vasael.ir

کد خبر: ۸۰۲۶
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۷ - 25 March 2018
آیت الله مبلغی / 65

فقه الاجتماع | امام خمینی مقام «اعتبار» را مقدّم بر تشریع و قانون‌گذاری می‌دانست

وسائل ـ آیت الله مبلغی در تشریح جایگاه اعتبار در اندیشه امام خمینی و تفاوت آن با دیدگاه آقای خویی گفت: آقای خویی تشریع را نفس اعتبار به حساب می‌آوردند، ولی بر اساس دستگاه فکری امام خمینی، تشریع در «وعاء اعتبار» صورت می‌گیرد نه اینکه نفس اعتبار باشد، به این معنا که عمل کسی که دارد تقنین می‌کند، در یک وعاء اعتباری صورت می‌پذیرد؛ بنابراین اعتبار در کلام امام خمینی جایگاهش سابق بر تشریع است.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله احمد مبلغی، صبح شنبه 25 آذرماه سال 1396 در جلسه شصت و پنجم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد به یک نکته ابداعی و ابتکاری در کلام امام اشاره کرد و گفت: مرحوم امام خمینی در باب تشریع، تشریع و تقنین را بر یک قرار گرفته‌اند و تشریع را به معنا جعل حکم بر یک عنوان دانسته‌اند که این مطلب از ایشان یک کلام ابداعی و ابتکاری است و بسیار خوب و راه‌گشا است.

وی در تشریح انشاء اعتباری تقنینی در راستای بررسی جایگاه آن از حیث تقدّم و تأخر بر تشریع بیان داشت: اعتبار در کلام امام خمینی جایگاهش سابق بر تشریع است و ما هم در صدد بررسی همین نکته بودیم و اگر این‌طور باشد می‌توانیم به نظریه اعتبارات الشارع برسیم که مربوط به ماقبل التشریع است و اعتبار از این حیث هم صنف با اهتمامات و اعتنائات شارع می‌شود که آن‌ها هم در مرحله ماقبل تشریع بودند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم دیدگاه امام با آقای خویی در تشریع و جایگاه اعتبار در آن را متفاوت دانست و افزود: آقای خویی تشریع را نفس اعتبار به حساب می‌آوردند، ولی بر اساس دستگاه فکری امام تشریع در «وعاء اعتبار» صورت می‌گیرد نه اینکه نفس اعتبار باشد، به این معنا که عمل کسی که دارد تقنین می‌کند، در یک وعاء اعتباری صورت می‌پذیرد.

عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه به یکی دیگر از انواع انشائات اعتباری با عنوان انشائات اعتباری معاملی پرداخت و عنوان داشت: این نوع از انشائات خود بر چهار قسم است که عبارت‌اند از: انشاء هو هویت، انشاء الاضافه، انشاء برعهده بودن و انشاء ماهیت اضافه که همه این انشائات در وعاء اعتبار است به این معنا که در انشاء اعتباری معاملی، انشاء تکوینی صورت نمی‌گیرد.

وی ضمن بیان این مطلب که انشائات اعتباری معاملی در مسیر رسیدن به نظریّه جایگاه با اهمیّتی ندارد، بیان داشت: بر خلاف این قسم از انشائات، قسم سوم از انشائات اعتباری که با عنوان انشائات اعتباری محاوری به جهت اینکه به امر و نهی مربوط است و امر و نهی از سوی شارع نیز انجام پذیرفته است دارای اهمّیت ویژه‌ای است و باید به آن دقت شود.

 

متن تقریر:

آیت الله مبلغی در جلسه گذشته در تشریح اراده تقنینیِ شارع در کلام امام خمینی گفت: امام در این خصوص یک اندیشه‌ای ابتکاری دارند و بر خلاف برخی که از خطابات شرعیه یک تفسیر خاصّ داشتند و از درونشان انحلال را درآورده‌اند، ایشان اعتقاد به این مطالب ندارد و معتقد است که اصولاً جعل تشریعی مانند جعل تقنینی است و هر چه که در اراده تقنینی رایج و دارج بین عقلاء انجام می‌شود در اراده تشریعی نیز بیش از این نیست و مقنّن لازم نیست که حال تک تک افراد را در نظر بگیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

بر اساس آنچه که از جلسه قبل به دست آمد ما قسمی از انشائات اعتباری را می‌توانیم بدست آوریم که تشریع و تقنین در آن صورت بگیرد و در این رابطه بیان شد که اعتباری در اینجا رخ نمی‌دهد و آنچه رخ می‌دهد، جعل حکم برای یک عنوان است.

تشریح نوع اول انشاء اعتباری از حیث تقدّم و تأخر بر تشریع

حاصل کلام امام در این موقف این شد در این قسم از انشائات اعتباری دو شیء وجود دارد که عبارت‌اند از حکم و عنوان، و حکم برای عنوان در این نوع از انشاء جعل می‌شود و این مدل انشاء اعتباری در تشریع و تقنین صورت می‌گیرد.

البته ملاحظه‌ای نسبت به فرمایش امام داشتیم که اگر شما چنین دیدگاهی به فرآیند تشریع دارید پس چرا تعریفتان از تشریع حکم را تفسیر به بعث می‌کنید و اگر مقصود از حکم، بعث باشد، دیگر دوگانگی وجود نخواهد داشت و چطور ممکن است جعل شیء لشیء در آن صادق باشد که فرآیند تشریع است.

به هر حال سخن ایشان در باب تشریع که اولاً تشریع و تقنین هر دو بر یک قرار است و تشریع به معنا جعل حکم بر یک عنوانی است، یک کلام ابداعی و ابتکاری است و خیلی هم خوب و راه‌گشا است.

بر این اساس ما با یک سؤالی مواجه می‌شویم که عمل تشریع (بر حسب تعریف امام) آیا یک اعتباری از ناحیه شارع است؟ اگر اینطور باشد ما در ارتباط با بحث اصلی‌مان (آیا اعتبار مربوط به ماقبل تشریع است یا مربوط به حین التشریع است که اگر مربوط به ماقبل تشریع باشد ما با آن کار داریم) دنبال این نکته هستیم که این اعتبار ماقبل التشریع است یا حین التشریع؟

ما قبلاً هم بیان کردیم که بین صنع الاعتبار (انشاء الاعتبار) که عمل عقلاء است و وعاء الاعتبار (در ظرف اعتبار عمل کردن و حرکت کردن) تفاوت است چون اعتبار اصلی در نوع اول است و در نوع دوم اعتبار فقط ذهنیّتی است که قبلاً صنع شده و انشاء کننده آن فقط آن‌را تطبیق می‌دهد. مثل مقنّن که یک حقیقتی را که قبلاً صنع شده و اعتبار شده به یک موضوع خارجی تطبیق می‌دهد و استفاده از اعتبار در تقنین به این معنا نیست که اعتبار با تقنین صُنع می‌شود بلکه اگر قانون‌گذار می‌گوید مجازات اعدام برای قاتل اعتبار می‌شود به این معنا نیست که أعتبر الاعدام لکذا، بلکه یک جعل تقنینی است ولی چون در وعاء اعتبار است و ماهیّت وضع حکم برای شیء در وعاء اعتبار صورت گرفته است ما نسبت اعتباری به آن می‌دهیم و این خیلی فرق دارد با جایی که اعتبار صنع می‌شود.

 

تبیین نکات برآمده از تشریح نوع اول انشاء اعتباری

از مطالب فوق چند نکته بر می‌آید:

  1. نسبت اعتبار به عمل قانون‌گذار صحیح است ولی نه از این جهت که از او عمل اعتبار صادر شده است بلکه به لحاظ اینکه عمل او با استفاده از یک اعتبار عقلائی انجام گرفته است.
  2. آن چیزی که از مقنّن صادر می‌شود عمل اعتبار است ولی این اعتبار در مرحله متقدّم بر تقنین است به این معنا که در یک مرحله قبل از تقنین، پذیرش اعتبار (تبنّ الاعتبار) از او صادر شده است (خواه عن شعور باشد یا عن غیر شعور) پس به این لحاظ ممکن است به مقنّن، معتبِر نیز بگوییم ولی به لحاظ اینکه او پذیرش اعتبار کرده نه اینکه او اعتبار را صُنع کرده است.

 

تفاوت دیدگاه امام با آقای خویی در تشریع و جایگاه اعتبار در آن

اگر مبنای امام را به این شکل تشریح کنیم، فرق قول امام با قول آقای خویی به خوبی روشن می‌شود، چون آقای خویی تشریع را نفس اعتبار به حساب می‌آوردند، ولی بر اساس دستگاه فکری امام چنین نیست. چون ایشان در کلامشان از واژه «وعاء اعتبار» استفاده می‌کنند به این معنا که عمل کسی که دارد تقنین می‌کند این تقنین و تشریع در یک وعاء اعتباری است و ممکن است در این فرآیند توجهی به اعتبار نداشته باشد. کسی که دارد تملیک می‌کند شاید اصلاً توجّهی به ملکیّت واقعی (اعتبار) نداشته باشد بلکه دارد در پروسه تملیک، اعتبار مصنوع عقلاء را بر شیء دیگری جعل می‌کند. شارع هم در هنگام تشریع قصدش این نیست که در فرآیند تشریع حکمی را اعتبار کند، بلکه حکم اعتبار شده را بر شیئی جعل می‌کند و در یک مرحله سابقی این تبنّی (پذیرش اعتبار) را با علم داشته است.

استنتاج نهایی نظریه امام خمینی در رابطه با مفهوم اعتبار

بنابراین مقدّمات به این نتیجه می‌رسیم که اعتبار در کلام امام خمینی جایگاهش سابق بر تشریع است و ما هم در صدد بررسی همین نکته بودیم و اگر این‌طور باشد می‌توانیم به نظریه اعتبارات الشارع برسیم که مربوط به ماقبل التشریع است و اعتبار از این حیث هم صنف با اهتمامات و اعتنائات شارع می‌شود که آن‌ها هم در مرحله ماقبل تشریع بودند.

نظریه اعتبارات شارع را نظریه‌پرداز باید مشخص کند و بگوید شارع اعتبارات را با این قیود و این نگاه و این مختصات پذیرفته و در مرحله بعد رابطه آن را با سایر چیزهایی که در مرحله ماقبل تشریع برای شارع هست مثل لحاظات و اعتنائات و اهتمامات مشخص کند و چون به مرحله سابق بازگشت دارد نظریه‌پرداز از این حیث حرجی ندارد و مجموعه‌ای بودن و منظومه‌ای بودن احکام و مجعولات را می‌تواند مورد بررسی قرار دهد چون دیگر پای یک مورد خاص در میان نیست که از این حیث بحث از منظومه‌ای بودن را دچار اشکال کند.

 

بررسی نوع دوم از انشائات اعتباری (انشائات اعتباری معاملی)

ما سه قسم از انشائات را مطرح کردیم و تا به حال هر چه سخن گفتیم در باب نوع اول از انشائات اعتباری بود که انشائات اعتباری تقنینی بودند. اما قسم دوم انشائات اعتباری معاملاتی است.

 

تبیین انواع انشائات اعتباری معاملی در کلام امام خمینی

امام در این نوع انشاء اعتباری تقسیمی دارند و فرموده‌اند: یک نوع از این انشاء، انشاء هو هویت است به این معنا که موضوع مصداق محمول قرار داده شود. مثلاً وقتی که گفته می‌شود انت حرٌّ به این معناست که می‌خواهد بگوید «تو آن هستی»

ایشان در تبیین این نوع از انشاء اعتباری معاملی آورده‌اند: «وجعل الموضوع مصداق المحمول فی وعاء الاعتبار فیسیر بهذا الجعل مصداقاً للمحمول لدی العقلاء (نه واقعاً) فتترتب الآثار علیها»

قسم دوم انشاء الاضافه است؛ اضافه در کلام ایشان همان «کُون رابط» است، نوعی از کون که رابط است و آن کینونت رابطی (یعنی اضافه) منظور است. مثال هم می‌زنند به «من ردّ ضالّتی فله هذا الدینا» عبارت «فله هذا الدینار» انشاء اضافه است که با آن انشاء می‌شود که آن دینار برای رادّ ضالّه است.

قسم سوم انشاء برعهده بودن است که در عبارات امام آمده است: «وقد یُنشأ کون شیء علی عهدته لشخص» بر عهده خودش یک چیزی را انشاء می‌کند مثل اینکه بگوید «من ردّ ضالّتی فله علیّ دینار» در اینجا بر عهده خودش اعتبار را انشاء می‌کند. امام می‌فرمایند: «و منه قوله تعالی فلله علیّ کذا فیجعل علی عهدته شیئا لله تعالی»

قسم چهارم انشاء ماهیت مضافة است. این انشاء دارای اضافه‌ای است مثل نوع عقودی که هست مثلاً در جایی که می‌گوید: بعتک هذا الکتاب، ایجاد می‌کند مضایفه بیع به کتاب را. بیع مضاف به کتاب.

حال می‌گوییم: «ففی کل نجد انشاءً، غیران المتعلق للانشاءو المُنشأ لهذا الانشاء یختلف بحسب هذا الاقسام الاربعه» و نکته دیگر این است که این انشاء در وعاء اعتبار است، یعنی در انشاء اعتباری معاملی انشاء تکوینی صورت نمی‌گیرد و اگر به کسی گفته می‌شود که «تو آنی (تو آزاد هستی)» یک چیزی را ایجاد نمی کند بلکه اعتباری است به این معنا که عقلاء یرون هذا هو، لا فی الحقیقه و الواقع هو هو.

در همه این‌ها انشاء وجود دارد لکن اختلاف به این دلیل است که منشأ در هر کدام، مختلف است.

 

داوری نسبت به تنویع انشائات اعتباری معاملی در کلام امام خمینی

سؤال این است که آیا آنچه امام خمینی می‌گوید صحیح است که عبارت باشد از «الذی یقوله الامام الخمینی عبارةٌ عنان لدینا انشائات اربعه، کلٌ یختلف عن الآخر بمعنی ان المنشا فی کل منهما یکون فی مقام انشاء شیء خاص و نوع خاص» یا آنچه که دیگران می‌گویند مبنی بر اینکه «کل‌ها مردّها الی شیء واحد» و این اختلافات مربوط به منشأ و انشاء و قصد و این‌ها نیست؟

ما نسبت به این قسم دوّم اهمّیت خاصی از حیث نتیجه نمی‌دهیم چون به معاملات بین مردم مربوط است و آنچه برای ما مهم بود رأی امام در نوع او از انشائات اعتباری بود که به این نتیجه رسیدیم که جایگاه اعتبار در آنجا به ماقبل تشریع بازگشت دارد.

اما قسم سوم را که عبارت باشد از انشائات اعتباری محاوری، (امر و نهی‌های محاوری) فردا مورد بحث قرار می‌دهیم و آن نیز امر مهمی است چون مربوط به امر و نهی است و امر و نهی از سوی شارع نیز انجام پذیرفته است و باید به آن دقت شود. /402/آ

 

تهیه و تنظیم : محرم آتش افروز

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵