vasael.ir

کد خبر: ۶۷۱۷
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۰ - 14 November 2017
ولایت و حکومت؛ حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی/ جلسه 57

کنکاشی در مؤیدات تعمیم ثبوت رؤیت هلال

وسائل- حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گفت: مواردی مانند وحدت شب قدر، اتحاد اعیاد فطر و قربان، ادعیه و سیره پیامبر مؤید تعمیم ثبوت رؤیت هلال ماه هستند.

به گزارش سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، در جلسه پنجاه و هفتم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی که هفدهم اسفندماه 95 با حضور طلاب و روحانیون سطح چهار حوزه علمیه استان در محل حسینیه شهدای مصلای امام خمینی(ره) بجنورد برگزار شد، به مؤیدات تعمیم ثبوت رؤیت هلال پرداخت.

خلاصه درس گذشته:

حجت‌الاسلام و المسلمین یعقوبی در ادامه تشریح دلایل قائلین به تعمیم رؤیت هلال ماه، اظهار کرد: این فقها می‌فرمایند رؤیت طریق است موضوعیت ندارد؛ یعنی اگر ثابت شد ماه دیده شده و از تحت‌الشعاع خارج شده است صرف همین خروج ماه از تحت‌الشعاع خورشید اول ماه را ثابت می‌کند.

وی افزود: وقتی اول ماه تحقق پیدا کرد برای همه اول ماه است چه ببینند چه بدانند، عده‌ای می‌بینند، عده‌ای مستقیم نمی‌بینند؛ ولی به شهادت عدلین یا مسیر دیگری برای آنها اثبات می‌شود.

حجت‌الاسلام و المسلمین یعقوبی گفت: حرکت طبیعی ماه، قانونی دارد که کلاً با قانون خورشید فرق می‌کند، حالا که فرق می‌کند احکام آن هم فرق می‌کند، در خورشید «لکل بلدٍ رؤیتُهم»؛ هر کسی افق خودش را ببیند، طلوع و غروب خورشید را ببیند و روزه خوردن و افطار و سحر خود را با خورشید تنظیم کند؛ اما در ماه این جور نیست، شاید اصلاً ما ماه را در ایران نبینیم یک کشور دیگر در دوردست دیدند بر اساس آن رؤیت ماه برای ما هم تکلیف می‌آورد.

وی ادامه داد: پس بنابراین دلیل محکمی که قائلین به تعمیم دارند این است که اگر ما حرکت ماه را درست تصور کنیم می‌توانیم عمومیت رؤیت را در بلاد صغیره و کبیره بپذیریم.

خلاصه درس حاضر:

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی در جلسه پنجاه و هفتم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی، با اشاره به مؤیدات تعمیم ثبوت رؤیت هلال، اظهار کرد: یکی از این مؤیدات، وحدت لیله‌القدر است؛ زیرا ما در قرآن و در روایات کلمه لیله‌القدر داریم و لیالی قدر نداریم از این می‌فهمیم که شب قدر یک‌شب بیشتر نیست و اگر قرار باشد لیله‌القدر یک‌شب باشد با این افق‌ها نمی‌شود.

وی ادامه داد: وقتی شب قدر یکی بیشتر نیست پس کی می‌تواند شب قدر یکی باشد؟ وقتی‌که ما اتحاد افق‌ها را قبول داشته باشیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی با بیان اینکه مؤید دیگر وحدت عید قربان و فطر است، اضافه کرد: بعضی از مراسم‌هایی که اسلام پیش‌بینی کرده جنبه شکوه وحدت برای آن خیلی مهم است؛ از جمله می‌فرماید در روز عید قربان همه بیایند و نماز بخوانند، در روز عید فطر همه بیایند و نماز عید فطر بخوانند و همه باهم باشند.

وی خاطرنشان کرد: همچنین از دعاهای عید فطر و عید قربان که مؤید حکم ثبوت رؤیت هلال ماه هستند استفاده می‌شود که خدا برنامه‌ریزی کرده که یک روز برای مسلمانان عید باشد، یک روز عید بودن زمانی معنا می‌یابد که افق‌ها با هم یکی باشند؛ و الا اگر هر کشوری برای خودش افق خاصی داشته باشد ممکن است ما به اندازه تعداد کشورهای اسلامی، عید داشته باشیم.

تقریر درس:

در ادامه بحث استهلال و قول تعمیم که اگر در جایی ماه دیده شد برای دیگر بلاد هم حجت است، قائلین به تعمیم یک سلسله ادله را بیان کرده‌اند که آخرین و مهم‌ترین ادله آن‌ها این بود که سیر ماه و طلوع ماه و طلوع خورشید متفاوت است و اگر در جایی ماه دیده شد مخصوص آن افق خاص نیست؛ بلکه تعمیم برای افق‌های دیگر دارد و بلاد دیگر را هم شامل می‌شود.

یک دلیلی که آورده‌اند خسوف و ماه‌گرفتگی بود، وقتی که ماه می‌گیرد فقط برای منطقه خاصی نیست بلکه در هر جایی که رؤیت شد که می‌شود، می‌شود حجت و آن احکام بر آن بار است؛ اما خورشید این‌گونه نیست، خورشیدگرفتگی در آن منطقه‌ای که رؤیت شد و کسوف خورشید اتفاق افتاد، آنجا آدابی دارد و نماز دارد.

پس بنابراین اصلاً تکویناً ماه با خورشید فرق می‌کند و در نیم‌کره‌ای که ماه طلوع می‌کند، هر جا که دیده شد برای دیگران هم می‌تواند ثبوت رؤیت هلال باشد.

آیت‌الله خویی (ره) تعبیر رساتری دارند، ایشان می‌فرمایند: ماه یک‌بار متولد می‌شود، یک‌باری که متولد می‌شود همه‌جا زیرپوشش آن است، مثل خورشید نیست که در هر منطقه‌ای روزی یک‌بار متولد شود. خورشید در خراسان ساعت خاصی دیده می‌شود و متولد می‌شود؛ اما در تهران نیم ساعت با اینجا تفاوت دارد.

پس بنابراین تعبیر فارسی که مطلب را می‌رساند، می‌فرماید: ماه یک‌بار بیشتر متولد نمی‌شود و یک‌بار هم که متولد می‌شود قابل رؤیت در خیلی از افق‌ها است. تعبیر ایشان را بخوانید برای بحث قبلی و بحث جدیدی که می‌خواهیم شروع کنیم.

نتیجه‌ای که آیت‌الله خویی (اره) که خود از طرفداران پروپاقرص قول تعمیم است، می‌گیرد این است که می‌فرماید: «و علیه فاذا کان الهلال قابلاً للرؤیة فی أحد النصفین حُکِمَ بأنّ هذه اللیلة اول الشهر بالإضافة الی سکنة هذا النصف المشترکین فی انَّ هذه اللیلة لیلة لهم و ان اختلفوا من حیث مبدأ للیلة و منتهاها، حسب اختلاف مناطق هذا النصف قرباً و بعداً، طولاً و عرضاً، فلا تفترق بلاد هذا النصف من حیث الإتفاق فی الأفق والإختلاف فی هذا الحکم لما عرفت من انّ الهلال یتولد ـ ای یخرج القمر من تحت الشعاع مره واحده»[1]

احد النصفین یعنی نیمکره، چون ماه در نیمکره دیده می‌شود، در همه دنیا به یک‌مرتبه دیده نمی‌شود در یک نیمکره شب باشد نیمکره بعدی روز است. در نیمکره هر جا که ماه دیده شود می‌گویند اول ماه است به‌علاوه برای کسانی که در نصف این کره مسکون هستند و ماه طلوع می‌کند در اینکه امشب ماه دیده شد مشترک‌اند و برای آن‌ها شب است.

با یک تبصره عرض کردیم که در نیمکره با تفاوت چند ساعت همه ما در شب شریک هستیم. فرض کنید در ایران ساعت شش ماه دیده شد، ساعت هفت در عراق دیده شد و ساعت هشت در هندوستان دیده شد. بالاخره در شب و ماه شریک هستیم و می‌توانیم بگوییم ما امشب ماه را دیدیم چون اگر یک ساعت هم در شب باشیم شب است و مشترک محسوب می‌شویم.

تعبیر ایشان این است که برای دیگران هم شب حساب می‌شود، اگرچه این بلاد و مردمی که در این نیمکره زندگی می‌کنند از حیث مبدأ شب و آخر شب باهم اختلاف داشته باشند.

ممکن است کسی ساعت شش اول شبش باشد و کسی دیگر ساعت هشت یا ده اول شب او باشد، ازاین‌جهت مشکلی ندارد. نیمکره مناطقش عرفاً باهم فرق می‌کند، بعضی نزدیک‌ترند و برخی دورترند، از لحاظ طولی و عرضی نسبت به طلوع ماه و رؤیت ماه باهم اختلاف دارند. (عرض یعنی عرض جغرافیایی و طول یعنی شرق و غرب)

افتراق و اختلافی در این نصف نیمکره نیست چه متفق الافق باشند و چه مختلف الافق باشند در حکم ثبوت ماه اختلافی نیست.

چرا می‌گوییم برای همه حجت است، چون ماه در خروجش از سطح شعاع تولد پیدا می‌کند و به یک‌مرتبه متولد می‌شود و مثل خورشید نیست که در هر منطقه یک‌بار متولد شود.

ماه فقط یک‌بار از جایگاه و محاق خودش بیرون می‌آید و وقتی بیرون آمد هرجایی که ماه را دیدند می‌شود اول ماه حالا چه مستقیم ببیند و چه به‌واسطه شهود بیّنه ببیند.

تا اینجا ادله‌ها را بیان کردیم و چهار دلیل قائلین به تعمیم را آوردیم.

مؤیدات تعمیم ثبوت رؤیت هلال

و اما در ادامه بحث مؤیدات تعمیم ثبوت رؤیت هلال را مطرح می‌کنیم، گاهی ما در اثبات یک مسئله فقهی ادله را می‌آوریم و گاهی بعضی از چیزهایی که به مرحله ادله نمی‌رسد را بیان می‌کنیم چون یا ازلحاظ سند مشکل دارد و یا مشکلات دیگری دارد که به آن‌ها مؤید می‌گوییم و این در اصطلاح فقها وجود دارد که علاوه بر ادله‌ای که برای اثبات یک حکم می‌آورند، مؤیداتی هم می‌آورند و می‌گویند که این می‌تواند مؤید باشد که قبلاً هم گفته‌ایم که اگر دلیل نباشد لاقل مؤید مطلب هست.

در بحث قول به تعمیم هم ادله را بیان کردیم و هم می‌خواهیم مؤیدات آن را بیان کنیم؛ یعنی چیزهایی که اگر به‌اندازه دلیل نباشد لااقل تأیید می‌کند آنچه را که تا حالا گفته‌ایم و درواقع تأییدات هستند.

یکی از آن مؤیدات، وحدت لیله‌القدر است. ما در قرآن و در روایات کلمه لیله‌القدر داریم و لیالی قدر نداریم.

سه آیه در قرآن است یکی سوره انا انزلنا که خداوند می‌فرماید: «لیله‌القدر خیر من الف شهر» و دومین آن‌ها در آیات سه تا پنج سوره دخان است که می‌فرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُّبَارَکةٍ إِنَّا کنَّا مُنذِرِینَ * فی‌ها یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ * أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا کنَّا مُرْسِلِینَ» خداوند در این آیات می‌فرماید در همین یک‌شب همه برنامه‌ها ریخته می‌شود.

پس قرآن‌وقتی می‌خواهد شب قدر را به ما تفهیم کند می‌فرماید شب قدر یک‌شب است (لیله‌القدر) نمی‌گوید لیالی قدر، لیالی قدر افضل از هزار ماه نیستند بلکه لیله‌القدر افضل است.

از این می‌فهمیم که شب قدر یک‌شب بیشتر نیست و اگر قرار باشد لیله‌القدر یک‌شب باشد با این افق‌ها نمی‌شود. مثلاً اگر کسی بگوید در هندوستان ماه را دیدم اما در ایران ندیدم پس باید نتیجه گرفت که شب قدر هندوستانی‌ها از ایرانی‌ها زودتر شروع می‌شود و ما دیرتر. پس این‌که نشد لیله‌القدر بلکه می‌شود لیالی قدر؛ چراکه آن‌ها یک‌شب قدر داشته‌اند و ما یک‌شب قدر و شاید جایی دیگر هم وجود داشته باشد که یک روز دیرتر شب قدر داشته باشند پس ما در یک سال سه شب قدر داشته‌ایم و حال اینکه ما یک لیله‌القدر داریم.

وقتی می‌گوییم شب‌های نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم نمی‌گوییم هر سه شب قدر است و می‌گوییم در بین این‌ها یکی شب قدر واقعی است پس شب قدر یکی بیشتر نیست.

وقتی شب قدر یکی بیشتر نیست پس کی می‌تواند شب قدر یکی باشد؟ وقتی‌که ما اتحاد افق‌ها را قبول داشته باشیم!

وقتی‌که بگوییم اگر در هندوستان ماه را دیدند برای ایرانی‌ها حجت است و اگر در ایران دیدند برای هندوستانی‌ها حجت است و شب قدر ما باهم یکی باشد.

اگر قرار باشد که ما یک روز زودتر و آن‌ها یک روز دیرتر باشند، شب قدرمان به هم می‌خورد. پس این خودش تأیید می‌کند که شارع می‌خواهد که لیله‌القدر در دنیا باهم و هم‌زمان برای همه یکی باشد.

مرحوم آیت‌الله خویی (ره) توضیح داده‌اند که: «انَّهَا ظَاهِرَهُ فِی انَّهَا لَیلَهً وَاحِدَهً مُعَیَّنَهً، ذَاتَ اَحکَامٍ خَاصَّهِ لِکَافَّهِ النَّاسِ وَ جَمیعِ اَهلِ العَالَمِ لا ان لِکُلِّ صُقعٍ وَ بُقعَهٍ لَیلَهً خَاصَّهً مُغَایِرَهً لِبُقعَهٍ اُخرَی مِن بُقَاعِ الأرضِ»[2]

از آیات می‌فهمیم که لیله‌القدر، یک‌شب معین بیشتر نیست. این شب قدر هم احکام خاصی برای همه مردم دنیا دارد، برای همه اهل دنیا. نه اینکه برای هر منطقه و یا قطعه‌ای از زمین یک لیله خاصه و ویژه‌ای باشد که آن شب قدر با آن منطقه دیگر ناسازگار باشد.

در روایات هم ما روایات متواتری داریم، یعنی به حد تواتر رسیده است که شب قدر یک‌شب بیشتر نیست؛ یعنی آن‌قدر در این زمینه روایت داریم که به حد تواتر رسیده و این تواتر حجت است برای ما که شب قدر را یک شب بدانیم که درک آن ثواب بسیاری دارد.

پس لازمه درک لیله قدر آن است که ما افق‌ها را متحد بدانیم نه مختلف والا به جای لیله‌القدر ممکن است لیالی قدر باشد یعنی این‌که یکی شب قدرش شنبه و دیگری یکشنبه و ... باشد و آن‌وقت است که فلسفه لیله‌القدر از بین خواهد رفت. این مؤید این قول است که آن اتحاد افق‌هاست.

مؤید دیگر وحدت عید قربان و فطر است. بعضی از مراسم‌هایی که اسلام پیش‌بینی کرده است جنبه شکوه وحدت برای آن خیلی مهم است و می‌فرماید در روز عید قربان همه بیایند و نماز بخوانند، در روز عید فطر همه بیایند و نماز عید فطر بخوانند و همه باهم باشند. اگر عید در سرتاسر جامعه اسلامی هم‌زمان برگزار شود چه شکوه و عظمتی دارد؟

از دعاهای عید فطر و عید قربان ـ که مؤید حکم ثبوت رؤیت هلال ماه است ـ استفاده می‌شود که خدا برنامه‌ریزی کرده است که یک روز برای مسلمانان عید باشد و یک روز عید بودن کی معنا پیدا می‌کند؟ زمانی که افق‌ها با هم یکی باشند والا اگر هر کشوری برای خودش افق خاصی داشته باشد ممکن است ما به اندازه تعداد کشورهای اسلامی، عید داشته باشیم. ممکن است سالی سه چهار تا عید داشته باشیم یکی امروز، یکی فردا و دیگر پس‌فردا و فلسفه عید به هم خواهد ریخت.

در دعای قنوت نماز عید که همه می‌خوانیم: «وَاَسئَلک فی هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً»؛ خدایا از تو می‌خواهم در این روزی که برای همه مسلمانان عید قرار داده‌ای... از این فراز دعا می‌فهمیم که عید برای همه مسلمانان جهان یکی است و این وقتی اتفاق می‌افتد که بین افق‌ها اتحاد برقرار باشد وگرنه در دعای قنوت نماز عید می‌خواندیم: «الذی جعلته للمسلمین اعیاداً» درحالی‌که این‌گونه نیست.

این مؤید این مطلب است که باید ماه رمضان را طوری روزه‌بگیریم که روز عیدمان همگی یک روز باشد؛ یعنی روز اولمان یکی و روز آخرمان که همه در نماز عید فطر شرکت می‌کنند یکی باشد.

آیت‌الله خویی (ره) این مطلب را به‌عنوان مؤید مسئله فوق بیان کرده و در ادامه می‌فرماید: «یؤکّده ما ورد فی دعاء صلوة یوم العید. فانه یعلم منه بوضوح انّ یوماً واحداً شخصیاً یشار الیه بکلمة (هذا) هو عید لجمیع المسلمین المشتتین فی أرجاء المعمورة علی اختلاف آفاقها، لا لخصوص بلد دون آخر»[3]

آن جمله‌ای که در قنوت نماز عید [فطر و قربان] آمده است که ایشان توضیح می‌دهد که از این «هذالیوم» که هذا اشاره دارد به این مطلب که هذا الیوم یک واحد شخصی است نه واحد نوعی؛ یعنی یک روز عید است و آن روز هم همین روزی است که ما در آن نماز عید می‌خوانیم و این عید هم عید همه مسلمین جهان است نه عید بخشی از مسلمین.

پس این‌ها نشان می‌دهد که باید فتوایی را بپذیریم که قائل به مرز بین کشورها نیست. این بیان می‌کند که اگر در یک کشور اسلامی ماه رؤیت شد برای همه این رؤیت حجت است.

سومین تأیید این مسئله، دعای سمات است. در دعای سمات که دعای مهمی است و بزرگانی مثل مرحوم مجلسی در بحارالانوار، از کتاب‌های کفعمی در بلد الامین و مصباح المتهجر شیخ طوسی و از منابع دیگر مرحوم مجلسی این دعا را نقل کرده‌اند: «وجعلت رؤیت‌ها لجمیع الناس مرأً واحداً»

ضمیر رؤیتها به ماه برمی‌گردد. می‌گوید خدا یا تو ماه را خلق کردی و دیدن و ماه را برای همه مردم یک دیدن تک قرار دادی؛ یعنی همه می‌توانند ماه را ببینند. فلسفه ماه و خلقت ماه و طلوع ماه به‌گونه‌ای است که وقتی متولد شد و وقتی از محاق بیرون آمد، یک منظره بیشتر نیست و این‌گونه نیست که هرکسی در بلاد خود یک ماه جداگانه داشته باشد. یک ماه است و یک نگاه. هرکسی دید اول ماه می‌شود و فرق نمی‌کند که آن‌طرف دنیا باشد یا این‌طرف دنیا.

بنابراین این جمله‌ای که در دعای سمات است مؤید قول به تعمیم است. قول نامشهور که می‌تواند پشتوانه‌ای باشد برای این مطلب.

صاحب جواهر در لابه‌لای بحث بلاد قریبه و بعیده به این نکته اشاره کرده است وی می‌فرماید: «و ربما یؤمیء الی ذلک قوله فی الدعاء و جعلت رؤیتها لجمیع الناس مرءاً واحداً»[4]

چه‌بسا قول امام (ع) در دعای سمات اشاره به همین معنی کند که رؤیت هلال برای همه یکسان است که این مطلب اشاره دارد به همین قول به تعمیم.

از سلسله مباحث مرحوم جواهری برمی‌آید که یکی از مؤیدات قول تعمیم که می‌شود به آن اشاره کرد همین دعای سمات است که این فراز دعا در آن موجود است.

آیت‌الله سید عبدالاعلاء سبزواری هم در کتاب مهذب الاحکام می‌فرماید: از این فراز از دعای سمات می‌شود قول به تعمیم را تأیید کرد: «اَی مِن حَیثُ الحُکم بِاَنَّهُ اِذَا رَأهُ اَهلُ بَلَد وَجَبَ الصَّومُ عَلَی الجَمِیع» [5]؛ از جهت حکم شرعی اگر ماه را اهل بلدی دید روزه بر همه واجب است.

مؤید چهارم، مؤید سیره پیغمبر (ص) است. ما در سیره پیغمبر (ص) می‌بینیم که گاهی می‌آمدند و می‌گفتند: یا رسول‌الله (ص) ما چه کنیم و تکلیفمان چیست برای اول و آخر ماه و پیغمبر (ص) می‌فرمود که: ماه را دیده‌اید. گفتند: نه اما از بیرون دو نفر شاهد عادل آمده‌اند و شهادت داده‌اند که ماه را دیده‌اند. پیامبر (ص) فرمود: حالا که دو نفر شاهد عادل شهادت داده‌اند که ماه را دیده‌اند پس‌فردا اول ماه است. (حکم به رؤیت هلال)

اما اینکه پیغمبر (ص) از آن‌هایی که از بیرون شهر می‌آمدند می‌پرسید و پیامبر (ص) به حرف آن‌ها اعتماد می‌کرد و حکم به ثبوت رؤیت هلال می‌کرد، معلوم می‌شود که در سیره پیغمبر (ص) این نبوده است که حتماً خود ماه را ببینند. اگر نمی‌دیدند ولی از بیرون کسی می‌آمد و دو شاهد عادل شهادت می‌دادند می‌پذیرفت.

این نشان‌دهنده این است که رؤیت مستقیم همه‌جا ملاک نیست و اگر جایی دیگر، بلدی دیگر، استانی دیگر، کشوری دیگر مخصوصاً با امکاناتی که در حال حاضر هست، مخصوصاً با هواپیما. فرض کنید در یک کشور دوردست که دو ساعت یا سه ساعت طول بکشد بالاخره می‌رسد و دو شاهد عادل، دو نفر آیت‌الله هم در هواپیما حضور داشته باشند و بگویند ما آنجا بوده‌ایم و ماه را دیده‌ایم، حجت می‌شود برای همه چون «یخرجان من مصر و یدخلان».

در عبارت دارد که این دو نفر از کسانی بودند که رفت و آمد داشتند با این شهر. پس معلوم می‌شود اگر کسی از بیرون جایی که ما زندگی می‌کنیم کسی خبر آورد که ما ماه را دیده‌ایم ـ دیگر فرق نمی‌کند که نزدیک باشد یا دور باشد ـ حجیت دارد و برای ما ثبوت رؤیت ماه می‌شود. پیغمبر (ص) هم به این مورد عمل کرده است. «و ما ثبت ایضاً من سنت النبی و الحکم فی من شهد بذلک فی مصر من الامثال» [6].

از ادله‌ای که نشان می‌دهد که ماه را هر جا دیدند حجت است، سیره پیغمبر و حکم پیغمبر و شاهدان هر شهری از شهرها است.

اگر کسی می‌آمد و می‌گفت از شام، عراق، مدینه و ... آمده‌اند و ماه را دیده‌اند، پیامبر (ص) قبول می‌کرد؛ پس بنابراین نشان می‌دهد اگر در جایی دیگر ماه دیده شود و ثابت شود برای آنجایی که ندیده‌اند هم حجیت دارد. پس سیره پیامبر (ص) هم قول به تعمیم است./236/

منابع:

[1]. آیت‌الله خویی، المستند فی شرح العروه الوثقی، جلد 22، ص: 119.

[2]. همان.

[3]. همان.

[4]. جواهر، جلد 17، ص 324.

[5]. مهذب الاحکام جلد 10 ص 276.

[6]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 4، ص 155.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۵ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۲:۰۶
طلوع افتاب
۰۶:۲۳:۱۵
اذان ظهر
۱۳:۰۵:۰۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۱۰
اذان مغرب
۲۰:۰۳:۵۴