به گزارش خبرنگار سرویس اقتصاد پایگاه تخصصی وسائل نقش علم و دانش در ارتقای زندگی بشر از همان آغاز خلقت بشر تا به امروز امری بدیهی است، به نحوی که شاید بتوان گفت تاریخ را علم و دانش رقم زده است و فاتحان تاریخ آنهایی بودند که بر علم دوران خود چیره بودند و یا اینکه بر چیزی فراتر از علم و دانش رقیبان آگاه بودند. در طول تاریخ بهرهگیری حکومت از دانش باعث شکوفایی، توسعه و پیشرفت در جامعه شده است. هر زمان حکومتها جایگاه دانش را برای پیشرفت جامعه درک کردند و از صاحبان دانش در پیشرفت اهداف حکومتی خود بهره بردند شاخصهای پیشرفت و توسعه در جامعه نمایان شد و هر زمان که صاحبان دانش در انزوا قرار گرفتند، پیشرفت و توسعه در جامعه رو به افول نهاده است.
بر این اساس میتوان گفت دانش در طول تاریخ، خود را به عنوان یکی از نیروهای بسیار موثر در توسعه و پیشرفت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نشان داده است. دانش کالایی عمومی است که میتوان آن را بدون کاهش و استهلاک با دیگران به مشارکت گذاشت؛ در واقع این کالا بر خلاف سایر کالاهای فیزیکی که با استفاده از آنها از کمیت آنها کاسته میشود با مصرف کم نمیشود و میتوان بارها از آن استفاده کرد.
توجه به نقش دانش در اقتصاد و نقش آن در رشد اقتصادی، موضوع جدیدی نیست و همواره در نظریات اقتصادی دانش و فناوری مبحث مهمی در نظریات مربوط به رشد اقتصادی بوده است. اما با مطرح شدن تئوری سرمایه انسانی در دوره بعد از جنگ جهانی دوم، اهمیت دانش و آموزش بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در عصر حاضر، نظریهپردازان با طرح اصطلاح اقتصاد دانش بنیان بر نقش دانش و فناوری در جریان توسعه اقتصاد تاکید دارند، در اقتصاد دانش بنیان، به دانش از نظر کیفی و کمی با اهمیتتر از گذشته نگریسته میشود.
تربیت نیروی انسانی متخصص یکی از مهمترین مولفههای اقتصاد دانشبنیان است، وجود سیستم آموزشی کارآمد که در آن افراد پس از کسب آموزشهای لازم به راحتی جذب بازار کار شوند و بتوانند از تخصص خود در عرصه تولید بهره ببرند یکی از پیش نیازهای لازم برای تربیت نیروی انسانی متخصص است. آموزش مداوم نیروی انسانی باعث افزایش بهرهوری و متعاقب آن افزایش رشد اقتصادی میشود. در جهان امروز دانش به عنوان کالایی اساسی مورد خرید و فروش قرار میگیرد و نیروهایی که متخصصتر هستند از قیمت بسیار بالایی برخوردار هستند؛ همچنین از سوی دیگر از دانش به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت استفاده میشود به طوری که کشورهایی که سرمایه دانشی بیشتری دارند میتوانند بر کشورهایی که از سرمایه دانشی کمتری برخوردار هستند مسلط شوند. لذا از نظر سیاسی هم کسب دانش و بازتولید آن در جامعه امری بسیار مهم است.1
در اهمیت وجود نیروی انسانی متخصص همین بس که همه ساله کشورهای پیشرفته با نیاز سنجی و برنامهریزیهای دقیق آموزشی به جذب نخبگان به عنوان ستونهایی برای پیشرفت کشور و انجام طرحهای صنعتی و تکنولوژیک میپردازند و هزینههای بسیار زیادی برای جذب این نخبگان از سرتاسر جهان مخصوصا کشورهای جهان سوم انجام میدهند آنها تمام هزینههای تحصیلی و زندگی افراد نخبه را برای تحصیل در دانشگاهها و مراکز تحصیلی برتر جهان متقبل میشوند و در قبال آن، از آنها برای انجام طرحهای بسیار پیچیده و صنعتی برای پیشبرد اهداف اقتصادی یا سیاسی خود بهره میبرند. در واقع با سرمایهگذاریای که برای جذب نخبگان انجام میدهند سپاهی توانمند برای دفاع از کشور خود در مقابل آسیبهای اقتصادی، سیاسی و به تبع آن اجتماعی دست و پا میکنند.
یکی دیگر از مولفههای اقتصاد دانش بنیان حمایت از مخترعان و نخبگان در علوم مختلف است که این حمایت باید به صورت نظامی متشکل باشد. در واقع باید نظامی متشکل از موسسات دانشبنیان، قوانین مدونی که از این نظام ابداعات به صورت معنوی و مادی حمایت میکنند، حمایت از ابداعات و اختراعات در فرایند تحقیق و پژوهش، آزمایش، خلق، انتشار و توزیع و به کارگیری نخبگان در مناصب شایسته و .... در جامعه شکل بگیرد، در صورتی که این نظام متشکل شکل گرفته و در مراحل مختلف از ابداعات و اختراعات حمایت شود جامعه میتواند از مسیرهای میان بر و با مصرف هزینه کمتر و بهرهوری بیشتری به سمت رشد اقتصادی حرکت کند.
وجود زیرساختهای پویای اطلاعاتی هم یکی دیگر از مولفههای اقتصاد دانش بنیان است، این مولفه شامل همه راههای ارتباطی سریع و کم هزینه میشود. در واقع این مولفه با تسهیل فرایندهای ارتباطی و اطلاعاتی میتواند روند کسب و انتشار دانش را در جامعه تسهیل کند. غلبه بر محدودیتهای مکانی و زمانی به بهرهوری اقتصادی در جامعه میانجامد. سرعت در انتقال اطلاعات در اقتصاد دانش بنیان امری بسیار مهم است، در اقتصاد دانش بنیان، دانش و اطلاعات به هرجا که تقاضا برای آن بیشتر و موانع در مقابل آن کمتر باشد، نفوذ میکند و تاثیر میگذارد.2
یکی دیگر از مولفههای مهم اقتصاد دانش بنیان وجود دولتی کارآمد است که با تدوین قوانین و مقررات کارا فرایند تولید دانش و به تبع آن فرایند رشد اقتصادی را در جامعه تسهیل کند. دولت میتواند با انجام حمایتهای معنوی و ارائه مشوقهای مادی اشتغال به فعالیتهای دانش بنیان را در جامعه تبدیل به کاری سودآور کند و از این طریق هزینههای تولید را کم کرده و تولیدکنندگان را امیدوار کند که سرمایهگذاریهای آنها سودآور خواهد بود. در اقتصاد دانش بنیان، سهم قابل توجهی از تولید ملی سرانه در رشته فعالیتهای دانش پایه و دانش ساز مانند صنایع دارای فناوری برتر، خدمات مالی و تجاری پیشرفتهتر و کارآمدتر و بویژه از فعالیتهای آموزشی و پژوهشی تخصصی تولید میشود.3
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که اقتصاد دانش بنیان چگونه به اقتصاد مقاومتی میانجامد؟ و چه نسبتی بین اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد مقاومتی برقرار است؟ برای پاسخ به این سوالها ابتدا باید برخی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی را بیان کنیم. «اقتصاد مقاومتی» مفهومی است که از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است؛ از نظر ایشان مجموعهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در واقع یک الگوی بومی و علمی است که برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است.
مقام معظم رهبری ده ویژگی ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا، تکیه بر ظرفیتهای داخلی، رویکرد جهادی، مردممحوری، امنیت اقلام راهبردی و اساسی، کاهش وابستگی به نفت، اصلاح الگوی مصرف، فسادستیزی و دانشمحوری را به عنوان مولفههای اقتصاد مقاومتی برشمردند. 4
لذا بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری میتوان گفت اقتصاد دانشبنیان یکی از پیشنیازهای اقتصاد مقاومتی است، دانشمحوری یکی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی است که از سوی آیتالله خامنهای بر آن تاکید شده است، ایشان در تبیین این ویژگی فرمودند: «مسئلهی دانشمحوری مشخصهای بسیار مهم است. خوشبختانه وضع علمیِ امروز کشور این اجازه را به ما میدهد که این بلندپروازی را داشته باشیم که بخواهیم اقتصادمان را اقتصاد دانشبنیان کنیم. ما دانشمند و متخصص و شرکتهای دانشبنیان و افراد مبتکر در کشور زیاد داریم؛ و این جزو مهمترین زیرساختهای اقتصادی در هر کشور است؛ مهمترین زیرساخت اقتصادی برای یک کشور، وجود نیروهای انسانی است. اگر چنانچه ما به این نکته توجه کنیم، طبعاً چرخهی علم تا ثروت - مخصوصاً در بخشهایی که دارای مزیت هستند - به راه خواهد افتاد و امتداد پیدا خواهد کرد؛ و این در اقتصاد مقاومتی انشاءالله روی میدهد».5
اما با نگاهی گذار به ویژگیهای اقتصاد مقاومتی میتوان گفت تحقق این ویژگیها منوط به دانشمحوری است، در صورتی که اقتصاد کشور دانشبنیان شود میتوان امیدوار بود که اقتصاد مقاومتی محقق شده و به سرانجام مطلوب برسد. اقتصاد دانشبنیان میتواند معبری ایمن برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد.
در رابطه تحرک و پویایی علمی کشور و اقتصاد دانش بیان میتوان گفت که اقتصاد دانش بنیان بدون تردید باعث تحرک و پویایی علم و صنعتی در کشور میشود چرا که زمانی که یک جوان نخبه وضعیت کشور را در حالی ببیند که از طرح ها و اختراعات علمی او استفاده میشود و مسئولین کشور برای این طرحها و اختراعات اهمیت قائل میشوند این اهمیت و ارزش نتیجهای جز روی آوردن جوانان به ارائه اختراعات و طرح های پژوهشی که بتواند نیازهای اساسی کشور را رفع کند، نخواهد داشت. توجه جوانان به این مسئله باعث پدید آمدن روحیه رقابت و خودباوری و در نهایت ایجاد تحرک و پویایی علمی و اقتصادی در کشور خواهد شد. در مقابل عدم توجه به خلاقیت ها و طرحهای نخبگان باعث سرخوردگی آنها و در اغلب موارد خروج از کشور و فراموشی حس وطن دوستی خواهد شد، چیزی که متاسفانه در سالهای گذشته با نبود برنامهای جامع و مدون اتفاق افتاده است.
تربیت نیروی انسانی متخصص یکی از ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان و یکی از ملزومات اساسی اقتصاد مقاومتی است، با تربیت نیروی انسانی متخصص میتوان فرایند تولید و توزیع را در کشور کوتاهتر و با هزینه کمتری پیمود، از سوی دیگر متخصصان و اهل فن در هر رشته میتوانند با تحقیقات، ابداعات و اختراعات مداوم کشور را از نیاز علمی به کشورهای دیگر رها کنند و با کاهش هزینه و زمان تولید و توزیع شاخصهای کلان رشد اقتصادی را ارتقا دهند.
از طرفی دیگر استفاده دانش در صنعت اگر درست و صحیح باشد هم باعث اصلاح الگوی مصرف و هم قهرا باعث روی آوری مردم برای خرید کالاهای داخلی میشود. به این صورت که حضور علم و دانش در کنار صنعت باعث تولید کالا در بالاترین سطح کیفی میشود. به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل کیفیت برتر اجناس خارجی تلفیق علم و صنعت است که نتیجهای جز تولید کالای بهتر و با دوامتر نبوده است. بنابراین تلفیق علم و صنعت در کشور ما نیز نتیجهای جز بالا رفتن کیفیت تولیدات داخلی نخواهد داشت، مسئلهای که میتواند به عنوان بهترین مشوق و بهترین راهبرد فرهنگی برای فروش بیشتر کالاهای داخلی و در نتیجه روی آوردن مردم برای خرید کالای داخلی باشد. در حقیقت زمانی که اجناس تولید شده در کشور در سطح کیفی مطلوبی باشند میزان مصرف هم در میان مردم به طور طبیعی اصلاح خواهد شد چرا که یکی از مشکلات مصرف زیاد به کالاهای سطح پایینی مربوط میشود که بیشتر ایرانی ها از آن استفاده می کنند، کالای نامرغوب باعث مصرف بیشتر برق، گاز، آب و دیگر منابع سرمایهای کشور میشود، به نحوی که به نظر میرسد استفاده از کالاهای نامرغوب و در سطح غیر استاندارد جهانی باعث شده است که ایران در جهان یکی از پر مصرفترین کشورها در مصرف انرژی بشمار آید.
وجود زیرساختهای پویای اطلاعاتی که از مولفههای اقتصاد دانش بنیان است هم یکی دیگر از ملزومات اقتصاد مقاومتی است در واقع زیرساختهای اطلاعاتی هم میتوانند نقشی اساسی در کاهش هزینه و زمان تولید و توزیع و بالتبع ارتقای شاخصهای کلان اقتصادی داشته باشند. با بهرهگیری از زیرساختهای اطلاعاتی میتوان بحث نظارت در فرایند تولید و توزیع را به راحتی و با بهرهگیری از نیروی انسانی کمتر و بالتبع هزینه کمتر پیگیری کرد. همچنین زیرساختهای اطلاعاتی میتوانند مانند سپری در مقابل تهدیدات خارجی عمل کرده و با عکسالعملهای به موقع مانع آسیب به منابع مالی کشور شوند.
علاوه بر این خود مسئله دانش میتواند جایگزین بسیار پرسودی برای نفت باشد. دانش، مخصوصا در مسائل صنعتی و تکنولوژیک در جهان امروز و طبعا در آینده میتواند کالایی بسیار موثر و تعیین کننده در سطح اقتصاد جهانی و کلان باشد. لذا توجه به مساله دانش در همه جوانب می تواند پشتوانهای محکم برای عدم تکیهی کشور بر نفت باشد و از طرفی می تواند پشتوانهای برای حرکت رو به جلوی کشور در همه زمینههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی باشد. بدون تردید آینده برای کسانی خواهد بود که دانش بیشتری دارند از همین روست که کشورهای صنعتی و پیشرفته تلاش بسیار زیادی برای کسب علم و دانش در همه زمینههای زندگی بشر میکنند و در کنار این تلاش، هزینههای فراوانی برای عدم دستیابی دیگر رقبیان به فنآوریها و علوم پیشرفته میکنند. به عبارتی میتوان گفت ممانعت غرب برای دستیابی ایران به فن آوری انرژی هستهای نمونهی بارزی از تلاش غرب و کشورهای پیشرفته برای عدم دستیابی ایران و کشورهایی مانند ایران به فناوریهای نوین جهانی میباشد.
به هر حال به نظر میرسد از دیگر فواید دانش محوری و اقتصاد دانش بنیان این است که اگر اقتصاد کشور بر اساس دانش باشد این دانش می تواند ضریب خطای تصمیمات کلان اقتصادی را بسیار کاهش دهد. چرا که وجود دانش و علم قبل از هر تصمیم به معنای بررسی همه جوانب یک تصمیم است، در حقیقت دانش می تواند فضای مجازیی را تعبیه کند که در آن فضا منافع و مضرات یک تصمیم به نمایش گذارده میشود، همین امر باعث میشود که مسئولین با اشراف کامل به جوانب یک امر در مورد آن تصمیم بگیرند و این اشراف کامل می تواند ضریب خطای تصمیمات را بسیار کاهش دهد. بدون تردید کاهش تصمیمات اشتباه در سیاستهای کلان اقتصادی یک کشور باعث بهبود شاخصه های اقتصادی آن کشور خواهد شد.
در حقیقت کشورهای اروپایی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم با درک اهمیت علم و دانش در صنعت و استفاده از اقتصاد دانش بنیان توانستند با انقلاب صنعتی و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و تکنولوژیکی پیشرفت محسوسی را در مقایسه با سایر کشورها داشته باشند و از طریق این پیشرفت به سرمایههای عظیمی دست پیدا کنند. اما وقوع این روند را نمیتوان تنها در مسائل علمی و تکنولوژیکی و اقتصادی خلاصه کرد بلکه پیشرفت در این عرصهها همزمان با رشد و توسعه در زمینههای اجتماعی و فلسفی و مبانی فکری همراه بود.؛ لذا میتوان گفت موفقیت کشور در بهرهگیری از اقتصاد دانشبنیان و به تبع آن تحقق اقتصاد مقاومتی منوط گفتمانسازی در این حوزه است.
باید گفتمان اقتصاد مقاومتی در جامعه شکل بگیرید و تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی تبدیل به مطالبهای عمومی شود تا همه برای تحقق این سیاستها در سطوح خرد و کلان تلاش کنند. در واقع میتوان گفت همان طور که رهبر معظم انقلاب هم تاکید کردند تحقق اقتصاد مقاومتی در جامعه نیازمند همت جهادی و مدیریت جهادی از سوی مردم و مسئولان است6.
برای تحقق گفتمان اقتصاد مقاومتی میتوان از ظرفیتهای دینی بهره گرفت، دین اسلام تاکیدات زیادی بر علمآموزی و بهرهگیری از علم دارد،آیات و روایات زیادی در این باره وجود دارد که همگی میتواند به عنوان پشتوانهای برای تحقق اقتصاد دانشبنیان در جامعه مورد بهرهبرداری قرار بگیرد، باید این پتانسیل بالقوه بالفعل شود و در گفتمان بهرهگیری از علم برای تحقق رشد و پیشرفت اقتصادی در جامعه بازتولید شود تا از این طریق مولفههای اقتصاد مقاومتی محقق شود.
بر این اساس به نظر می رسد در اقتصاد دانش بنیان بیشتر مولفههای اقتصاد مقاومتی وجود دارد و به عبارتی اقتصاد دانش بنیان تنها راه تحقق اقتصاد مقاومتی خواهد بود اما اقتصاد دانش بنیان به هیچ وجه اقتصاد مقاومتی نیست. در حقیقت وجود برخی مولفههای اخلاقی در اقتصاد مقاومتی باعث تفکیک آن از اقتصاد دانش بنیان شده است. بدین اعتبار اگر چه اقتصاد دانش بنیان ممکن است محقق شود آنچنان که در بسیاری از کشور های پیشرفته محقق شده است اما اقتصاد مقاومتی چون به مسائلی مانند عدالت اجتماعی، اصلاح الگوی مصرف و دوری از تبذیر و اسراف و دیگر مسائل اخلاقی پیوند خورده است محقق نخواهد شد. تبعیض، فقر، فساد، جمع شدن ثروت به دست برخی افراد خاص که در اقتصاد مقاومتی جایی ندارند نتیجه شکلگیری اقتصاد دانش بنیانی است که بر اساس تفکر غربی پدیده آمده است.
پی نوشت:
1- حمید ناظمیان، اقتصاد دانش بنیان و توسعه پایدار، مجلة دانش و توسعه (علمی – پژوهشی) سال هفدهم، شمارة 33 ، زمستان 1389
2- داود بهبودی، بهزاد امیری، رابطه بلندمدت اقتصاد دانش بنیان و رشد اقتصادی در ایران، فصلنامه سیاست علم و فناوری (علمی - پژوهشی)، سال دوم، شماره 4، بهار و تابستان 1389
3 - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت- 06/06/1392
4- بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی- 20/12/92
5 - بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی- 20/12/92
6- بیانات مقام معظم رهبری در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی- 20/12/92
مهدی بهرامی؛ دانشآموخته سطح عالی حوزه علمیه قم و دانشجوی دکترای مطالعات رسانه
323/402/ع