vasael.ir

کد خبر: ۸۷۲۳
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۵ - 23 June 2018
حجت‌الاسلام ایزدهی/ جلسه22 (97-96)

فقه سیاسی| بررسی مراحل اولویت بندی در اقامه نماز میت

وسائل ـ بحث در اولویت نماز بر میت است که مراتبی نیز دارد؛ اما به صورت کلی اولویت با امام و نماینده امام است، امامت مراتبی دارد و ملاک‌هایی مطرح شد که بعد از امام و نماینده ایشان جهت جذب مردم و استقبال بیشتر مردم، نوبت به کسی می‌رسد که از دیگران اقرأ است و افقهیت در مراتب بعدی قرار دارد.

به گزارش خبرنگار وسائل، درس خارج فقه سیاسی، حجت‌الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، مورخه 9 آبان ماه 96 در مدرسه عالی فیضیه قم برگزار شد؛ به ادامه بحث وجوب کفایی و اولویت‌بندی در تجهیز میت پرداخت که متن درس در ادامه تقدیم می‌شود.

 

جلسه گذشته مطرح شد که طبق مطالب ارائه شده در جلسات قبل در بحث نماز میت، اولویت با اولیاء میت است؛ البته در صورتی که حاکم یا نائب ایشان یا نماینده ایشان حضور نداشته باشند.

خلاصه جلسه: بحث در اولویت نماز بر میت است که مراتبی نیز دارد؛ اما به صورت کلی اولویت با امام و نماینده امام است، قاعده کلی حفظ نظام با زیر مجموعه‌های آن مثل قاعده ید و سوق المسلمین مطرح شد، دسته‌ای از روایات مطرح شد که ماحصل همه آنها این است که امامت مراتبی دارد و ملاک‌هایی مطرح شد که بعد از امام و نماینده ایشان جهت جذب مردم و استقبال بیشتر مردم، نوبت به کسی می‌رسد که از دیگران اقرأ است و افقهیت در مراتب بعدی قرار دارد.

اصل بحث: بحث ما در این بود که در نماز بر میت چه کسی اولویت دارد امام، نماینده امام، امام راتب، ولی، نماینده ولی، اجمالا گفتیم اجماعی است که امام اصل، مقدم است؛ امام معصوم، نائب او یا نائب خاص یا نائب عام، مقدم است و بعد از او امام راتب مسجد، اگر نبود نوبت به افراد عادی می‌رسد، اجماع هم فی نفسه موضوعیت و حجیتی ندارد و اجماع یا مدرکی می‌تواند باشد.

به خاطر روایتی که هست یا اصلا اگر روایتی هم نبود، بنای عقلا را داریم؛ در اینجا بحث حفظ نظام مطرح است و نظام معیشت، وقتی شارع می‌فرماید: حفظ نظام واجب و لازم است، یعنی باید به گونه ای رفتار کرد که که نظام معیشت مردم مختل نشود.

لذا مثلا قاعده ید حاکم است، تا هر کسی در مورد مال دیگری ادعایی نکند و هر کسی صاحب مالی که در دست دارد باشد، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود یا قاعده سوق، مثلا گوشتی که در بازار مسلمین است، چون احتمالات مختلف داده می شود با سوق المسلمین احتمالات می رود کنار و اصل بر حلیت است و پاک بودن و یا مثلا قاعده فراغ در نماز، آیا عمل قبلی را انجام داده‌ام یا خیر؟ اگر این قاعده نباشد یک نماز گاهی موقع ساعت‌ها طول می‌کشد.

البته در امور خطیره فرق می‌کند مثل قفل و دزدگیر ماشین که نیاز به احتیاط دارد که حتی ممکن است چند بار آن را چک کند، موارد زیاد است که مردم در زندگی نوعی اینگونه عمل می‌کنند یا استصحاب در صورتی که اماره باشد نه اصل، روال عادی مردم اینطوری می‌باشد.

یکی از موارد بحث تقدم کسی است که در جایی ساکن است، نسبت به ماشین یا خانه، اولویت دارد یا مثلا در امور نوعیه مثل صندلی در یک اداره در یک اتاق که مال یک کارمند می‌باشد یا مثلا یک نفر، یک سال در یک مسجد، امام جماعت بوده است، نمی‌شود هر کسی از راه رسید امام جماعت باشد.

راتب یعنی مقبول و موجه، شاید هم حیثیت آن به این اعتبار است، راتب طبق روال خصوصیات مورد قبول مردم را دارد و چه بسا ملاک اجتماع هم همین باشد و اجماع بما هو اجماع حجیت ندارد، مگر اینکه کاشف از قول معصوم باشد.

طبق همین منطق، سیره عقلاء و اختلال نظام، روایتی هم وجود دارد؛ البته برخی روایات سند مشخصی ندارد، البته با یک تسامحی قابل پذیرش  هست، برخی از روایات هم بد نیست مرور شود: عن محمد بن یعقوب عن علی بن محمد و غیره عن سهل بن زیاد عن ابن محمود عن ابن حمزه عن ابی ابیده (ظاهرا نمی‌شود به سند این روایت خیلی اشکال کرد).

سالت اباعبدالله عن القوم من اصحابنا یجتمعون فتأذن لالصلاة فیقول بعضهم لبعض تقدم یا فلان فقال: ان رسول الله قال یتقدم القوم اقرئهم لالقرآن، هر کسی نمی تواند امام شود، کسی که قرائتش صحیح باشد، اول اقرأ را می آورد، بعد افقه، یعنی قرائت برای نماز موضوعیت دارد، فان کانوا فی القراءة سواء فاقدمهم هجرة فانکانو فی الهجرة سواء فاکبرهم سنا، فان کانوا فی السن سواء فلیأمهم  اعلمهم بالسنة و افقههم فی الدین، ولا یتقدمنّ احدکم الرجل فی منزله و لا صاحب سلطانا فی سلطانه، آیا وقتی حاکم بیاید مقدم است؛ اینجا یک بحث وجود دارد، اگر ملاک این است، اختیارات حاکم تا کجا است؛ آیا فقط در عرصه عمومی است یا در عرصه خصوصی و زندگی شخصی مردم هم اختیار دارد؟

روایتی دیگر از دعائم الاسلام: رسول خدا فرمود: یأمکم اکثرکم نورا، والنور القرآن کسی که بیشتر قاری است و کل اهل مسجد احق بالصلاة فی مسجدهم الا ان یکون امیر حضر فانه احق بالامامة باهل المسجد، اینجا امام مقدم است؛ اگر این روایت را در کنار روایت جلسه قبل بگذاریم که می فرمود: اگر ولی میت امام را مقدم نکند، غاصب است، به این نتیجه می‌رسیم که امام و حاکم باید مقدم بشود و الا ولی غاصب است.

امام باید امام باشد و مأموم نشود، الان در عرف هم همین طور است و امامت امیر مخصوص عرصه عمومی نیست؛ در زندگی‌های شخصی هم وارد می‌شود؛ در اینجا هم احق بالصلاة است.

روایت: عن جعفر بن محمد(ص) انه قال: یأم القوم اقدمهم هجرة فان است و فاقرأهم فان است و فافقههم فان است و فاکبرهم سنا و صاحب المسجد احق بمسجده؛ منظور امام جماعت مسجد است.

روایت: کتاب العلام: عن محمد بن مسلم قال: قال رسول الله(ص): صاحب الفراش احق بفراشه و صاحب المسجد احق بمسجده، احق یعنی فقط او حق دارد و او رهمه مقدم است.

روایت: فقه الرضا: (ظاهرا به امام رضا استناد داده شده؛ در واقع مشهور شده است): ان اولی الناس بالتقدم فی الجماعة اقرأهم لالقرآن و ان کانو فی القرآن سواء فافقههم و ان کانوا فی الفقه سواء فاقدمهم هجرة و ان کانوا فی الهجرة سواء فأسنّهم و ان کانوا فی السنّ سواء فاصبحهم وجها و صاحب المسجد اولی بمسجده.

سؤال: چرا اقرأ بر افقه مقدم شده است؟

جواب؟ زیرا معمولا در نماز فقاهت به کار نمی‌آید یا به خاطر اینکه نماز تابلوی اسلام است، به خصوص میان اعراب، اما فقیهی که فصیح نیست، خیلی مورد استقبال واقع نمی‌شود، مثل منبری و مداح، اگر امام جماعت به گونه‌ای باشد که مردم استقبال بیشتر نشان دهند، بهتر باشد و بتواند مردم را بیشتر جذب کند و مردم بیشتر به امام اقتدا کنند پیش فرض ذهنی این است.

روایت: عن امیر المؤمنین(ع): انه سئل عن اهل قوم یکونون جمیعا اخوانامن یأمهم قال قال رسول الله: صاحب الفراش احق بفراشه و صاحب المسجد احق بمسجده و قال اکثرهم قرآنا و قال اقدمهم هجرة فان استوو فاقرأهم فان استوو فافقههم و ان استوو فاقدمهم سنا.

قاعده کلی: قاعده کلی هست، ولی ترتیب متفاوت هست، بحث نماز هست؛ لذا فراش به معنای بستر نیست، بلکه به معنای صاحب خانه است.

قطب راوندی در نوادر: عن سهل بن احمد عن محمد بن اشعث عن موسی بن اسماعیل بن موسی بن جعفر(ع) عن ابیه عن  آبائه قال قال رسول الله(ص): الرجل احق بصدر داره و فرسه و ان یأم فی بیته و ان یبدأ فی صفوته؛ البته به شرط اینکه شرایط را داشته باشد.

روایت: ابن ابی جنود در لئالی عن ابن مسعود قال: قال رسول الله(ص): أم القوم اقرأهم لکتاب الله فان کانوا فی القرائة واحدة  فلیأمهم اعلمهم بالسنة و ان کانوا فی السنة واحدة فاقدمهم هجرة و ان کانوا فی الهجرة واحدة فلیأمهم اکبرهم سنا فلا یأمن رجل رجلا فی بیته و لا یجلس علی تکرمته الا باذنه.

روایت: پیامبر (ص): من صلی بقوم و فیهم من هو اعلم منه لم یزل امرهم الی الستفال الی یوم القیامه، اعلمیت در اینجا شرط است.

روایت: محمد بن الحسن فی اسناده عن احمد بن محمد عن علی بن حکم عن ابی الولید عن حفص بن سالم قال سألت ابا عبد الله : اذا قال الموذن قد قامت الصلاة أیقوم القوم علی ارجلهم و تجلسون حتی یجئَ امامهم ؟ قال: لا، بل یقومون علی ارجلهم فان جاء امامهم و الا فلیؤخذ بید رجل من القوم فیقوم؛ به اندازه مرسوم صبر کنند، اگر نیامد یک نفر مقدم شود./908/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳