vasael.ir

کد خبر: ۸۵۶۰
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۵۲ - 02 June 2018
آیت الله مقتدایی/ جلسه 18

ولایت فقیه| نقد استدلال آیت الله منتظری بر ضرورت تشکیل حکومت دینی در عصر غیبت

وسائل- آیت الله مقتدایی در نقد استدلال دراسات بر ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت با استفاده از روایت «بنی الاسلام علی خمس» گفت: این شأن که اگر شخصی در طول مدت عمر شب تا به صبح نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و ... اما ولایت ولی خدا را نداشته باشد، هیچ حقی در ثواب از طرف خداوند ندارد و مومن نیست. این مربوط به ولایت فقیه نیست و مختص معصومین علیهم السلام است.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در هجدهمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در روز دوشنبه مورخه 1 آبانماه سال 96 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخت.

آیت الله مقتدایی در ادامه تبیین ادله دراسات مبنی بر اثبات ضرورت تشکیل حکومت گفت: دلیل دیگری که مطرح می شود روایت امام باقر(علیه السلام) است که از ولایت تعبیر به فریضه می کنند که نشان دهنده این است که ولایت از عبادات عملی است و نمی توان این مساله را از اعتقادات قلبی به معنای محبت دانست.

وی در ادامه افزود: با این قرائن ولایت از امور اجرایی است که حکومت حقه است و باید راهگشای سایر احکام الهی باشد و مردم را به سوی احکام هدایت کند. این حکومت حقه از ارکان اسلام است و در هر زمانی باید این رکن برپا شود. و در عصر غیبت باز به این حکومت حقه نیاز است و مسلمانان باید اهتمام کنند و حکومت حقه ای ایجاد کنند و زعامت را بر عهده حاکم شرع قرار دهند.

استاد درس خارج در نقد این استدلال گفت: این شأن که اگر شخصی در طول مدت عمر شب تا به صبح نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و ... اما ولایت ولی خدا را نداشته باشد، هیچ حقی در ثواب از طرف خداوند ندارد و مومن نیست. این مربوط به ولایت فقیه نیست و مختص معصومین علیهم السلام است. به عبارت دیگر در هر عصری باید حکومت حقه باشد اما این قسمت از استدلال که به زمان غیبت نیز تسری دهد درست نیست و در خصوص زمان حضور است.

تقریر درس

آیت الله مقتدایی در جلسه گذشته با اشاره به روایت «بُنِیَ الاسلامُ علی خمسه» گفت: به این حدیث استدلال می شود که باید در هر عصری حکومتی باشد و در رأس و صدر آن ولی باشد که اطاعت از او نیز بر همگان لازم است و این مساله از همه واجبات حتی نماز افضل است.

 

اثبات ضرورت حکومت

بحث در حدیث امام باقر علیه السلام بود که فرمود: پنج چیز به منزله ستون و پایه برای اسلام است: «الصلاة، الزکاة، الحج، الصوم و الولایة».

سوال شد که در بین این موارد کدام یک افضل است؟ فرمودند ولایت افضل است و وجه افضلیت، کلید بودن ولایت برای چهار مورد دیگر است. از طرفی در ولایت، شخصی را قرار داده است که مردم را به سمت چهار مورد دیگر راهنمایی می کند.

استدلال به روایت فوق از این جهت است که در هر زمانی حکومت حقه ضرورت دارد. بیان شد که بعد از وضوح سند، در دراسات این گونه استدلال می شود که بنا در روایت بیان امور عملی و اجرایی است و درصدد بیان امور اعتقادی نیست. به قرینه این که سایر موارد اجرایی هستند پنجمین مورد که ولایت است نیز اجرایی است. اجرایی بودن ولایت در این است که حکومتی تشکیل شود و والی در آن حکومت بر چهار مورد دیگر نظارت کند تا احکام علی ما هو علیه انجام شود. ولایت نیز امر اجرایی عملی مانند سایر موارد است.

قرینه دومی نیز وجود دارد که مراد از ولایت عملی است زیرا در ادامه فرموده است والی مردم را هدایت می کند. قرینه دیگری نیز ایشان ذکر می کند که مراد احکام عملی است در مقابل کسانی که می گویند مراد از ولایت محبت به اهلبیت علیهم السلام است.

روایت دیگری از امام باقر علیه السلام نقل می شود که از ولایت به فریضه تعبیر کرده اند و فریضه به احکام عملی گفته می شود. «وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام وَ کَانَتِ الْفَرِیضَةُ تَنْزِلُ بَعْدَ الْفَرِیضَةِ الْأُخْرَى وَ کَانَتِ الْوَلَایَةُ آخِرَ الْفَرَائِضِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَا أُنْزِلُ عَلَیْکُمْ بَعْدَ هَذِهِ فَرِیضَةً قَدْ أَکْمَلْتُ لَکُمُ الْفَرَائِضَ.»[1] فرائض به پیامبر ابلاغ می شد و ایشان برای مردم بیان می کردند تا عمل کنند. فریضه ولایت آخرین فریضه ای بود که به پیامبر نازل شد و بعد از آن ایشان فرمودند «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی» و خداوند بعد از آن فرمود که دیگر فریضه ای نازل نمی شود و فرائض تکمیل گشته است.

مشخص می شود که این نیز از عبادات عملی است که از آن به فریضه تعبیر گشته است و نمی توان این مساله را از اعتقادات قلبی به معنای محبت دانست.

با این قرائن ولایت از امور اجرایی است که حکومت حقه است و باید راهگشای سایر احکام الهی باشد و مردم را به سوی احکام هدایت کند.

این حکومت حقه از ارکان اسلام است و در هر زمانی باید این رکن برپا شود. اگر رسول گرامی اسلام حیات دارد تحت زعامت ایشان است و اگر ائمه علیهم السلام حضور دارند تحت زعامت آنان اجرا می گردد زیرا در مورد آنان نص وجود دارد و اکمل افراد نیز آنان هستند.

در عصر غیبت باز به این حکومت حقه نیاز هست و مسلمانان باید اهتمام کنند و حکومت حقه ای ایجاد کنند و زعامت را بر عهده حاکم شرع قرار دهند.

این استدلال ایشان بود که بیان شد و بحث ما این است که قسمتی از فرمایش ایشان درست است. از تعبیر والی مشخص است که حکومتی به همراه والی باشد و محبت درست نیست. این قرائن ایشان درست است و مراد نیز فریضه عملی است.

اشکال استاد به استدلال فوق

اما این که بگوییم مراد حکومت حقه ای است که باید در هر زمان بدین شکل باشد مطلب درستی نیست. این مساله در خصوص ولایتی که تحت زعامت معصوم علیه السلام باشد درست است. پنجمینِ از پایه های دین ولایت است و مراد از آن فریضه عملی و اجرایی است که به دست معصوم اجرا شود و به صورت مطلق نیست. قرائن مفصلی در این زمینه وجود دارد که مختص ائمه اطهار علیهم السلام است.

در ذیل روایت بدین صورت آمده است: « أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَةَ وَلِیِّ اللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ أُولَئِکَ الْمُحْسِنُ مِنْهُمْ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ.» همان امامی که در صدر روایت می فرماید پنجمین رکن و پایه اسلام ولایت است در ذیل همان ولایت را این گونه می فرماید: اگر شخصی در طول مدت عمر شب تا به صبح نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و تمام مال خویش را صدقه دهد و تمام عمر نیز حج به جا آورد اما ولایت ولی خدا را نداشته باشد، هیچ حقی در ثواب از طرف خداوند ندارد و مومن نیست.

این شأن که اگر کسی تمام عمر این کارها را داشته باشد و والی را نشناسد مربوط به ولایت فقیه نیست و مختص معصومین علیهم السلام است. در هر عصری باید حکومت حقه باشد اما این قسمت از استدلال که به زمان غیبت نیز تسری دهد درست نیست و در خصوص زمان حضور است. این که مراد از ولایت، ولایت عملی است مورد تایید است اما تسری به عصر غیبت درست نیست.

شخص باید به امام زمان عجل الله تعالی فرجه اعتقاد قلبی داشته باشد و ایشان را امام واجب الاطاعة بداند اما ارتباطی به حکومت اسلامی زمان غیبت ندارد. الان نیز باید ولایت آنان را به همان معنای واقعی عملی قبول داشته باشیم.

ممکن است گفته شود چون در آن زمان حضور چنین حکومتی بوده است الان نیز باید مشابه آن را داشته باشیم ولی متن روایت این مساله را نمی فهماند اما به دنبال اثبات همان حکومت اسلامی در عصر غیبت هستیم. غیر از این روایت نیز موارد دیگری وجود دارد که همین مساله ای که بیان شد به اثبات می رساند. گاهی به والی امام نیز می گوییم اما ولایت امر دیگری است. گاهی متصدی حکومت مردم را ارشاد می کند و حافظ دین است.

روایت دیگر

این روایت به عنوان قرینه ای بر ذیل روایت قبلی بیان می شود. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ إِبْلِیسَ سَجَدَ لِلَّهِ بَعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ التَّکَبُّرِ عُمُرَ الدُّنْیَا مَا نَفَعَهُ ذَلِکَ وَ لَا قَبِلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لَمْ یَسْجُدْ لآِدَمَ کَمَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَسْجُدَ لَهُ وَ کَذَلِکَ هَذِهِ الْأُمَّةُ الْعَاصِیَةُ الْمَفْتُونَةُ بَعْدَ نَبِیِّهَا ص وَ بَعْدَ تَرْکِهِمُ الْإِمَامَ الَّذِی نَصَبَهُ نَبِیُّهُمْ ص لَهُمْ فَلَنْ یَقْبَلَ اللَّهُ لَهُمْ عَمَلًا وَ لَنْ یَرْفَعَ لَهُمْ حَسَنَةً حَتَّى یَأْتُوا اللَّهَ مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ وَ یَتَوَلَّوُا الْإِمَامَ الَّذِی أُمِرُوا بِوَلَایَتِهِ وَ یَدْخُلُوا مِنَ الْبَابِ الَّذِی فَتَحَهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَهُمْ.» اگر شیطان بعد از امر پروردگار برای سجده که اطاعت نکرد و تکبر ورزید، تمام عمر دنیا را سجده کند فایده ای به حالش نخواهد داشت و خداوند از او قبول نمی کند. این چنین است وضعیت افرادی که معصیت کردند و از جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله اطاعت نکردند مگر از راهی که عصیان کرده اند وارد شوند و قبول کنند ولی الهی که توسط پیامبر منصوب گردیده است و به اطاعت از ایشان امر شده بود.

پس اگر امتی که خداوند و پیامبر برای آنان ولی تعیین کرد تا روز قیامت اطاعت کنند پذیرفته نیست و مراد از این ولایت در روایت فوق نیز همان ولایت ائمه علیهم السلام است که از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله نصب گردیده است. اگر چنان چه ولایت در زمان غیبت باشد و توسط مردم تعیین شده باشد آن اثر را نخواهد داشت. این موارد قرینه ای است که مراد از ولایت در روایت شریفه که بیان شد ولایت عملی است و خصوصیت آن در عصر معصوم بودن است.

سوال: مگر ائمه معصومین، ولایت فقیه را بعد از خودشان معرفی نکرده اند؟ این مساله اطلاق دارد.

پاسخ: آری، این معرفی توسط ائمه علیهم السلام بیان شده است اما این حکومت مانند آن حکومت نخواهد شد. معنای اطلاق به معنای حکومت حقه بیان شد و از ارکان اسلام حکومت حقه است که آثاری دارد و از جمله آثار این است که اگر شخصی قبول نداشته باشد هیچ یک از اعمالش قبول نخواهد شد. می توان این مساله را در حکومت عصر غیبت نیز بیان کرد؟! می توان گفت شخص کافر است؟!

سوال: در مورد روایت «من مات و لم یعرف امام زمانه...» چه می فرمایید؟

پاسخ: روایت در مورد عدم شناخت امام زمان است نه این که در مقام مخالفت با حکومت حقه باشد.

نکته: ما قائل هستیم که در عصر غیبت باید حکومت اسلامی باشد و پنج دلیل نیز بیان کرده ایم اما این روایت نمی تواند دلیل باشد. ما می گوییم در این روایت شأنی برای حکومت و ولایت بیان کرده است که شما نیز قبول ندارید این آثار در این عصر نیز وجود داشته باشد که بیان شد هیچ یک از اعمالش قبول نخواهد شد.

شخص ولایت فقیه که توسط پیامبر صلی الله علیه و آله نصب نشده است تا بتوانیم بگوییم «نصبه» در روایت شامل آن می شود. گاهی به صورت کلی فرموده اند شخصی که واجد این صفات باشد می تواند ولی فقیه باشد اما نصب نکرده اند و این نصب به صورت عام است و نه به صورت اختصاصی که امیرمومنان و سایر ائمه اطهار علیهم السلام نصب شده اند./926/ف

تقریر: محسن جوادی صدر

پی نوشت:

[1] . مرآة العقول ج 3 ص 117 به نقل از کافی

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹