vasael.ir

کد خبر: ۸۶۱۱
تاریخ انتشار: ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۷ - 04 July 2018
حجت‌الاسلام رضاییان/ جلسه 18

فقه سیاسی| تبیین تفاوت‌های فقه خرد و کلان

وسائل ـ تفاوت فقه خرد به نوع جعل است، در فقه خرد از جعل بسیط استفاده می‌شود مثل صلّ؛ اما در فقه مضاف از جعل مرکب استفاده می شود، شؤون مختلف با جعل‌های متفاوت بیان می شود.

به گزارش وسائل، در تاریخ 4 آذر ماه 96، جلسه درس مبادی فقه سیاسی، حجت‌الاسلام رضائیان در حرم مطهر معصومه(س) برگزار شد که خلاصه و متن آن در ذیل تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

 

خلاصه جلسه:

آیا اصول فقه ما یا اصول فقه مضاف نیاز به باز بینی و بازخوانی دارد؟

 

دو رویکرد در اصول فقه

یک نگاه هم در معنای اصول داشتیم که با دو رویکرد نگاه می کردیم یک سری قواعدی که استیاد شده از متن فقه هستند؛ چون همه جا سریان دارند، قواعد و ریشه های فقه هستند، اصول به معنای ابزاری هم به آن نگاه کردیم ابزاری است برای استنباط.

تفاوت فقه خرد به نوع جعل است، در فقه خرد از جعل بسیط استفاده می شود، مثل صلّ؛ اما در فقه مضاف از جعل مرکب استفاده می شود، شؤون مختلف با جعل های متفاوت بیان می شود.

در فقه کلان مانند فقه نظام باید از یک شاکله‌ای برخوردار باشند و وحدت رویه داشته باشند، چون برای وحدت بخشی به امر اجتماع باید در احکام و قوانین اجتماع وحدت حاکم باشد.

ماهیت حکم شرعی چیست؟

برای رساندن انسان به کمال و آنچه که مطلوب شارع است.

 

تشکیک در حکم بودن اباحه

در واقع شارع مقدس نسبت را دیده است و ترجیحی در آن نیست، فرایند جعل شکل گرفته است؛ اما نه به این صورت که نبود چهار حکم دیگر باشد و اثبات اباحه شود اینجا وقتی در مقام جعل باشد، نسبت فعل با جعل دیده می شود و حکم به اباحه می‌شود، درست است که حکم به اباحه نفی چهار حکم دیگر است؛ ولی نسبت با نتیجه لحاظ می شود مصلحت سنجی می شود و حکم اباحه قرار داده می شود ما مکانیسم را تحلیل می کنیم برای خداوند اراده تکوینی و تشریعی یکی است.

 

اصل بحث:

بعد از اینکه در مقدمات اصول مختصر دقتی کردیم، سؤال این است که آیا اصول فقه ما یا اصول فقه مضاف نیاز به بازبینی و بازخوانی دارد؟

به ماهیت فقه دقت کردیم، ماهیت و چیستی فقه باید تبیین شود؛ آیا ما در ساحت های مختلف فقه قواعد خاص و مختص داریم؟ آیا فقه تمام نیازهای ما را پوشش می دهد، تا ما نیاز به اصول فقه داشته باشیم؟

 

دو رویکرد در اصول فقه

یک نگاه هم در معنای اصول داشتیم که با دو رویکرد نگاه می کردیم یک سری قواعدی که استیاد شده از متن فقه هستند، چون همه جا سریان دارند قواعد و ریشه‌های فقه هستند اصول به معنای ابزاری هم به آن نگاه کردیم، ابزاری است برای استنباط کما اینکه یک وقت از ظهور صحبت می کنیم، درست است، در همه جا جریان دارد.

ولی قواعدی از پیش تعیین شده است و این که ما آن را فقه گرفته باشیم، در عرف برای خودش یک سری مبانی برای فهم دارد که اگر به شکل قاعده در بیاید شکل اصول به خودش می گیرد شکل ابزار استنباط به خودش می گیرد؛ کما اینکه مانند قرینه و وحدت سیاق و سیره عقلاء، اصول از آنها بهره می گیرد برای استنباط حکم شرعی.

 

تفاوت‌های میان فقه خرد و کلان در فقه نظام

در مورد تفاوت‌های میان فقه خرد و کلان در فقه نظام برخی از آنها در جلسات قبل بیان شد، به اینکه تفاوت فقه خرد به نوع جعل است، در فقه خرد از جعل بسیط استفاده می‌شود مثل صلّ؛ اما در فقه مضاف از جعل مرکب استفاده می شود، شؤون مختلف با جعل‌های متفاوت بیان می شود.

 

لزوم وحدت رویه در احکام

ساختارگرایی یا ساخت وارگی در احکام فقه خرد به این صورت است که شکل احکام مستقل و جدای از هم به خود می‌گیرد و بیان می‌شود در مورد طهارت و رفتارهای اختصاصی مکلف صحبت می‌کنیم، اینها مستقل از یکدیگرند، اما معمولا در فقه کلان مانند فقه نظام باید از یک شاکله ای برخوردار باشند و وحدت رویه داشته باشند؛ چون برای وحدت بخشی به امر اجتماع باید در احکام و قوانین اجتماع وحدت حاکم باشد و الا با یک امر بدیهی که اختلاف نظام است مبتلا به این مشکل می شویم؛ لذا باید مسائل کلان اجتماع دارای ساختار و سیاق واحدی باشند.

از آن جهت که ما از در ابتدا اینطور قصد کردیم که اصولی که داریم و مرور می کنیم در مرتبه اول در مقام فهم بیان بزرگان روند اجتماعی و نظریه پردازی را فهم می‌کنیم و در مرتبه دوم که آیا ما اصول فقه مضاف و نظام را می‌توانیم فهم کنیم، لزومی ندارد، شاید امکان هم نداشته باشد که ما همه مسائل اصولیمان را تغییر بدهیم، تا اصول قه مضاف و نظام داشته باشیم، ما فعلا در مقام امکان سنجی هستیم، کما این که این بحث برای برخی از اساتید حوزه مطرح شده است که برخی از قوانین اصولی در حوزه فقه نظام نیاز به باز خوانی دارد.

آیا این سؤال جا دارد یا خیر؟ تا ما به دنبال پاسخ آن باشیم.

 

انواع حکم شرعی

در این درس ما نکته مهم انواع حکم شرعی است که مرحوم شهید صدر در کتاب خودشان به آن پرداخته اند؛ انواع حکم شرعی چیست؟ معمولا بر دو قسم بیان می کنند وضعی و تکلیفی، اما سوال مهم تر این که خود حکم به چه معناست؟

مشهور حکم را خطابی دانسته اند که به فعل مکلف تعلق می گیرد، خود مرحوم صدر حکم را خطابی از جانب خدای سبحان برای تنظیم کردن زندگی مادی و معنوی انسان بیان کرده اند پس معنای اول حکم خطابی است که به فعل مکلف تعلق گرفته است و بیان دوم هم بیان آقای صدر است که  حکم را خطابی از جانب خدای سبحان برای تنظیم کردن زندگی مادی و معنوی انسان بیان کرده‌اند.

 

ماهیت حکم شرعی

ماهیت حکم شرعی چیست؟

اشکالاتی مرحوم صدر به بیان مشهور دارند؛ لذا از این جهت حکم شرعی از زوایای مختلف قابل بررسی است چیستی حکم، حکم صادر شده از جانب کیست؟ غایت حکم چیست؟ ابراز حکم چگونه است؟ حکم به چه کسی تعلق گرفته است؟

از آن جهت که خدای سبحان دستوری دارد بزرگان خطاب را به چه معنا می گیرند اینکه امرو نهی دستوری از جانب خداوند است این دستور بیان کننده چیست؟

ظاهرا بیان کننده ارتباط و آثار رفتار مکلفین چه با واسطه و چه بدون واسطه با نتایج آن است در حیطه های مختلف، این دستور برای چیست؟ برای رساندن انسان به کمال و آنچه که مطلوب شارع است.

ابراز کننده این دستور چیست؟ کاشف این دستور چیست؟

اینجا می تواند خطاب باشد به معنای خطاب لفظی، می تواند یک دلیل عقلی باشد می تواند سیره و رفتار معصوم باشد اگر سیره عقلا را موید شرع بدانیم همه این موارد آن چیزهایی است که که به واسطه آنها این دستور فهم می شود حالا اگر منظور از این خطاب در بیان این بزرگواران اعم از این مبرزها باشد.

اگر ما جایی سیره برایمان روشن بود و فهم وجوبی از سیره داشتیم حکم شرعی وجوبی داریم سیره خود یکی از منابع فهم احکام است برای تنظیم زندگی مادی و معنوی بشر و این یکی از ساحت هاست شاید این بیان را از آیه شریفه «کان الناس امة واحدة» برداشت کنیم که اختلاف می شده است و دین اثر وحدت بخشی داشته است.

آیا احکام برای تنظیم روابط است؟ صرف نظم بخشی نیست مگر اینکه نظم در مقابل اختلال باشد.

آیا احکام صرفا برای رفع تنازع است و یک نظم غایت شارع است یا خیر؟ مگر این که نظم از آن معنای عامی اراده شود که همان کمال است یک جاهایی شارع حکم کرده است به جهاد، جهاد صحنه درگیری است آیا در گیری نظم است یا عدم درگیری؟  کدامیک حکم شرعی است؟ این تنظیم زندگی مادی و معنوی با فهم (عدم جنگ تنظیم و نظم است) متفاوت است و منافات دارد، مگر این که این تنظیم در بسترش تکوین در نظم باشد که در راستای تکوین اولیه بشر این جنگ در نظر گرفته شده است و الان ولو به اختلاف ظاهری رسیده است ولی در باطن نظم است.

آیا خطاب اعم است؟ غایت چیست؟ حیطه ها چگونه است؟ اینها روابط واقعی را بیان می کنند لذا احکام تابع مصالح و مفاسد واقعی است چرا که دارند واقع را بیان می کنند احکام تابع هست ها و نیست هاست. و بایدو نباید ها از هست هاو نیست ها نشأت می گیرد.

حکم دستوری است توصیه نیست بلکه امر وجوبی است از جانب خدای متعال و متخذ از هست ها و نیست ها می باشد برای رساندن انسان به کمال، این حکم شرعی دو قسم معروف برای آن ذکر شده است حکم تکلیفی و حکم وضعی، حکم تکلیفی مباشرتا به فعل مکلف ارتباط دارد مثل وجوب نفقه، این احکام تکلیفی را به پنج قسم تقسیم می کنند( واجب، حرام، مستحب، مکروه، مباح).

 

تشکیک در حکم بودن اباحه

برخی در این که اباحه حکم است تشکیک کرده‌اند، گفته‌اند که اباحه نبود، یکی از احکام چهار گانه است و اباحه حکم مستقلی نیست.

اما حقیقت حکم چیست؟ وقتی شارع مقدس در نظام جعل و نظام تکوین، واقعیت ها و هست ها، بین آن فعل ، رفتار و اثر ملاحظه می کند این فعل این اثر را دارد مثلا در عرف وقتی پدر از نسبت سلامتی که فرزند دارد مثلا بچه سرما خورده است و سرمایی که بیرون هست و برف آمده نسبت سنجی می کند می گوید نباید بیرون بروی، وقتی اتاق را نگاه می کند که باز هم سرد است اما نه به سرمای بیرون، می گوید اگر نروی در اتاق بهتر است یا در مورد دارو امر می کند باید بخوری یا مثلا آب ولرم بهتر است که بخوری وقتی حال فرزند با نشستن و برخاستن لحاظ می شود ترجیحی نیست می‌گوید، هر کاری دوست داشتی انجام بده.

در واقع شارع مقدس نسبت را دیده است و ترجیحی در آن نیست فرآیند جعل شکل گرفته است؛ اما نه به این صورت که نبود چهار حکم دیگر باشد و اثبات اباحه شود، اینجا وقتی در مقام جعل باشد نسبت فعل با جعل دیده می شود و حکم به اباحه می شود؛درست است که حکم به اباحه نفی چهار حکم دیگر است ولی نسبت با نتیجه لحاظ می شود مصلحت سنجی می شود و حکم اباحه قرار داده می شود ما مکانیسم را تحلیل می کنیم برای خداوند اراده تکوینی و تشریعی یکی است.

واقع حکم چیست؟ هستی حکم چیست؟ وقتی هستی خوب شناخته شود این نسبت فهم می شود./908/م

مقرر: حجت‌الاسلام محمدکاظم محدثی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۳:۳۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۴:۲۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۵:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۳:۰۴