vasael.ir

کد خبر: ۶۹۶۸
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۸ - 20 December 2017
درس خارج فقه رسانه استاد رفعتی / جلسه 4

فیلم تبلیغاتی برخی کاندیداها سبب اغرای به جهل و حرام است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در چهارمین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: یکی دیگر از مصادیق محرمات پیام رسانه، مدح «من لا یستحق المدح او یستحق الذم» و بالعکس است که به ادله عقلی و نقلی آن خواهیم پرداخت.

 به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی، در جلسه چهارم درس خارج فقه رسانه  به بررسی یکی دیگر از محرمات پیام رسانه در دسته اول پرداخت و گفت: ابتدا این مساله توسط علامه حلی و در مورد شاعران و مادحانی که به مدح دروغین پادشاهان ظالم و جبار می پرداخته اند، بیان شده است که مصداق آن در فقه رسانه تجلی می یابد.
مشاور عالی مدیر حوزه های علمیه در ادامه اظهار داشت: شیوه های جدید تبلیغات و مستندسازی برای کاندیداها در ایران و جهان که سبب فریب مردم و اغرای به جهل می شود و جامعه را با چالش های جدید مواجه می کند از مصادیق همین امر حرام پیام رسانه است.
این استاد حوزه در پایان به آیه 113 سوره مبارکه هود اشاره کرد و گفت: این که در قرآن می فرماید در برابر کسانی که ظلم کرده اند اعتماد و کرنش نکنید و الا آتش جهنم شما را فرا می گیرد، مدح شخص مستحق ذم نیز نوعی رکون، تواضع و اعتماد در برابر اوست.


خلاصه ای از درس گذشته
آخرین موردی که در قسم اول مثال زدیم اخباری بود که صحیح است اما به دیگران اضرار وارد می کند که یا ضرر به فرد یا نهاد حقوقی و یا ضرری به نظام وارد می کرد که در این رابطه نیز ممکن است یا ضرر مادی باشد و یا آبروی دیگران را از بین ببرد. پس از بیان مسائل فقهی پیام رسانه که محرمات رسانه به صورت مقارن یا فی نفسه بیان شد، وارد بحث حقوقی این موارد می شویم. شارع مقدس در رابطه با بایدها و نبایدها که احکام الزامیه هستند، مانند قضیه مکروهات عمل نمی کند و برای اجرای این احکام، الزماتی را نیز در نظر گرفته است که اگر شخصی مرتکب حرام شد عقاب اخروی و مجازات دنیوی نیز در حقوق جزائی اسلام در نظر گرفته شده است که برای تضمین اجرای احکام اسلامی است. در علم حقوق تحت عنوان حقوق جزائی و کیفری دسته بندی شده است.
بنابراین جزائیات، دیات و ضمانی که در اسلام داریم، ابعاد حقوقی همین احکام تکلیفی است. در حکم تکلیفی نوع کیفر کارهای حرام بررسی می شود. باید بدانیم حقوق ما از فقه جدا نیست. هر یک از مثال هایی که در جلسه قبل بیان کردیم که نشر اکاذیب برای فرد یا جامعه و یا انتشار خبر صحیحی که سبب اضرار به شخص یا نهاد و یا جامعه شود، از لحاظ حقوقی حکم جزائی دارد و برای این عناوین جرم انگاری شده است. نشر اکاذیب، فحش، هتک حرمت مومن و غیره جرم محسوب می شود و هر یک از موارد غیر از مجازات اخروی، دارای مجازات دنیوی نیز هست. (لهم عذاب فی الدنیا و الآخرة)


این کیفر و عذاب دنیوی به معنای حذف عقاب اخروی نیست و هر یک از عناوین مجرمانه ای که در مباحث گذشته مطرح شد دارای مجازاتی است. مجازات ها نیز طبق قوانین کیفری اسلام مختلف است، برخی از آنان مالی، جریمه و ضمان است. اگر شخصی از چراغ قرمز عبور کرد ولو این که اتفاقی نیفتاده باشد باید به وسیله جریمه مجازات شود. شیوه دیگر مجازات حبس است و شخص باید مدتی در زندان باشد. شیوه سوم، شلاق است که تعزیر نیز یکی از همان موارد است. تعداد شلاق ممکن است در حد تعزیر یا حد باشد.
اگر رسانه به نهاد یا شخصی افترا زده است یا نشر اکاذیب کرده است و یا خبر صحیحی را منتشر کرده است اما موجب ضرر برای فرد یا ریختن آبرو شده است. تمام این موارد محرمات رسانه است. این عمل مجرمانه ای که رسانه انجام داده است دارای مجازات دنیوی نیز هست و بستگی دارد کدام شیوه از مجازات هایی که بیان شد به او تعلق گیرد.
پس اگر پیام های رسانه به این محرمات آلوده شد مباحث حقوقی و جزائی نیز مطرح می شود و این غیر از بحث آخرتی هست. در برخی از موارد اگر فرد متضرر شده  و شاکی است، دادگاه بر اساس شکایت فرد، خبرگزاری یا رسانه را محکوم به پرداخت جریمه می کند. گاهی ضرر به نظام، جامعه و یا یکی از نهادهای حاکمیتی وارد شده است که مدعی العموم شاکی می شود.


گاهی با وجود انتشار خبر صحیح، آبروی شخص رفته است که رسانه نمی بایست این خبر صحیح را پخش می کرد یا این که آبروی نظام از بین رفته است یا اسرار نظام فاش شده است که این مورد از محرمات پیام رسانه است که درمورد دوم مدعی العموم آن رسانه را به دادگاه بکشاند و مجازاتش سنگین تر از مورد اول است که حبس، شلاق و تعطیلی رسانه را می تواند به دنبال داشته باشد.  
گاهی بین تشخیص رسانه با تشخیص نظام و حاکمیت تفاوت پیدا می کند. من تشخیص می دهم انتشار این خبر به جامعه ضرری وارد نمی کند و سبب تشویش اذهان نمی شود که پخش این گونه خبر از قسم سوم است که نه خود خبر حرام است و نه مقارن با حرام است ولی بازتاب ها و پیامدهای بدی دارد. زمانی که خبر پخش می شود نهادهای امنیتی و اطلاعاتی یا مسئولین نظام یا قوه قضاییه احساس می کنند که نباید این خبر پخش می شد و سبب ضرر به نهاد خاصی شده است.


در این مورد معیار تشخیص خبرگزاری یا تشخیص حاکمیت است؟ در رابطه با آخرت، معیار خود شخص یا خبرگزاری است اما در رابطه با مجازاتهای دنیوی، ملاک تشخیص من نیست. در رابطه با آخرت من که تشخیص دادم ضرری در انتشار خبر نیست، یا به صورت درست تشخیص داده ام یا خیر. اگر واقعاً درست تشخیص داده ام، هیچ گونه مجازاتی ندارم و اگر تشخیصم غلط بوده است به علت این که بر اساس تشخیص عمل کرده ام، مجازات ندارم. در این فرض در تشخیص خطا کرده ام و تعمدی بر عمل مجرمانه نداشته ام و علم برای من حجیت داشته است. در رابطه با دنیا نمی توانم به دادگاه بگویم من تشخیص داده ام که پخش خبر مشکلی ندارد و اذهان جامعه را تشویش نمی کند. دادگاه می گوید این خبر موجب تشویش  اذهان جامعه شده است و عده ای می ترسند.
متاسفانه خبرگزاری ها به دنبال فقه و حقوق نیستند و آزادانه فعالیت می کنند. اگر فقه وارد این عرصه شود دیگر نمی توانند بسیاری از این اخبار را منتشر کنند. بسیاری از اخبار روزنامه ها و خبرگزاری ها برای جامعه مضر است. این که هر خبری را بشود منتشر کرد یا خیر بحث دیگری است. در دنیا خبر، وسیله ای برای تجارت است که بحث ما در این مورد نیست. تعطیلی روزنامه ها، خبرگزاری ها و مطبوعات بر اساس قانون است که مرتکب عمل مجرمانه ای شده اند و در مجازات های اسلامی برای هر نوع جرم، جزائی در نظر گرفته شده است. تعزیر نوعی بازدارندگی دارد.


تقریر کامل درس


بررسی حرمت مدح من لا یستحق المدح او یستحق الذم
بحث در محرمات پیام رسانه از نوع اول است که پیام رسانه با یک عمل یا پیام حرام مقارن می شود. مصادیق و مواردی را در بحث های گذشته مطرح کردیم.
یکی دیگر از مصادیق محرمات پیام رسانه، مدح «من لا یستحق المدح او یستحق الذم»  و بالعکس است که در جلسات آینده توضیح خواهیم داد.
این بحث چه ارتباطی به رسانه دارد؟
فقه رسانه مساله مستحدثه است و فقها نیز بحث را مطرح نکرده اند. این مساله را مرحوم علامه حلی (ره) در کتاب قواعد الاحکام و در کتب دیگر بیان کرده است ولی بحث رسانه نیست. ایشان فرموده است اگر شخصی مستحق توصیف و مدح نیست و شما از او تعریف کنید حرام است. اگر شخصی مستحق مذمت است و از او تعریف کنید حرام است. بالعکس این مساله نیز صادق است که علامه و دیگران توضیح نداده اند و عنوان مستقلی پیدا می کند که «تشهیر» نام دارد که در آینده بیان خواهیم کرد.
مساله توسط علامه حلی مطرح شده است که نقطه عطف در فقه شیعه است و بعد از شیخ طوسی سبب تحول در فقه شیعه گردید. ده ها سال بعد از شیخ طوسی، کسی بر خلاف ایشان فتوا نمی داد و علامه در این مساله تحول ایجاد کرد و این جسارت را داشت که بسیاری از نظرات شیخ طوسی را رد کند. ایشان این مساله را در کتاب فقهی مطرح کرده اند و از محرمات شمرده اند.
مصداق خارجی مدح « من لا یسحق المدح» در قدیم، رسانه نبوده است. شارع برای این که صله خوبی از شخص بگیرد برای او شعری می سرود و تعاریف ناشایستی از او داشت. به خصوص شاعرانی که به دربار می رفتند از حاکمان ظالم تعریف و تمجید می کردند و آنان را در اشعارشان، انسان عادل معرفی می کردند. مداح شعری را که برای این آقا سروده بودند برای شخص در مجلس می خواند و مدح من لا یستحق المدح انجام می داد.


در پیام رسانه، بیش از سرودن شعر شعرا در مورد بحث می توان مصداق خارجی یافت که در قالب مثال بیان می کنم.
به طور مثال در برنامه های تبلیغاتی کاندیداها که از رسانه های دیداری و شنیداری و رسانه های دیگر مانند شبکه های اجتماعی و فضای مجازی پخش می شود، به خصوص مستندهایی که ستاد کاندیدای ریاست جمهوری تولید و پخش می کند. برای معرفی کاندیدا مدحی را مطرح می کند که این شخص لایق آن نیست. آن متنی که در مستند خوانده و صدا گذاری می شود، مدح دروغین کاندیداست که به طور نمونه او را عادل ترین افراد معرفی می کنند. مثلاً می گویند ایشان در بیست سال گذشته حتی یک بار نیز به شخصی ظلم نکرده است و به دنبال پیاده سازی عدالت در جامعه بوده است در حالی که به این صورت نیست.
نه علامه و نه دیگران قید سرودن شعر ندارند و ساختن مستندی تبلیغاتی برای کاندیدا، اگر توصیف او به موارد غیر واقعی باشد قطعاً از محرمات پیام رسانه است که مصداق خارجی آن را در فقه رسانه مشخص کردیم.
این مساله با تدلیس متفاوت است که در مورد کالا در تبلیغات بازرگانی بدان اشاره خواهیم کرد اما سخن روی فردی است که استحقاق این مدح را ندارد.
اصطلاح غش را در مورد کالا باید به کار برد و اصطلاح مدح را در مورد اشخاص باید به کار ببریم که هر دو در پیام رسانه حرمت دارد.
در موارد مبالغه شبه مدح نیز بحث خواهیم کرد.
در ایام انتخابات کلیپ هایی برای کاندیداها درست می شود که هیچ گونه استحقاقی برای این تعاریف ندارد مثلاً از علمیت او سخن می گویند در حالی که مدرک تحصیلی او از منابع دیگران اخذ شده است.
اگر پیام رسانه مقرون به مدح کسی شد که مستحق مذمت است و استحقاق مدح ندارد، آیا حرام است یا خیر؟
در این مساله به دلیل عقلی و نقلی می توان تمسک کرد. علامه وجه آن را بیان کرده است و بسیار واضح است که عبارت مرحوم شیخ گواه این مطلب است.

 

«ذکره العلامة فی المکاسب المحرمه و الوجه فیه واضحٌ من جهة قبحه عقلاً»
مدح من لایستحق المدح او یستحق الذم عقلاً قبیح است.
در توجیه فرمایش شیخ و تبیین دلیل عقلی باید این توضیح را عرض کنیم که مستقلات عقلیه حسن و قبح است. مثلاً عدل و صدق را حسن و ظلم و کذب را قبیح می داند.
این که مرحوم شیخ انصاری (ره) می فرماید این کار عقلاً قبیح است به این معناست همان طور که عقل می گوید کذب و ظلم قبیح است، مدح «من لا یسحق المدح او یستحق الذم» را نیز قبیح می داند.
آری، در برخی موارد چنین است که عقل، مدح «من لا یسحق المدح او یستحق الذم» را قبیح می داند. اگر این مدح شخصی که مستحق ذم است منجر به کذب شود، قطعاً کذب قبیح است و از باب این که مداح یا برنامه تبلیغاتی کاندیدا دروغ می گوید، کذب قبیح است.
از طرف دیگر مردم نیز دچار اغراء به جهل می شوند و جامعه متضرر می شود. بر اساس تبلیغات رسانه ای شبکه های اجتماعی که در رأی آوردن ترامپ و مکرون نقش اساسی را ایفا کردند و بیشتر از شبکه های رسمی توانستند فعال باشند.
با این وضعیتی که این تبلیغات انجام می دهد مردم را منحرف می کند و اغراء به جهل می کند و مردم بر اساس مدح «من لا یستحق المدح» به شخص بی کفایت رأی می دهند که باید مردم چند سال او را تحمل کنند. دیوانه ای رییس جمهور می شود که صرفاً به در صدد درآمد مالی است. خودش به دنبال درآمد مالی از عربستان است و کشورهای اروپایی را طبق برجام به ایران حواله می دهد و شفاف در این موضوع نیز سخن می گوید.
در مملکت ما نیز ممکن است در آینده این طور شود و افرادی به مجلس ورود کنند که فهم صحیحی از مشکلات مردم ندارند و به قوانین آگاه نیستند و فقط می خواهند در چهارسال وکالت به اهداف شوم خود برسند و مهم نیست که در دور بعدی توسط شورای نگهبان نیز رد صلاحیت شوند. آیا ضرر این موارد کمتر از دروغ است؟!
هنوز به بیان ادله نقلیه نپرداخته ایم که به بیان آیات و روایات نیز خواهیم پرداخت. شاید از بیان آنها به حرمت یا عدم حرمت پی ببریم.
چه بسا افراد تصور کنند که شخص مادح مشغول تملق یا مبالغه گویی است که در این صورت نمی توان گفت عقل آن را قبیح می داند.
عقل در مواردی می گوید مدح شخصیتی که مستحق چنین مدحی نیست بلکه مستحق مذمت است، قبیح است که پیامدهای سوئی در جامعه داشته باشد.

 

مرحوم شیخ همان است که بیان کردم و توضیحی بیان نکرده است. پس اگر مستندهایی که در توصیف کاندیداها یا غیر آنان ساخته می شود و اغرای به جهل یا کذب باشد و مخاطبین باور کنند، از پیام هایی است که مقارن با حرام شده است و به دلیل عقلی قبیح و حرام است. (کل ما حکم به العقل حکم به الشرع)
بیان ادله نقلی
مرحوم شیخ می فرماید می توان بر حرمت دلیل نقلی داشت که یکی از موارد تمسک به این آیه شریفه است:
(وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیاءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُون‏) سوره مبارکه هود آیه 113
این که می فرماید در برابر کسانی که ظلم کرده اند اعتماد و کرنش نکنید و الا آتش جهنم شما را فرا می گیرد، مدح شخص مستحق ذم نیز نوعی رکون، تواضع و اعتماد در برابر اوست.
نقل این استدلال و ادله نقلیه دیگر را در جلسه آتی بیان خواهیم کرد./926
 تقریر: محسن جوادی صدر
     

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳