vasael.ir

کد خبر: ۸۲۷۱
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۵ - 05 May 2018
آیت الله خاتمی/ جلسه 60

قواعد فقهی| مبارزه با حقوق بگیران نجومی سیره حکومتی امیرمؤمنان

وسائل- آیت الله خاتمی با اشاره به اینکه سیره حضرت امیر بهترین مبنای فقهی قاعده عدل و انصاف است گفت: رفتار مولی علی با متخلفین و عدم قبول حتی یک رانت خواری، نمونه کامل از اجرای قاعده عدل و انصاف در حکومت اسلامی است.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله سیداحمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور، در شصتمین جلسه درس خارج حکومتی فقه که 28 دی ماه 1395 برگزار شد، به مبانی قاعده عدل و انصاف پرداخت.

وی سیره مولی علی علیه السلام را مبنای فقهی دیگری برای اثبات قاعده عدل و انصاف بیان کرد و گفت: رفتار مولی علی با متخلفین و عدم قبول حتی یک رانت خواری، نمونه کامل از اجرای قاعده عدل و انصاف در حکومت اسلامی است.

تقریر درس

آیت الله خاتمی در جلسه گذشته با اشاره به آیه ۹ سوره حجرات گفت: عبارت «حَتّى تَفِیءَ إِلى أَمْرِ اَللّهِ» از آیه مذکور این را می رساند که باید با فتنه گران تا زمانی که دست از فتنه برنداشته اند جنگید.

بسم الله الرحمن الرحیم عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا حَقُ‏ اللَّهِ‏ عَلَى‏ خَلْقِهِ‏ فَقَالَ أَنْ یَقُولُوا مَا یَعْلَمُونَ وَ یَکُفُّوا عَمَّا لَا یَعْلَمُونَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ فَقَدْ أَدَّوْا إِلَى اللَّهِ حَقَّهُ. [1] هشام می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم حق خدای تبارک و تعالی چیست؟ امام فرموند حق خداوند این است که دانسته سخن بگویند و نادانسته چیزی را به خدا نسبت ندهند. اگر اینگونه رفتار کنند حق خداوند را اداء کرده اند.

مبانی قاعده عدل و انصاف

با توجه به مباحث مطرح شده از قاعده عدل و انصاف باید این قاعده را از قواعد مهم حکومت بدانیم.

اگر در زمان علامه حلی و شیخ انصاری حکومتی مانند حکومت امروز بود به تفصیل از این قاعده بحث می کردند. این قاعده محدود به مسائل مالی نیست بلکه روح و جان حکومت اسلامی است. ادله خاصه که فقهاء برای اثبات رعایت عدل و انصاف در مسائل مالی بیان کرده اند را ذکر خواهیم کرد اما قاعده عدل و انصاف از این مسائل فراتر است.

سیره مولی علی درباره عدل و انصاف

از فضائل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام که شیعه و اهل سنت مفصلا نوشته اند حتی مسیحی ها و مادی ها اعتراف کرده اند عدالت محور بودن مولی علی است که احدی حتی یک مورد هم خلاف آن را نقل نکرده است. افتخار ما این است که معتقد به امام معصومی هستیم که چنین فضائل بلندی دارد.

جبران خلیل جبران مانند جرج جرداق یک مسیحی است. وی جمله ای معروفی دارد که عبارت است از: قتل امیرالمومنین فی محراب عبادته لشدة عدالته؛ [2] در تأیید این سخن مسیحی، جناب ابن ابی الحدید نقل می کند که « آکد الأسباب‏ فی تقاعد العرب عن أمیر المؤمنین علیه السلام أمر المال فإنه لم یکن یفضل شریفا على مشروف و لا عربیا على عجمی و لا یصانع الرؤساء و أمراء القبائل کما یصنع الملوک و لا یستمیل أحدا إلى نفسه و کان معاویة بخلاف ذلک فترک الناس علیا و التحقوا بمعاویة [3] بیشترین چیزی که سبب شد از مولی علی حمایت نکنند مساله مال بود. مولی علی شریف و مشروف و عرب زبان و عجمی نمی شناخت. آن حضرت مانند پادشاهان عمل نمی کردند که رؤسا را بخرد و یا به اجبار کسی را به حمایت از خود مجبور کند. ولی معاویه در مقابل امام علی علیه السلام بود. معاویه آدم می خرید. در تاریخ آمده است که وقتی ابوذر غفاری به شام آمد، معاویه هزار دینار برای او فرستاد اما دید خبری از ابوذر نشد لذا پیام داد که پول اشتباهی به شما داده شده است ابوذر نیز جواب داد که آن پول را همان شب بین فقراء تقسیم کردم اگر می خواهی فرصت بدهید تا از فقراء جمع کنم. معاویه اینگونه برای خود آدم جمع می کرد.

ابن اثیر در احوالات مولی علی علیه السلام می نویسد: و زهده وعدله رَضِیَ اللهُ عَنْهُ لا یمکن استقصاء ذکرهما [4] زهد و عدالت مولی علی را نمی توان شمرد. تمام زندگی امیرالمومنین عدالت است.

کلمات مولی علی درباره عدالت و انصاف

روایتی است که هم شیعه و هم سنی نقل کرده است. احمد بن حنبل از عبایه نقل می کند که مولی علی علیه السلام فرمود: أُحَاجُّ النَّاسَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِتِسْعٍ: بِإِقَامِ الصَّلَاةِ، وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ، وَالْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالْعَدْلِ فِی الرَّعِیَّةِ، وَالْقَسْمِ بِالسَّوِیَّةِ، وَالْجِهَادِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، وَإِقَامَةِ الْحُدُودِ، وَأَشْبَاهِهِ. [5] احمد بن حنبل نقل می کند که مولی فرمود من در حکومت خود برای برپائی نماز و اداء زکات و امر به معروف و نهی از منکر و رعایت عدالت درباره مردم تلاش کرده ام؛ من درباره مالی که همه مردم مساوی هستند عدالت ورزیده ام و در جهاد فی سبیل الله کوتاهی نکردم؛ همچنین برای برپائی دین خدا حدود را پیدا کرده ام. حدود دو معنا دارد؛ حدود به معنای خاص که همان مجازات شرعی است و حدود به معنای عام که همان قوانین خداوند است. شیخ صدوق نیز از عبایه بن ربعی نقل می کند که مولی علی علیه السلام فرمودند: أُحَاجُ‏ النَّاسَ‏ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِسَبْعٍ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَاةِ وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْقَسْمِ بِالسَّوِیَّةِ وَ الْعَدْلِ فِی الرَّعِیَّةِ وَ إِقَامِ الْحُدُودِ. [6]

سفارشاتی که مولی به کارگزارانش دارد که عدالت را رعایت کنید فراوان است که فهرست بار عبارتند از:

نامه 53 ؛ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ‏ فِی‏ الْبِلَاد [7] آن چیزی که مانند نور چشم حاکمان باشد برگزاری عدالت است.

نامه 59 ؛ َمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْوَالِیَ إِذَا اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِکَ کَثِیراً مِنَ الْعَدْلِ فَلْیَکُنْ‏ أَمْرُ النَّاسِ‏ عِنْدَکَ‏ فِی‏ الْحَقِ‏ سَوَاء؛ [8] در عرصه قانون همه را مساوی ببین.

نامه 27 ؛ به محمد بن ابی بکر می فرماید وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ لَهُمْ وَ لَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ‏ عَدْلِکَ‏ عَلَیْهِم‏. [9] حتی در نگاهت هم به مردم مساوی نگاه کن. به گونه ای نباشد که بزرگان فکر کنند می توانند به ناحق چیزی را بگیرند و ضعفاء از عدالت مایوس شوند. دستور العمل های مولی علی در عرصه رعایت عدل و انصاف بسیار زیاد است.

سیره مولی علی در عدالت

مطالب در سیره حضرت فراوان است که به چند نمونه آن اشاره می کنیم.

مطلب اول

سیره امیر المومنین در این عرصه نمونه کامل رعایت عدالت است. مولی روز دوم حکومت خود چنین فرمودند: وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ‏ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق‏ [10] به خدا قسم اگر پولهائی که از طرف عثمان به ناحق بخشیده شده و به مهریه زنها در آمده است و یا با آن پول کنیز خریده اند را پیدا کنم؛ به بیت المال برمی گردانم. با عدالت گشایش در زندگی پیدا می کند کسی که با عدل نتواند زندگی کند قطعا با ظلم نمی تواند زندگی نمی کند. (با عدل حق به حق دار می رسد اما با ظلم حکومت هرج و مرج می شود. این می شود حکومت جنگل و حیوانیت) ابن الی الحدید ذیل این خطبه مطالب فراوانی دارد.

مطلب دوم

راجع به مخالفان آن حضرت است. علامه مجلسی ره نقل می کند که: أَنَّ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرَ جَاءَا إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ قَالا لَیْسَ کَذَلِکَ کَانَ یُعْطِینَا عُمَرُ قَالَ فَمَا کَانَ یُعْطِیکُمَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم فَسَکَتَا قَالَ أَلَیْسَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یَقْسِمُ بِالسَّوِیَّةِ بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ قَالا نَعَمْ قَالَ فَسُنَّةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم أَوْلَى بِالاتِّبَاعِ عِنْدَکُمْ أَمْ سُنَّةُ عُمَرَ قَالا سُنَّةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وسلم یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَنَا سَابِقَةٌ وَ عَنَاءٌ وَ قَرَابَةٌ قَالَ سَابِقَتُکُمَا أَسْبَقُ أَمْ سَابِقَتِی قَالا سَابِقَتُکَ قَالَ فَقَرَابَتُکُمَا أَمْ قَرَابَتِی قَالا قَرَابَتُکَ قَالَ فَعَنَاؤُکُمَا أَعْظَمُ مِنْ عَنَائِی قَالا عَنَاؤُکَ قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا أَنَا وَ أَجِیرِی هَذَا إِلَّا بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَجِیرِ. [11] طلحه و زبیر در جنگهای زمان پیامبرخدا صلی الله علیه و آله وسلم همرزم مولی علی علیه السلام بودند در ابتدای حکومت امیرالمومنین، خدمت حضرت رسیدند و به صراحت گفتند از بیت المال به ما بیشتر بدهید. مولی فرمود یعنی چه؟ گفتند همان رفتاری که خلیفه دوم با نسبت به ما داشت همان رفتار را انجام بدهید. مولی فرمود آیا پیامبرخدا صلی الله علیه و آله این رفتار را داشتند؟ فسکتا گفتند بالاخره ما سابقه زیادی داریم و برای اسلام زحمت زیادی کشیدیم. ما با پیامبر خدا قرابت داریم. مولی علی فرمود سابقه من بیشتر است یا سابقه شما؟ صریحا گفتند: سابقه شما؛ فرمود قرابت من بیشتر است یا شما گفتند: شما؛ فرمود من برای اسلام تلاش بیشتری کرده ام و سختی کشیده ام یا شما؟ گفتند شما. بعد فرمود: فَوَ اللَّهِ مَا أَنَا وَ أَجِیرِی هَذَا إِلَّا بِمَنْزِلَةٍ وَاحِدَةٍ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَجِیرِ. من با این اجیرم هیچ فرقی نداریم.

شبی عمروعاص آمد خدمت مولی، حضرت فرمودند حرفهای شما خصوصی است برویم زیر نور ماه با هم سخن بگوئیم.

سوده یکی از زنان شایسته پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می باشد که جهت شکایت آمد پیش معاویه و او اعتنائی به آن بانو نکرد. سوده این رباعی را خواند که:

فَأَطْرَقَتْ سَوْدَةُ سَاعَةً ثُمَّ قَالَتْ‏ [12]

صَلَّى الْإِلَهُ عَلَى‏ رُوحٍ‏ تَضَمَّنَهَا

 

قَبْرٌ فَأَصْبَحَ فِیهِ الْعَدْلُ مَدْفُوناً

قَدْ حَالَفَ الْحَقَّ لَا یَبْغِی بِهِ بَدَلًا

 

فَصَارَ بِالْحَقِّ وَ الْإِیمَانِ مَقْرُوناً

     
 

درود خداوند بر روح این قبری که با رفتن خود، عدالت را هم برد. او هم پیمان حق بود و جای گزینی برای حق نداشت علی با حق و ایمان با هم بود. علی مع الحق و الحق مع علی.

برخورد مولی با رانت خواری ها

رانت خواری برای یک دوره و زمان نیست بلکه در همه اعصار وجود دارد که عده ای دوره صاحب منصبی جمع می شوند تا بهره دنیائی خود را ببرند. از جلوه های سیره مولی علی عدم اجازه رانت خواری مولی است که آن حضرت به احدی چنین اجازه ای ندادند. برای مطالعه به کتاب موسوعه امام علی علیه السلام الفصل الخامس السیاسه الاقتصادیه مراجعه بفرمائید که برخی از فهرست آن عبارت است از:

  1. بیت المال و گرفتن عاریه آن توسط ام کلثوم دختر مولی که حضرت دستور داد که به بیت امال برگردد.
  2. عقیل برادر بزرگتر مولی علی که سه بار خدمت مولی رسید تا امتیاز بیشتری بگیرد اما حضرت چنین امتیازی ندادند.
  3.  عبدالله بن جعفر که داماد امیرالمومنین است که درخواست کمک اضافی داشتند که مولی اجازه ندادند.
  4. خواهر و نوه مولی علی آمدند اما ناکام برگشتند.

در مدت حکومت مولی علی حتی یک مورد نیز رانت خواری وجود ندارد. یک مورد حقوق نجومی نیست در نامه های امیرالمومنین، با استاندارانی که دنبال حقوق نجومی بودند برخورد تند کردند. تمام حکومت حدود 5 ساله نمونه حکومتی دینی را نشان دادند و برای ما الگوی حکومت اسلامی همین حکومت کوتاه مولی علی است. ما نیز باید این الگو را به مردم نشان بدهیم. حقوق نجومی با این حکومت سازگار نیست.

چهل روایت در موسوعه وجود دارد که درباره عدالت است. مولی علی در این چهل روایت بر این تاکید دارد که ثبات و حفظ حکومت ها به عدالت است که برخی از آنها عبارتند از:

  1. من‏ عمل‏ بالعدل‏ حصّن اللّه ملکه‏ [13] کسی که عادلانه حکومت کند، حکومتش پایدار می ماند.
  2. إعدل‏ تدم‏ لک القدرة. [14] حکومت با عدالت باقی می ماند.
  3. ثبات‏ الملک‏ بالعدل. [15]
  4. ألطّاعة جنّة الرّعیّة و العدل جنّة الدّول‏. [16] عدالت سپر حکومت است. عدالت پیشگیری از آسیب های حکومت است.
  5. الْعَدْلُ‏ قِوَامُ‏ الرَّعِیَّةِ. [17]
  6. ألعدل قوام‏ البریّة. [18]
  7. حسن‏ العدل‏ نظام البریّة. [19] آن چیزی که حکومت را محکم نگه می دارد، عدالت است .

این سخن که قاعده العدل و الانصاف چون در بین پیشینیان نیامده است پس قاعده نیست؛ سخن دقیقی نیست زیرا با وجود این مجموعه از روایات و سیره مولی علی  علیه السلام، انسان به اطمینان می رسد که عدل و انصاف یک قاعده فقهی است که در حکومت کاربرد دارد. /239/902/ف

پاورقی

[1] . الکافی؛ کلینى، (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص50؛ ح 12.

[2]. http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3853/29722   / مجله مبلغان مرداد و شهریور 1384، شماره 69 علی علیه السلام میزان عدالت.

[3] . شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید ؛ ج‏2 ؛ ص197.

[4] . أسد الغابة ابن اثیر جزری، علی بن ابی الکرم (م 630) ط الفکر؛ ج 3؛ ص 600.

[5] . فضائل الصحابة لأحمد بن حنبل (1/ 538؛ ح 898 .

[6] . الخصال ؛ شیخ صدوق؛ ج‏2 ؛ ص362 و 363؛ ح 53.

[7] . نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ ص433 .

[8] . نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ ص449.

[9] . نهج البلاغة (للصبحی صالح)؛ ص383.

[10] . نهج البلاغة (للصبحی صالح) ؛ نامه 15؛ ص57. و من کلام له ع فیما رده على المسلمین من قطائع عثمان.

[11] . بحار الأنوار؛ علامه مجلسى، (ط - بیروت) ؛ ج‏41 ؛ ص116. مورخ معروف یعقوبی نیز اشاره ای به این قضیه دارد که نص او چنین است. وأتاه طلحة والزبیر فقالا: إنه قد نالتنا بعد رسول الله جفوة، فأشرکنا فی أمرک! فقال: أنتما شریکای فی القوة والاستقامة، وعونای على العجز والأود. وروى بعضهم أنه ولی طلحة الیمن، والزبیر الیمامة والبحرین، فلما دفع إلیهما عهدیهما قالا له: وصلتک رحم! قال: وإنما وصلتکما بولایة أمور المسلمین. واسترد العهد منهما، فعتبا من ذلک، وقالا: آثرت علینا! فقال: لو لا ما ظهر من حرصکما لقد کان لی فیکما رأی. تاریخ الیعقوبی ص 178.

[12] . کشف الغمة فی معرفة الأئمة؛ اربلى، على بن عیسى، (ط - القدیمة) ؛ ج‏1 ؛ ص174.

[13] . غرر الحکم و درر الکلم؛ تمیمى آمدى؛ ص633؛ ح 1068.

[14] . غرر الحکم و درر الکلم؛ تمیمى آمدى؛ ص133؛ ح 62.

[15] . نثر اللآلئ طبرسى، / ترجمه شیخى ؛ النص ؛ ص58؛ ح 37.

[16] . الطاعه غرر الحکم و درر الکلم؛ تمیمى آمدى؛ ص102؛ ح  1895.

[17] . عیون الحکم و المواعظ؛ لیثى واسطى؛ ص30؛ ح 466.

[18] . غرر الحکم و درر الکلم؛ تمیمى آمدى؛ ص47؛ ح 856.

[19] . غرر الحکم و درر الکلم؛ تمیمى آمدى؛ ص344؛ ح 19.

مقرر: حسن حسینعلی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۳:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۵۸:۱۴
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۵۳
غروب آفتاب
۱۹:۲۴:۵۴
اذان مغرب
۱۹:۴۱:۵۲