به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی وسایل، علی گلستانی فر استاد دانشگاه، چهارشنبه 8 آذر 96 در مراسم افتتاحیه نخستین همایش سالانه انجمن علمی مطالعات صلح ایران «چیستی صلح؛ مبانی مفهومی- نظری و چشم اندازهای راهبردی» که با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و در سالن همایش حافظ برگزار شد، درباره معنای لغوی صلح، گفت: به معنای مصالحه و سازش کردن است، واژه صلح از معنای صَلاح گرفته شده که ضد فساد و تباهی است همچنین یکی از معانی صلح سِلْم است که همان آشتی و سازش است.
وی درباره معنای اصطلاح صلح عنوان کرد: صلح، عقد لازمی براى رفع نزاع و خصومت در میان مسلمانان است، همچنین از رضایت طرفین و سازش بر چیزی، از قبیل تملیک عین یا منفعت یا ساقط نمودن دین یا حق و غیر اینها و شرط آن نیست که مسبوق به نزاع باشد.
استاد دانشگاه افزود: صلح حالتی است که در آن، جنگ حکمفرما نباشد، همزیستی شرافتمندانه است با این قید که چنین صلحی از یک طرف تجاوزگری و از طرف دیگر تسلیم شدن در مقابل ظلم را نداشته باشد.
گلستانی فر ادامه داد: صلح همزیستی مسالمت آمیز، شرافتمندانه و دوستانه ای است که براساس آن کشورها با پذیرش موجودیت یکدیگر و رعایت صمیمانه حقوق متقابل، به تعهدات و مسؤولیتهای خود در قبال دیگر کشورها پایبند باشند.
استاد دانشگاه درباره کاربرد قرآنی واژه «صلح» در قرآن عنوان کرد: در آیه 11 سوره بقره میفرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ»، در آیه 220 بقره «... اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِح ...»، آیه 48 نمل «وَ کانَ فِی الْمَدینَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُون»، و آیات دیگری از قرآن کریم واژه صلح به کار برده شده است.
وی با تعریف پیشنهادی از صلح بیان داشت: صلح عبارت است از حالتی که در آن عناصر بالقوّه یا بالفعلِ فساد، طرد و زائل شده¬اند؛ به طوری¬که به موجب تحقق آن حالت، همزیستی مسالمت¬آمیز و شرافتمندانه حاصل گردد.
گلستانی درباره فرهنگ و فرهنگ صلح، عنوان کرد: فرهنگ در اصطلاح مفهومی است که شامل ارزشها، هنجارها و نظام اعتقادی یک جامعه، مشتمل بر سنّتها، آداب و رسوم مذاهب، ایدئولوژیها و تشریفات مذهبی، میراث و زبان و کلیه عادتها یا دیدگاههای مشترک دیگر که ممکن است از این نوع مفاهیم مستثنی شده باشد.
وی درباره فرهنگ صلح گفت: مجموعه ارزشها، هنجارها و نظام اعتقادی که سبب ایجاد صلح و سازش در بین افراد جامعه میشود فرهنگ صلح است.
این استاد دانشگاه با اشاره به صلحطلبی در کلام امیرمومنان امام علی(ع) اظهار داشت: «الْزَمُوا الْجَمَاعَةَ وَ اجْتَنِبُوا الْفُرْقَة؛ به وحدت و اجتماع رو آورید و از تفرقه و اختلاف دوری گزینید»، «أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِی هَذِه؛ آگاه باشید هر کس که مردم را به این شعار (تفرقه و جدایى) دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمّامه من باشد».
گلستانی درباره عوامل اختلافافکن و صلحزدا، با اشاره به جهل و ناپاکی های درونی و شیطان، ابراز کرد: ناپاکی دورن نظیر جهل عامل اختلاف افکنی است کما اینکه در روایات آمده است که اگر نادان خاموشى مى گزید، مردم دچار اختلاف نمى شدند، همانا شما برادران دینى یکدیگرید، چیزى جز درون پلید و نیّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است. نه یکدیگر را یارى مىدهید، نه خیر خواه یکدیگرید و نه چیزى به یکدیگر مىبخشید و نه به یکدیگر دوستى مىکنید.
وی درباره نقش شیطان در اختلاف افکنی گفت: بر اساس آیات روایات همانا شیطان، راههاى خود را به انسان آسان جلوه مىدهد، تا گرههاى محکم دین آنها را یکى پس از دیگرى بگشاید و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراکندگى مردم بیفزاید، بنابراین از پراکندگى بپرهیزید، که انسان تنها، بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود.
گلستانی درباره دین به عنوان عامل ایجاد وحدت و صلحآفرین، عنوان کرد: بر اساس دین انسانها برادران دینى یکدیگر هستند و چیزى جز درون پلید و نیّت زشت، آنها را از هم جدا نساخته است، خداوند متعال، پیامبر اکرم(ص)، قرآن و اهل بیت(ع) از جمله عوامل صلحآفرین درون دینی هستند.
وی درباره راهکارهای عملی استقرار صلح، گفت: نرم¬خویی و خوش رویی، احسان و نیکوکاری، صبر و حلم، عفو و صفح، عدالت و انصاف، اصلاح ذات البین از جمله راهکارهای ایجاد صلح است.
استاد دانشگاه بیان داشت: خداوند در قرآن میفرماید به وسیله پیامبر(ص) شکافهاى اجتماعى را به وحدت اصلاح و فاصلهها را به هم پیوند داد و پس از آن که آتش دشمنىها و کینه هاى بر افروخته در دلها راه یافته بود، میان خویشاوندان یگانگى بر قرار کرد، امواج فتنهها را با کشتى هاى نجات درهم بشکنید و از راه اختلاف و پراکندگى بپرهیزید و تاجهاى فخر و برترى جویى را بر زمین نهید.
گلستانی درباره دین و همبستگی اجتماعی، با اشاره به دو نظریه اظهار داشت: ویلیام رابرتسون اسمیت در این زمینه میگوید دین دو کارکرد دارد؛ یکی تنظیم رفتار فردی برای خیر همگان و دیگری برانگیختن احساس اشتراک و وحدت اجتماعی است. از اینرو، مناسک دینی، بیان تکراری وحدت و کارکردهایی است که اشتراک اجتماعی را تحکیم میبخشد.
وی در پایان افزود: همچنین ویلیام جیمز در این زمینه میگوید به جد می¬توان گفت که اساسی ترین و بنیادی ترین عاملی که می تواند همه هویت ها را وحدت بخشد، هویت روحانی و دینی انسان است، چرا که انسان فطرتاً این میل و گرایش را در خود دارد و می تواند عامل وحدت بخش نوع انسانی باشد.
120/د