به گزارش وسائل، با نگاهی به نظامهای سیاسی مدرن میتوان دریافت که شاید امروزه هیچ نظام حقوقی در دنیا وجود ندارد که همهی اتباع آن از منظر نژادی، زبانی، قومی، دینی و مانند اینها تابع یک نژاد، یک زبان و یا دین واحدی باشند و بر همین اساس وجود اقلیتها در نظامهای گوناگون اجتنابناپذیر است و همهی دولتها به نحوی با موضوع اقلیتها مواجهاند.
در این صورت بیشتر نظامهای سیاسی دارای اکثریت جمعیتی با عقاید، فرهنگ، زبان، دین و آداب و رسوم مشترکاند که گروههای کوچکی براساس ویژگی های خاص از آن اکثریت متمایز میشوند. چنانچه شاکلهی یک حکومت مبتنی بر یکی از ویژگیهای نژادی، قومی، زبانی، دینی و مانند اینها استوار شده باشد، ظهور و بروز آن خصوصیت و در پی آن تبیین مسألهی اقلیتها و جایگاه آنها در نظام سیاسی امری مهم و ضروری تلقی میشود.
از سوی دیگر در دوره ی معاصر قوانین اساسی که با هدف چارچوب بندی قدرت و پاسداری و صیانت از حقوق مردم در برابر اقتدارات حاکمان به عنوان عالی ترین سند حقوقی و سیاسی یک کشور به تصویب میرسد، به منظور ارتقای جایگاه خود نسبت به موضوعات حقوق بشری، قواعد حقوقی مشخصی را در موضوع حقوق اقلیتها مدنظر قرار میدهند.
بر این اساس از آنجا که مقدمه و اصول گوناگون قانون اساسی هدف از ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران را تأسیس نظامی مکتبی بر مبنای عقاید اسلامی مانند ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او، وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین، معاد و نقش سازندهی آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا، عدل خدا در خلقت و تشریع، امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامی، تأکید بر تصویب قوانین و مقررات لازم الاجرا براساس موازین اسلامی و رسمیت بخشی به دین اسلام و مذهب شیعهی جعفری اثنی عشری می دانند، بررسی جایگاه اقلیتهای دینی ضروری و مهم است.
از همین رو قانونگذار اساسی در مقام بیان جایگاه اقلیتهای دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران و رابطهی مسلمانان با پیروان اقلیتهای دینی شناخته شده در حکومت اسلامی در اصل 13 قانون اساسی مقرر می دارد: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل میکنند».
بر این اساس آنچه در خصوص تحلیل و بررسی مبانی فقهی و کلامی نظام جمهوری اسلامی ایران در این اصل اهمیت دارد، مطالعهی جایگاه اقلیتهای دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران است.
بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر بررسی جایگاه فقهی و کلامی اصل 13 قانون اساسی است. به بیان دقیقتر در میان آموزههای فقهی و کلامی شیعه چه مبانیای برای اساسی سازی موضوع اقلیتهای دینی در قانون اساسی مبتنی بر شریعت اسلام وجود دارد؟
به منظور تبیین سؤال اصلی میتوان به سؤالات دیگری از جمله علل ذکر ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی به عنوان تنها ادیان شناخته شده و حقوق ناشی از شناسایی ادیان در نظام حقوقی اسلام اشاره کرد.
در مقام پاسخگویی به پرسشهای مطرح شده و سؤالاتی از این دست، ابتدا چارچوب مفهومی موضوعات مطرح در پژوهش بررسی میشود، پس از آن مبانی فقهی و کلامی شناسایی این ادیان به عنوان تنها ادیان شناخته شده در قانون اساسی بیان شده و در پایان نیز حقوق ناشی از این شناسایی تبیین میشود.
مبحث اول: چارچوب مفهومی
اقلیتهای دینی و ادیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی مهمترین کلید واژگان مطرح در اصل 13 قانون اساسیاند که مطالعهی مبانی فقهی و کلامی این اصل مستلزم تبیین مفاهیم آنها برای دستیابی به درک مشترک میان نگارنده و مخاطبان است.
گفتار اول: اقلیتهای دینی
واژهی اقلیت در لغت به معنای اندک بودن، کم بودن، قسمت کمتر، مقابل اکثریت و جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد، به کار میرود. اقلیت در اصطلاح به معنای گروههای کوچکی است که در جوامع زندگی میکنند و در خصوصیات و ویژگیهایی همانند دین، نژاد، رنگ، زبان و مانند اینها با یکدیگر اشتراک دارند.
به بیان دیگر، مقصود از اقلیت قسمتی از افراد جامعهی انسانی است که از منظر دین، زبان، نوع زندگی و فرهنگ با اکثریت جامعه متفاوتاند. از منظر حقوقی میتوان اقلیت را گروهی از اتباع یک کشور دانست که از لحاظ یکی از خصوصیات قومی، نژادی، دینی و مانند اینها از سایر مردم متفاوت و از لحاظ تعداد کمترند و همچنین قدرت حکومت را در دست ندارند.
به بیان دقیق تر، اقلیت به گروههایی گفته میشود که با وجود داشتن تابعیت یک دولت از نظر ویژگی های مذهبی، قومی، زبانی و مانند اینها متفاوت از اکثریت افراد کشورند، تعداد کمتری نسبت به اکثریت جمعیت کشور دارند و در موقعیت حاکمیت هم قرار ندارند، هرچند به صورت ضمنی، خصوصیاتی دارند که بین آنها و جمعیت اکثریت پیوندهایی برقرار میکند.
در مفهوم اقلیت از این منظر میتوان بین عناصر عینی و ذهنی تفکیک قائل شد. عنصر عینی بیانگر عدد (کمیت) و استیلا (در دست داشتن حاکمیت) است و عنصر ذهنی به اراده مشترک جمعیت اقلیت مبنی بر حفظ خصوصیات و ویژگی های مشترک اشاره دارد.
از منظر بحثهای مرتبط با اقلیت در اسناد سازمان ملل متحد میتوان به ویژگیهایی همانند خصوصیات قومی، ملی، مذهبی و زبانی یک گروه که با گروههای داخل در حاکمیت متفاوت است، اشاره کرد.
بر مبنای تعاریف مذکور، چهار ویژگی بارز در تعریف اصطلاح اقلیت در نظامهای حقوقی وجود دارد؛ اولاً اقلیتها از لحاظ دینی، مذهبی، قومی و مانند اینها ویژگی متمایزی دارند؛ ثانیاً از لحاظ تعداد، جمعیت آنها نسبت به سایر اقشار جامعه کمتر است؛ ثالثاً قدرت سیاسی در اختیار آنها نیست و رابعاً دارای تابعیت نظام حقوقی مشخصیاند و این تابعیت ناشی از خصوصیت مشترک میان آنان و جمعیت اکثریت جامعه است که موجب ایجاد پیوند میان جمعیت اقلیت و اکثریت میشود.
این اصطلاح به طور معمول با ذکر پسوندهایی به کار میرود که بیانگر خصوصیتی است که گروه اقلیت را از اکثریت متمایز میکند. برای نمونه هنگامیکه از اقلیتهای زبانی سخن به میان میآید، به گروهی از مردم اشاره دارد که از منظر زبانی با اکثریت زبانی جامعه متفاوتاند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 13 عبارت «اقلیتهای دینی» را به کار برده است.
بر این اساس این عبارت به گروهی از مردم گفته میشود که دین مورد پذیرش آنها با دین اکثریت جامعه متفاوت است. به بیان دقیق تر، اقلیتهای دینی به اصول، عقاید و مقررات فقهی و اخلاقی معتقدند که با اعتقادات اکثریت مردم جامعه متفاوت است.
مقصود از اقلیتهای دینی در اصل 13، به گروه اندکی از مردم ایران اشاره دارد که پیرو دینی غیر از دین اسلام به عنوان دین رسمی مردم ایران باشند و از نظر تابعیت نیز تابعان جمهوری اسلامی ایران محسوب میشوند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تنها ادیان کلیمی، مسیحی و زرتشتی را به عنوان اقلیتهای دینی شناخته شده معرفی میکند.
گفتار دوم: دین زرتشت
دین زرتشت که در قرآن از آن به مجوس تعبیر شده، یکی از اقلیتهای دینی شناخته شده در نظام جمهوری اسلامی ایران است. در خصوص این دین باید گفت که تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او مبهم است، چراکه کتاب مقدس این آیین در داستان حملهی اسکندر بر ایران به کلی از بین رفته و حتی نسخهای از آن نیز باقی نماند، تا آنکه در زمان ملوک ساسانی بار دیگر این کتاب ها به رشتهی تحریر درآمد.
برخی زرتشت را از پیامبران الهی میدانند. از جانب وی سه کتاب «زند» و «پازند» و «اویستا» رسیده است که در آنها الفاظ نامفهومی وجود دارد و گروهی از روحانیان مذهبی این آیین [مغان] اقدام به تفسیر و تأویل این الفاظ میکنند. در آیین زردشت، اهورامزدا خدای بزرگ است. هفت مَلک [امشاسپند] و گروه بسیار از فرشتگان مجریان ادارهی او هستند.
سه رکن مهم دین زرتشت پندار (اندیشه) نیک، کردار نیک و گفتار نیک است. در خصوص اعتقادات آنان باید گفت که زرتشتیان بر این باورند «که برای تدبیر عالم دو مبدأ است، یکی مبدأ خیر، و دیگری مبدأ شر. اولی نامش «یزدان» و دومی «اهریمن» و یا اولی «نور» و دومی «ظلمت» است.
همچنین مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند، به آنها توسل و تقرب میجویند. و نیز مسلم است که عناصر بسیطه- و مخصوصاً آتش را- مقدس می دارند». از جمله مهمترین اعتقادات این آیین میتوان به اعتقاد به جهان دیگر، صراط، میزان، داوری، بهشت و دوزخ اشاره کرد.
زرتشتیان ایران از قدیمیترین اقوام هستند که قدمت تاریخی آنها به سه هزار سال قبل باز میگردد. هرچند پس از ورود اسلام به ایران، اکثریت جمعیت ایران دین اسلام را پذیرفتند، اما همچنان تعدادی از ایرانیان بر دین زرتشت باقی ماندهاند. هماکنون هزاران ایرانی زرتشتی در تهران، کرمان، یزد، شیراز و سایر نقاط کشور در کنار مسلمانان زندگی میکنند و آزادانه به انجام مراسم دینی خود میپردازند.
گفتار سوم: دین کلیمی (یهودی)
یکی دیگر از ادیان شناخته شده در اصل 13 قانون اساسی، دین کلیمی است. دو عنوان کلیمی و یهودی، به پیروان حضرت موسی علیه السلام، پیامبر اولوالعزم الهی، و پیامبران قبل از ایشان گفته میشود که در موسی توقف کردند و کتاب شان تورات است.
کلیمیان بر این باورند هنگامی که موسی علیه السلام برای سخن گفتن با خداوند به کوه طور رفت، که این تاریخ آغاز شریعت یهود نیز تلقی میشود، دو لوح به او داده شد که در آنها فرمانهای خداوند متعال ذکر شده بود.
این فرمانهای مهم که به «ده فرمان» معروف شده است عبارتاند از: برای خود، خدایی جز من نگیرید؛ بر بتان سجده مکنید؛ نام مرا به باطل بر زبان میآورید؛ شنبه را گرامی بدارید؛ پدر و مادر خویش را احترام بگزارید؛ کسی را به ناحق مکشید؛ زنا مکنید؛ دزدی مکنید؛ بر همسایه شهادت به دروغ ندهید؛ به مال و ناموس همسایهی خویش طمع نکنید.
آنان تورات و دیگر متون مقدس پیامبران بنیاسرائیل را «عهد عتیق» مینامند. اساس عهد عتیق اسفار پنجگانهای است که بنابر اعتقاد کلیمیان بر موسی نازل شده است که از جملهی آنها میتوان به سفر پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد (شمارش) و سفر تثنیه اشاره کرد.
براساس آموزههای قرآن کریم یهودیان انواع گوناگونی از تحریف را در آموزههای حضرت موسی علیه السلام وارد کردند. تحریفهای وارده گاهی تحریفهای معنوی بود؛ به این معنا که با حفظ الفاظ، کتاب آسمانی را بر خلاف معنای واقعی آن تفسیر میکردند. گاهی دست به تفسیر لفظی میزدند و گاهی نیز آنچه را که مطابق میل و ادارهی آنان نبود مخفی میکردند.
در خصوص تاریخ کلیمیت و ارتباط آن با ایران میتوان گفت شش قرن پیش از میآلد مسیح، پادشاه بابل به پایتخت دولت یهود حمله کرد و آن را به تسخیر درآورد، شماری را کشت، عدهای را به اسارت برد و معبد سلیمان را ویران کرد.
سرانجام کورش پادشاه ایران بابل را فتح و قوم بنیاسرائیل را آزاد کرد. از این زمان به بعد بنیاسرائیل به قوم یهود مشهور شد و با فرهنگ ایرانی نیز تماس یافتند. پس از آن همواره سرزمین ایران محل امنی برای یهودیان محسوب میشد و آنان در مناطق مختلف ایران از جمله شوش، نهاوند، همدان، اصفهان و شیراز پراکنده شدند. هماکنون تعداد زیادی از آنان در ایران ساکناند و در مشاغل اقتصادی و بازرگانی فعالیت میکنند.
گفتار چهارم: دین مسیح
دین مسیحیت نیز مطابق با اصل 13 قانون اساسی یکی از ادیان شناخته شده در نظام جمهوری اسلامی ایران است. مسیحیت از ادیان بزرگ آسمانی و آیین حضرت عیسی بن مریم علیه السلام است. کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد. بخش اول عهد قدیم یا تورات و بخش دوم عهد جدید یا انجیل که این بخش تنها نزد مسیحیان مقدس است.
عهد جدید شامل چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنّا و نیز اعمال رسوالن و نامههای پولس یکی از حواریون حضرت مسیح علیه السلام است. محتوای اناجیل نیز به بیان زندگینامه و بیانات اخلاقی و پندهای حضرت عیسی علیه السلام میپردازد. مسیحیت به سه فرقهی بزرگ کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان انشعاب یافتهاند.
قرآن کریم ضمن بزرگداشت مقام حضرت مسیح علیه السلام و مادر ایشان حضرت مریم بر این باور است که دین مسیح تحریف شده است. قرآن کریم، آفرینش مسیح علیه السلام را همانند آدم علیه السلام میداند و به صراحت، کسانی را که به تثلیث اعتقاد دارند یا مسیح را پسر خدا یا خدا میدانند، کافر میخواند. قرآن در خصوص عاقبت ایشان نیز بیان میدارد که وی را نکشته و به دار نیاویختهاند، بلکه او به سوی خدا رفته است.
در سال 313 م با گرویدن پادشاه روم به آیین مسیحیت، فرمان آزادی این آیین اعلام شد و مسیحیت دین رسمی دولت روم معرفی شد. در ایران اکثریت مسیحیان را ارامنه و آشوریان تشکیل میدهند.
در حال حاضر اکثریت جمعیت مسیحی ایران در مناطق مرکزی(تهران و اصفهان)، شمال غرب(ارومیه) و جنوب شرقی(شوش) متمرکزند. به نظر میرسد که مقصود قانونگذار اساسی از قید مسیحیت همهی فرق و انشعابات دین مسیح را در برمیگیرد./908/241/ح