vasael.ir

کد خبر: ۸۶۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۵ - 19 June 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 25 و 26

ولایت فقیه| "روایت ابوالمرهف" ناظر به شرایط عصر امام صادق است

وسائل- آیت الله مقتدایی در خصوص روایاتی که منع از قیام جهت تشکیل حکومت می کنند، گفت: روایات چهارگانه ای که مطرح شد نشان می دهد که اگر خود امام صادق علیه السلام یا ائمه دیگر، شیعیان حقیقی داشتند قیام می کردند و هیچ گاه خانه نشین نمی شدند پس روایت سدیر و ابوالمرهف قضیه خاص بوده است و قابل تعمیم به تمامی قیام ها نیست.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در بیست و پنجمین و بیست و ششمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به بررسی ادله مخالفان تشکیل حکومت در عصر غیبت پرداخت.

آیت الله مقتدایی در ابتدای درس خارج ولایت فقیه اظهار داشت: سدیر انسان عجولی بود و مرتباً قصد داشت امام را به قیام و خروج دعوت کند با این که شرائط زمان حضرت برای این امر مهم مهیا نبود لذا چنین سخنی را حضرت بیان فرمودند و نباید از این سخن الغای خصوصیت شود.

وی در ادامه افزود: در هر عصری شیعیان خالص نیز بوده اند اما تعداد آنان بسیار کم بود ولی امام راحل در عصر ما شیعیان خالصی داشت که توانست به مدد الهی قیام کند و در دوران دفاع مقدس شاهد این انسان های بزرگ بودیم.

آیت الله مقتدایی اظهار داشت: در هر عصری به خصوص در زمان غیبت لازم و واجب است که حکومت حقه و اسلامی با ولایت ولی جامع الشرائط باشد و نمی توان گفت در عصری مردم بی سرپرست باشند.

وی در ادامه افزود: روایاتی که بیان شد نشان می دهد که اگر خود امام صادق علیه السلام یا ائمه دیگر شیعیان حقیقی داشتند قیام می کردند و هیچ گاه خانه نشین نمی شدند پس روایت فوق نیز قضیه ای در واقعه خاص بوده است و قابل تعمیم به تمامی قیام ها نیست.

این استاد حوزه در پایان ابراز داشت: با توجه به بررسی سلسله سند روایت ابوالمرهف متوجه ضعف راویان شدیم که دیگر نمی توان بدان استدلال کرد پس روایت ابوالمرهف را کنار می گذاریم.

تقریر درس

بررسی روایت سدیر در عدم تشکیل حکومت

در جلسه گذشته روایت سدیر بیان شد که امام صادق علیه السلام به ایشان فرمودند نباید قیام کنی و سکوت لازم است تا این که زمان آن فرا رسد. «... یَا سَدِیرُ الْزَمْ بَیْتَکَ وَ کُنْ حِلْساً مِن‏ أَحْلَاسِهِ وَ اسْکُنْ مَا سَکَنَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ فَإِذَا بَلَغَکَ أَنَّ السُّفْیَانِیَّ قَدْ خَرَجَ فَارْحَلْ إِلَیْنَا وَ لَوْ عَلَى رِجْلِکَ». به این روایت استدلال شد که خطاب به سدیر است اما الغای خصوصیت می کنیم و مورد خطاب حضرت تمامی شیعیان هستند.

به این استدلال پاسخ دادیم (در دراسات بیان شده است) که با وجود سه قرینه ای که بیان می کنیم مراد شخص سدیر است و نمی توان الغای خصوصیت داشت. در صورتی می توان الغای خصوصیت کرد که در این شخص خصوصیت ویژه ای نباشد. ایشان انسان عجولی بوده است و به امام نیز اصرار می کرده که نباید در خانه بنشینید و شرائط برای قیام شما فراهم است.

یکی از مشکلات سدیر همان نامه ای بود که به امام نوشتند و برای خروج ابومسلم قصد کمک و یاری داشتند. قرینه دیگر روایتی بود که حضرت فرمودند به تعداد این گوسفندان شیعه و یاور ندارم و گرنه بر من لازم بود که قیام کنم. سدیر تعداد گوسفندان را می شمرد و مشاهده می کند که هفده رأس بیشتر نبود. این مشکل برای سائر ائمه علیهم السلام نیز بوده است.

در هر عصری شیعیان خالص نیز بوده اند اما تعداد آنان بسیار کم بود اما امام راحل ما این شیعیان را داشت. در یکی از شبهای عملیات توفیق داشتم در جبهه باشم و جوانانی را مشاهده کردم که با شور و اشتیاق به ندای امام خمینی (ره) لبیک گفته بودند و آماده شهادت در راه خدا بودند.

الان نیز به فرمایش مقام معظم رهبری در بین جوانان، چنین نیروهای مخلصی را داریم که مقید به دنیا و متعلقات آن نیستند که نمونه بارز آن امثال شهید حججی ها در عصر ماست. مقام معظم رهبری نیز تلاش دارند که این فرهنگ در بین تمام جوانان مملکت ما با قدرت بیشتری وجود داشته باشد. اگر دشمنان ما نظیر ترامپ بخواهند به کشور ما حمله کنند چنین جوانان از جان گذشته ای داریم که مانند دوران جنگ تحمیلی کشور را حفظ خواهند کرد و اجازه تجاوز به میهن عزیزمان را نخواهند داد. پس قضیه سدیر مشخص شد که مشکل از شخص او بود.

نکته ای که بیان نشد، نامه ای بود که به امام صادق علیه السلام نوشت. «أَنَّ الْکُوفَةَ شَاغِرَةٌ بِرِجْلِهَا، وَ أَنَّهُ إِنْ أَمَرَهُمْ أَنْ یَأْخُذُوهَا، أَخَذُوهَا، فَلَمَّا قَرَأَ کِتَابَهُمْ رَمَى بِهِ، ثُمَّ قَالَ: مَا أَنَا لِهَؤُلَاءِ بِإِمَامٍ أَ مَا عَلِمُوا أَنَّ صَاحِبَهُمُ السُّفْیَانِیُّ.» در کوفه مرد نیست و اگر شما امر کنید ما کوفه را تصرف می کنیم. زمانی که امام نامه را قرائت کردند آن را پرت کردند و فرمودند همان هایی که هستند مرا امام نمی دانند.

پس در مجموع در حالات سدیر مشخص است که تندمزاج بوده و اهل تفکر و تعقل نبوده است و به امام نیز اعتراض می کرده که چرا قیام نمی کنید. با این که ایشان از اصحاب امام است و ناقل روایت نیز هست اما مورد خطاب امام است که در خانه بنشیند تا امام زمان (عج) ظاهر شود.

بنابراین از این روایت که به آن ظهور استدلال کردند درست نیست و از محل استدلال خارج است.

روایت چهارم: روایت ابوالمرهف

ابوالمرهف از امام صادق علیه السلام نقل می کند که مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی بیان فرموده است.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ حَفْصِ بْنِ عَاصِمٍ عَنْ سَیْفٍ التَّمَّارِ عَنْ أَبِی الْمُرْهِفِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْغَبَرَةُ عَلَى مَنْ أَثَارَهَا هَلَکَ الْمَحَاضِیرُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا الْمَحَاضِیرُ قَالَ الْمُسْتَعْجِلُونَ أَمَا إِنَّهُمْ لَنْ یُرِیدُوا إِلَّا مَنْ یَعْرِضُ لَهُمْ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا الْمُرْهِفِ أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ یُرِیدُوکُمْ بِمُجْحِفَةٍ إِلَّا عَرَضَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُمْ بِشَاغِلٍ ثُمَّ نَکَتَ أَبُوجَعْفَرٍ ع فِی الْأَرْضِ ثُم‏ قَالَ یَا أَبَا الْمُرْهِفِ قُلْتُ لَبَّیْکَ قَالَ أَ تَرَى قَوْماً حَبَسُوا أَنْفُسَهُمْ عَلَى اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ لَا یَجْعَلُ اللَّهُ لَهُمْ فَرَجاً بَلَى وَ اللَّهِ لَیَجْعَلَنَّ اللَّهُ لَهُمْ فَرَجاً.

ضرر این غبار و گرد و خاک کردن به شخصی بر می گردد که آن را ایجاد کرده است و دیگران ضرر نمی کنند. محاضیر هلاک می شوند. به امام عرض کردم محاضیر چه کسانی هستند؟

حضرت فرمودند: اشخاصی که عجله می کنند. قیام و خروجی دارند در حالی که زمانش فرا نرسیده است. مشخص است که مراد اشخاصی است که گاهی نیز به خون‌خواهی امام حسین علیه السلام قیام می کردند و گاهی کشته می شدند و یا سبب کشته شدن دیگران را فراهم می کردند. این هلاکت به آنان می رسد و به شما کاری ندارند یعنی دولت وقت که برای هلاکت این افراد اقدام می کند شما نترسید شخصی که متعرض آنان می شود و قیام می کند از بین می برند.

سپس فرمودند: ای اباالمرهف! قصدشان این نیست  که به شما آسیبی برسانند و اگر قصد هلاکت شما را داشته باشند خداوند مشغله ای برایشان درست می کند و آنان را از این فکر منصرف می کند.

سپس امام توجهی روی زمین کردند و با دست به زمین زدند و بعد فرمودند: ای ابالمرهف! آیا فکر می کنی قومی که برای خدا صبر می کنند و در خانه می نشینند، توسط پروردگار یاری نمی شوند و فرجی برای آنان نیست؟ به خدا قسم! برای این افراد که صبر می کنند فرجی از ناحیه پروردگار نازل خواهد شد. (شاید مرادشان خود اهلبیت علیهم السلام باشد که منتظر فرج هستند)

این روایت توسط مرحوم کلینی نقل شده و در وسائل، کتاب الجهاد، ابواب الجهاد العدو، باب سیزدهم، روایت چهارم بیان شده است.

به این روایت و با این مضمون استدلال می کنند که امام از قیام کنندگان مذمت کرده اند و خبر می دهد که این افراد هلاک می شوند. از آن طرف حضرت این افراد را به غبارکنندگان تشبیه کرده است که ضررش به خودشان بر می گردد.

محاضیر جمع محضار یا مِحضر است که حضور می یابند و در میدان می آیند. این اشخاص قیامی انجام می دهند و خودشان و مردم را به کشتن می اندازند و هیچ خیری در این قیامشان نیست.

به این روایت استدلال می شود که هر گونه حرکتی ولو این که قصد قیام کننده خالص باشد، قبل از زمان ظهور باطل است اگر چه بخواهد حکومت دینی تشکیل دهد.

این روایت ابوالمرهف که از امام باقر علیه السلام نقل شد شبیه روایتی است که در کتاب الغیبة نعمانی از امام صادق علیه السلام نقل شده است و ظاهر کلمات شبیه هم هست. با دقت متوجه می شویم که این دو روایت است ولو کلمات شبیه هم باشند.

الغیبة للنعمانی ابْنُ عُقْدَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الصَّبَّاحِ بْنِ الضَّحَّاکِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ سَیْفٍ التَّمَّارِ عَنْ أَبِی الْمُرْهِفِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع هَلَکَتِ الْمَحَاضِیرُ قُلْتُ وَ مَا الْمَحَاضِیرُ قَالَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُقَرِّبُونَ وَ ثَبَتَ الْحِصْنُ عَلَى أَوْتَادِهَا کُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ فَإِنَّ الْفِتْنَةَ عَلَى مَنْ أَثَارَهَا وَ إِنَّهُمْ لَا یُرِیدُونَکُمْ بِحَاجَةٍ إِلَّا أَتَاهُمُ اللَّهُ بِشَاغِلٍ لِأَمْرٍ یُعْرَضُ لَهُمْ.

اضافه ای که این روایت از امام صادق علیه السلام دارد همین جمله « کُونُوا أَحْلَاسَ بُیُوتِکُمْ...» است که به معنای ملازم خانه بودن و عدم خروج است.

پس این متن با دو نقل از دو امام معصوم علیهما السلام بیان شده است و نمی توان گفت یک روایت است.

در این روایت نیز امام علیه السلام به هلاکت محاضیر اشاره کرده اند پس معلوم می شود که کارشان درست و اسلامی نیست. در این روایت نیز امام بعد از خبر هلاکتشان، از این کار نهی فرموده اند. پس از این روایت نیز استفاده می شود قیامی در کار نیست و اصل آن جایز نیست و قیام کنندگان هلاک می شوند و در قیامت نیز برای آنان نجاتی نیست. این دو روایت بیان شد که به خاطر ناقل آن که ابوالمرهف است یک روایت در نظر می گیریم.

پاسخ به استدلال در روایت فوق

امام علیه السلام در ابتدا می فرماید: « الْغَبَرَةُ عَلَى مَنْ أَثَارَهَا...»؛ هر شخصی گرد و غبار کند آسیب به خودش می رسد و از این که ایشان جمله فوق را بیان فرموده اند معلوم می شود در عصر ایشان قضایایی اتفاق افتاده و افرادی قیام کرده اند که حضرت قصد مقابله داشتند. قیام هایی که بدون مقدمه چینی و با قصد ریاست صورت می گرفته و برای جهاتی این چنین قیام می کردند. افرادی که بدون جهت و نگاه به آینده کارشان دست به قیام می زدند مورد نهی امام زمان عصر خویش بودند.

روایاتی که در جلسات گذشته بیان شد نشان می دهد که اگر خود امام صادق علیه السلام یا ائمه دیگر شیعیان حقیقی داشتند قیام می کردند و هیچ گاه خانه نشین نمی شدند. پس روایت فوق نیز قضیه ای در واقعه خاص بوده است و قابل تعمیم به تمامی قیام ها نیست.

قرینه سخن امام که فرمود انسان های عجول هلاک می شوند پاسخ ما را روشن می کند. پس هر دو روایت که فرموده اند «هلکت المحاضیر» مربوط به عصر امامین بزرگوار است.

از طرف دیگر هر دو روایت از نظر سند بسیار متقن و محکم نیست که بخواهیم در مورد آن بررسی کنیم. مامقانی در تنقیح المقال در مورد ابوالمرهف این چنین گفته شده است:

«لم أعرف اسمه و لا حاله»؛ اصلاً اسم ایشان و حالش را نمی دانیم که آیا مورد وثوق است یا خیر. علاوه بر ایشان افراد دیگری که در سلسله سند هستند نیز مجهول می باشند.

پس این روایتی که بر آن استناد و استدلال می شود مخدوش است و از نظر اعتبار سندی دلیلی ندارد. پس این دو روایت را کنار می گذاریم و روایت دیگری نیز هست که در جلسه آتی بیان خواهیم کرد./926/ف

مقرر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۱ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۷:۵۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۷:۵۸
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۴۷
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۰:۳۳