به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل، شیخ محمدحسن بن باقر فرزند آغامحمد صغیر، در حدود سال 1200 ه.ق در نجف اشرف به دنیا آمد؛ در نظر برخی از تذکردهنویسان، اجداد آیتالله محمد حسن نجفی اصفهانی بودهاند؛ اما محمد رضا مظفر، ایرانیالأصل بودن وی را انکار میکند.
آیتالله محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر از برجستهترین فقهای شیعه است؛ مهمترین اثر فقهی وی به نام جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام به عنوان دائرةالمعارف فقه شیعه خوانده میشود؛ از کلیدیترین مباحث کتاب فوق، پرورش نظریه ولایتفقیه است.
از دیگر آثار صاحب جواهر میتوان به «نجاةالعباد فی یوم المعاد» و «رساله در اصول اشاره کرد.
دین و سیاست
آیتالله محمد حسن نجفی مانند اکثریت فقهای شیعه قائل به دخالت دین در سیاست و نظریه غایی و ابزاری بودن سیاست است؛ اصولاً هر اندیشمند اسلامی و فقهی که قائل به نوعی حکومت دینی است خودبه خود به تداخل دین و سیاست معتقد است، از حکوت و امر ولایتفقیه و اجرای حدود به «السیاساتالدینیه» تعبیر مینماید.
در نظریه صاحب جواهر براساس ظاهر عمل و فتوانی اصحاب فقه امامیه، حکومت ولیفقیه دارای اختیارات عام و گسترده حکومتی است و فقها این مطلب را از مسلمات و بلکه از ضروریات دین میدانند.
صاحب جواهر به تداخل و عینیت دین و سیاست و ابزاری بودن سیاست قائل است، زیرا اولاً دین در انتخاب حاکم دخالت مستقیم مینماید، حاکم در نظریه صاحبجواهر، باید فقیه و اسلامشناس باشد: «علمای شیعه اتفاق نظر دارند که فقیه عادل، امین، جامع شرایط فتوا که از او به مجتهد در فهم و استنابط احکام شرعیه تعبیر میشود، نائب ائمه(ع) در عصر غیبت میباشد.»
جمله فوق نظریه محقق کرکی در مجموعه رسائل است که صاحب جواهر برای اثبات نظریه خود آن را آورده است.
ثانیاً مسأله اثبات ولایت فقیه و حکومت دینی و در نتیجه دخالت دین در سیاست در نظریه صاحب جواهر به حدی آشکار است که مینویسد: «ظاهر الاصحاب فی سائر الابواب عمومها(ولایت عامه) بل لعله من المسلمات او الضرویات عندهم...»
ثالثاً از نظر صاحب جواهر کسانی که به انکار دخالت دنی در سیاست میپردازند و ولایت فقیه را رد را مینمایند، نه تنها به رموز سخنان معصومی(ع) پی نبردهاند، بلکه مزه فقه را هم نچشیدهاند.
انواع حکومت در اندیشه صاحب جواهر
1.حکومت عادل
صاحب جواهر حکومت امام معصوم(ع) و حکومت مأذون از جانب ائمه(ع) را حکومت «امام عادل»، «سلطانالحق»، «امامالحق»، «دولةالحق» و «امام متقی» مینامد.
2. حکومت اهل حق
در نظریه سیاسی صاحب جواهر، سلاطینی که مأذون از جانب ائمه(ع) نیستند اما برجامعه مسلمان و حق، حکومت میراننند و قصد آنها و یا حداقل روند حکومت آنها منجر به تقویت اسلام میشود، اگرچه خود جائر هستند و غاصب محسوب میشوند، اما همکاری با آنها جایز است.
ولی همکاری نباید به حدی برسد که به صورت یاران و انصار آنها درآیند، هرچند بعید نیست که طلب بقا و استمرار حکومت آنها حرام هم نباشد، به خصوص وقتی که همکاری موجب تقویت حق و عزت آنها گردد.
3. حکومت طاغوت
صاحب جواهر حکومت غیرمأذون از جانب ائمه(ع) را به طور کلی حکومت طاغوت مینامد، معادلهای حکومت طاغوت«الامام الجائر»، «سلطان الظالم»، «الامام الفاسق» است.
در حکومت طاغوت، رابطه با توجه اینکه فقیه باشد یا نه، باهم فرق میکند؛ اگر فقیهی از جانب سلطان جائر متولی اقامه حدود شود، جایز است چونکه آن فقیه علیرغم اینکه در ظاهر از جانب سلطان جائر متولی امر قضا و یا منصب دیگر شده است، اما در اصل او نائب امام عصر(عج) میباشد، در صورتی که فرد غیر فقیه باشد، قبول مناصب حکومتی از جانب جائر در حالت اختیار جایز نیست.
نظریه ولایت فقیه در دیدگاه صاحب جواهر
صاحب جواهر بحث مستقل و به صورت یک باب یا کتاب در ولایتفقیه ندارد، اما در جلدهای کتاب 43 جلدی جواهرالکام و نجاةالعباد به طور مورد و به تناسب بحثها، نظریههای خود را در باب ولایتفقیه بیان میکند، وی اولین کسی است که به طور دقیق متوجه برخی ظرایف اندیشه ولایت فقیه شده است.
او در پایان کتاب خمس مینگارد: «بسیاری از مباحث مربوط به ابعاد ولایتفقیه در کلام فقها طرح نشده است؛ مثلاً در باب ولایت حاکم، فقها ننوشتهاند که ولایت از باب حسبه است یا غیر آن؟ اگر ولایت از باب امور حسبیه است، به چه دلیل بر ولایت عدول (مؤمنین غیر فقیه» مقدم است؟ اگر از باب امور حسبیه نمیباشد آیا ولایت از جانب خداوند انشا شده است و از زبان امام معصوم(ع) منصوب شده است؟ یا این که حاکم به عنوان نیابت یا وکالت و یا به عنوان ولایت از جانب خود امام منصوب میشود؟
در صورتی که اختیارات ولی فقیه به عنوان ولایت از جانب امام باشد، آیا این ولایت مطلق است، به طوری که بتواند وکیل مجتهد دیگر را عزل نماید؟ آیا فقیه حاکم فقط از امام(ع) یا این که فقهای دیگر هم وکالت دارند؟ یا این که چنین نبوده و او فقط از جانب خود مسؤول توکیل شده است؟ ...»
نظریه دولت در اندیشه سیاسی صاحب جواهر مبتنی بر تئوری ولایت فقیه است، نظریه ولایت فقیه از منظر اختیارات به ولایت عامه و ولایت مقیده به امور حسبیه تقسیم میشود، صاحب جواهر معتقد است که اختیارات ولیفقیه، اختیارات عامه است.
صاحب جواهر سپس به توضیح نیابت عامه میپردازد و نیابت عامه را به دو نوع معنای سازگار با هم تعبیر میکند: «تمام اصحاب ما شیعه امامیه وحدت نظر دارند بر این که فقیه عادل امین که تمام شرایط صدور فتوا را دارا است و اصطلاحاً به وی مجتهد در احکام شرعی گفته میشود، در زمان غیبت، نایب و جانشین ائمه طاهرین(ع) میباشد، نیابت وی در کلیه مواردی است که نیابت از ائمه معصومین(ع) در آنها دخالت دارد.»
طبق گفتار فوق، نیابت عامه به این معنی است که هر آنچه که در آن موارد ائمه معصومین(ع) در امور مربوط به حکومت، ولایت و اختیار داشتهاند، فقهای شیعه هم عموم آن اختیارات را دارا هستند و نیابت فقها در تمام آن موارد است.
تعبیر دوم صاحب جواهر از میزان اختیارات عامه فقیه را میتوان «سیاسةالرعیة» نامید؛ هر آنچه که موجب جریان کلمه حق و ایجاد نظم در زندگی مردم میشود را صاحب جواهر «سیاسةالرعیة» مینامد که در واقع میزان اختیارات فقیه است و برای حفظ نظام نوع انسانی لازم است.
اختیارات حاکم اسلام در عصر غیبت
1.منصب افتاء و حکم
2. مقام قضاوت و اجرای حدود
3. جمعآوری مالیات اسلامی
4. تنظیم و اداره امور حکومتی
جهاد دفاعی
براساس نظریه صاحب جواهر، در جهاد دفاعی، وجود امام معصوم(ع) و یا نائب او لازم نیست، بلکه با خطر و هجومی از جانب دشمنان که خوف تسلط آنها بر اسلام، یا سرزمینهای اسلامی، یا خطر اسارت برای مسلمانان باشد، بر همگان لازم است که از خطر دشمن جلوگیری کنند.
5. ولایت بر حفظ اموال اطفال و مجانین و غائبین
6. فقیه وارث من لا وارث له است.
7. اقامه نماز جمعه
8. رهبری سپاه و لشگریان اسلام
هدف و غایت حکومت در اندیشه سیاسی صاحب جواهر
1.اقامه عدالت
2.اجرای احکام اسلامی
3.حفظ اساس اسلام و امت اسلامی
ساز و کارهای مشارکت سیاسی
1.امر به معروف و نهی از منکر
2.نصیحت به ائمه مسلمین: مقوله نصیحت به ائمه مسلمین در قرون جدید به صورت مجالس مشورتی و شورا بازسازی شده است.
3. کمک در نیکیها و پرهیز در بدیها
نتیجهگیری
در اندیشه صاحب جواهر در تقسیم و طبقهبندی حکومتها، مشروعیت حکومتها و هدف حکومتها مهمترین معیار طبقهبندی حکومتها محسوب میشود.
صاحب جواهر مهمترین ادله ولایتفقیه را مقبوله عمربنحنظله، روایت ابی خدیجه، توقیع شرییف و صحیح ابی بصیر میداند و بقیه روایتها را به عنوان مؤید ذکر میکند.
در نظریه صاحب جواهر، مشروعیت حکومت الهی است؛ یعنی فقها در عصر غیبت از جانب ائمه معصومین(ع) به حکومت منصوب شدهاند؛ هرچند مشروعیت الهی به معنای نفی مشارکت فعال و پویای مردم نیست، چونکه در نظریه صاحب جواهر اساساً اقامه حکومت اسلامی بدون مشارکت مردم امکانپذیر نیست./205/م
عباس ایزدیفرد