vasael.ir

کد خبر: ۸۷۹۷
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۲ - 27 June 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 32

ولایت فقیه| تخصیص روایت "کل ر‌أیة" با ادله وجوب امر به معروف

وسائل- آیت الله مقتدایی در خصوص روایت"کل رأیة" اشکال سومی را مطرح کرد و گفت: امر به معروف و نهی منکر گاهی اقتضاء می کند که جمعی در مقابل حکومت جور بایستند و مقدمه آن نیز واجب است که همان تشکیل حکومت است پس برای نهی از منکر واجب است که چنین تشکلی ایجاد کرد و پرچمی باشد که ایستادگی کند و تشکیل حکومت برای این امر واجب است

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در جلسه سی و دوم درس خارج فقه ولایت فقیه که در روز دوشنبه مورخه 13 آذر سال 96 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به دقت های عقلی در روایت خروج مردی از قم و انطباق با حضرت امام و یاران ایشان اشاره کرد و به بررسی ادله قرآن در همین مساله و اشکال سوم به صحیحه مورد نظر پرداخت.

آیت الله مقتدایی در ابتدای درس خارج ولایت فقیه به خروج امام خمینی علیه طاغوت و انطباق روایت به ایشان اشاره کرد و ابراز داشت: دشمن در طول جنگ تحمیلی، موشک باران کرد و فشار آورد ولی مردم نترسیدند و در جبهه ها از شهادت استقبال می کردند و حتی والدین نیز فرزندشان را با آغوش باز به جبهه ها می فرستادند و مجموع مردم بدین صورت بودند که ترس در وجودشان نبود و هزاران نفر نظیر شهید حججی، رهسپار جبهه ها بودند که دستگیر و اسیر شدند ولی دلاور بودند و با کمال رشادت در مقابل دشمن می ایستادند.

وی در تایید همین مطلب به آیه 54 سوره مائده نیز اشاره کرد و گفت: خداوند به مومنین دلداری می دهد که اگر عده ای از منافقین نیز با هم تبانی کردند که بعد از رحلت پیامبر از دین خارج شوند شما نترسید و قرآن خبر می دهد که قومی خواهند آمد که خداوند آنان را دوست می دارد و محبوب خدا هستند و آنان نیز خداوند را دوست دارند، آنان نسبت به مومنین متواضع هستند و در تفسیر مجمع البیان می گوید مانند پدر بر فرزند مهربان هستند.

این استاد حوزه در ادامه به اشکال سوم به صحیحه مورد بحث پرداخت و اظهار داشت: آیات، روایات و حکم عقل وجود دارد که دفاع از اسلام امری پسندیده است و فریضه است که تمام انسان ها باید در مقابل بدعت ها و دشمنان بایستند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و گاهی جهاد واجب است پس باید در مقابل دشمنان از کیان اسلام دفاع کرد و روایات متعددی در این زمینه است که در هر عصری جریان دارد.

استاد مقتدایی در پایان گفت: امر به معروف و نهی منکر گاهی اقتضاء می کند که جمعی در مقابل حکومت جور بایستند و مقدمه آن نیز واجب است که همان تشکیل حکومت است پس برای نهی از منکر واجب است که چنین تشکلی ایجاد کرد و پرچمی باشد که ایستادگی کند و تشکیل حکومت برای این امر واجب است

تقریر درس

آیت الله مقتدایی در جلسه گذشته با اشاره به تایید و مورد رضایت معصومین بودن برخی قیام های صورت گرفته گفت: از قیام های به حق که در کلام معصوم نیز مورد تایید قرار گرفته است قیام مردی از قم و خروج یمانی است، که البته با دقت عقلی و روایی می توان کذب ادعای امروزی برخی مدعیان دروغین یمانی را فهمید.

بررسی روایات متعارض و اشکالات به صحیحه

در مقابل صحیحه ای که به طور کلی دلالت می کرد هر قیام و هر پرچمی قبل از قیام امام زمان برافراشته شود صاحب آن طاغوت است، نکاتی مطرح شد که بدین روایت اشکال وارد دانستیم و از جهاتی اشکال وارد کردیم:

1ـ با صحیحه عیص بن قاسم معارض دارد و توضیح بیان شد.

2ـ روایت کثیره مستفیذه ای داریم که دلالت دارد قیام هایی محقق شده است و برحق بوده است و امام آنان را تقدیس و تعریف می کنند و صاحب آن را از علماء امناالله می داند که شامل قیام زید بن علی و شهید فخ بود.

تطبیق روایت " رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ " بر نهضت امام خمینی

و دسته دیگر روایات نیز اخبار غیبی بود که در آینده قیام هایی محقق می شود و رایت هایی برافراشته می شود که آنان نیز برحق است و در این مورد نیز دو روایت بیان شد که یکی راجع به یمانی بود که رایت آن برحق بود و مردم باید تبعیت می کردند و دیگری روایت مردی بود که از قم قیام می کند و مردم را به سمت حق دعوت می کند.

در روایت دوم تعابیری بیان شد که در درجه بالایی بود و احتمال دادیم که شاید مراد امام راحل (قدس سره) باشد. این مساله را به صورت احتمال گفتیم و رد شدیم ولی با مقداری دقت در تعبیر و انطباق با رزمندگان و ملتی که همراه امام بودند این احتمال قوت می یابد.

به همین خاطر مرور مجددی بر روایت و انطباق آن با یاران امام دارم تا مشخص شود صرف احتمال نیست بلکه اطمینان خاطری حاصل می شود.

«وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ أَیُّوبَ بْنِ یَحْیَى الْجَنْدَلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَکَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ

از ابتدای نهضت امام، حتی یک کلمه غیر از دعوت به اسلام، وحدت و اتحاد و مقابله با دشمنان اسلام، انحراف نداشته است و در تمام تعابیر امام، این دعوت محقق است.

جمعی همراه او هستند که مانند قطعه های آهن و شبیه کوه هستند و بادهای تند و طوفان های اطراف، آنان را به تزلزل در نمی آورد. این همه تهدیداتی که از طرف آمریکا می شد و این همه تحریم هایی که وجود دارد و در طول انقلاب وارد کرده اند و جنگ تحمیلی را شروع کردند و دنیا با ایران طرف شد ولی نترسیدند.

در روایت نمی گوید اینها جنگ درست می کنند بلکه می فرماید آنان از جنگ خسته نمی شوند و این تعبیر عجیب است و همان واقعیتی است که پیش آمد. در تعبیر «لایملون» است که نشان دهنده تحمیل جنگ و عدم خستگی آنان است. این جنگ هشت سال طول کشید و مردم خسته نشدند و مصداق واقعی همان جوانان در جبهه و خانواده هایشان بودند که نظیر کوه ایستادگی کردند و نترسیدند.

دشمن موشک باران کرد و فشار آورد ولی مردم نترسیدند و در جبهه ها از شهادت استقبال می کردند و حتی والدین نیز فرزندشان را با آغوش باز به جبهه ها می فرستادند. مجموع مردم بدین صورت بودند که ترس در وجودشان نبود و امثال شهید حججی ها هزاران نفر بدین صورت رهسپار جبهه ها بودند که دستگیر و اسیر شدند ولی دلاور بودند و با کمال رشادت در مقابل دشمن می ایستادند.

من مجدداً روایت را خواندم تا برای انطباق روایت بر امام و یاران ایشان اطمینان حاصل شود. حال ممکن است در آینده نیز فردی از قم قیام کند و چنین یاورانی حتی قوی تر و محکم تر داشته باشد و نباید احتمال را نادیده گرفت اما انطباق این روایت با وضعی که پشت سر گذاشتیم اطمینان آور است.

پس این نیز از اخبار غیبی است که مردی از قم قیام می کند و چنین افرادی با او هستند و به سوی حق دعوت می کند و در برابر روایتی است که می گفت هر پرچمی قبل از قیام امام زمان برافراشته شود باطل و طاغوت است. پس به صورت کلی نمی توان از آن روایت برداشت کرد و یا برداشت صحیحی داشت.

در اینجا آیه ای دیگر و روایتی در ذیل آیه است که بدان اشاره می کنیم.

در سوره مائده آیه 54 که فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیم‏» خداوند به مومنین دلداری می دهد که اگر عده ای از منافقین نیز با هم تبانی کردند که بعد از رحلت پیامبر از دین خارج شوند شما نترسید و قرآن خبر می دهد که قومی خواهند آمد که خداوند آنان را دوست می دارد و محبوب خدا هستند و آنان نیز خداوند را دوست دارند. آنان نسبت به مومنین متواضع هستند و در تفسیر مجمع البیان می گوید مانند پدر بر فرزند مهربان هستند. اما نسبت به کفار شدت و خشونت دارند که همان تعبیر «أشداء علی الکفار و رحماء بینهم» هستند. آنان در راه خدا جهاد می کنند و هیچ خوفی از دشمن در وجودشان نیست و این فضلی از طرف خداوند نسبت به آنان است.

زمانی که این آیه نازل شد از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کردند که این قوم چه افرادی هستند که این گونه مورد تعریف قرآن هستند؟ حضرت در پاسخ، دست مبارک را به شانه سلمان زدند و فرمودند: ایشان و هم مسلک ها و هم وطنان او مراد آیه هستند.

آن زمان همه می دانستند که سلمان، عرب نیست و فارسی است که شاید مراد استان فارس نباشد زیرا اصالت ایشان متعلق به منطقه جی اصفهان است و در روایت نیز مفصل بیان شده است ولی در هر حال ایشان عجم و ایرانی بوده است.

پیامبر صلی الله علیه و آله در ادامه تعریف دیگری نیز داشتند و فرمودند: مراد از این آیه، سلمان و قوم اوست و اگر دین در آسمان و ستاره ثریا نیز باشد، فرزندان و جوانان فارسی دین را از آنجا به دست می آورند.

این ویژگی را نیز پیامبر به آیه شریفه افزودند پس مصداق آیه و روایتی که آیه را تفسیر می کند سلمان و مردم فارس هستند که می تواند منطبق بر امام (ره) و یاران ایشان باشد که این نیز تعبیری است و شاید به همان دقت، قوم دیگری نیز در آینده بیایند ولی انسان اطمینانی پیدا می کند که منطبق بر امام و یاران ایشان باشد.

استدلال ما به آیه و روایت ذیل آن به همین است که این خبر قطعی و غیبی است که در آینده چنین قومی می آیند که قیام می کنند و قیامشان به حق است و محبوب خداوند هستند. حال چه منطبق بر امام و یارانش باشد یا نباشد و قوم دیگری در آینده بیایند، مسلم است که چنین قومی قیام می کنند و آن روایت که می گوید هر رایتی برافراشته شود صاحبش طاغوت است، استثناء می خورد.

عمده استدلال ما به این مساله چنین بود که بیان شد و جهادی که در آیه بیان شد همان قیام است که نیاز به جمع دارد و یک شخص به تنهایی نمی تواند در مقابل دشمن بایستد. هر جمعی یک تشکل و فرماندهی نیاز دارد.

بنابراین از مجموع روایاتی که خبر از قیام های محقق شده به حق داد و اخبار غیبی از آینده داد که قیام هایی در آینده به وقوع خواهد پیوست که به حق است، استفاده می کنیم که «کل رایة» درست نیست.

اشکال سوم به روایت

آیات، روایات و حکم عقل وجود دارد که دفاع از اسلام امری پسندیده است و فریضه است که تمام انسان ها باید در مقابل بدعت ها و دشمنان بایستند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و گاهی جهاد واجب است. باید در مقابل دشمنان از کیان اسلام دفاع کرد و روایات متعددی در این زمینه است که در هر عصری جریان دارد.

ادله ای که می گوید شما باید امر به معروف و نهی از منکر کنید همیشه وجود دارد و گاهی شما در مقابل یک نفر نهی از منکر می کنید اما گاهی باید در مقابل جمعیتی نهی از منکر صورت گیرد و لازمه اش این است که باید آمادگی لازم فراهم شود و نیاز به تشکیل حکومت اسلامی است و رئیسی باشد تا لشکری فراهم کند و ابزار جنگی و غیره جمع آوری کند.

پس ادله ای که دلالت بر امر به معروف و نهی از منکر و جهاد هست، معارض با روایت فوق است که می گوید هر پرچمی برافراشته شود صاحبش طاغوت است.

گاهی پرچمی برای دفاع از اسلام در مقابل دشمن برافراشته می شود که برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر و عدالت است. آن روایات ترجیح دارند و سبب می شود که از این روایت مورد بحث، رفع ید کنیم.

یک روایت از باب معروف و نهی از منکر در مقابل دشمنان نقل می کنیم: «نَهْجُ الْبَلَاغَةِ، رَوَى ابْنُ جَرِیرٍ الطَّبَرِیُّ فِی تَارِیخِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی لَیْلَى الْفَقِیهِ وَ کَانَ مِمَّنْ خَرَجَ لِقِتَالِ الْحَجَّاجِ مَعَ ابْنِ الْأَشْعَثِ أَنَّهُ قَالَ: فِیمَا کَانَ یُحَضِّضُ بِهِ النَّاسَ عَلَى الْجِهَادِ إِنِّی سَمِعْتُ عَلِیّاً رَفَعَ اللَّهُ دَرَجَتَهُ فِی الصَّالِحِینَ وَ أَثَابَهُ ثَوَابَ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّیقِینَ یَقُولُ یَوْمَ لَقِینَا أَهْلَ الشَّامِ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یُدْعَى إِلَیْهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَ کَلِمَةُ الظَّالِمِینَ هِیَ السُّفْلَى فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیَقِینُ.» هر شخصی که عمل خلاف شرعی مانند تعدی و ظلم به دیگران را ببیند و مشاهده کند که مردم را به کار منکری دعوت می کنند، این شخص در مقابل عدوان و منکر به قلبش انکار می کند، سلامت قلبی دارد و مشکلی برایش نیست (گناهی به گردن او نیست.)

و اگر در مرحله بالاتر با زبان نیز ابراز کند و امر به معروف و نهی از منکر لسانی داشته باشد مأجور است و در قیامت اجر و پاداش دارد و افضل از مرحله قلبی است.

در مرحله سوم، شخص که منکر را مشاهده می کند با شمشیر مقابل آنان بایستد تا کلمة الله اعلا شود و فرمان خدا علنی شود و مردم اطاعت کنند، این شخص راه هدایت را پیدا کرده است و بر طریق حق ایستاده است و خداوند نور یقین را در قلبش ایجاد کرده است.

این مساله نهی از منکر شخصی نیست که فردی شمشیر به دست بگیرد و در مقابل انجام دهندگان منکر بایستد. مراد از سیف در روایت خود شمشیر نیست بلکه مقصود «قدرت» است. فردی که با دشمنان می خواهد مقابله کند باید با قدرت و قوت باشد که لازمه اش تشکیل جمعیتی است که بایستند و با شمشیر بجنگند. پس انکار به سیف فردی نیست بلکه اجتماعی است که نیاز به برافراشته شدن پرچمی دارد تا در مقابل دشمن امر به معروف و نهی از منکر نمایند.

سوال: اگر این مساله باشد تحیر بیشتر می شود؟ یعنی ارشادات که نسبت به ما از سوی ائمه اطهار می شود که در میان صاحب پرچم های متفاوت، پرچم حق را بشناسیم زیرا سازکار مناسبی برای شناخت پرچم حق نداریم.

پاسخ: تعبیر روایت این است که امر منکری اجرا می شود و قومی باید جمع شوند تا جلوی آن را بگیرند. گاهی تک تک صحبت می کنند و به زبان می گویند و گاهی با قدرت است، یعنی با قدرتی می خواهند جلوی حرکتی را بگیرند که لوازمی دارد و باید شخصی فرمانده باشد و لشکر داشته باشد و اصحاب وسائل جنگ را فراهم کنند که این مساله صحیح است.

بنابراین امر به معروف و نهی منکر گاهی اقتضاء می کند که جمعی در مقابل آن بایستند و مقدمه آن نیز واجب است که همان تشکیل حکومت است. پس برای نهی از منکر واجب است که چنین تشکلی ایجاد کرد. پس برای جلوگیری از امور خلاف باید پرچمی باشد که ایستادگی کند و تشکیل حکومت برای این امر واجب است./926/ف

مقرر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳