به گزارش سرویس مکتب دفاعی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ غلبه نگاه های غربی و توسعه محور در رابطه با محیط زیست منجر به از میان رفتن نگاه اصیل اسلامی و تبدیل محیط زیست به ابزاری برای لذت بیشتر انسان از زندگی گردیده است. تغییر این نگاه نیازمند فرهنگ سازی عمیق دینی و تبیین دقیق جایگاه محیط زیست در فقه اسلامی است؛ حجت الاسلام کریمیان در کتاب خود با عنوان ((اخلاق زیست محیطی در حکمت اسلامی)) ضمن تبیین جایگاه محیط زیست در خلقت به بررسی حقیقت ارتباط انسان و محیط زیست در منظومه فکری اسلام پرداخته است.
این مصاحبه برای تبیین مقدماتی در همین زمینه با ایشان صورت گرفته است که توجه شما را به متن مصاحبه جلب می نماییم
وسائل- با عرض سلام و تشکر بابت فرصتی که در اختیار ما گذاشتید اگر امکان دارد بطور مختصر معرفی از خود بفرمایید و سوابق علمی خود را برای خوانندگان تشریح کنید
علی کریمیان صیقلانی هستم متولد سال 1346، ساکن استان گیلان، شهر رشت، عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان هستم، و از مجموعه دانش آموختگان حوزه علمیه قم. همزمان با تحصیلات حوزوی به تحصیل در دانشگاه مشغول شدم و کارشناسی ارشد در رشته فلسفه و دکترا در رشته مبانی را اخذ کردم و بعد از آن به عضویت هیأت علمی دانشگاه گیلان در آمدم؛ چند سالی است که در دانشگاههای استان و استانهای مجاور مشغول خدمت هستم.
با توفیق الهی مجموعاً 21 جلد کتاب از اینجانب تألیف و به چاپ رسیده است، که توسط انتشارات دانشگاهها و سازمان های مختلف و معتبری مانند سمت، دانشگاه گیلان، دانشگاه ادیان، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم و جامعه مدرسین چاپ شده است.
مقالاتی هم از بنده چاپ شده است در داخل و خارج از کشور که مجموعاً بر فضای مطالعاتی مورد علاقه خودم که فلسفه و عرفان است متمرکز بوده است.
وسائل- کتابی از شما چاپ شده است با عنوان اخلاق زیست محیطی در حکمت اسلامی که بیانگر علاقه شما به بحث محیط زیست و تخصصاً عنوان اخلاق زیست محیطی است. چه دغدغهای باعث شد که شما به این حوزه ورود کنید و به بررسی محیط زیست در نگاه فلسفی بپردازید؟
قبل از این کتاب من کتابهای دیگری هم نوشته بودم که نگاههای اشراقی و عرفانی و مبتنی بر حکمت متعالیه نگاه قرآنی را در حوزه عرفان بسط میداد؛ مثلاً کتاب ((مبانی زیباییشناسی در عرفان اسلامی)) که سازمان سمت و دانشگاه گیلان مشترکاً چاپ نمودند که در مدت بسیار اندکی توجه فراوانی به آن شد و کتاب ((عشق در سه مکتب مشاء ، اشراق و حکمت متعالی)) که جامعه مدرسین چاپ کرد و عناوین کشوری هم پیدا کرد؛ در همان راستا در همان نگاه اشراقی و در حقیقت با نگاه عرفانی و فلسفی مدتها بود که مقوله تعامل با طبیعت ذهنم را به خودش مشغول کرده بود. با توجه به تفاوت مبانی گیتی شناسی، هستیشناسی و بحث آنتولوژی قرآن، عرفان، روایات و حکمت اسلامی در زمینه محیط زیست با آنچه که امروز در زندگی مردم و در افکار مردم موجود است؛ به نظرم آمد که یک فاصله و یک زاویهای و شاید یک انحراف جدی وجود دارد که برای تبیین این انحراف به عرصه زیست محیط ورود کردم و البته توانستم انحراف و منشأ آن را در کتاب و هم در مقالاتی که نوشتم تبیین کنم و توضیح دهم که چرا این فاصله از نگاه قرآنی در منظومه فکری ما شکل گرفته است.
خیلی ساده بخواهم عرض کنم، وقتی ما قرآن و روایاتمان را نگاه میکردیم و عرفان و فلسفه خود را نگاه میکردیم نگاه آنها چه در حوزه مبانی هستیشناسی و چه گیتیشناسی نسبت به طبیعت، نگاه به یک شیء و یا یک پدیده نبود، حتی قرآن به این اعتقاد ندارد که ما باید نگاهمان به طبیعت مانند نگاه به یک شخص باشد؛ قرآن به شدت معتقد است که نگاه ما به طبیعت باید مانند یک شخصیت کامل و هدفمند باشد، یعنی نباید بگوییم که طبیعت چیست، بلکه باید بگوییم که طبیعت کیست و لذا یک شخصیت ویژهای را قرآن برای تک تک موجودات قائل است و در رتبهبندی هم بر اساس همان شخصیتی که درباره هر موضوعی نسبت به موضوع دیگر قائل میشود رتبهبندی میکند و این گونهها و یا گونهپرستیها به شدت در نگاه قرآنی زیر سئوال میرود.
این دغدغه شخصی من را واداشت که مطالعات جامعی را در این زمینه انجام دهم و ماحصل مطالعات من نسبت به این مسأله چند مقاله و همین کتاب است.
وسائل- تفاوت این سه صورتی که فرمودید در چیست؟
وقتی شما شیء میگویید یعنی فاقد ادراک و عکس العمل هستند، وقتی شخص میگویید یعنی درک و عکس العمل نسبت به بیرون دارد، اما شخصیت ساخته شدهای ندارد، هدف گذاری ندارد؛ وقتی شخصیت میگویید یعنی این هدفگذاری دارد سیر استکمالی دارد، الان مدارجی را طی کرده است و مثلاً وقتی میگویید که فردی دکتر دانشگاه است، استاد دانشگاه است میگویید که شخصیت است و نوع برخورد با چنین آدمی مثلاً با یک بچه معمولی که شخص است و هنوز شخصیت نشده است خود ساخته نیست و مراحل را طی نکرده است خیلی فرق میکند.
وسائل- به نظر شما گسترش این دیدگاهی که اشاره کردید، یعنی نگاه به طبیعت نه به عنوان یک شیء بلکه به عنوان یک شخصیت، یعنی اینکه این کیست نه چیست؛ چه تأثیری میتواند در سیاستگذاری و برخورد با محیط زیست؟
همه حرف این است که وقتی ما درباره طبیعت به این نتیجه رسیدیم که هر فردی از طبیعت خودش، در بحث آنتولوژی در عوالم هستی، با عوالمی مانند ملکوت و جبروت و لاهوت در ارتباط هوشمندانه است؛ یعنی اینها همه و همه دقیقاً میدانند که چطور باید زندگی کنند، با خدا چطور باید ارتباط داشته باشند و اگر این را قبول کنیم که قرآن در بحث حیوانات میفرماید که اینها همه امم هستند، همه جانداران را میفرماید که «ما من دابت فی الارض... امم امثالکم» تعبیری که علامه طباطبایی و دیگر عرفای ما دارند، امت یعنی هدفگذاری کرده شده؛ اینها هوشمندانه به دنبال تأمین هدف هستند؛ طبیعتاً به این نتیجه خواهد رسید که تصمیمگیری درباره تک تک افراد موجود در طبیعت و موجودات و باشندههای در طبیعت نمیشود که اینقدر ساده باشد.
ساده عرض کنم که مثلاً یکی از بدترین و مکروهترین کارها در اسلام شکار کردن است؛ چرا شکار کردن اینقدر مکروه است؟ وقتی شما متن روایات پیرامون همین بحث را نگاه میکنید میبینید که به خاطر اینکه اینها، شکارها در روز قیامت به عنوان شاکیان حاضر خواهند شد و اینکه چرا به نیازهای مشترک آنها شخصیت آن طراوتهای دنیوی که با همدیگر داشتند و یا اخروی و عوالم لاهوتی که اینها؛ عوالمی که در بحث آنتولوژی و هستیشناسی هست توجه نکردیم، این یک مسأله متفاوتی خواهد شد.
وسائل- این نگاه اسلام طبیعت با نگاه حمایتی نوین جهان غرب چقدر تفاوت دارد؟
به نظر میآید که قطعی است این کتاب و این نوع گفتمانها هر چه ترویج شود به احترام بیشتر ما انسانها نسبت به طبیعت منجر می شود اما نه احترام منفعت طلبانه از جهت توسعهیافتگی، اینکه الان میگویند که توسعهیافتگی طبیعت از باب استفاده آیندگان خود باطل است، چون طبیعت در این صورت احترام و استقلالی نخواهد بود، وابسته به ما خواهد بود.
قرآن معتقد است که احترام به طبیعت وابسته به انسان نیست، احترام به طبیعت باید استقلالی باشد، هر کدام از اینها یک باشنده دارای شخصیت در ترابط با خداوند هستند و در همین جهت و جهتهای دیگر باید احترام ویژه شوند، امروز متأسفانه حتی مسئولان محیط زیست کشور که در سازمانهای مختلف جریانسازی میکنند، آنها هم توجهشان نگاه درجه دومی به طبیعت است؛ یعنی طبیعت برای ما انسانها باید باشد، در حالی که اینطوری نیست، طبیعت برای خودش باید باشد؛ ما انسانها به صورت معجزه جزئیه فقط حق بهرهگیری از طبیعت داریم آن هم در حدی که باید توأم با اسراف و زیادهروی نباشد و در عین حال نهایت احترام باشد
وسائل- خوشحال میشویم که بدانیم این اقدام شما چه مقدار تأثیر گذاشته است تا برای خوانندگان ما تبیین شود نگاه دینی به محیط زیست صرفاً نظری نیست و میتواند تأثیر عملی هم بر بهبود شرایط موجود داشته باشد.
در موضوع و تبیین همین کتابی که شما پیش رو دارید، فقط حدود دو هزار استاد پای این درس من بودهاند و بعضی اوقات کارگاه دو هفته طول کشیده است، در استانهای گوناگون، در دانشگاههای گوناگون و حتی در جمع حوزویان و طلاب من این بحث را مطرح کردم و وقتی وارد این بحث شدم برایم خیلی عجیب بود که بسیاری از اساتید دانشگاه که بعضی بیش از هفتاد سال سن داشتند معتقد بودند که تا امروز درباره شناخت طبیعت اشتباه میکردند و جدی مصمم به این شدند که گذشته خود را جبران کنند، شاید برایتان عجیب باشد که بعضی گریه میکردند و میگفتند که ما باید برویم و توبه کنیم که چرا تاکنون با طبیعت یک رفتار حق به جانبی داشتهایم، نگاه های گونهپرستی و غلطی که حتی قرآن هم این نگاهها را قبول ندارد، مثلاً انسان اشرف مخلوقات است به این معنا که در ذهنهای ماست درست نیست که عمدتاً مبنای این فکرها ارسطویی است و اسلامی نیست، ارسطو، جالینوس و آن نگاههای اومانیستی غربی که اینها را دامن زده است.
الان در دانشگاه درسی با عنوان آیین زندگی داریم، یکی از سرفصلهایی که گفته شده است که در این درس تدریس شود تعامل با طبیعت است، لزومی ندارد که من در این بحث تمام مباحث و سرفصلها را بخواهم بپردازم، این قسمت اخلاق زیست محیطی را وقتی مطرح میکردم تأثیراتی که در دانشگاه دیدم، اینقدر اینها آمدهاند و به این اعتراف داشتهاند که شما تمام بافت ذهنی و ساختار ذهنی ما را اصلاح کردید و یا دوباره چینش و اصلاح کردید، خانوادههای اینها چقدر تماس گرفتند.
در همین ترم وقتی با دانشجویان خودم که نزدیک هفتصد نفر هستند، درس اخلاق زیست محیطی با اینها داشتم، اینها عمدتاً معتقد بودند که برای آینده تصمیم دارند که حداقل یک مقدار مهربانتر و یا معقولتر نسبت به طبیعت رفتار کنند، آنچه که مهم است، قرآن هم تأکید دارد که انسانها بر اساس آنچه که شکل میگیرند عمل میکنند و متأسفانه ظلمی به ما انسانها شده است به واسطه بتهای قبیلهای مانند ارسطو و آن طرف هم نظام آموزش عالی که از حدود صد سال پیش در کشور ما راه افتاد به رغم اینکه ما قرآن، روایات، فلسفه و عرفان را داشتیم که آنها مانند ملاصدرا و دیگران، محی الدین عربی و امام راحل، مانند خود آیات و روایات ما چیز دیگری میگفت ما اینها را کنار گذاشتیم و ذهنمان را به نگاههای اگزیستانسیالیستی غلطی که از غرب آمده بود و الحادی بود توجه کردیم و این امروز منجر به این شده است که اینقدر ظلم به طبیعت میشود.
در سال 2012 چیزی حدود ده هزار گونه از کره زمین منقرض شده است؛ اگر این حرف حقیقت داشته باشد، این فقط و فقط به این خاطر است که ما نمیدانیم که این گونهها و موجوداتی که در کنار ما هستند مانند ما و گاهی ما از آنها پایینتر و آنها در پیشگاه خداوند میتوانند از ما برتر باشند.
وسائل- در همین زمینه که فرمودید به نظر شما در این زمینه فقه اسلامی یا کلاً دین اسلام چه کاری میتواند انجام دهد و چه راهبردی را باید در پیش بگیرد؟
شما الان میلیاردها حیوان را در طول یک سال در جهان و میلیونها حیوان فقط در ایران را در طول یک سال در عنوان آموزشگاههای ما نابود میشوند، تحت عنوان پژوهشهای علمی، وقتی شما نگاه میکنید که در دانشگاهها میبینید که عمدتاً در بین حیوانات و حشرات داره آزمایش میشود، عموماً به خاطر اینکه جهل ما انسانها نسبت به این موضوع از بین برود یا اینکه دردهای مشترک را ما بخواهیم که تشخیص دهیم، هیچ خدمتی ما در این دانشگاههایمان به طبیعت نمیکنیم الا اینکه داریم جهل خودمان را نسبت به آن از بین میبریم.
امروز در باغ وحشها و سیرکها رفتار عجیت و تاسف باری اعمال میشود و سئوالی است که هنوز برای خودم حل نشده است و خیلی دوست دارم که بپرسم که آیا واقعاً اگر امام زمان امروز ظهور کنند اجازه میدهند که ما برای رفع جهلهای خودمان درباره یک پرنده، نه به خاطر اینکه میخواهیم پرندگان را نجات دهیم، فقط جهل درباره قلب یک قورباغه یک حیوان را تشریح کنیم؟ یعنی واقعاً امام زمان اگر حضور داشتند، که اینها شاگردانی را تربیت کردند، آنها اجازه میدادند که ما به این راحتی روی حیوانات آزمایشها کنیم و اوقات فراغت خود را با سیرکها و باغ وحشها پر کنیم؟ یا آنها این کارها را قبیح میدانستند و طرد میکردند و میگفتند که شما هم این کار را انجام ندهید، وقتی ما معاشرت پیامبران و اهل بیت را با طبیعت میبینیم قطعی قطعی میدانیم که غیر از آن چیزی است که امروز جامعه اسلامی ما عمل میکند
من فکر میکنم که این مسائل از آن زوایایی است که مورد غفلت قرار گرفته است؛ نمیدانم که امروز فقهای ما برای اینکه چنین چیزهایی در جامعه مشروع بوده باشد همه مبانی هستیشناسی، ارزششناختی و معرفتشناختی این بحث را هم دیدهاند یا نه؟ صرف اینکه مثلاً ما در بحث قربانی اجازه داریم که حیوان را قربانی کنیم، فقط به این سادگیها نیست، باید به هزار مبانی دیگر هم توجه کرد، اصلاً فلسفه قربانی و قربانی کردن چیست؟ قرآن معتقد است که موجودات عالم ماده همپوشانی دارند؛ یعنی ما باید حتماً از طبیعت استفاده کنیم و طبیعت هم از ما؛ ولی ما از طبیعت استفاده میکنیم دارای شخصیت هستیم، طبیعت شخصیت ندارد؟
به نظر میآید که بسیاری از مسائلی که در کشور ما اتفاق میافتد بحثهای فقهی باید بشود؛ من برای اینکه یک انسانی را در آسمان بخواهم بفرستم چرا باید یک حیوان را برای آزمایش و سنجش شرایط آسمان بفرستم؟ یک حیوانی را از طبیعت و زندگی خود محروم میکنم، واقعاً میشود یک چنین کاری را در فرهنگ اسلامی و شیعی به همین راحتی مجاز دانست؟
مشکلات انسانها را چرا باید به موجودات دیگر تحمیل کنیم؟ موجوداتی که زندگی خود را میکنند و معاشرت خود را دارند، آنها طراوت خود را با خدا دارند، بی توجه به همه آنچه که او هست و قرآن میگوید که هست، ما آنها را میگیریم و دچار دردها و مشکلات خودمان میکنیم.
من فکر میکنم که اینها باید ابتدا مسأله فقهیاش حل و در حوزه بررسی شود و علما و مراجع نگاه ویژه ای به احکام این بخش از جهان هستی بیاندازند.
وسائل- بی شک در یک مصاحبه مستقل به بررسی رویکردهایی که درباره اخلاق زیست محیطی وجود دارد و رویکردی که غرب به ما تحمیل کرده است خواهیم پرداخت اما در انتهای این جلسه از مصاحبه اگر مطلبی هست که فکر می کنید بیان نشد می توانید متذکر شوید
احساس میکنم که ما در حوزه یک ذخیره بسیار بسیار بزرگی داریم که این ذخیره در دنیا بسیار غرورآفرین است، یعنی وقتی شما مجموعه آیات و روایات و عرفان و فلسفه ناب را که نگاه میکنید میبینید که به شدت به طبیعت قدسی نگاه میکند، حیف است که امروز ما در جامعهای که اینقدر نگاه قدسی به طبیعت داریم ببینیم که اسلام هست و مسلمانی نیست اما در کشورهای دیگر نگاه قدسی هم نیست اما به طبیعت خیلی بیشتر از ما احترام میکنند.
امیدوارم که خدا به شما و پایگاه اطلاع رسانی وسائل توفیق دهد و مسیری که شما در این زمینه آغاز نمودید به زودی بتواند تاثیرات مثبت خود را در فضای علمی و جامعه ایران نشان دهد.
وسائل- متشکرم از اینکه وقتتان را در اختیار پایگاه وسائل قرار دادید امیدوارم باز هم در خدمتتان باشیم
120/300/د