vasael.ir

کد خبر: ۷۷۴۸
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۶ - 17 February 2018
یادداشت اقتصادی:

اهمیت تعلیم و تربیت اقتصادی در جهان

وسائل_آمریکا از توان سازمان‌ها و موسسات کوچک و بزرگ دولتی یا غیر‌دولتی در سطح ایالت‌ها نیز برای پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت اقتصادی بهره می‌گیرد.

به گزارش سرویس پایگاه تخصصی وسائل در ادبیات اقتصاد متعارف به طور معمول توجهی به نقش فرهنگ اقتصادی و تعلیم و تربیت اقتصادی در ایجاد و تغییر سبک زندگی اقتصادی نمی شود. در این چارچوب تصور می شود که افراد به صورت عقلایی (به معنای حداکثر سازی نفع خود) عمل می کنند. از این رو، افراد در تصمیم‌های اقتصادی تنها تحت تاثیر انگیزه‌های بیرونی (تشویق و تنبیه) و قیود رفتاری (از جمله محدودیت بودجه) قرار دارند. در چارچوب تحلیلی اقتصاد متعارف برای تغییر رفتار اقتصادی بهترین شیوه استفاده از مشوق‌های بیرونی جهت تغییر قیمت است. به طور نمونه، برای تشویق مردم به مصرف کالاهای داخلی، یکی از راهکارهای متعارف وضع تعرفه بر کالاهای خارجی و به تبع گران کردن قیمت آن است. یا برای کاهش مصرف بنزین، بهترین شیوه افزایش قیمت آن است. همین شیوه برای مبارزه با قاچاق گازوئیل در مرزها پیشنهاد می شود.
هرچند در برخی موارد در ادبیات اقتصادی کلاسیک نیز به اهمیت آموزش توجه شده است. در میان اقتصاددانان سرمایه داری، آدام اسمیت نخستین کسی است که درباره رابطه اقتصاد و تعلیم وتربیت بحث کرده و متذکر شده است که نظام آموزشی، پایه حکومت شایسته و نیز پایه فعالیت و پیشرفت اقتصادی است. دیوید ریکاردو و توماس مالتوس نیز در آثار خود ضمن اشاره به تأثیر تعلیم وتربیت در رفاه اقتصادی مردم، نقش تعلیم وتربیت را در پیشرفت اقتصادی جوامع برجسته‌تر مطرح کرده‌اند. رواج این عقاید درباره تأثیر تعلیم وتربیت در پیشرفت اقتصادی، موجب شد که کشورهای غربی به این باور برسند که نظام آموزشی می تواند از طریق تربیت نیروی انسانی به توسعه اقتصادی جوامع کمک کند.
اما در مقابل در رویکردهای اخیر اقتصادی به خصوص اقتصاد نهادی، توجه بیشتری به نقش فرهنگ اقتصادی در چگونگی انتخاب افراد شده است. در اقتصاد نهادی به این نکته توجه شده است که افراد در موارد زیادی از قواعد رفتاری حاکم بر جامعه تبعیت می‌کنند. تبعیت از قواعد رفتاری حاکم بر جامعه نقش ارزش‌ها، آداب ، سنت‌ها و رسوم را در چگونگی انتخاب برجسته می‌نماید.
در نظریات توسعه اقتصادی، سرمایه‌ گذاری‌ در تعلیم وتربیت به دلیل تغییر در سرمایه انسانی، به‌ مثابه‌ یک‌ راهبرد تعیین‌ کننده‌، نقش‌ قابل‌ملاحظه‌ای‌ در فرآیند توسعه‌ اقتصادی‌ - اجتماعی‌ جوامع‌ دارد، تا جایی‌ که‌ تغییر و تحول‌ درشاخص‌های‌ توسعه‌ جوامع‌، ارتباط‌ مستقیمی‌ با میزان‌ سرمایه‌ انسانی‌ پیدا کرده‌ است‌. به‌ بیان‌دیگر، منابع انسانی‌ زمانی‌ بهره‌ور و کارآ خواهند شد که‌ به‌ سرمایه‌ انسانی‌ تبدیل‌ شوند وسرمایه‌ انسانی‌، چیزی‌ به‌ جز انباشت‌ مهارت‌ و تخصص‌ نیست‌. بطور کلی‌ حجم‌ دانش‌ فنی،‌نیروی‌ انسانی‌، نوآوری‌، خلاقیت‌، ابتکار و اختراع‌ و... نیز حاصل نظام تعلیم و تربیت به‌شمار می‌روند.
برنامه‌ریزان اقتصادی و اجتماعی کشورهای توسعه یافته در دهه‌های اخیر، با درک اهمیت فرهنگ اقتصادی و تاثیر آن بر رفتارسازی مطلوب در عرصه اقتصاد، به دنبال برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی در حوزه فرهنگ اقتصادی و رفتار‌سازی مبتنی بر فرهنگ مطلوب اقتصادی بوده‌اند و برای اجرایی نمودن این فرهنگ مطلوب، سیاست‌گذاری‌های هدفمندی را در عرصه تعلیم وتربیت اقتصادی تدارک دیده اند.
در دهه‌های اخیر بسیاری از کشورهای جهان به اهمیت تعلیم و تربیت اقتصادی پی برده‌اند. به طور نمونه، در گزارشی که در سال 1983 با عنوان « ملت در خطر» (A Nation at Risk) خطاب به ریاست جمهوری آمریکا تنظیم شده چنین آمده است: پیش‌تازی آمریکا در اقتصاد، صنعت، علوم و فناوری در جهان برای اولین بار در مواجهه با رقبای قدرتمندی مانند کیفیت و بازدهی ژاپنی، و استحکام آلمانی به دلیل نظام آموزشی پیشرفته آن‌ها در معرض خطر قرار گرفته است. این روند باعث  خدشه دار شدن  امنیت و حیثیت جامعه امریکا می‌شود.
پس از ارائه این گزارش برنامه ریزی جدی برای تعلیم و تربیت اقتصادی در سطوح مختلف آموزش عمومی آمریکا صورت گرفت. بر اساس این طرح، به نظام آموزش عمومی آمریکا این مسئولیت داده شد که با اصلاح متون آموزشی اقدام به تقویت ابعاد شناختی، گرایشی و مهارتی دانش‌آموزان آمریکایی در مقاطع مختلف دبستان، راهنمایی و دبیرستان نمایند. در این طرح، مفاهیم اقتصادی مورد نیاز جهت آموزش و زمان‌بندی آموزش آن‌ها بدقت تعیین شده و در نظام آموزشی به کار می‌رود.
برنامه ملی عمومی تعلیم و تربیت اقتصادی در آمریکا هدف خود را تأمین محتوای شناختی و مهارتی لازم برای تربیت افرادی بهره‌ور، مسئولیت‌پذیر، مصرف‌کنندگانی آگاه، سپرده‌گذاران و سرمایه‌گذارانی مدبر، افرادی تاثیرگذار در اقتصاد جهانی و تصمیم‌گیرانی شایسته در طول دوران زندگی می‌داند.
این گزارش منجر به ارائه گزارش‌های ملی و توصیه‌های تربیتی دیگری شد که بر آموزش موضوعات و مهارت‌های بنیادی تأکید می‌کردند. به عنوان مثال گزارش اقدام برای اعتلاء( Action for Excellenc ) بر مهارت‌ها و شایستگی‌های بنیادی برای کار مولد در جامعه‌ای که از نظر ساختاری و تکنولوژیک در حال تحول است، تکیه کرد
گزارش آمادگی تحصیلی برای دانشگاه ( Academic Preparation for COLLEGE) شایستگی‌های تحصیلی بنیادین یا مهارت‌های فکری عالی‌ای را که برای کار موثر و ضروری هستند، معرفی کرد.
آمریکا از توان سازمان‌ها و موسسات کوچک و بزرگ دولتی یا غیر‌دولتی در سطح ایالت‌ها نیز  برای پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت اقتصادی بهره می‌گیرد. به عنوان مثال شورای آموزش اقتصاد  یک سازمان پیشرو در این کشور است که با هدف آموزش اقتصادی و مالی به دانش‌آموزان از مقطع مهد‌کودک تا دبیرستان فعالیت می‌کند. این شورا در تلاش است تا کودکان را با مفاهیم واقعی اقتصاد و سرمایه‌های شخصی آشنا کند .  
این شورا با برگزاری دوره‌های آموزشی برای معلمان و دانش‌آموزان و نیز برگزاری کارگاه‌ها و مسابقات متنوع در تلاش است سواد اقتصادی را میان کودکان این ایالت ترویج کند. «اقتصاد خرد کلاسی» یکی از این دوره‌هاست که از سوی دپارتمان آموزش ایندیانا طراحی و توسط شورای ملی آموزش اقتصاد اجرا می‌شود. در این دوره‌ها دانش‌آموزان خود را برای تطابق با دنیای به سرعت در حال تغییر اقتصاد آماده می‌کنند. آنان با مدیریت امور اقتصادی کلاس خود، مفاهیمی نظیر پس‌انداز و کارآفرینی را عملاً می‌آموزند. «آموزش اقتصاد با استفاده از ادبیات کودکان» از دیگر استراتژی‌های این شوراست که سبب صرفه‌جویی در زمان و هزینه‌ها می‌شود. شرکت در این دوره آموزشی برای تمام معلمان ایالت، رایگان است. «انرژی، اقتصاد و محیط زیست» عنوان یکی دیگر از دوره‌های آموزشی است که تابستان هر سال برای دانش‌آموزان این ایالت برپا می‌شود. در این دوره در خصوص مفاهیم کلیدی نظیر آب، منابع جنگلی، منابع انرژی تجدید‌پذیر و تجدید‌ناپذیر، زباله‌ها و گرم ‌شدن جهان، اطلاعات ارزشمند و مهمی در اختیار شرکت‌کنندگان قرار می‌گیرد و به دانش‌آموزان کمک می‌شود تا دید جامعی نسبت به محیط‌زیست و مسائل مهم حوزه انرژی کسب کنند
بازی بازار سهام ایندیانا، یکی از هیجان‌انگیزترین دوره‌های آموزشی برای دانش‌آموزان است که با بهره‌گیری از اطلاعات واقعی بازار بورس انجام می‌شود. در این دوره به هر گروه از دانش‌آموزان 100 هزار دلار فرضی تعلق می‌گیرد تا با آن به صورت مجازی در بازار سهام خرید و سرمایه‌گذاری کنند. پیش از این کار، آنها با بازارهای مالی مهم نظیر بازار معاملات سهام نیو‌یورک آشنا می‌شوند و اصول سرمایه‌گذاری شخصی و مهارت‌های افزایش سرمایه را فرا می‌گیرند. «پوسترهای اقتصادی» که در آنها مفاهیم مالی به تصویر درآمده‌اند، ابزار بکر و خلاقانه‌ دیگر این شورا برای تدریس معلمان است. این پوسترها همراه با «اشعار اقتصادی» و «فلش‌کارت‌های فعالیت اقتصادی» برای انتقال مفاهیم به کار می‌رود. «مسابقات دانش‌آموزی» از دیگر اقدامات این شورا‌ست که در قالب «آزمون اقتصادی» و یا «مسابقات پوستر- تقویم» اجرا می‌شود. در آزمون‌های اقتصادی، دانش‌آموزان رشته اقتصاد در دبیرستان‌ها در یک رقابت علمی، دانسته‌های خود را محک می‌زنند و در مسابقه پوستر- تقویم دانش‌آموزان پایه دوم تا هشتم در رابطه با موضوعات مالی و اقتصادی به طراحی پوستر می‌پردازند. آثار برگزیدگان این مسابقه در تقویم سالانه شورا به چاپ می‌رسد.
موسسات مشابهی در سایر کشورهای دنیا نیز فعالند. کمیسیون امنیت و سرمایه‌گذاری استرالیا نهادی دیگر است که در این کشور عهده‌دار سیاستگذاری در زمینه آموزش مفاهیم اقتصادی است. حصول اطمینان از اینکه کودکان و نوجوانان استرالیایی قادرند امور مالی و سرمایه خود را از ابتدای دوره جوانی مدیریت کنند، از دیگر اهداف و وظایف این کمیسیون است. این نهاد از سال 2010 برنامه‌ای را تحت عنوان «به کودکان کمک کنیم مفاهیم اولیه مالی را بیاموزند» طراحی و اجرا کرده است. این کمیسیون در صدد است تا با تعلیم معلمان حرفه‌ای و آگاه و با برگزاری دوره های آموزشی ویژه دانش‌آموزان به درک، نگرش، دانش و مهارتی را که دانش‌آموزان برای انتخاب‌های آگاهانه و مطمئن در بازار مصرف بدان نیاز دارند، کسب کنند و برای تامین و رفاه مالی در زندگی آینده خود، تصمیمات اقتصادی صحیح و هوشمندانه‌ای بگیرند..

ادوارد نیسون در مطالعات خود نشان داده است که حدود 23 درصد از رشد اقتصادی، در ایالات متحده امریکا بین سالهای 1957-1927 ناشی از پیشرفتهایی بوده که از طریق بهبود کیفیت نیروی کار و ارتقاء سطح تکنولوژی حاصل شده که هردوی اینها عوامل متأثر از آموزش و پرورش است.
با این وجود سیستم آموزش آمریکایی مخصوصا در مقاطع ابتدایی و متوسطه مشخصه‌هایی دارد که منجر به ایجاد نگرانی‌هایی درباره دورنمای موفقیت اقتصاد آمریکا شده است. بر‌اساس برخی گزارش‌ها دانش‌آموزان آمریکایی در مقاطع پیش از دانشگاه، در آزمون‌های بین المللی ریاضیات و علوم، بسیار عقب‌تر از دانش‌آموزان سایر کشورها هستند. تقریبا یک سوم از دانش‌آموزان دبیرستانی در ایالات متحده، دوره دبیرستان را در 4 سال پیش بینی شده به پایان نمی‌رسانند و یا به کلی ترک تحصیل می‌کنند. ناهمخوانی‌های گسترده و از بعضی جهات جداکننده در دستاوردهای آموزشی دانش آموزان با نژاد، قومیت و پیشینه اجتماعی – اقتصادی در ایالات متحده وجود دارد. این سیر وقایع تردیدهایی را در ایالات متحده درباره تداوم توانایی اقتصاد آمریکا در آماده‌سازی نیروی کار خلاق و ماهر که نوآوری و رشد آینده را ایجاد خواهد کرد، برانگیخته است. با این وجود سیستم آموزشی در سایر نقاط جهان در پرورش تخیل و خلاقیتی که برای ابداع و کارآفرینی نوآورانه ضروری هستند ناکارآمد هستند، اگرچه که دانش‌آموزان آن‌ها احتمالا در آزمون‌های استاندارد عملکرد بهتری از دانش‌آموزان آمریکایی دارند. در واقع دلایلی برای وجود دارد که رهیافت‌های آموزشی سختگیرانه تکنسین‌های خوب اما تعداد بسیار کمی کارآفرین و مبتکر با نوآوری‌های پیشگامانه رادیکال تربیت خواهند کرد.
تعامل فرهنگ و آموزش در کشور ژاپن نیز به چشم می خورد. ژاپن  در اوایل قرن هفدهم از نوعی نظام اموزشی پیشرفته برخوردار بود(رژیم توکوگاوا). علاقه سنتی ژاپنی ها به آموزش نقش مهمی در توسعه نظام اموزشی این کشور ایفا کرد. در دوران میجی در سال 1868، این کشور به رغم اینکه از نظر اقتصادی کشوری کاملا عقب افتاده بود، نرخ باسوادی بیشتری نسبت به اروپا داشت. با این حال نرخ باسوادی در ژاپن همچنان پایین بود و نظام اموزشی ژاپن با ساختار دانشی در غرب در حال صنعتی شدن متفاوت بود. ژاپن در دوران میجی اقدام به تغییر در نظام اموزشی کرد. منشور سوگند در سال 1868 تهیه شد که بر لزوم جستجوی دانش در سراسر جهان تاکید می کرد. قانون بنیادی اموزش که سه سال بعد انتشار یافت صریحا اهداف اموزشی جدیدی را اعلام می کرد. بر اساس این قانون، در اینده نباید هیچ خانواده بیسوادی در جامعه و هیچ فرد بی سوادی در خانواده وجود داشته باشد. کیدو تاکاپوشی یکی از بانفوذترین رهبران ان زمان با صراحت اعلام کرد: مردم ما هیچ تفاوتی با مردم اروپا یا امریکای امروز ندارند، تفاوت فقط در سطح اموزش یا فقدان ان است. طی سال های 1906 تا 1911 بخش اموزش ژاپن 43 درصد از کل بودجه شهرها و روستاهای این کشور را به خود اختصاص داده بود. تا سال 1906 بر خلاف اواخر قرن نوزدهم، افراد بی سواد به سختی می توانستند به استخدام در ارتش درایند. تا سال 1910، اموزش دوره ابتدایی در این کشور سراسری و همه گیر شد. تا سال 1913، اگر چه این کشور همچنان از نظر اقتصادی فقیر و عقب افتاده بود، اما به یکی از بزرگترین تولید کنندگان کتاب جهان بدل شد-بیشتر از انگلیس و دو برابر امریکا-. به هر ترتیب، توسعه اقتصادی ژاپن تا حد زیادی بر اثر افزایش قابلیت های انسانی از طریق اموزش و تعلیم صورت گرفت



منابع
بامول، ولیام جی؛ لیتان، رابرت‌ای؛ اسچرام، کارل‌جی و استروم، رابرت (1393)س، کارآفرینی نوآورانه  و سیاست: راهی به سوی آغاز و حفظ رشد در نگاهی به رویکردهای بدیل:‌نهادگرایی و مکتب اتریش، نوشته محمود متوسلی، مصطفی سمیعی نسب و علی نیکو نسبتی، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
سن، آمارتیا (1387)، چرا فرهنگ اهمیت دارد؟ در فرهنگ و کنش عمومی، نوشته ویجندرا رائو و مایکل والتون، ترجمه علی بختیاری زاده، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
محسن پور، بهرام (1382)، مبانی برنامه ریزی آموزشی، تهران:‌سمت
زاهدی‌وفا، محمد‌هادی و طغیانی، مهدی (1391)، امکان بهره‌گیری از آثار تمدن اسلامی در طراحی و تدوین الگوی اسلامی ـ ایرانی فرهنگ اقتصادی، شماره دوم،  ص 55 ـ 76
Saunders, Phillip; Gilliard, June V. (1995), A Framework for Teaching Basic Economic Concepts, New York: National Council on Economic Education
CO: Education Commission, 1983, p. 48
The College Board, 1983, pp. 7-11
http://www.councilforeconed.org/
http://www.econed-in.org
http://asic.gov.au/


امید ایزانلو دانشجوی دکترای اقتصاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
omidezanlo@chmail.ir

323/703/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳