vasael.ir

کد خبر: ۸۰۷۴
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۷:۳۰ - 09 April 2018
حجت‌الاسلام رضاییان/ جلسه 14

فقه سیاسی| بررسی ماهیت و گستره فقه سیاسی

وسائل ـ ما باید گستره فقه را پیدا و مشخص کنیم تا بتوانیم اصول فقه آن حوزه را کشف کنیم؛ در کشف این گستره یک نگاه عقلی داشتیم که از مکلف شروع شد و به نحوی تمام ساحت‌های مکلف هم از باب گستره و هم از باب محتمل نیاز به جعل شارع دارد.

به گزارش وسائل، دوشنبه 96/7/24 جلسه درس مبادی فقه سیاسی، حجت‌الاسلام رضائیان در حرم مطهر معصومه(س) برگزار شد که خلاصه و متن آن در ذیل تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

 

خلاصه مباحث

ما باید گستره فقه را پیدا و مشخص کنیم تا بتوانیم اصول فقه آن حوزه را کشف کنیم در این کشف گستره یک نگاه عقلی داشتیم که از مکلف شروع شد.

نکته دیگر این که در ساحت عبد و مولا از جانب مولویت اگر نگاه کنیم، گستره آن چقدر می شود؛ خصوصا جایی که می گوییم خداوند این انسان را با اختیار آفریده است و حق اعمال اختیار را به او داده است؛ این دو اختیار یعنی اختیار مولا و اختیار عبد چگونه با هم جمع می شود؟

از یک طرف باید ببینیم گستره حق مولا چقدر است و از طرف دیگر اعطا و اعمال حق چگونه با هم قابل جمع است؟

سؤال: ماهیت و چیستی حق چیست؟

 

اصل بحث:

بحث اخلاق سیاسی

امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: «الاحتِمالُ زَینُ السِّیاسَةِ»، تحمل کردن دیگران یا بار دیگران به دوش کشیدن زیور سیاست است؛ منطوق ابتدایی که متبادر به ذهن می شود در فضای سیاست است، اما اینجا آنطور که قبلا در معنای سیاست عرض کردیم، تدبیر امور برای رسیدن به اهداف است.

این تعبیر عام حتی در تدبیرهای شخصی هم به کار می رود که همسفران، اهل خانه و همه را شامل می شود؛ تحمل کردن زینت تدبیر است، شخص برای اینکه سفر خوبی داشته باشد زندگی خوبی داشته باشد، باید سیاست و تدبیر خوبی داشته باشد.

من ساس نفسه ادرک السیاسة، اما این تحمل در مرحله بعد است؛ یعنی اول خود شخص بعد دیگران که می شود رفقا، خانواده، همکاران، همسفران، همه نیازمند تدبیر هستند، این زینت چه خاصیتی دارد، ما به عنوان امر صوری به کار می‌بریم، زینت در سیاست چه خاصیتی دارد.

فقط زیبایی است، ظاهر زینت همین است، مدیریت را خوب و قشنگ می کند؛ گاها در امور تکراری ما آن جلوه اولیه از ذهنمان می رود، مثل دفعه اولی که وارد یک حجره شدیم، عکس‌ها خیلی در چشم می آید؛ ولی به مرور زمان از ذهن ما می رود و خیلی جلب توجه نمی کند؛ برای این که اثر بماند باید آشنایی زدایی کنیم.

یعنی شکل جدیدی به آن بدهیم و از آن آشنایی اولیه خارج کنیم، مثل مواقعی که خانمها وسایل منزل را جابجا می کنند چیز جدیدی وارد منزل نشده است؛ بلکه این یک جلوه جدیدی است که موجب زینت است و انسان یک نشاط جدیدی احساس می کند، می‌تواند یکی از خواص روایت همین باشد.

تحمل کردن یک نشاط و روحیه جدیدی به انسان می دهد، این احتمال وجود دارد که موضوع احتمال یا تحمل به دوش کشیدن بار دیگران باشد، وقتی مخالفین را تحمل می کنید آنها هم به وجهی به انصاف می آیند می گویند من چند بار اشتباه کردم، ایشان تحمل کردند، محبت‌ها زیاد می شود؛ چون شرایط اجتماعی دارای پیچیدگی‌ها و سختی‌هایی است.

این تحمل باعث می شود قضایا روشن تر بشود و راهکارها بهتر بشود؛ لذا در برخی از موارد اگر با طرف مقابل برخورد ابتدای صورت بگیرد، این با فضای سیاسی سازگار نیست، لذا با تحمل کردن شرایط می شود؛ وقتی قضایا نمایان و آشکار شد تصمیم و تدبیر بهتر صورت بگیرد این خاصیت دوم زینت است.

اما قاعدتا استثنائات هم وجود دارد، یعنی در برخی موارد اذعان می شود که اگر برخورد زودتر صورت بگیرد از خیلی از مسائل جلوگیری خواهد شد، مثلا در بحث اختلاس‌ها و تخلف ها، لذا تحمل کردن مطلق نیست.

 

بحث علمی

اما بحث ما در اصول فقه به اینجا رسید که بنا بود ما گستره فقه را پیدا کنیم و مشخص کنیم تا بتوانیم اصول فقه آن حوزه را کشف کنیم؛ در این کشف گستره یک نگاه عقلی داشتیم و از مکلف شروع شد به نحوی تمام ساحت های مکلف نیاز به جعل شارع دارد، هم از باب گستره و هم از باب محتمل، فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره، ذره ای اثر در فعل او باشد امتداد اخروی دارد و هیچ علمی متکفل این امتداد نیست.

نکته دیگر این که در ساحت عبد و مولا از جانب مولویت اگر نگاه کنیم گستره آن چقدر می شود خصوصا جایی که می گوییم این انسان را با اختیار خداوند آفریده است و حق اعمال اختیار را به او داده است، این دو اختیار یعنی اختیار مولا و اختیار عبد چگونه با هم جمع می‌شود؟

از یک طرف باید ببینیم گستره حق مولا چقدر است و از طرف دیگر اعطا و اعمال حق چگونه با هم قابل جمع است؟

سؤال: ماهیت و چیستی حق چیست؟ رساله‌ای دارد مرحوم اصفهانی(ره) رساله حق و علمای دیگر هم به آن اشاره داشته اند، ماحصل به نظر می‌رسد حق مشترک معنوی است و ما در حوزه‌های مختلف از آن استفاده می کنیم؛ اما این اشتراک معنوی حقیقت آن چیست؟

ظاهرا حق به یک امر ثابت اطلاق می شود او حق است، یعنی او ثبات خاصی دارد که این ثبات در موارد مختلف شکل جدیدی به خود می گیرد و مثل یک مال از باب ملکیت با شخص یک حالت ثابتی پیدا می کند یک ثبوتی پیدا می کند، اینجا حق اینطور است؛ اما جلوه‌های مختلفی دارد، برخی گفته اند مشترک لفظی است و در موارد مختلف معانی مختلفی دارد، باید ببینیم جلوه ثبوت در معانی مختلف چگونه است؟

این حق جلوه آن بیشتر تشریعی است، چون بحث ما گستره فقه و شریعت بود که ماهیت آن ربوبیت تشریعی است؛ از آن جهت که رب است تشریع باید کند، فقه جلوه ربوبیت تشریعی الهی است، این ربوبیت تشریعی الهی شده است؛ شریعت، حق مولویت خداوند متعال چقدر است، گستره آن چقدر است؟

مطلق است همانطور که وجود خداوند مطلق است صفات او هم مطلق  است هر چه به او نسبت می دهیم مطلق است؛ یعنی بی قید است و نا محدود و هیچ قیدی  بر او وارد نمی شود؛ لذا در همه حوزه ها حق نظر اوست وجعل مال اوست در حرف زدن، نگاه کردن فکر کردن، خوردن، خوابیدن، اما حالا او بر اساس حکمت و رحمت جعل می کند یا نمی کند بحث دیگری است.

پس شامل همه حوزه‌ها می شود، پس اختیار انسان چه می شود؛ اختیار انسان دو بعد دارد، یکی تکوین یکی تشریع در اختیار به معنای تکوینی، خدای متعال به او اختیار داده است و قوه اراده به او اعطا کرده است؛ اما آیا مطابق این قوه به او مجال اختیار هر چیزی داده شده است، آیا قوه تکوینی اراده مطلق است یا مقید و آیا در همه چیز است؟ آیا در افعال هم اختیار دارد؟

در تکوین همه چیز دست او نیست، وقتی در جنبه تکوین اینطور نبود، در جنبه تشریع هم این طور نیست، اراده تشریعی انسان نسبی است؛ چرا که اراده تشریعی برخاسته از اراده تکوینی است.

دلیل دوم: اگر اراده تشریعی انسان مطلق باشد تعارض بین اراده تشریعی انسان و اراده تشریعی خداوند بوجود می آید پس وجه جمع بین این دو تا این می شود که اراده تشریعی انسان در طول اراده تشریعی خداوند باشد؛ یعنی مقید به تطبیق بر اراده تشریعی خداوند باشد.

توضیح: یعنی اگر شما یک مطلقی داشتی که همه جا سریان دارد دیگر جا برای مطلق دیگری باز نمی‌گذارد، من حق دارد آن چیزی که خداوند برای من حق قرار داده است انتخاب کنم، حق من در طول حق الهی است.

اشکال: پس آنهایی که معصیت می کنند مطابق خواست خداوند است؟

جواب: این مغالطه بین نسبت تکوینی و تشریعی است، خداوند مجال نسبی در اراده تکوینی به انسان می دهد؛ اما در اراده تشریعی راه را نشان داده است مثل فرصت خرید به بچه هایی که بزرگ می شوند، اما به آنها گفته می شود این خوب است، این بد است، بچه انتخاب می کند خوب را می خرد یا بد را می‌خرد، بد مورد رضایت ولی نیست و این لازمه اختیار اولیه فرزند است؛ ولی کلیت کار او مورد رضایت پدر نیست خداوند انسان را مختار آفریده است؛ ولی اگر شمر خلاف کرد مورد رضایت خداوند نیست.

قیود تشریعی شبهات پیرامون ما را حل می کند پس حق خداوند مطلق است درهمه حیطه ها. و حق مولویت در همه جنبه ها است اگر کسی خواست بگوید خداوند در حوزه فردی یا اجتماعی همه چیز را به انسان واگذار کرده است، این دلیل می خواهد، برخی خلاف این را گفته اند و می گویند خداوند جنبه سیاسی دین را هم دیده است.

پس ما عقلا از جانب مکلف و از جانب مولا می گوییم همه حیطه ها حیطه نفوذ و قدرت مولاست و ما به محتمل متمسک شده ایم و بادلیل ضعیف نمی توان تخصیص زد؛ بلکه مقید باید اجلی باشد باید دلیل بسیار محکمی باشد، چون دست مولی خیلی بالاست و این یک اصل طلایی می باشد.

با یک ظهور ابتدایی نمی توان اصل طلایی را قید زد در مباحث الفاظ هم می گوییم که ظهور کفایت نمی کند، ممکن است برخی هم قبول نداشته باشند مثل حق علی که از جانب خداوند آمده و عده ای براحتی آن را قید زدند و با وجود عدم استقبال مردمی آن را باطل کردند؛ مخالفین مغالطه کردند بین تکوین و تشریع دراسات و برخی آقایان بر اختیار انسان خیلی مانور داده اند؛ در حالی که اصل اولی و طلایی به این راحتی قید نمی خورد، شهید صدر حق الطاعة را اصل قرار می دهد، لذا به راحتی تن به برائت نمی دهد، به سختی در برخی موارد قبول می کند.

یک جلوه ای مانده است و آن ماهیت شریعت است، مولا و مکلف و ماهیت شریعت داریم، آیا وقتی به محتوای شریعت مراجعه می‌کنیم آیا همچین ماهیتی را استشمام می کنیم که گستره فقه وسیع است؟ آیا واقعا شریعت در همین گستره است یا خیر؟/907/م

مقرر: محمد کاظم محدثی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹