به گزارش سرویس سیاست پایگاه اطلاع رسانی وسائل، محقق کرکی از فقهای بزرگ شیعه بود که اندیشهها و روشهایش تأثیرهای مهمی بر ایران عصر صفوی بر جای گذاشت.
نورالدین علی بن حسین عبدالعالی کرکی مشهور به علی بن عبدالعالی، محقق ثانی در منابع صفوی معروف به خاتم المجتهدین، در حدود سال 870 ه.ق در منطقه جبل عامل در کرک نوح متولد شد.
حوزههای شیعی جبل عامل در این زمان، تحت مکتب فکری شهید اول، عالم بزرگ شیعی قرن هشتم قرار داشت؛ از ویژگیهای این مکتب فکری، شیوه اصولی و اجتهادی و تأکید بر اختیارات فقه است.
از محقق ثانی بیش از 50 کتاب و رساله به جای مانده است که برخی از آنها به چاپ رسیده و برخی دیگر به صورت خطی در کتابخانهها موجود است؛ از جمله مهمترین آنها جامعالمقاصد، نفحاتالاهوت فی لعن الجبت و الطاغوت، رسالة فی صلوة الجمعه، رساله خراجیه، رسالة فی العداله، رسالة تعیین المخالفین الامیرالمؤمنین، رسالة فی طریق استنباط الاحکام و علاوه بر اینها، کرکی حاشیهها و شرحهای مهمی بر کتب معروف فقه امامیه دارد، از جمله این کتابها میتوان به ارشاد، الفیه، تحریر، دروس و شرایع اشاره کرد.
محقق کرکی بنیانگذار یک مکتب فقهی است که در دوره صفویه رواج مییابد؛ مکتب فقهی او دو ویژگی عمده دارد؛ یکی آنکه او با قدرت عملی خویش مبانی فقه را مستحکم ساخت.
مشخصه عمده فقه او استدلالهای قوی در هر مبحث است؛ او هم دلایل و براهین نظرات مخالف را به نحو دقیق و عمیق مطرح ساخته و هم نظر خود را در هر مورد با استدلال محکم بر کرسی نشانده است.
مشخصه دیگر فقه او، بذل توجه خاص به پارهای از مسائل است که تغییرات سیاسی و اجتماعی و به قدرت رسیدن شیعه در ایران به و جود آورده بود؛ مسائلی از قبیل حدود اختیارات فقه، نماز جمعه؛، خراج و مقاسمه که پیش از آن به دلیل عدم ابتلا جایگاه مهمی در فقه نداشتند، در آثار وی به خوبی مطرح شدهاند.
اکثر فقها و مجتهدان شیعه پس از کرکی تا پایان دوره صفوی متأثر از روش فقهی او بودهاند؛ فاضل هندی، آقا حسین خوانساری، آقا جمال خوانساری، سلطان العلما، شیخ بهایی، حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی و میرداماد از شاگردان مکتب فقهی او محسوب میشوند.
ضرورت حکومت
به نظر میرسد دو اصل مصلحت جامعه و امنیت، حکومت را در نظر کرکی ضروری ساختهاند؛ البته ضرورت حکومت، مورد اتفاق اندیشمندان مسلمان بوده است و گویا فقط بخشی از خوارج و گروهی از معتزله به آن معتقد نبودهاند.
ولایت فقیه یا حکومت مطلوب کرکی در عصر غیبت
محقق کرکی از مهمترین فقهایی است که در حوزه اندیشه سیاسی ایران نظریه ولایتفقیه را مطرح کردهاند و شاید بتوان این نظریه را بزرگترین میراث وی در دوره صفویه محسوب کرد.
کرکی در چند اثر خود به نظریه ولایت فقیه اشاره کرده است در جامعالمقاصد مهمترین اثر فقهی خود که به دولت صفوی هدیه کرد در بحث نماز جمعه در زمان غیبت جواب میدهد که «از آنجا که فقیه جامعالشرایط از جانب امام منصوب شده است، میتواند نماز جمعه را اقامه کند.»
وی مینویسد: «نمیتوان گفت فقیه فقط برای قضاوت و فتوا از طرف امام منصوب شده است و نماز جمعه شامل این اختیارات نمیشود؛ چرا که فقیه را ائمه به عنوان حاکم (به نحو کلی) منصوب کردهاند.
اثر دیگری که کرکی در آن به طرح نظریه ولایت فقیه پرداخته رساله «نماز جمعه» است؛ مستند عمده کرکی در بحث ولایت فقیه به جز اجماع در غیر قتل و حدود، روایاتی است که از ائمه رسیده و عموماً قائلین به ولایت فقیه به آنها استناد میکنند و در حاشیه بر شرایع،مهمترین حدیث استنادی او، حدیث مقبوله عمربن حنظله و دومین روایت روایت ابی خدیجه است.
محقق کرکی و مسأله مشروعیت
محقق کرکی از فقهایی است که حکومت مشروع را فقط در حکومت ائمه(ع) یا نایبان عام آنها(فقها) خلاصه میکند؛ بر این مبنا همه حکومتهای روز از جمله صفویان از نظر او نامشروع تلقی میشوند، کرکی، مفهوم سلطان عادل را که در آثار فقها به کار میرود به همان معنای رایج فقهی امام معصوم یا نایب او میداند.
در تفسیر روایتی که کلمه امیر در آن به کار رفته، متذکر میشود که منظور از امیر کسی است که امارت او شرعی بوده و از جانب امام منصوب شده باشد؛ به نظر محقق کرکی هیج حکومتی بدون نظارت مستقیم فقها به عنوان نایبان عام امام مشروعیت ندارد.
مبنای مشروعیت نیز نصب از طریق ائمه است که با روایات (نص) اثبات میشود؛ به همین دلیل کرکی همچون اکثر علمای عصر صفوی هیچگاه درصدد یافتن راهی برای مشروع جلوه دادن دولت صفوی براساس فقه شیعه برنیامد.
نتیجهگیری
با تشکیل دولت صفوی، ایران تحولهای عمیقی را تجربه کرد؛ مذهب شیعه که فقط در چند شهر و ناحیه ایران مذهب اکثریت بود به مذهب رسمی امپراطوری قدرتمند صفوی مبدل شد.
با این حال تشیع صفویان، تشیعی صوفیانه و با غلو و بیاعتنایی به احکام شرع همراه بود و با شمشیر قزلباشان تبلیغ میشد؛ با ورود علمای بزرگی چون کرکی و حضور آنها در کنار دولت صفوی، انحرافهای عقیدتی صوفیان صفوی اصلاح و از خشونتهای مذهبی کاسته شد و به تدریج با تلاش علما، تشیع اصیل و فقاهتی جایگزین تشیع غالیانه صفویان شد.
فقهای شیعه هیچگاه سلطنت را به بخشی از امامت مبدل ننمودند و اصولاً فسق و فجور و ظلم و ستم شاهان صفوی هرگونه تلاش برای مشروعیت بخشیدن به آنان را ناکام گذاشت.
در فقه و کلام شیعه، حاکم ضرورتاً باید از صفاتی چون عدالت و تقوا برخوردار باشد؛ تقوا و عدالت حتی در مسؤولیتهای کوچکتری چون امام جماعت و شاهد نیز شرط شده است و هیچکدام از شاهان صفوی از این ویژگیها برخوردار نبودند و مشروعیت دادن به آنان با مبانی نظری تشیع در تعارض قرار میگرفت.
با این حال کرکی و سایر علمای عصر صفوی هیچگاه با دولت صفوی به مخالفت برنخاستند؛ آنان بر این اعتقاد بودند که حفظ دولت صفویه در آن شرایط به مصلحت شیعه است.
مطمئناً شرایط تاریخ در شکلگیری این باور نقش عمدهای داشته است؛ در حالی که ملایان عثمانی و ازبک فتوا به وجوب قتل شیعیان میدادند و حکام آنها در سرزمینهای تحت سلطه خود، شیعیان را نابود میکردند، در این شرایط صفویان تنها دولتی بود که سرسختانه از تشیع دفاع مینمودند و لذا حفظ آنان و کوشش در تقویتشان به عنوان تنها دولت شیعی در جهان آن روز ضروری به نظر میرسید.
در یک جمعبندی میتوان استحکام و استقرار تشیع در ایران، اصلاح انحرافهای عقیدتی صفویان و رشد اقتدار دولت صفویه که به منظور حمایت از شیعیان صورت میگرفت را به عنوان پیامدهای حضور علمایی چون کرکی در ایران و حمایت آنان از دولت صفوی ذکر کرد.
در کنار اینها نباید از تغییرات فرهنگی، سیاسی وسیعی که این حضور به همراه داشت غافل شد؛ سبب شکلگیری یک نیروی سیاسی جدید به نام علما با منبع مشروعیت مذهبی که بعدها نقش عمدهای در تحولهای ایران بر عهده گرفت و همچنین شکلگیری فرهنگ مذهبی خاص جامعه ایرانی، از جمله این تغییرات است./205/م
سید محمدعلی حسینیزاده