vasael.ir

کد خبر: ۷۲۰۷
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۲ - 23 December 2017
دوره فقه جهاد و دفاع/ استاد طائب/ جلسه 136

بررسی حکم جواز قتل مهاجم در مقام دفاع از جان و اموال

وسائل- مرحوم امام در تحریر این مسأله را مطرح می فرمایند: اگر به شخصی، دزد یا غیر دزد حمله کند تا او را از روی ظلم بکشد، به هر وسیله ای که ممکن است دفاع واجب است؛ ولو اینکه به کشته شدن مهاجم منجر شود و شخص حق تسلیم شدن و پذیرش ظلم و ستم را ندارد.

به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل؛ حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب در جلسه یکصد و سی پنجم درس گفتار فقه جهاد و دفاع در بررسی قسم دوم از انواع دفاع به تببین دلائل جواز دفاع در برابر هجوم به انسان به منظور غارت اموال، وارد کردن خسارت، قصد جان و یا قصد تعرض به حریم پرداخت.

مشروح این جلسه درس استاد طائب را می توانید در ذیل ملاحظه بفرمایید
 
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله تعالی علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیما بقیة الله فی الارضین ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف و لعنة الله علی اعدائم اجمعین.

در جلسه قبل بیان شد که دفاع در برابر هجوم به انسان به دلیل غارت اموال، وارد کردن خسارت، قصد جان و یا قصد تعرض به حریم او، جایز است.

استدلال جواز دفاع
دلیل اول فطرت است. خداوند متعال فطرت موجودات از جمله انسان را به گونه ای خلق کرده است که در برابر هجوم مهاجمین از خود دفاع می کنند.
دلیل دوم بر جواز دفاع عقل است؛ یعنی عقل به جواز دفاع حکم می کنند و عقلا هم کسی را که از خود دفاع می کند، تحسین می کنند و اگر دفاع را ترک کند، او را تقبیح می کنند.
دلیل سوم بر جواز و حسن دفاع قرآن است. خداوند می فرماید:«إن الله یدافع عن الذین آمنوا» طبیعی است که این دفاع در برابر هجوم است و اگر دفاع مرغوب فیه نبود، خداوند در این آیه به حسن آن اشاره نمی کرد.
اشکال
دفاع در آیه مورد بحث فعل خداوند است و این فعل خداوند ربطی به تکلیف شرعی عباد ندارد؛ کما اینکه در آیه دیگر خداوند می فرماید: «إن الله هو الرزاق ذوالقوة المتین» اینکه خداوند رزاق است، آیا بندگان هم باید رزاق دیگران باشند؟! همین طور آیا آیه «فینتقم الله منه» دال بر این است که بندگان هم باید انتقام گیرنده باشند؟! به عبارت دیگر چه ارتباطی بین دفاع کردن خداوند و دفاع کردن بندگان وجود دارد ؟
جواب
برای جواب از این اشکال باید به آیات دیگر مراجعه نمود. دفاع خداوند از مومنین و حتی از غیرمومنین به دست مومنین و مردم صورت می گیرد. همه عالم در ید قدرت خداوند است؛ اما خداوند در قرآن می فرماید: «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» حال سئوال می شود که یاری کردن خداوند در چیست؟ نصرت الهی در همان تقاضاهایی است که خداوند از انسان خواسته است. نصر خداوند و دفاع خداوند از طرف خداوند و مومنین صورت می گیرد؛ به این دلیل که خداوند در قرآن می فرماید: « و لینصرن الله من ینصره»
اشکال
ممکن است اشکال شود که چه ارتباطی بین این آیه و آیه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» وجود دارد؟ به عبارتی چه ارتباطی بین آیه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» و بین حسن دفاع وجود دارد؟
جواب
خدای متعال در قرآن می فرماید: «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض اهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا» اگر خدای متعال شر برخی را توسط برخی دفع نمی کرد و امر به دفاع نمی کرد و اشرار در مقابل خود دفاعی نمی دیدند، صومعه ها و معابد یهودیان و مساجد که هر کدام مرکز عبادت یکی از ادیان الهی است، منهدم می شد. خداوند شر برخی را توسط برخی دیگر دفع کرد و نگذاشت به نابودی معابد منجر شود و از طرف دیگر مضمون آیه «و لینصرن الله من ینصره» این است که در برابر هجوم دیگران دفاع کنید تا خداوند هم شما را نصرت دهد. اینکه خداوند از مومنین دفاع می کند به این معناست که توسط دیگران از مومنین دفاع می کند؛ به بیانی دیگر دفاع که مورد درخواست خداوند است، فعلش توسط مردم است؛ لذا معلوم می شود چنین دفاعی حسن دارد و این آیه دال بر جواز و حسن دفاع است.
اشکال
در آیه مورد بحث، یعنی آیه «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» قید ایمان وجود دارد و حال آنکه در تقسیم بندی مسأله دفاع، مطلق دفاع مد نظر است؛ به این معن که قید دفاع در آن مطرح نیست. مثل اینکه دزدی به خانه ای حمله کرده است و آن دزد کاری به اعتقادات صاحبخانه ندارد که آیا مسلمان است نه. در این مورد گفته شد که دفاع جایز است و می توان مقابله کرد و به عبارتی مسأله ایمان مطرح نیست و حال آنکه آیه مورد بحث مقید به قید ایمان است. به بیانی دیگر دلیل اخص از مدعست و حتی در فتوای مرحوم امام قید ایمان وجود ندارد؛ در صورتی که در آیه مورد بحث قید ایمان وجود دارد. همچنین در آیه «و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض اهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا» به نوعی از الفاظ صوامع، بیع، صلوات و مساجد، قید ایمان فهمیده می شود. خلاصه اشکال این است دفاع حسن است در صورتی که ایمان مطرح باشد؛ والا اگر ایمان در کار نباشد، این آیه دال بر حسن دفاع نخواهد بود.
جواب
طبق آیه «ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان» دفاع به طور مطلق، چه مقید به ایمان باشد و چه نباشد، حسن دارد. در این آیه لفظ مستضعف به طور مطلق بکار رفته شده است و مقید به قید ایمان نشده است. خداوند در این آیه با لحن توبیخی می-فرماید که چرا در دفاع از مستضعفین اقدام نمی کنید.
درخواست کمک از خداوند به مومنین اختصاص ندارد. خدای متعال در وصف مشرکین می-فرماید: «فإذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین» وقتی مشرکین بر کشتی سوار می-شوند، خدا را از روی اخلاص می خوانند؛ اما وقتی به خشکی می رسند دنبال بت می روند. از این آیه فهمیده می شود که درخواست کمک از خداوند در ذات بشر قرار دارد و از آیه «ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان» فهمیده می شود که چرا از کسانی که تحت ظلم و ستم اند و مستضعف هستند، دفاع نمی کنید؟!
آیه دیگری که دال بر حسن دفاع و جواز آن است، آیه «ولیعلم الذین نافقوا و قیل لهم تعالوا قاتلوا فی سبیل الله او ادفعوا» است. اگر دفاع جایز نبود، خداوند آن را بیان نمی کرد.مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه می فرمایند: اگر در را خدا به خاطر دین و آخرت مقاتله نمی کنید، لااقل از خود و حریم خود دفاع کنید.
از این بیان مرحوم علامه معلوم می شود، دفاع جایز است؛ والا خدای متعال آن را بیان نمی کرد. البته بیان مرحوم علامه شامل اموال نمی شود؛ چون حریم در اصطلاح به معنای ناموس است؛ در حالیکه اطلاق آیه شامل اموال نیز می شود.
روایات دال بر مدعا
در کتاب کافی دو باب از روایان مربوط به دفاع شخصی است. در یک باب روایتی از امام باقر(ع) است که حضرت می فرمایند: من قتل دون مظلمته فهو شهید. از این روایت فهمیده می-شود که انسان زمانی شهید محسوب می شود که آن کاری که انسان به خاطر آن شهید شده است،جایز باشد و الا کشته شدن در راه کار حرام شهید محسوب نمی شود؛ و لذا اگر کسی در برابر دزد ایستادگی کرد و کشته شد به منزله شهید است و از طرف دیگر اگر طرف مقابل(دزد) کشته شد، خونش هدر است. در صحیحه عبدالله بن سنان امام باقر(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) فرمودند: هر کسی در برابر مظلمه خودش کشته شود شهید است. در این روایت امام باقر(ع) به راوی (عبدالغفار) می فرمایند: آیا می دانی مظلمه چیست؟ راوی می گوید: فدایت شوم؛ یعنی شخصی که برای دفاع از اهل و مال خودش و مانند آن مثل آبرو کشته شود. حضرت فرمودند: ای ابا مریم! بخشی از فقه شناخت حق است.
مطلب عمیقی از این بخش از روایت وجود دارد که حضرت فرمودند: بخشی از فقه شناخت حق است.
معنای مظلمه و طرح یک شبهه
جوهری در صحاح می گوید: مظلمه آن چیزی است که شخص آن را از ظالم طلبکار است. طبق این معنا مظلمه در حقیقت یعنی ظلم روا رفته؛ مثلا دزدی که مال انسان را سرقت کرده و یا اهل انسان را اسیر کرده است. حال اگر اموال انسان مورد سرقت قرار نگرفته است، ولی شخصی قصد سرقت آن را دارد؛ در این صورت مظلمه ای در کار نیست؛ به عبارتی اگر شخص در مقابله با دزدی که هنوز اموالی را سرقت نکرده، کشته شود، در قبال مظلمه ای کشته نشده است؛ چون مظلمه در لغت به ظلم روا رفته گفته شده است. در یک کلام دلیل اخص از مدعاست.
جواب از شبهه
خود همین روایت و روایات دیگر مظلمه را اعم از ظلم روا رفته و ظلمی که قرار است اتفاق بیافتد، می داند. مثلا مظلمه هم شامل اموالی که مورد سرقت قرار گرفته است می شود و هم اموالی که قرار است مورد غصب قرار گیرد. در صحیحه عبدالله بن سنان امام از راوی پرسیدند: مظلمه چیست؟ راوی در جواب به امام عرض کرد: مردی که در قبال اهلش کشته شود. این جمله راوی یعنی ظالم قصد تعدی به اهل شخصی را دارد و آن شخص ایستادگی می کند و نمی-گذارد تعدی صورت بگیرد؛ پس در این روایت مظلمه توسعه داده شده هم به موردی که ظلم روا رفته و هم موردی که ظلم هنوز واقع نشده؛ ولی در آستانه تحقق است.
مسأله دوم
این مسأله مربوط به وجوب دفاع شخصی است. مرحوم امام در تحریر این مسأله را مطرح می فرمایند: اگر به شخصی، دزد یا غیر دزد حمله کند تا او را از روی ظلم بکشد، به هر وسیله ای که ممکن است دفاع واجب است؛ ولو اینکه به کشته شدن مهاجم منجر شود و شخص حق تسلیم شدن و پذیرش ظلم و ستم را ندارد.
از این حکم به وجوب معلوم می شود که مراد از جواز در مسأله اول، جواز به معنی الاعم است؛ یعنی حرمت و ممنوعیتی در کار نیست؛ ولی در مسأله دوم مطرح می شود که مراد از آن جواز، وجوب است. در این مسأله مرحوم امام قید ظلما را بیان فرمودند. ایشان بواسطه این قید موردی را که طرف مقابل یعنی مهاجم، صاحب حق است و قصدش از حمله به شخص احقاق حقش است نه ظلم، خارج کردند. در این مورد شخص، حق مقابله ندارد. از این قید معلوم می شود که، در جایی حق مقابله وجود دارد که طرف مقابل، ظالم است؛ والا اگر مهاجم صاحب حق باشد، حق دفاع وجود ندارد.
دلیل وجوب دفاع
وجوب دفاع یعنی اینکه اگر کسی این وجوب را انجام ندهد و کشته شود، خالد در آتش جهنم خواهد بود؛ چون اگر کسی در حال ارتکاب حرام، بدون توبه از دنیا برود، جایگاهش جهنم خواهد بود. اگر فتاوای علما مورد بررسی قرار گیرد، خلافی در این باره وجود ندارد که همه این مطلب را در مورد نفس و اهل بیان فرمودند؛ اما در مورد مال اینگونه نیست. با مراجعه به کتب فقهی در باب دفاع، مسأله دوم را که مرحوم امام با عبارت (یجب) بیان فرمودند، در نوع کتب فقهی چنین عبارتی وجود ندارد. هر یک از فقها از مرحوم محقق، علامه و محقق اردبیلی همگی عبارتی را شبیه به عبارت مرحوم محقق بیان فرمودند. مرحوم محقق فرمودند: انسان حق دارد که دفاع کند. در این فتاوا عبارت (یجب) وجود ندارد؛ بلکه فرمودند: للانسان ان یدفع.
شبهه و حل آن
حال سئوال می شود که چگونه حکم وجوب از این فتاوا بدست می آید؟ ظاهرا مراد فقها از للانسان، جواز بمعنی الاعم (در برابر حرمت) است نه جواز بمعنی الاخص؛ یعنی اباحه. نظیر آنچه خداوند متعال در مورد سعی صفا و مروه فرمود: «إن الصفا و المروة من شعائرالله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح ان یطوف بهما» لا جناح در آیه دفع حظر و حرمت است. در شأن نزول این آیه آمده است که مشرکان بالای کوه صفا و مروه بت قرار داده بودند و هنگام سعی از آن دو بت تبرک می جستند. مسلمانان به خاطر این موضوع از سعی بین صفا و مروه کراهت داشتند که آیه نازل شد و دفع حظر و حرمت کرد. لا جناح در این آیه دال بر اباحه نیست. در ما نحن فیه هم که فقها فتوای خود را با (للانسان ان یدفع) بیان فرمودند، در واقع دفع حظر و حرمت است به اینکه اگر انسان بخواهد دفاع کند ممکن است به طرف مقابل صدمه ای وارد شود یا اینکه کشته شود؛ ولی فقها فرمودند که اشکالی ندارد و دفع حظر کردند. باید توجه داشت که مراد از )لانسان) وجوب است.

و صلی الله علی محمد و آل محمد.

پایان.

120/907/د

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۴ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۳:۳۳
طلوع افتاب
۰۶:۲۴:۲۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۱۳
غروب آفتاب
۱۹:۴۵:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۳:۰۴