vasael.ir

کد خبر: ۶۶۳۹
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۳ - 29 October 2017
قواعد فقه حکومتی؛ آیت الله خاتمی/ جلسه 39

قاعده لاضرر قاعده ای اضطراری است

وسائل ـ آیت الله خاتمی با بیان این که قاعده لاضرر احکام عدمی را هم شامل می شود، گفت: حکم عدمی مانند جایی است که انجام ندادن کاری سبب ضرر رساندن به فرد دیگری شود که در اینجا هم قاعده لاضرر جاری می شود.

به گزارش خبرنگار تخصصی فقه حکومتی وسائل، آیت الله سید احمد خاتمی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور و استاد درس خارج حوزه علمیه قم، 14 آذر ماه 1395 در جلسه سی و نهم درس خارج حکومتی فقه، به بررسی این بحث پرداخت که آیا قاعده لاضرر علاوه بر احکام وجودی، شامل احکام عدمی نیز می شود یا خیر؟

خلاصه درس روز گذشته:

آیت الله خاتمی با بیان این که قاعده لاضرر بر ادله اولیه حاکم است، اظهار داشت: این حکومت به نحوی است که با نبود دلیل محکوم، وجود دلیل حاکم اثری ندارد.

وی در تنبیه پنجم قاعده لاضرر درباره تعارض میان قاعده لاضرر و ادله اولیه احکام به این مساله که چرا پیامبر در قضه درخت خرمای سمرة بن جندب که در خانه انصاری واقع شده بود به جای بیان حرمت مزاحمت سمره دستور به کندن درخت سمره را صادر فرمود پرداخت و گفت: با قاعده لاضرر تنها حرمت ورود بدون اذن در خانه انصاری را می توان اثبات کرد ولی دستور به کندن درخت از باب حکومت داری پیامبر است.

این استاد درس خارج حوزه خاطرنشان کرد: قدرت حکومتی و فضای عمومی جامعه از مواردی است که در احکام حکومتی دخیل است بنابراین اقتدار در حکومت از مقولات متواطی نیست بلکه از مقولات مشکک است. مثلا حکم رجم اوایل انقلاب در فضای عمومی رجم می شد اما امروز اگرچه قوه قاهره هست اما مصلحت نیست.

خلاصه درس حاضر:

آیت الله خاتمی با بیان این که قاعده لاضرر علاوه بر احکام وجودی شامل احکام عدمی هم می شود، اظهار داشت: حکم عدمی مانند جایی است که انجام ندادن کاری سبب ضرر رساندن به فرد دیگری شود که در اینجا هم قاعده لاضرر جاری می شود.

وی خاطرنشان کرد: قاعده لاضرر در جایی به کار می رود که حکم دیگری وجود نداشته باشد که مسأله را حل کند؛ مثلا اگر حبس یک گوسفند سبب مرگ بچه تازه متولد شده او شود این مسأله با قاعده اتلاف قابل حل است و دیگر نوبت به قاعده لاضرر نمی رسد.

عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: قاعده لاضرر یک قاعده است که برای اضطرار قرار داده شده است. قانون ثانوی یعنی ضرورت است و الضرورات تتقدّر بِقَدرها.

 

تقریر درس:

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَامَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ(ع) خَطِیباً فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَقَالَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ لَاتُحَدِّثُوا الْجُهَّالَ‏ بِالْحِکْمَةِ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُمْ.[1]

حضرت عیسی سخنرانی کرد و فرمود ای فرزندان اسرائیل برای کسانی که ظرفیت شنیدن مطالب را ندارند به آنان نگوئید زیرا در این صورت ظلم به آن حکمت می کنید. اما کسانی که اهلش هستند به آنان بگوئید که به آنان ظلم نشود.

 

تنبیه ششم

آیا قاعده لاضرر فقط احکام وجودیه را برمی دارد یا اینکه احکام عدمیه را نیز برمی دارد؟

بحث اول

در این بحث ما با شش مثال می خواهیم اصل بحث شمول احکام عدمیه تحت قاعده لاضرر را روشن کنیم.

شش مثال

1. اگر کسی قفس بلبلی را باز کرد و بلبل پرواز کرد؛

توضیح مثال

سوال: کسی که درب قفس را باز کرده است ضامن است؟ در جواب گفته اند عدم ضِمان ضرری است. اینکه بگوئیم گشاینده درب، ضامن نیست برای صاحب بلبل ضرر محسوب می شود؛ آیا قاعده لاضرر در این مورد حکمی دارد؟ گفته اند نبود ضمان حکم ضرری است لذا «لاضرر و لاضرار علی مومن او فی الاسلام». بیان فرموده اند که قاعده لاضرر علاوه بر قاعده «من اتلف شیئا فهو له ضامن» این مورد را شامل می شود.

2.لو حبس شاة فمات ولدها؛

توضیح مثال

روزهای اول بچه گوسفند است و نگذاشتند مادرش، بچه گوسفند را شیر بدهد و بچه گوسفند مرد؛ حال سوال این است که این حابس ضامن است یا نیست؟ اگر بگوئیم ضامن نیست حکم ضرری است و لاضرر و لاضرار فی الاسلام لذا باید حابس، ضرر را بپردازد.

3.لو امسک رجلا فهربت دابته؛

توضیح مثال

کسی مرکبی داشت که اگر آزاد بود می توانست مرکبش را نگه دارد اما او را آزاد نکردند تا از حیوان خود محافظت کند و متذکر شد که غیر از من محافظی ندارد و احتمال فرار دارد اما صاحب حیوان را آزاد نکردند؛ در این صورت اگر حیوان فرار کند آیا ممسک ضامن است یا خیر؟ اگر بگوئیم ضامن نیست بر صاحب حیوان حکم ضرر است در حالی که قاعده می گوید: «و لاضرر و لاضرار فی الاسلام»

4.لو حبس حراً ففوّت علیه منافعه؛

توضیح مثال

اگر انسان حُری را حبس کردند و این شخص آزاده مهندس یا معمار بود و روزی 500 هزار تومان  درآمد دارد حالا او را 10 روز زندانی کردند و 5 میلیون از او فوت شد؛ آیا حابس ضامن است یا خیر؟ در صورت عدم ضمان، حکم ضرری صادر کرده ایم در حالی که لاضرر و لاضرار فی السلام.

5.لو امنتنع الزوج من بذل النفقه لزوجه؛

توضیح مثال

اگر شوهر نفقه زنش را ندهد و بر فرض مثال هیچ راهی برای طلاق زوجه نیست در این صورت عدم الطلاق برای زن حکم ضرری است حاکم شرع نیز نمی تواند از ولایتش استفاده کند و زن بیچاره را نجات بدهد. در این صورت عدم الطلاق موجب زیان است آیا حاکم شرع می تواند به قاعده لاضرر تمسک کند و طلاق زن را بدهد.

6.اگر عبدی به شدت تحت فشار مولایش به حد مرگ  قرار گیرد؛

توضیح مثال

اگر در این صورت بگوئیم که آزاد کردن (عتق) فقط به مالک است کما اینکه فرموده اند: لَاعِتْقَ‏ إِلَّا فِی‏ مِلْکٍ‏. [2] بنابراین این عبد آزاد نمی شود مگر اینکه مولای جبارش او را آزاد کند؛ آیا این حکم ضرری نیست؟ یعنی عبد زیر فشار شکنجه بمیرد آیا قاعده لاضرر این مورد را شامل نمی شود؟ در حالی که مرگ از مصادیق بارز ضرار است .

مثالهای همه از امور عدمی بود که برای روشن شدن بحث بیان شد بنابراین بحث را اینگونه مطرح می کنیم که:

آیا قاعده لاضرر همانگونه که احکام وجودیه ضرری را برمی دارد احکام عدمیه ضرری را نیز برمی دارد یا خیر؟

بحث دوم

بحث دوم را بخش بخش بیان می کنیم.

بخش الف:

ما وقتی از قاعده لاضرر استفاده می کنیم که راه دیگری برای ما باز نباشد لذا اگر راه دیگر برای ما باز باشد دلیلی برای استفاده از قاعده لاضرر نداریم. چهار مثال اول در بحث اول ما راه استفاده از قاعده اتلاف را داریم.

قاعده اتلاف «من اتلف مال الغیر فهو له ضامن »

طبق قاعده اتلاف پرواز دهنده پرنده در مثال او ضامن است « اتلف علی الغیر طائره فهو له ضامن» لذا دیگر نیازی به استفاده از قاعده لاضرر را نداریم. در مثال دوم نیز بچه گوسفند را اتلاف کرده است فالمتلف ضامن؛ در مثال سوم  نیز همین طور است دابه را اتلاف کرده و ضامن است؛ در مثال چهارم هم همین طوری است که با حبس انسان منهدس مبلغ 5 میلیون را تلف کرد لذا ضامن است زیرا همانطور که عین خارجی مالیت دارد، منفعت نیز مالیت دارد. در این موارد نیازی به قاعده لاضرر نداریم.

بخش ب:

آیا احکام فقط احکام وجودیه است؟ احکام عدمیه حکم نیست باید بگوئیم عدم الحکم است لذا این سخن درست نیست که احکام را تنها احکام وجودیه بگیریم بلکه باید گفت احکام عدمی نیز حکم است. اگر ما در موردی گفتیم شک در مکلف به است و در مورد مکلف به حکم اشتغال است؛ اما در جائی که شک در اصل تکلیف است در این صورت مورد اجرای برائت است. اشتغال ذمه مکلف حکم و نیز برائت ذمه از تکلفی نیز حکم است به اسم عدم التکلیف؛ بنابراین هم احکام وجودیه و هم احکام عدمیه حکم است.

شیخ انصاری(ره) در رساله لاضرر فرموده است که استدلال کسانی که می گویند قاعده لاضرر احکام عدمیه را شامل نمی شود این است که:

هدا نصه: احکام عدمیه لیست بحکم من ان القاعده ناظره الی نفی ما ثبت بالعمومات من الاحکام الشرعیه؛ فمعنی نفی الضرر فی الاسلام ان الاحکام المجعوله فی الاسلام لیس فیها حکم ضرری و من المعلوم ان حکم الشارع فی مظاهر المساله المذکوره لیس من الاحکام المجعوله فی الاسلام ( حکم عدمی حکم مجعوله فی الاسلام نیست ) و حکمه بالعدم لیس من قبیل الحکم المجعول بل هو اخبار بعدم حکمه بالزمان إذ لا یحتاج عدم الی حکم به نظیر حکمه بعدم الوجوب او الحرمه او غیرهما فانه لیس انشاء منه بل هو اخبار حقیقتا. [3]

بنابراین حکم عدمی را حکم ندیدن خلاف حقیقت است مثلا اشتغال را حکم شرعی بدانیم اما برائت را حکم شرعی ندانیم در حالی که هر دو حکم شرعی است. جناب شیخ جواب دادند: من ان المنفی لیس خصوص المجعولات بل مطلق ما یتدین به و یعامل علیه فی شریعه الاسلام وجودیا کان او عدمیا؛

بنابراین وقتی پذیرفتیم که حکم ثبوتی حکم است حکم عدمی نیز حکم است چرا قاعده لاضرر آن را شامل نشود؛ اگر ما گفتیم معنای قاعده لاضرر این است که لا حکم ضرری است؛ مراد ما این است که لا حکم ثبوتی ضرری و لا حکم عدمی ضرری. لذا شوهر که نفقه زنش را نمی دهد با فرض اینکه تمام تلاشها برای گرفتن نفقه هم شده است حتی به زندان هم رفته است اما مرد نفقه نمی دهد؛ در این صورت دو راه وجود دارد: عدم طلاق و باید این زن سازش داشته باشد این راه قطعا حکم ضرری است که شارع مقدس چنین اجازه ای را نداده است لاضرر و لاضرار فی الاسلام؛ در مثال عتق هم که بیان شد. عبدی که به شدت تحت فشار بود و مولایش او را شکنجه می کند اگر بگویئم « لا عتق الا فی ملک » حکم ضرری است. قاعده لاضرر این موارد را می گیرد.

بخش ج:

قاعده لاضرر یک قاعده است که برای اضطرار قرار داده شده است. قانون ثانوی یعنی ضرورت است. الضرورات تتقدر بقدرها؛ یعنی این خانمی که چنین فشاری بر او است دو راه دارد.

الف . بدون اجرای طلاق برود و با مرد دیگری شوهر کند؛ زیرا با چنین مردی که اصلاح نمی شود، نمی توان زندگی کرد.

ب . به حاکم شرع مراجعه کند و لو در زمان طاغوت و قصه زندگی خود را بگوید. «الضرورات تتقدر بقدرها»

می گوئیم باید برود نزد حاکم شرع حاکم که او بر اساس ولایتی که دارد طلاق میدهد و می توانی با مرد دیگری ازدواج کنی. لذا در اینجا فقه جدید به وجود نمی آید. برخلاف دیدگاه محقق نائینی که فرموده است اگر قاعده لاضرر امور عدمی را شامل شود لازمه اش فقه جدید است. [4] ایشان سه مورد را ذکر کرده است که یکی از موارد مذکوره عبارت است از:

مثلا خانمی با توجه به فشار شدیدی که شوهرش ایجاد کرده و نفقه نمی دهد لذا عدم علقه زوجیت برای من ضرری است بنابراین اگر شارع مقدس بگوید حق جدائی از شوهر ندارید برای من ضرر دارد و لاضرر و لاضرار فی الاسلام.

پاسخ به محقق نائینی:

 اینطور که شما می فرمائید حتما فقه جدید بیرون می آید اما ما نمی گوئیم زن از هر راهی می تواند طلاق بگیرد بلکه می گوئیم زنی که هیچ راهی برای جدائی ندارد ضرر و زیان می بیند لذا عدم حکم طلاق برای چنین زنی حکم ضرری است؛ بنابراین قاعده لاضرر فقط علقه زوجیت را نفی می کند و لا غیر. چگونه نفی زوجیت در اختیار قاعده لاضرر نیست بلکه این مساله را روایات بیان کرده اند که حاکم با اختیاراتی که دارد این زن را طلاق می دهد. مانند شوهری که گم شده است و در مدت 4 سال پیدا نشد، حاکم با ولایتی که دارد حکم طلاق را جاری می کند. خلاصه قاعده لاضرر فقه جدید ایجاد نمی کند.

بخش د:

شیخ انصاری(ره) می فرماید: بر فرض که قاعده لاضرر تنها احکام وجودیه شامل بشود؛ موارد عدمی را به موارد وجودیه برمی گردیم.

پاورقی

[1] . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏1 ؛ ص42؛ ح4.

[2] . عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة؛ ابن ابی جمهور؛ ج‏2 ؛ ص299؛ ح 4.

[3] . آثار شیخ انصاری ره ؛ ج 23 ؛ ص 117.

[4] . منیه الطالب؛ تقریر درس محقق نائینی؛ ج3؛ ص 421 .

مقرر: حسن حسینعلی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹