vasael.ir

کد خبر: ۸۴۳۰
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۳ - 21 May 2018
آیت الله مقتدایی/جلسه 7

ولایت فقیه| بررسی رابطه انفال با حکومت دینی

وسائل- آیت الله مقتدایی با اشاره به بحث انفال گفت: در هر عصری زمین های موات داریم که در زمان حضور امام اداره این موارد به عهده امام است و در عصر غیبت نیز باید کسی باشد و حاکمی و حکومتی نیاز است که آن را اداره کند.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله مقتدایی، در هفتمین جلسه درس خارج فقه ولایت فقیه که در روز سه شنبه 22 شهریور سال 96 در مدرسه مبارکه دارالشفاء برگزار شد، به بررسی نکات تکمیلی ارتباط خمس با حکومت و همچنین مساله انفال و وظیفه حاکمیت در این رابطه پرداخت.

آیت الله مقتدایی در ابتدای درس خارج ولایت فقیه اظهار داشت: طبق فرمایش پیامبر اسلام، ایشان به منزله پدر امت اسلامی است و باید مشکلات جامعه اسلامی را از خمسی که در اختیار دارد برطرف کند نظیر این که دیون بدهکاران را پرداخت کند.

وی در ادامه افزود: یکی دیگر از مواردی که باید بررسی شود انفال است که شامل زمین های موات، کوه ها، دریاها، جنگل ها و مواردی که صاحب خاصی ندارد و حتی ارث من لا وارث له می شود.

این استاد حوزه در ادامه ابراز داشت: در هر عصری زمین های موات داریم که اگر در عصری امام نباید نمی توان برای آن تکلیفی مشخص نکرد و نیاز به صاحبی دارد که آن را اداره کند. در زمان حضور امام اداره این موارد به عهده امام است و در عصر غیبت نیز باید کسی باشد و حاکمی و حکومتی نیاز است که آن را اداره کند.

تقریر درس

بحث اخلاقی

بحث ما در سبک زندگی اسلامی و کیفیت معاشرت مردم با یکدیگر بود که از خانواده شروع شد که کیفیت ارتباط افراد خانواده باید چگونه باشد و بعد به نوع رفتار برادران دینی اشاره کردیم و از آن به عنوان سبک زندگی اسلامی یاد کردیم.

از نظر شرعی باید مومنین یکدیگر را اکرام کنند و دعوت همدیگر را قبول کنند. اطعام از موارد دیگری بود که در این میان بدان اشاره کردیم.

یکی از مطالبی که در برخوردها، برادران و خواهران دینی باید رعایت کنند، تواضع در مذاکره و گفتگو است که از امور محبوب و فضیلت شرعی است و خداوند انسان متواضع را دوست دارد اعم از این که تواضع ایشان نسبت به ذات مقدس حق باشد یا این که در برابر برادران دینی متواضع باشد.

اصل تواضع و فروتنی فضیلت است و در روایات ما بسیار تاکید و توصیه شده است. این که هر دو نفر در مقابل هم تواضع داشته باشند و خود را بر دیگری برتر ندانند که در مقابل تکبر و خودخواهی است.

تواضع در مقابل خداوند متعال عظمت و جایگاه ویژه ای دارد و خواسته شده که در دعاها با تواضع و خشوع دستهایتان را بلند کنید و در پیشگاه پروردگار اظهار ذلت کنید و بعد از دعاها و نماز، سجده کنید.

در روایتی نقل شده است: «عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع أَنْ یَا مُوسَى أَ تَدْرِی لِمَ اصْطَفَیْتُکَ بِکَلَامِی دُونَ‏ خَلْقِی‏ قَالَ یَا رَبِّ وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَیْهِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی قَلَّبْتُ عِبَادِی ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِیهِمْ أَحَداً أَذَلَّ لِی نَفْساً مِنْکَ یَا مُوسَى إِنَّکَ إِذَا صَلَّیْتَ وَضَعْتَ خَدَّکَ عَلَى التُّرَابِ أَوْ قَالَ عَلَى الْأَرْضِ.»خداوند متعال خطاب به موسی علیه السلام گفت آیا می دانی چرا تو را در بین بندگانم انتخاب کردم؟ حضرت موسی علت را جویا شد. خداوند متعال فرمود: به این علت که از ظاهر و باطن تمامی مخلوقانم آگاه هستم و در بین مخلوقاتم هیچ شخصی را متواضع تر از تو نیافتم. این حالت سجده تو بر خاک را من دوست دارم و به همین علت تو را برای هم کلامی با خودم انتخاب کردم.

صفت خضوع و خشوع بیشتر در مقابل خداوند، سبب انتخاب حضرت موسی به عنوان هم کلام پروردگار شده بود. گاهی نیز باید این تواضع نسبت به برادران دینی باشد که با هم سخن می گویند و رفت و آمد دارند که باید این تواضع و احترام را رعایت کنند. روایتی دیگر در همین مورد از کتاب شریف کافی نقل کنیم. «عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: قَالَ: «التَّوَاضُعُ أَنْ تُعْطِیَ النَّاسَ مَا تُحِبُّ أَنْ تُعْطَاهُ». هر گونه دوست داری دیگران با تو رفتار کنند تو نیز همان طور با آنان رفتار کن.

آیا انسان دوست دارد دیگران با او رفتار صمیمانه داشته باشند یا این که با تکبر با او رفتار نمایند؟ قطعاً انسان دوست دارد که با او صمیمانه رفتار نمایند و اگر سخنی گفت آن را بپذیرند پس باید خودش نیز با دیگران به همین صورت رفتار کند.

این سخن مختصر و مفیدی است که همواره باید در ذهن انسان باقی بماند و با دوست و غریبه به همین صورت رفتار مناسبی داشته باشد و ملاکش همین باشد. باید این روایت را در جامعه پیاده کنیم تا بتوانیم جامعه ای نفیس و پاک داشته باشیم. مطالب دیگری نیز در این زمینه هست که در هفته آتی عرض خواهیم کرد.

نکات تکمیلی ارتباط خمس با حکومت

بحث در  ارتباط احکام فردی با حکومت بود که در جلسه گذشته مساله خمس را مطرح کردیم و آیه قرآن در این زمینه بیان شد. سه سهم در آیه شریفه مربوط به امام علیه السلام بود و سه سهم دیگر به فقرای بنی هاشم تعلق داشت. توضیحات خاص آیه را بیان کردیم و یکی از موارد بحث لام ملکیت بود که ثابت شد چگونه حق امام است. امام در ملک شخصی خویش عمل نمی کند و سهم سادات نیز حق امام بود و باید ایشان صرف احتیاجات آنان نماید که موید این مطلب روایتی بود که بیان شد.

شخصی که به او خمس تعلق گرفته است باید آن را به امام دهد تا بین فقرای بنی هاشم تقسیم کند. اگر کمتر از نیاز سادات باشد باید امام نقصان آن را از موارد دیگر تأمین کند. سه سهمی که مربوط به امام است می تواند تصرف کند اما ملک شخصی ایشان نیست و در تقویت دین باید مصرف نماید که در این زمینه نیز روایت بیان شده است.

وَ یُقْسَمُ عَلَى سِتَّةِ أَسْهُمٍ سَهْمٍ لِلَّهِ وَ سَهْمٍ لِرَسُولِ اللَّهِ وَ سَهْمٍ لِلْإِمَامِ فَسَهْمَ اللَّهِ وَ سَهْمَ الرَّسُولِ یَرِثُهُ الْإِمَامُ فَیَکُونُ لِلْإِمَامِ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ مِنْ سِتَّةٍ وَ الثَّلَاثَةُ الْأَسْهُمِ لِأَیْتَامِ آلِ الرَّسُولِ وَ مَسَاکِینِهِمْ وَ أَبْنَاءِ سَبِیلِهِمْ وَ إِنَّمَا صَارَتْ لِلْإِمَامِ وَحْدَهُ مِنَ الْخُمُسِ ثَلَاثَةُ أَسْهُمٍ لِأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَلْزَمَهُ بِمَا أَلْزَمَ النَّبِیَّ ص مِنْ تَرْبِیَةِ الْأَیْتَامِ وَ مُؤَنِ الْمُسْلِمِینَ وَ قَضَاءِ دُیُونِهِمْ وَ حَمْلِهِمْ فِی الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ هُوَ أَبٌ لَهُمْ فَلَمَّا جَعَلَهُ اللَّهُ أَبَا الْمُؤْمِنِینَ لَزِمَهُ مَا یَلْزَمُ الْوَالِدَ لِلْوَلَدِ فَقَالَ عِنْدَ ذَلِکَ مَنْ تَرَکَ مَالًا فَلِوَرَثَتِهِ وَ مَنْ تَرَکَ دَیْناً أَوْ ضَیَاعاً فَعَلَیَّ وَ إِلَیَّ فَلَزِمَ الْإِمَامَ مَا لَزِمَ الرَّسُولَ ص فَلِذَلِکَ صَارَ لَهُ مِنَ الْخُمُسِ ثَلَاثَةُ أَسْهُم‏.

این موارد همان است که پیامبر اسلام نیز انجام می دادند و احتیاجات شخصی مردم را برآورده می کردند. در مواردی که حج به جا می آوردند به آنان کمک می کرد یا اگر مدیون بودند دین آنان را پرداخت می کرد.

زمانی که آیه (النبی اولی بالمومنین من أنفسهم...) نازل شد، نبی گرامی اسلام فرمود: پیامبر مانند پدری برای امت است. زمانی که به منزله پدر باشد هرگونه که پدر باید نسبت به فرزند رفتار کند پیامبر نیز نسبت به امت همین وظیفه را دارد و باید آنان را اداره کند. در چنین جایی بود که ایشان فرمود اگر کسی بمیرد و ورثه داشته باشد اموالش برای ورثه است و اگر شخصی وارث نداشته باشد و دینی داشته باشد باید والی آن را پرداخت کند. به همین دلیل که پیامبر و امام باید نیازهای امت را اجرا کند لازم است که سه سهم از خمس برای امام باشد تا در رفع احتیاجات امت مصرف کند.

پس اگر انسانی فاضل موونه داشت باید خمس آن را به امام پرداخت کند تا امام بدین صورت آن را تقسیم کند و به مصرف برساند. در زمان غیبت نیز بررسی شده است که تکلیف چیست و در کتاب الخمس بیان کرده ایم.

بررسی رابطه انفال با حکومت

یکی دیگر از مواردی که باید بررسی شود انفال است که شامل زمین های موات، کوه ها، دریاها، جنگل ها و مواردی که صاحب خاصی ندارد و حتی ارث من لا وارث له می شود.

در هر عصری زمین های موات داریم که اگر در عصری امام نبود نمی توان برای آن تکلیفی مشخص نکرد و نیاز به صاحبی دارد که آن را اداره کند. در زمان حضور امام اداره این موارد به عهده امام است و در عصر غیبت نیز باید کسی باشد و حاکمی و حکومتی نیاز است که آن را اداره کند.

سوال: محیط زیست نیز به همین صورت است؟

پاسخ: شاید بخشی از انفال بر عهده محیط زیست باشد. منابع طبیعی نیز به همین صورت است اما غیر از این موارد نیز وجود دارد. در آیه شریفه می فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏» سوره انفال آیه 1

طبق آیه شریفه، انفال مربوط به خدا و رسول است ولی در روایت آمده است هر آن چه مربوط به خدا و رسول است، در عصر امام به ایشان می رسد. انفال موارد متعددی دارد که نمی تواند یله و رها باشد و این مورد نیز از همان مواردی است که می توان ضرورت وجود حکومت در هر عصری را ثابت کرد که در جلسه آتی بدان خواهیم پرداخت./926/ف

مقرر: محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳