vasael.ir

کد خبر: ۸۵۹۹
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۷ - 09 June 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 20 و 21

ولایت فقیه| بررسی روایات معارض با تشکیل حکومت در عصر غیبت

وسائل- آیت الله مقتدایی با اشاره به روایت عیص بن قاسم که قیام و تشکیل حکومت را حرام می داند، گفت: زمان امام صادق علیه السلام برخی سادات خروج می کردند تا انتقام خون سیدالشهدا علیه السلام را بگیرند یا به این عنوان که مهدی موعود ما هستیم عده ای اطرافشان جمع می شدند و این مساله سنتی شده بود که حضرت می خواستند از آن جلوگیری شود.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در بیستمین و بیست ویکمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به بررسی به روایاتی که مخالفان تشکیل حکومت اسلامی بدان استناد می کنند پرداخت.

آیت الله مقتدایی در ابتدای درس خارج ولایت فقیه در مورد ضرورت تشکیل حکومت اسلامی ابراز داشت: برخی از مخالفان تشکیل حکومت اسلامی به روایاتی تمسک می کنند که قبل از ظهور امام زمان (عج) حرکت برای ایجاد حکومت حرام است و معارض روایاتی است که ما بیان کردیم و در این روایت حضرت از دو مساله عقلی برای بیان مطلب خویش بهره می گیرد.

این استاد حوزه در ادامه ابراز داشت: روایت مخالف قیام و تشکیل حکومت را امام صادق علیه السلام زمانی بیان فرمودند که در هر گوشه ای سادات قیام می کردند و مردم را به سمت خودشان دعوت می کردند تا قیام بهتری داشته باشند و دولت و خلیفه وقت را از بین ببرند.

وی در ادامه به بررسی روایات مخالف تشکیل حکومت اسلامی پرداخت و گفت: صحیحه عیص بن قاسم از روایت معارضی است که در ظاهر نشان می دهد هر پرچمی قبل از قیام امام زمان برافراشته شود باطل است و  نباید قیامی قبل از ظهور واقع شود.

این استاد حوزه در ادامه ابراز داشت: تمامی اشخاصی که در سلسله سند این روایت بیان شده توثیق شده اند و در کتب رجالی در حد اعلی از آنان مدح صورت گرفته است پس اشکالی به سند روایت وجود ندارد.

استاد مقتدایی در مورد استدلال به روایت فوق نیز گفت: از عبارت امام مشخص است که مراد نهی امام، اشخاصی بوده اند که معصیت انجام می دادند اما اگر این قید را نداشته باشند مشکلی وجود ندارد و اگر کسی نظیر زید بن علی علیه السلام بخواهد حکومت را در اختیار امام معصوم علیه السلام قرار دهد هیچ مانعی وجود ندارد.

تقریر درس

آیت الله مقتدایی در جلسه گذشته به روایت زراره که برخی برای ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت استفاده کردند اشاره کرد و گفت: استظهار از روایت زراره برای تشکیل حکومت در عصر غیبت مورد قبول نیست؛ زیرا پنجمین پایه از اسلام ولایت عملی است اما خصوص ولایت معصوم علیه السلام را در بردارد و مراد آن ولایت است که پایه دین است نه مطلق الحکومة که بتوانیم در عصر غیبت نیز از آن استفاده کنیم.

دلائل ضرورت وجود حکومت در اعصار

تا کنون پنج دلیل برای ضرورت ایجاد حکومت در عصر غیبت بیان کردیم البته استدلالات دیگری نیز صورت گرفته است و به طور مثال در دراسات ده دلیل بیان شده است که پنج مورد را انتخاب کردیم.

دلیل دهم دراسات توسعه نیز دارد و بیان شده روایاتی است که از طرق عامه و خاصه نقل شده است که از آن ضرورت وجود حکومت در هر عصری به دست می آید. چهل و سه روایت نیز در این مساله بیان می کند.

عرض شد که دعب ما در بحث این نیست که طول و تفصیل دهیم و فقط اصل مطلب را ثابت می کنیم و از بحث خارج می شویم. مشخص شد که در هر عصری وجود حکومت با وجود ولی فقیه جامع الشرائط ضروری است.

بیان روایات معارض با تشکیل حکومت

روایاتی داریم که برخی به این روایات تمسک می کنند که قبل از ظهور امام زمان (عج) حرکت برای ایجاد حکومت حرام است! که معارض روایاتی است که ما بیان کردیم.

مرحوم صاحب وسائل تعدادی از این روایات را در جلد 15 وسائل ابواب الجهاد العدو، باب سیزدهم بیان می کند.

روایت عیص بن قاسم

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ عِیصِ بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ عَلَیْکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ انْظُرُوا لِأَنْفُسِکُمْ فَوَ اللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکُونُ لَهُ الْغَنَمُ فِیهَا الرَّاعِی فَإِذَا وَجَدَ رَجُلًا هُوَ أَعْلَمُ بِغَنَمِهِ مِنَ الَّذِی هُوَ فِیهَا یُخْرِجُهُ وَ یَجِی‏ءُ بِذَلِکَ الرَّجُلِ الَّذِی هُوَ أَعْلَمُ بِغَنَمِهِ مِنَ الَّذِی کَانَ فِیهَا وَ اللَّهِ لَوْ کَانَتْ لِأَحَدِکُمْ نَفْسَانِ یُقَاتِلُ بِوَاحِدَةٍ یُجَرِّبُ بِهَا ثُمَّ کَانَتِ الْأُخْرَى بَاقِیَةً تَعْمَلُ عَلَى مَا قَدِ اسْتَبَانَ لَهَا وَ لَکِنْ لَهُ نَفْسٌ وَاحِدَةٌ إِذَا ذَهَبَتْ فَقَدْ وَ اللَّهِ ذَهَبَتِ التَّوْبَةُ فَأَنْتُمْ أَحَقُّ أَنْ تَخْتَارُوا لِأَنْفُسِکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ آتٍ مِنَّا فَانْظُرُوا عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ تَخْرُجُونَ وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ- فَإِنَّ زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَى نَفْسِهِ وَ إِنَّمَا دَعَاکُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص- وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَى بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنَّمَا خَرَجَ إِلَى سُلْطَان مُجْتَمِعٍ لَیَنْقُضَهُ فَالْخَارِجُ مِنَّا الْیَوْمَ إِلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ یَدْعُوکُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع فَنَحْنُ نُشْهِدُکُمْ أَنَّا لَسْنَا نَرْضَى بِهِ وَ هُوَ یَعْصِینَا الْیَوْمَ وَ لَیْسَ مَعَهُ أَحَدٌ وَ هُوَ إِذَا کَانَتِ الرَّایَاتُ وَ الْأَلْوِیَةُ أَجْدَرُ أَنْ لَا یُسْمَعَ مِنَّا إِلَّا مَنِ اجْتَمَعَتْ بَنُو فَاطِمَةَ مَعَهُ فَوَ اللَّهِ مَا صَاحِبُکُمْ إِلَّا مَنِ اجْتَمَعُوا عَلَیْهِ إِذَا کَانَ رَجَبٌ فَأَقْبِلُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَتَأَخَّرُوا إِلَى شَعْبَانَ فَلَا ضَیْرَ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَصُومُوا فِی أَهَالِیکُمْ فَلَعَلَّ ذَلِکَ یَکُونُ أَقْوَى لَکُمْ وَ کَفَاکُمْ بِالسُّفْیَانِیِّ عَلَامَةً.

ابتدا در این صحیحه به اصحاب، تقوا را توصیه می کند؛ تقوای خدایی که تنهاست و شریکی ندارد. به خودتان نگاه کنید (مراقب خودتان باشید، کجا و با چه کسانی رفت و آمد دارید؟ چه کسی شما را دعوت می کند؟ تحت تاثیر همه اشخاص نباشید.) ممکن است انسان گله گوسفندی داشته باشد و چوپانی نیز مراقب باشد. اگر شخص با فردی برخورد کرد که بهتر گوسفندان را مراقبت می کند نسبت به چوپانی که الان دارد، او را جایگزین چوپان فعلی می کند. زمانی که انسان نسبت به گله گوسفندش این مقدار مراقبت دارد باید نسبت به خودش مراقبت بیشتری داشته باشد. اگر یک نفر از شما در عصر خلقت بدین صورت بود که دو نفس داشت با یکی بدون دقت وارد کار می شد و به دریا می زد و پیش می برد تا به هلاکت برسد ولی نفس دوم بود و از نفس اول تجربه ای پیدا می کرد و پخته و وزین کار را پیش می برد، خوب بود ولی این گونه نیست و انسان دارای یک نفس است پس باید دقت بیشتری داشته باشد. با این دو مثالی که بیان شد شما سزاوارترید که راه خوب را انتخاب کنید.

این مساله را امام زمانی بیان فرمودند که در هر گوشه ای سادات قیام می کردند و مردم را به سمت خودشان دعوت می کردند تا قیام بهتری داشته باشند و دولت و خلیفه وقت را از بین ببرند. اگر شخصی از طرف ما بخواهد شما را به قیام دعوت کند، مراقب باشید که برای چه کاری می خواهید خروج کنید.

نگویید زید بن علی قیام کرد و کارش حق بود. ایشان عالم و راستگو بود و مردم را به سمت خویش دعوت نمی کرد تا رئیس شود. زید برای امامت شخصی که مرضی پروردگار بود شما را دعوت می کرد و اگر غلبه پیدا می کرد، به آنچه دعوت می کرد وفا می کرد. هدف ایشان نقض حکومت وقت بود که جائر بود. اگر شخصی امروز خروج و قیام کرد مراقب باشید که به چیزی شما را دعوت می کند؟ آیا به شخصی که مورد رضایت پروردگار است دعوت می کند؟ من شما را شاهد می گیرم که راضی به این امر نیستم که شخصی بخواهد این کار را انجام دهد. همان شخصی که این کار را انجام می دهد از ما اطاعت نمی کند و آن زمانی که موفق شود و پرچم هایی را برافراشته کند به طریق اولی به سخن ما گوش نمی دهد. فقط یک دعوت حق است که اولاد فاطمه سلام الله علیها بر آن اتفاق دارند. زمانی که ماه رجب دعوت شد خواستید به تأخیر بیفتد اشکالی ندارد. اگر دوست دارید ماه رمضان روزه بگیرید صبر کنید تا بعد از آن امام ظاهر شود. نشانه ای برای این امر هست که وقتی سفیانی خارج شود علامت قطعی ظهور امام زمان (عج) است که به دست حضرت نیز کشته می شود.

بررسی سندی

مرحوم کلینی این روایت را از علی بن ابراهیم نقل می کند که او نیز از پدرش بیان کرده است. در روایات قبل بیان شد که مرحوم کلینی اکثر روایات خویش را از ایشان و پدرش نقل می کند. علی بن ابراهیم ثقه است و ابراهیم بن هاشم نیز اولین شخصی بود که روایات کوفیون را در قم منتشر کرد و در دسترس آنان قرار داد.

نفر سوم صفوان بن یحیی است که در ترجمه رجال مورد تعریف واقع شده است و می گویند: «إنه أوثق زمانه عند أصحاب الحدیث و أعبدهم»؛ ایشان را اوثق و أعبد از همه می دانند. ایشان را عابدترین افراد می دانستند. در هر روز 150 رکعت نماز می خواند. در هر سال سه ماه روزه می گرفت. سالی سه مرتبه زکات مالش را پرداخت می کرد. جهت این کار نیز در جریان ذیل مشخص می شود.

«ایشان به همراه عبدالله بن جندب و علی بن نعمان به مکه مشرف شدند و در مسجد الحرام با هم عهدنامه ای درست کردند که هر یک زودتر از دنیا رفت دو نفر دیگر تا زنده هستند، نماز شخص متوفی را بخوانند و روزه نیز برایش بگیرند و زکات مال از طرف او نیز پرداخت کنند. آن دو نفر زودتر از دنیا رفتند و صفوان بن یحیی باقی مانده بود و به عهد و پیمانش وفا می کرد.»

ایشان در طول شبانه روز برای خودش 51 رکعت نماز می خواند و برای دو نفر دیگر نیز که تعهد کرده بود همین مقدار نماز اقامه می کرد که در طول شبانه روز 150 رکعت می شد. علاوه بر این موارد، زمانی که به حج مشرف می شد به نیابت از آنان نیز حج به جا می آورد. هر کار خیری برای خودش انجام می داد برای دو نفر دیگر نیز به همان صورت انجام می داد.

مرحوم نجاشی در رجال می فرماید: «...ثقة ثقة عینٌ»؛ ایشان پارچه فروش صابری بود و دو مرتبه کلمه ثقه را در مورد ایشان به کار می برد. پدرش یحیی از امام صادق علیه السلام و خودش از امام رضا علیه السلام روایت نقل می کند. ایشان مکانت و جایگاه شریفی نزد امام علیه السلام داشته است. ایشان وکیل امام رضا علیه السلام بود و مقداری نیز وکالت امام جواد علیه السلام را بر عهده داشت.

در مورد زهد و تقوای ایشان بیان شد که أعبد زمان خودش بود اما این نیز نقل می شود: « ایشان به سفر مکه رفته بود و در آنجا یکی از همسایگان کوفی ایشان دو دینار به ایشان داد و گفت: زمانی که به کوفه رفتی این دو دینار را به منزل ما بده. ایشان نیز قبول کرد منتهی گفت من شتر کرایه کردم و بار خودم را باید حمل کند اگر اجازه دهید از شتربان اجازه بگیرم که دو دینار به بار او اضافه گردد. بعد از صاحب شتر اجازه گرفت تا سوار بر شتر شود.

این مساله کاشف از شدت ورع و پرهیز از گناه ایشان بوده است و دوستان ایشان نیز در این حد ورع و تقوا نداشتند.

عیص بن قاسم نیز مورد تایید نجاشی است و می گوید: «ثقة عین روی عن ابیعبدالله علیه السلام»، ایشان نیز مورد تایید است که مورد اعتماد است و شبهه ای در سند روایت وجود ندارد.

استدلال به روایت

به این روایت ادعا شده و استدلال شده که قبل از ظهور امام زمان (عج) هیچ قیامی جایز نیست و در نتیجه مبارزه با طاغوت وقت نیز جایز نیست و لازمه اش این است که طاغوت باقی بماند.

در این روایت امام علیه السلام به تقوا دعوت می کند سپس می فرماید مراقب خودتان باشید و تحت تاثیر هر قیامی قرار نگیرید. برای تاکید «انظروا الی أنفسکم» دو مثال بیان می فرمایند.

مثال اول به گله گوسفند بود که بیان شد انسان برای گوسفندان اعلم به حالشان را در نظر می گیرد و بر اساس فطرت چنین نتیجه ای می گیرد.

در مثال دوم می فرماید اگر انسانی دو نفس داشت و قدرت خطا با نفس اول داشت تا بتواند با نفس دوم که تجربه پیدا کرده روش صحیح أخذ کند مشکلی نبود اما هیچ انسانی دو نفس ندارد و اگر با این نفس راه اشتباه برود دیگر مسیر برگشتی برایش میسر نیست و لازم است از ابتدا با دقت برنامه ریزی کند.

زمان امام صادق علیه السلام، برخی سادات خروج می کردند تا انتقام خون سیدالشهدا علیه السلام را بگیرند یا به این عنوان که مهدی موعود ما هستیم. عده ای نیز اطرافشان جمع می شدند و این مساله سنتی شده بود که حضرت می خواستند جلوی آن را بگیرند.

تعبیر حضرت در روایت این است:

إِنْ أَتَاکُمْ آتٍ مِنَّا فَانْظُرُوا عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ تَخْرُجُونَ وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ- فَإِنَّ زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَى نَفْسِهِ وَ إِنَّمَا دَعَاکُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص- وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَى بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنَّمَا خَرَجَ إِلَى سُلْطَان‏ مُجْتَمِعٍ لَیَنْقُضَهُ فَالْخَارِجُ مِنَّا الْیَوْمَ إِلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ یَدْعُوکُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع فَنَحْنُ نُشْهِدُکُمْ أَنَّا لَسْنَا نَرْضَى بِهِ وَ هُوَ یَعْصِینَا الْیَوْمَ وَ لَیْسَ مَعَهُ أَحَدٌ وَ هُوَ إِذَا کَانَتِ الرَّایَاتُ وَ الْأَلْوِیَةُ أَجْدَرُ أَنْ لَا یُسْمَعَ مِنَّا إِلَّا مَنِ اجْتَمَعَتْ بَنُو فَاطِمَةَ مَعَهُ فَوَ اللَّهِ مَا صَاحِبُکُمْ إِلَّا مَنِ اجْتَمَعُوا عَلَیْهِ إِذَا کَانَ رَجَبٌ فَأَقْبِلُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَتَأَخَّرُوا إِلَى شَعْبَانَ فَلَا ضَیْرَ وَ إِنْ أَحْبَبْتُمْ أَنْ تَصُومُوا فِی أَهَالِیکُمْ فَلَعَلَّ ذَلِکَ یَکُونُ أَقْوَى لَکُمْ وَ کَفَاکُمْ بِالسُّفْیَانِیِّ عَلَامَةً.

هر شخصی از طرف ما سادات و ذریه پیامبر آمد و درصدد خروج بود، فکر کنید می خواهید چه کنید؟ نگویید زید خروج کرد! (از زید تعریف و تمجید شده است و به شهادت رسیده است و مقصد حقی داشته است که در این روایت نیز امام بدان اشاره می کند) پس ما نیز می خواهیم خروج کنیم. زید انسان عالم و با صداقتی بود و مردم را به سوی خویش دعوت نمی کرد بلکه به امامی دعوت می کرد که مرضی خداست. اگر غالب و پیروز می شد حکومت را تحویل امام می داد و می خواست حکومت طاغوت را بشکند و ولایت را به دست امام حق بسپارد. شخصی که امروز می خواهد قیام کند به کدام رضای از آل رسول شما را دعوت می کند. (الان امام زمان وقت من هستم) ما اهلبیت راضی نیستیم که شخصی بخواهد به اسم ما مردم را به سمت خودش دعوت کند و او معصیت می کند و قیامش حرام است و جایز نیست. اگر تشکیلاتی درست کند و گروهی نیز به دنبالش باشند به طریق اولی سخن ما را نمی شنود.

امام در آخر موردی را استثنا می کند و می فرماید: مگر موردی که تمام فرزندان فاطمه سلام الله علیها اجماع دارند که قیام خواهد کرد. زمان رجعت مشخص نیست که در چه ماهی باشد ولی نشانه ای دارد که در روایت اشاره می کند و آن خروج سفیانی است که بعد از آن ظهور امام زمان (عج) رخ می دهد. پس تا زمان امام زمان قیام و خروج ممنوع است. این استدلالی است که آقایان به این روایت دارند تا بگویند در عصر غیبت هر گونه پرچمی بلند شود باطل است.

پاسخ به استدلال

در پاسخ می گوییم، امام فرمودند به قیام زید نگاه نکنید زیرا چند ویژگی داشت:

1-   کان عالماً؛

2-   کان صدوقاً؛

3-   لم یدعکم الی نفسه؛ در حقیقت می خواست مقدمه ای برای تحکیم امام صادق علیه السلام درست کند تا برای حضرت این امکان فراهم شود.

پس ملاک این که کار زید بن علی بن الحسین علیهم السلام مورد تأیید است عدم دعوت مردم به خویش بوده است و می خواست حکومت حقه ای را در اختیار امام زمان خویش قرار دهد. اما اشخاصی که امر امام را اطاعت نمی کنند و به دنبال تشکیلاتی برای خودشان هستند مورد نهی قرار گرفته اند. پس امام علیه السلام ملاکی برای جواز و ملاک دیگری برای عدم جواز بیان فرمودند.

ملاک جواز خروج این است که شخص دعوت کننده، به نفس خویش دعوت نکند بلکه حکومت حقه ای برای امامت امام حق با زعامت ایشان تشکیل دهد و آن چه جایز نیست موردی است که شخص قیام کند و سلطان وقت را شکست دهد و حکومتی با زعامت خودش در آن عصر تشکیل دهد. بنابراین از روایت دو ملاک به دست آوردیم که مشخص شد در کدام یک جایز و در کدام یک جایز نیست.

نکته: از عبارت امام مشخص است که دلیل عدم رضایت چیست و در روایت بیان شد. مراد نهی امام، اشخاصی بوده اند که معصیت انجام می دادند اما اگر این قید را نداشته باشند مشکلی وجود ندارد. اگر کسی بخواهد حکومت را در اختیار امام معصوم علیه السلام قرار دهد هیچ مانعی وجود ندارد./926/ف

 مقرر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹