به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی وسائل بدون تردید نهج البلاغه کتابی حیاتبخش و ارمغانی الهی برای جامعه بشری است. این کتاب جاوید در عین آن که بخشی از سخنان و گفتارهای امام علی(علیه السلام) را در بر میگیرد، به حق حاوی معارفی است که آن را در جایگاه والا پس از قرآن کریم قرار میدهد؛ معارفی که از روح بلند و ملکوتی آن حضرت نشأت میگیرد و راهنما و هدایتگر انسان ها در زندگی است. با این که در خصوص این کتاب انسانساز پژوهشهای زیادی صورت گرفته، باید اعتراف کرد که هنوز بسیاری از زوایای این گفتارهای معنوی ناشناخته مانده است و جا دارد تحقیقات گستردهتری در جهت شناسایی هر چه بیشتر آن انجام گیرد. کتاب «اندیشههای اقتصادی در نهجالبلاغه» که ترجمه کتاب ارزشمند «الفکرالاقتصادی فی نهج البلاغه»تألیف استاد ارجمند جناب آقای دکتر سید محسن حائری موسوی است؛ باید پژوهشی در همین راه دانست که سعی دارد مبانی اقتصاد اسلامی را از دیدگاه آن حضرت تبیین کند و راههایی را برای حل مشکلات اقتصادی امروز ارائه دهد.
فصل اول این اثر که در 259 صفحه نگاشته شده، با مفهوم اقتصاد از زبان امیر کلام آغاز میگردد و حضرت پس از آن نیز محدوده اقتصاد را تا آنجا میگستراند که تمام برنامههای زندگی فردی و اجتماعی را در بر میگیرد. و به همین مورد بسنده ننموده و نتیجه عمل نکردن به اقتصاد را بیان میکند. از مباحث مهمی که نویسنده در فصل اول ارائه میکند انواع کار، مزارعه، مساقات، جعاله، اجاره و حمایت از کشاورزان، صنعتگران است. حضرت علی(علیه السلام)حتی در میان مباحث خود زنان و کار را مورد صحبت خویش قرار داده که در این مورد تاریخ نویسان نوشتهاند"امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز زن را به کار ریسندگی تشویق میکرد و آن را از حلالترین کسبها میدانست."[1] فصل اول این اثر در نهایت با بیان مشکل اقتصادی به پایان میرسد که در آن بیان میشود"اسلام به پیشرفت جامعه اهمیت می دهد نه پیشرفت فرد. زیرا وجود انسان ثروتمند، در جامعه فقیر و نیازمند، سودی به دنبال ندارد. اسلام می خواهد که شخص پیشرفت کند و پیشرفت او جامعه را نیز به پیش ببرد. زیرا جامعه با گام های ثابت و استوار حرکت می کند و به پیش می رود و این افراد جامعه اند که باید یکی پس از دیگری با گام های خود به حرکت جامعه سرعت بخشند، حال اگر راه ها و هدف ها یکی نباشد، و گام ها در سرعت با هم هماهنگ نباشد، حرکت جامعه کند می شود و از جوامع دیگر عقب می افتد".[2]
فصل دوم کتاب حاضر که بنیاد نهجالبلاغه برای منتشر شدن آن همت گمارده به مباحثی چون سیاستهای اقتصادی، دخالت دولت، وظایف دولت، اهداف سیاست گذاری و موارد چنینی میپردازد که در وظایف دولت آقای حائری با توجه به کلام نورانی حضرت مینویسد" بر اساس گفتار علی علیه السلام به کارگزاران خود که سندی گویای اقتصادی است و در تعیین وظایف دولت بسیار مهم است و بر اساس آن، برخی از وظایف دولت عبارت است از: اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، تقویت ثبات اقتصادی، قیمت گذاری بر مبنای اصل رضایت و حمایت از بازرگانی خارجی و داخلی. اینها مهمترین وظایف دولت است که از فرمان امام علی علیه السلام به مالک اشتر استنباط می شود و صحت نظریه و تئوری دخالت دولت در امور اقتصادی را تایید می کند."[3]
فصل سوم کتاب حاضر با عنوان فقر و غناست که به مباحث مهمی چون خطر پدیدهی فقر و علل آن ،اقدامات اقتصادی ، وظایف دولت و وظایف جامعه میپردازد که در وظایف جامعه خواننده کتاب میخواند"اسلام به فقر به عنوان یک حالت استثنایی نگاه می کند که باید برای محدود کردن آن شتاب کرد و سپس آن را ریشه کن نمود. جامعه نیز بخشی از این مسوولیت را بر عهده دارد. پس وقتی شخص فقیر می شود، از مسوولیت جامعه و دولت است که برای از بین بردن فقرش اقدام کند."[4] در ادامه نیز سه راهکار همیاری اجتماعی، ایجاد روحیه تعاون و همکاری و نظارت بر کار دولت را برای ریشه کن کردن فقر معرفی کرده و هر کدام را جداگانه توضیح میدهد.
فصل پایانی چهارم کتاب آقای حائری به توسعه اقتصادی میپردازد که با مبحث استراتژی اقتصادی آغاز گردیده که مولف آن را اینگونه تعریف میکند" هدف از توسعه، تحقق بالاترین حد ممکن از فعالیت های اقتصادی است که دارای تأثیر قطعی در پیشرفت است و نیز پیروی از برنامه های خردمندانه است که بتواند اقتصاد را به سوی یک نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مطلوب به پیش ببرد، که از آن به ((استراتژی توسعه)) تعبیر می شود".[5] در مبحث بعدی این فصل توسعه از دیدگاه امام علی(علیه السلام) این چنین بیان میشود" افزایش سرمایه و منابع است که از طریق کار بر روی آن حاصل می گردد. اگر این گفتار را با دیگر گفتارهای امام در کنار هم قرار دهیم. به دیدگاه کامل امام درباره مفهوم، اهداف و شیوه های توسعه دست خواهیم یافت، و هیچ عجیب نیست. زیرا که توسعه به عنوان شیوه افزایش ثروت و تولید از دیرباز در جوامع معمول بوده است و اشتباه است اگر تصور کنیم که این مفهوم پس از جنگ جهانی دوم مطرح شده است.[6] از جمله مباحث مهم این فصل توسعه منابع انسانی، موانع توسعه منابع طبیعی و عوامل موثر در توسعه است و در نهایت فصل با مبحث فرهنگ اقتصادی نهج البلاغه به پایان میرسد که در آن کلمات و احادیث اقتصادی مورد استفاده از نهج البلاغه معنا میگردد.
نسخه اینترنتی کتاب «اندیشههای اقتصادی در نهج البلاغه» که آقای عبدالعلی آل بویه لنگرودی زحمت ترجمه آن را کشیده؛ نیز موجود میباشد.
پینوشت
[1] کتاب «اندیشههای اقتصادی در نهج البلاغه»، آقای دکتر سید محسن حائری موسوی، ص26
[2] همان، ص58
[3] همان، ص67
[4]همان، ص126
[5] همان، ص149
[6] همان، ص152
323/603/ع