اندیشه متفکران حکمت متعالیه ظرفیت سنجی کردیم، وقتی که آن را با اندیشه علامه طباطبایی ظرفیت سنجی می کنیم همین جواب را البته از مسیر ادراکات اعتباری به ما می دهد، همچنین آن را در اندیشه های آیت الله جوادی آملی و شهید مطهری ظرفیت سنجی شد که نشان داد دارای ظرفیت است. همچنین در فرمایشات نبوی و آیات قرآن بحث شد که نشان داد تائید می شود، لذا در عنوان فصول آمده که مستندات و ظرفیت سنجی نظریه امنیت متعالی در اندیشه علامه طباطبایی. مستندات و ظرفیت سنجی بر اساس علل اربعه، علل اربعه یک الگوی دیگری گفتم است برای ارائه علل نظریه امنیت متعالیه.

یک بار امنیت متعالیه را با چهار چوب های رایج در مکاتب امنیتی ارائه شد که گفتیم با چهارچوب های دیگری هم می شود ارائه داد. اصل مبانی انسان شناسی را از امام خمینی (ره) گرفته ام. اگر بگوئید که متعالیه متدانیه را از کجا ساخته اید خواهم گفت از دو فطرت ساخته ام، یعنی فطرت مخموره شده متعالیه و فطرت محجوبه شده است متدانیه. می خواهم بگویم علوم امنیتی دو نوع است، متعالیه و متدانیه، پیش از آن هم مجبور هستم که بگویم علوم انسانی به لجاظ پاردایمی به دو گونه متعالیه و متدانیه است. بعد می گویم که متدانیه ها متکثر هستند یعنی شما می توانید بپرسید که چرا نظریه های امنیتی متدانیه زیاد است؟ شما را ارجاع می دهم به مبانی انسان شناسی که از امام خمینی گرفته ام و برایتان توضیح می دهم.

چون هفت نوع انسان متدانی داشته ایم، پس علوم انسانی متدانیه تا هفت نوع ظرفت دارد که داشته باشد. علوم امنیتی متدانیه نیز تا هفت نوع ظرفیت دارد، مکاتب امینیتی متدانیه نیز تا هفت طیف نظریه ظرفیت دارد ولی در نظریه امنیت متعالیه یک نظریه بیشتر وجود ندارد که آنهم می تواند تشکیکی باشد، برای مثال نمی تواند یک نظریه امنیتی اسلامی بیاید که بگوید به بقاء ابدی انسان بی توجه هستم و بقاء ابدی انسان برایم مطرح نیست، فقط ممکن است که بقاء ابدی را کمی چاق و یا کمی لاغر توضیح دهد.

در خصوص عملیات باید گفت که در فصل هشتم گفته شد، رویکرد سیاست نامه ای امنیت متعالیه، یعنی گفتم اگر به لحاظ تجربی نگاه کنید این حالت پیش می آید و مصداق را آورده ام. در فصل هفتم گفته ام رویکرد فقهی امنیت متعالیه، یعنی نظریه را وقتی شما در فقه مباحث را بحث می کنید آن حالت پیش می آید که نمونه آورده شده است. اینها به چند گونه است که در گونه شناسی امنیت که فصل اول است آمده که به 10 نوع است، یعنی اگر مطالعات اسلامی امنیت رونق بگیرد، بر طبق کاری که انجام داده ام از منظر ده رشته باید مطالعه کنید تا بتوانید تکلیف امنیت در صحنه عمل را مشخص کنید.

یعنی فقیه باید حیث فقهی را بگوید، عالم اخلاق باید حیث اخلاقی آن را بگوید، متکلم باید حیث کلامی آنرا بگوید، اگر یک نفر باشد باید از حیث های مختلف حرف بزند. یعنی باید نظریه امامت را داشته باشید اگر نظریه خلافت آمد جایش، نتیجه تابع اخص مقدمات است و امنیت بهم می خورد، حالا اگر بگویید که بر اساس فقه شیعه عمل می کنید، نظام سیاسی شما یا سیاسی شده است یا لیبرالیستی شده است؟  وقتی لیبراستی شد در مبانی انسان شناسی لیبرالی چه اصلی گنجانیده شده است؟ اصل بی ارزشی یا بی اعتنایی به مباحث دینی و اعتقادی و آزادی عقیده، چرا عقیده آزاد است؟ همانند یک امر شخصی مثل غذا خوردن است، به ما چه ارتباطی دارد افراد چه اعتقداتی دارند، در اسلام اینگونه نمی گوییم، اگر می گوییم آزادی عقیده به این دلیل است که به زور نمی شود کسی را بر یک عقیده ای وادار کرد در اخلاق اگر می گوییم، به این خاطر است که نمی شود به زور فردی را امنیت قرار داد. عکس این قضیه ممکن است، اگر کسی خیانت کرد می شود او را مجازات کرد لذا دین مجازات تعین کرده است اگر می خواهید کسی امین باشد باید او را تربیت کرد، در حوزه ایجابی هیچ راهی جز تربیت وجود ندارد، لذا وقتی در حوزه تربیت می روید به او تئوری می دهید.

بر اساس این تئوری شورای امنیت ملی غلط است، باید شورای امنیت اسلامی داشته باشیم. در مجلس شورای اسلامی این را فهمیدیم، گفتم مجلس شورای ملی غلط است باید مجلس شورای اسلامی باشد، اگر مرجع امنیت شما تزاحم شد بین اسلام و ملیت، یعنی شما یا باید از ایران حفاظت کنید یا از اسلام. الان که الگوی غرب را گرفته اید شورای عالی امنیت ملی درست کرده اید. دغدغه شورای عالی امنیت ملی حفاظت از ایران است، بر سر اسلام چه می آید؟ بستگی به اسلام و تدین افراد تصمیم گیرنده دارد.

و این صحیح نیست یعنی چون شما آمده اید و بر اساس مکاتب امنیتی وارداتی نام گذاری کرده اید، اگر در فرمایشات امام خمینی جستجو کنید حتی برای یک بار امام امنیت ملی را کار ندارد، اصطلاح امنیت ملی را حتی برای کی بار امام به کار نبرده است، چوت اصلا قبول ندارد. وقتی به اسلام می رسد می گوید از جمهوری اسلامی باید حفاظت کرد چون اگر جمهوری اسلامی حفاظت نکنیم اسلام سیلی می خورد و جمهوری اسلامی صدمه ببیند تا صدها سال دیگر اسلام سر بلند نمی کند. شهید مطهری می گوید که اسلام خودش هدف است.

این تئوری وقتی در حوزه اقتصاد بیاید حرف دارد، امنیت اقتصادی. وقتی در حوزه پارلمان بیاید حرف دارد در حوزه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم حرف دارد، حرفش این است، در مسیری که هستیم غلط است یعنی شورای عالی فرهنگی تان باید زیر نظر اسلام مسلمین تشکیل شود، زیر نظر رهبری تشکیل شود این را نباید به قوه مجریه سپرد. شورای عالی امنیت ملی حتما باید تبدیل شود به شورای عالی امنیت اسلامی. نظریه پرداز اگر نظریه در اختیارش باشد در حوزه ای که بخواهید آنرا برای تان تطبیق می دهد، چنانکه مواردی را آورده ایم و تطبیق داده ایم.

گفته ام که علوم انسانی موجود متدانی است. ما یک علوم انسانی دیگر در اسلام داریم که متعالیه است، باز تاکید کنم که این متعالیه تجربه را بی ارزش نمی داند، تجربه را ناکافی می داند یعنی آن مباحث تجربی را یک از کار (ناسوتی) می داند اما وجوه عوالم دیگر را باید در حوزه معرفت بیاوریم و ببینیم یعنی وجه فقهی وجه اخلاقی، عرفانی، کلامی و فلسفی و ... همه آن ده وجه گفته شده را ببینیم که ناسوتی است.

سوال- تاکید بر دوست و دشمن چگونه در تفکر شما جای دارد در حالیکه جهان دارد از آن عبور می کند؟

نظریه های امنیت حتما بحث دوست و دشمن را باید تعیین تکلیف کنند والا چگونه می تواند بدون تعین تکلیف بحث دوست و دشمن، نظریه امنیت را ارائه دهید. چه چیزی من را تهدید می کند؟ دشمن من.

یک نظریه فقط هست و آن هم نظریه پست مدرن ها است. پست مدرن ها هم نه از این جهت که دوست و دشمن نداریم، میگویند دوست و دشمن یک امر کاملا ژله ای شده است و نباید روی آن سرمایه گذاری کرد. ما که پست مدرنیستی فکر نمی کنیم، جوهر ستیز و مبنا ستیز نیستیم، ما می گوییم هم دوست داردیم و هم دشمن و باید آنها را در نظریه امنیتی تعریف بکنیم. اگر در بحث دوست و دشمن بگوییم ژله ای هستیم که من هم جزو پست مدرن ها میشوم،  سختی نظریه های اسلامی این است که اگر یک مورد را هم به صورت عاریه ای بگیرید، نتیجه را به سمت خودش می برد چون نتیجه تابع هست مقدمات است. اگر یک مولفه ماترلیالیستی بیاوریم در نظریه، کل نظریه ماترلیالیستی می شود.

ناقد: دکتر شیرخانی

در مسائل متدانیه، ادراکات اعتباری علامه را اگر مطرح کنید، یکی قبل از اجتماع است و یکی پس از اجتماع. در بعد از اجتماع، استخدام اجتماع و عدالت را مطرح می کند در اینجا که بیایید آن سبوعیت یا درنده خویی هایی که وجود دارد، حامض همین را مطرح می کند و می گوید انسان ذاتا شریر است ولی همینکه اجتماع می آید تمهیدات امنیتی و قرار داد ها از سبوعیت خارج شده و مدنیت پیدا می کند. شما در این حرف نو، تقریبا می گوید که آن سبوعیت می ماند.

دکتر لکزایی:

خیر، علامه می گوید چون یک اعتبار دیگری هم قبل از اجتماع در وجود ما هست به نام اعتبار انتخاب اخف و اسهل، این انتخاب باعث می شود که وقتی وارد اجتماع شود همیشه بدنبال استخدام های یک طرفه باشد که آنرا یکطرفه کند. لذا می گوید که حتما به دین احتیاج می شود. لذا می گوید چیزی را که تاریخ جلوی چشم ما قرار می دهد این است که اکثر دوره های تاریخی با استخدام های یکطرفه و حکومت های استبدادی و دیکتاتوری و طاغوت روبرو بوده ایم.

ادامه دارد............

120/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹