به گزارش خبرنگار وسائل، نشست علمی مبانی و محدوده حجاب شرعی در عصر پیامبر، ساعت هفت شب چهارشنبه 23 اسفندماه در شهر قم در مؤسسه فرهنگی فهیم برگزار شد؛ در این نشست حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین سوزنچی دانشیار دانشگاه باقرالعلوم و دکتر امیرحسین ترکاشوند مؤلف کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» به نظریهپردازی و نقد مبانی یکدیگر پرداختند.
در آغاز استاد کاظم قاضی زاده رئیس موسسه فهیم به ویژگی نظریهپردازی در موسسه فهیم پرداخت و گفت: این مؤسسه یکی از مؤسسات خصوصی در شهر مقدس قم هست و برگزاری مناظرههای علمی در موضوعات جدید و مسائل مستحدثه از اهداف موسسه فهیم است که با حضور گرایشهای مختلف فکری و سیاسی در طول سالیان گذشته برگزار شده است و این جلسه 288 مین جلسه از جلسات نظریه پردازی موسسه است.
مؤسسه ما با همکاری برخی از اساتید حوزه و دانشگاه تأسیس شده و نگاهمان هم بر این اساس بوده که در حوزه باید یک مؤسسهای وجود داشته باشد که پیشرو در مباحث دینی باشد و احیاناً بحثهای جدیدی را مطرح کند.
ما در انواع جلساتی که داشتیم در سه قالب ارائه نظریه، نقد و بررسی کتاب و مناظره علمی بحثهایی را سامان دادهایم و تا کنون جلسات پرشوری و خوبی داشتهایم. تا کنون دوستان زیادی با گرایشهای اجتماعی و سیاسی دعوت ما را پذیرفتهاند و تا کنون موفّق به برگزاری 288 جلسه شدهایم.
ما سایتی داریم با نام "fahimco.com" که مطالب را در آنجا ارائه میدهیم و اینگونه نشستها را در فضای مجازی نیز قرار میدهیم.
این نکته نیز قابل توجه است که در باب حجاب، دوست خوبمان آقای ترکاشوند با مطالعاتی که در طول چند سال داشتهاند، این مطالعه به یک نظریهای در رابطه با حجاب انجامیده است که موضوع جلسه حول این محور خواهد چرخید و البته بد نیست که به دو نکته اشاره کنم. نکته اول اینکه این مناظره صرفاً بحث علمی است و محل ابراز فتوا نیست و مردم در اعمال شرعی خود طبیعتاً از مراجع عظام تقلید و از فتاوای آنان تبعیت میکنند و اصل حجاب در حوزه اندیشه دینی پذیرفته شده است و لذا با توجه به دیدگاههای پذیرفته شده مهمانان و جمع حاضر، بحث در باره اصل حجاب و ستر، که امری مسلم است، نمیکنیم و نکته دوم این است که در دو موضوع وظیفه دولت در برابر حجاب و تحلیل قوانین جمهوری اسلامی هم بحثی در این جلسه نمیکنیم. محور بحث بطور مشخص در باره مبانی و محدوده حجاب شرعی از منظر مباحث نظری دینی است.
پس از معرفی رئیس مؤسسه فهیم، دکتر حسین سوزنچی دانشیار دانشگاه باقرالعلوم با اشاره به نظرات دکتر ترکاشوند در کتاب محدوده حجاب شرعی در عصر پیامبر به ایراد سخن پرداخت که مشروح آن به شرح ذیل است.
این کتاب سه بخش اساسی دارد که عبارتند از:
بخش اول: بررسی وضعیت پوشش در جامعه عرب پیش از بعثت؛
بخش دوم: مناقشه در فهم متعارف آیات قرآن کریم با توجه به گزارش تاریخی؛
بخش سوم: ایجاد دو قول جدید در فقه با توجه به گزارش تاریخی.
ایشان در بخش اول مسئلهاشان این است که آیا حجاب شرعی به صورتی که همگان فهمیدهاند، امکان دارد یا نه؟ در پاسخ به این سؤال ایشان به این مطلب رسیدهاند که وضعیت پوشش و وضعیّت خانههای صدر اسلام به نحوی بوده که اصلاً امکان ندارد حجاب به این صورتی که فهم ما میباشد، در زمان پیامبر وجود داشته باشد و به تبع این بحث آیات و روایات را به گونهای معنا میکنند که مثبِت ادعایشان باشد در حالیکه در این تحقیق واقعیات تاریخی فراوانی نادیده گرفته شده است.
شالوده بحث آقای ترکاشوند در اثبات مدّعیات این کتاب دو مطلب است: مطلب اول؛ رواج پدیده برهنگی در عصر پیامبر و دوخته نبودن لباسها. مطلب دوم؛ وضعیّت وضعیت خانههای مکه و عدم رواج دستشویی و حمام در مکه. آقای ترکاشوند مدّعی هستند که بر اساس این دو مطلب اصلاً حجاب شرعی امکان نداشته است.
نقد بنده هم اتفاقاً بر این دو مطلب است که اولّا برهنگی یک پدیده همگانی در صدر اسلام نبوده و ثانیاً در جامعهای که حمام و دستشویی رایج نیست و افراد بیمبالاتی وجود دارند مثل هند و برخی از کشورهای اروپایی، قانون حجاب ممکن است.
نقد بنده بیشتر به مطلب اول ایشان معطوف است و که اساساً آیا در صدر اسلام برهنگی یک پدیده رایج بوده است؟ و کمتر به بخش دوم کار دارم ولی به طور مختصر اشاره خواهم کرد که در جوامع بی مبالات نیز قانون حجاب امکانپذیر است.
بنده یک سفری به کشور هند داشتم و این کشور از نظر تعداد سرویسهای بهداشتی بسیار محدود است و دیوارهایی در خیابان تعبیه شده که افراد در پشت آن تخلّی انجام میدهند و بنده مکرّر در خیابان دیدم که عدّهای در کنار خیابان تخلّی میکنند ولی با این حال در چنین جوامعی افراد با لباسهای پوشیده و حجاب کامل وجود دارند و حجاب حتّی در حلبیآباد هند نیز یک امر رایج بود.
بیمبالاتی در برهنگی نیز نمیتواند با بی حجابی ملازمه داشته باشد چون دوستان بنده که در برخی از کشورهای اروپایی درس میخوانند ضمن اینکه به بیمبالاتی برهنگی در این کشورها اعتراف دارند امّا استفاده از حجاب شرعی را در این کشورها یک امر ممکن و یک واقعیّت قلمداد میکنند.
نقطه اصلی بحث آقای ترکشاوند بر امر برهنگی استوار شده و بقیه استدلالات به عنوان مؤید آورده شدهاند لذا تمرکز بنده در این جلسه بر این خواهد بود که آیا در جامعه صدر اسلام برهنگی یک امر رایج بوده است یا نه؟
در ادلّهای که دکتر ترکاشوند بر مدّعای برهنگی در صدر اسلام اقامه کردهاند، واقعیّتها و ادلّه تاریخی نادیده گرفته شده است که این واقعیّتها عبارتند از:
همچنین در مورد ناتمام بودن ادلّه آقای ترکاشوند نیز من از چهار زاویه بحث خواهم کرد که عبارتند از:
در رابطه با رواج برهنگی در یک جامعه بشری من سه شاهد مهم میآورم که اصلاً چنین پدیدهای امکان ندارد.
شاهد اول قول مورّخان است که در حدّی که من در تاریخ ویل دورانت و منابع دیگر تاریخی خواندهام چنین چیزی وجود نداشته است و تنها چیزی که هست نچرالیستها در قرن بیستم هستند که طبیعتگرا هستند و تجمّعاتی دارند که در آن تجمّعات کاملاً برهنه هستند و این یک پدیده کاملاً قرن بیستمی است.
شاهد دوم من تحقیقات مردم شناسان و جامعه شناسان درباره جوامع بدوی است که مثلاً مالینوفسکی در کتاب غریزه جنسی و سرکوب آن در جوامع ابتدایی مفصلاً بحث میکند که اصلاً غریزه جنسی را سرکوب میکردند با انواع کارها که یکی از آنها ترویج پوشش بوده است. همچنین دانیل بیتس در کتاب انسان شناسی فرهنگی آورده است هیچ جامعه بدوی وجود ندارد که برهنگی در آن یک پدیده متعارف باشد. دورکیم نیز که برخی او را پدر جامعه شناسی میدانند قائل است: جوامع بدوی با مفهوم تابو شکل گرفتهاند و اگر تابو نباشد اصلا قبیله شکل نخواهد گرفت.
هر چند آقای ترکاشوند کوشیدهاند که از آیات قرآن و الفاظ آن یک معنای جدیدی استخراج کنند امّا شاهد سوم ما اصلاً آیات قرآن هستند که از آفرینش آدم وحوا مسئله شرم جنسی و لباس مطرح است.
کار اشتباه دیگری که در کتاب آقای ترکاشوند انجام شده این است که ایشان برای فهم معانی آیات قرآن از تورات کمک گرفتهاند در حالیکه این کار اساساً اشتباه است و اصلاً در تورات نیز وجوب پوشش در اصل خلقت از اصل مسلمّات کتابهای آسمانی از قبیل تورات است.
شاید کسی اشکال کند که هر چند در طول تاریخ تا کنون هیچ جامعهای بر اساس برهنگی شکل نگرفته است امّا عرب جاهلی اینچنین بوده است. ما در جواب میگوییم: دکتر پاکتچی احمد پاکتچی (دکترای زبانشناسی تاریخی و دکترای فرق اسلامی) در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج20، ص121-142 مقالهای دارند با عنوان حجاب که در این مقاله 19 هزار کلمه با استفاده از 136 منبع عربی + 36 منبع لاتین ؛ 511 ارجاع درونمتنی به کار برده شده است. ایشان در این مقاله میگوید اولین گزارش تاریخی از حجاب عرب جاهلی گزارش ترتولیان است که کتابی دارد به زبان آلمانی و گزارشش به 220 سال قبل از تولد پیامبر بر میگردد و میگوید: پوشش عرب جاهلی به طوری بود که کلّ بدن پوشیده بود و فقط یک چشم بیرون میماند.
مقاله دیگری را آقای محمد عشایری منفرد نوشته که ایشان سطح 4 حوزه و استاد سطوح عالی در حوزه هستند و این مقاله در فصلنامه مطالعات جنسیت و خانواده، سال2، ش1 به چاپ رسیده است. ایشان یک تحقیقی داشته است با عنوان پوشش زن جاهلی و امکان حجاب شرعی در عصر پیامبر (61 منبع و 141 ارجاع درونمتنی).
در این مقاله لغات مربوط به پوشش در عصر جاهلی را مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که 69 کلمه درباره انواع لباس در عرب جاهلی (غیر از کلمات عام مانند ثوب و لباس و ...) وجود دارد و این نشان از این واقعیّت دارد که لباس دوخته شده در عصر جاهلی به انحاء مختلف وجود دارد و این نبوده که پارچه را با روشهای مختلف بپیچانند و برای آن اسم بگذارند.
در این بخش توجه به این نکته ضروری است که عرب جاهلی در شاهراه تجاری بوده و مهمترین تجارتشان پارچه بوده؛ نه یک قبیله دورافتاده در جنگل؛ با این اوصاف چگونه میتوان تصوّر کرد که عموم مردم در آنجا برهنه باشند، اگر اینطور بود خبرش در عالم میپیچید.
نکته بعدی این است که عمده بحث آقای ترکاشوند بر روی طواف عریان است که من بحثش را خواهم کرد و الآن اجمالاً بگوییم که طواف عریان و همچنین خانههای مکّه که ایشان به آن شاهد مثال میآورند همه مربوط به مکّه است در حالیکه آیه حجاب در مدینه نازل شده است به علاوه که نزول حجاب، آن هم نه در زمان فقر و عسرت بلکه در زمان مکنت مسلمانان.
بر فرض که ما همه فرضیههای بالا را از آقای ترکاشوند بپذیریم آیا ممکن است واقعاً حجاب در عصر پیامبر چیزی بوده که در گذر زمان و در طول 1400 سال به ما یک حجاب دیگری رسیده باشد؟
من چند شاهد بر عدم امکان چنین تحریفی اقامه کردهام. شاهد اول این است که تواتر یک واقعه در بستر نزاعهای فقهی شدید شیعه وسنی اصلاً امکان ندارد. شیعه و سنّی مترصّد این بودند که یک عالم از طرف مقابل به یک قول خلاف قول رسول الله و خلاف سیره صحابه سخنی بگوید که به هم اشکال بگیرند و هیچ نزاعی در باب حجاب وارد نشده است و بلکه بالاتفاق گفتهاند به جز وجه و کفّین و قدمین همه بدن زن باید پوشیده شوند. به عقیده همه فقها اصل حجاب زن (در حد کل بدن منهای وجه و کفین و قدمین) از ضروریات دین است ولی آقای ترکاشوند در صدد این هستند که با ترجمه اشتباه برخی از آراء فقهاء به این نتیجه برسند که برخی از فقهاء هم هستند که با رأی ایشان موافقند.
همچین ایشان میخواهند به این نکته برسند که همه فقهاء دست به دست هم دادهاند تا به دروغ به مردم چیزی را که در عصر پیامبر به عنوان حجاب شرعی مطرح نبوده به مردم بقبولانند.
در شیعه و سنّی هزار شاهد وجود دارد که مسئله حجاب فقط پوشاندن سر نیست و ایشان برای رسیدن به قول مطلوبشان، ابواب متعدد مرتبط در شیعه و سنی، و هزاران شواهد میدانی دیگر را نادیده گرفتهاند. ابوابی در کتب فقهی وجود دارد با عناوینی مثل دیدن همسر در حین جماع، دیدن موی زن در خواستگاری، حرمت نگاه، پوشش کنیز و اهل کتاب و دیوانه و ...، پوشش در برابر غلام، احکام خصی، استثنائات مریض، پوشش و نظر پسر نابالغ و دختر نابالغ، خضاب، قنازع (مدلی از بافتن مو) و قُصص، قرامل (موی مصنوعی)، الثیاب الرقائق و ... که همه شاهد بر این هستند که حجاب فقط مخصوص پوشاندن سر نبوده است.
میل خلفا عشرت طلب اموی و عباسی و جوامع بعدی به این بود که حجاب از بین برود و چنین مسئلهای در اسلام نباشد. وجود سیره مستمرهای که خلاف دلخواه حاکمان عشرتطلب و بسیاری از عوام بوده است دلیل بر این است که حجابی که ما الآن در فقه قائل به وجوب آن هستیم، تحریف نشده است و عین این حجاب در صدر اسلام نیز وجود داشته است.
خلفاء برای لواط حدیث درست کردهاند تا توجیهی بر کارهای خلافشان باشد، آنوقت اگر سیره مستمرّه مسلمین و متشرّعه پشت مسئله حجاب نبود، آیا این خلفاء کمر بر تحریف حجاب نمیبستند؟ پس با وجود این مطلب اگر حجاب قرار بود تحریف شود، در عصر خلفاء این اتفاق میافتاد.
اینها همه مسلّمات تاریخی بود که ایشان نادیده گرفته بودند امّا از اینجا میخواهم سراغ ادله ایشان و نقد ایشان برویم.
اولین مشکلی که ما با آقای ترکاشوند داردیم مشکلات فهم متون تاریخی (چگونگی فهم لغات و جملات) است. ما در فهم لغت دو مقام داریم:
الف. مقام وضع: چگونگی استفاده از کتب لغت و شواهد برای رسیدن به معنای یک لغت: خمار، جلباب، ساق، رأس، خلخال، و ...
قدر متیقن این است که در قرن یک به بعد این حجاب به وضع کنونی مستقر بوده است. این مطلب را دکتر کدیور نیز که هم رأی با آقای ترکاشوند هستند اذعان و اقرار کردهاند.
آقای ترکاشوند باید برای اینکه ثابت کنند که حجاب امروزی یک پدیده تحریف شده است، شواهد قطعی و قوی از قرن یک بیاورند که حجاب در قرن یک به قبل طور دیگری بوده است. حالا شواهدشان چیست؟ ایشان از کتب لغت گشتهاند و با اینکه همه کتب لغت قول مخالف ایشان دارند، یک قول مشتبه از یک کتاب پیدا کردهاند و آوردهاند. مثلاً گفتهاند رأس به معنای سر پوشاک است نه سر انسان. وقتی عمر میگفته است که رأس کنیزهایش عریان بوده به این معناست که سر پوشاکشان عریان بوده به این معنا که سر سینههایشان عریان بوده است.
در جایی گفتهاند ساق به معنای ران پا است و اگر زنها خلخال را به ساق میبستند به معنای این است که خلخال را به بالای ران میبستند یعنی به کمر میبستند.
در جای دیگری گفتهاند، خمار به معنای لنگ است و دلیلش هم این است که شهید اول در بحث پوشاندن عورت گفته است: لا صلاة للمرأة الا بخمار. و چون در بحث پوشاندن عورت آوردهاند، خمار به معنای لنگی است که روی عورت میانداختند. در حالیکه همه علماء اول بحث پوشاندن عورت آوردهاند، عورت در مرد به معنای عورتین متعارف و در زن به معنای کل بدن است، پس خمار به معنای لباس است که سرتاسر بدن را میپوشاند و نه لُنگ.
ب. مقام استعمال. (تناسب حکم و موضوع؛ به قول سوسور؛ جانشینی و همنشینی)
ممکن است گفته شود وضع یک لغت بر یک معنا و استعمال آن بر معنای دیگر است. این سخن درستی است اما اولین گام در فهم کلام متکلم در تناسب حکم و موضوع است. مثلاً اگر گفته شود یک عدّه انسان نیازمند هستند که برهنهاند، پول بدهید که برایشان لباس بخریم، آیا این جمله به این معناست که برهنه صددرصد هستند؟
آقای ترکاشوند از کلماتی مثل رِجل که در اصطلاح مَعاری که در روایات به کاربرده شده است، برداشت کردهاند که معاری به معنای انسان نیمه برهنه است در حالیکه معاری به معنای وجه و کفّین و رِجل است و رِجل هم به معنای از نوک پا تا ته ران است، پس معاری کلّ نیم تنه بدن زن را شامل میشده است.
ایشان در جایی دیگر کلمه رجُل را برای اعم از مذکر و مونث در نظر گرفته است. بله وقتی که جنسیّت موضوعیّت ندارد اعمّ از زن و مرد است ولی وقتی که در مورد پوشش صحبت میکنیم رجُل اعم از زن و مرد نیست در حالیکه این مطلب کبرای بسیار از قیاسات ایشان قرار گرفته است.
تهیه و تنظیم : محرم آ تش افروز
ادامه این نشست را در شماره 2 دنبال کنید