vasael.ir

کد خبر: ۴۸۲۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۲ - 10 April 2017
معرفی کتاب؛

حدود ارتباط با کافران

پایگاه اطلاع‌رسانی وسائل ـ این پژوهش با بهره گیری از آیات، روایات و فتاوای فقیهان گذشته و معاصر، می‌کوشد چگونگی و حدود رابطه با کافران (اقلیت های مذهبی) را در سطح داخلی و ارتباط نظام اسلامی با کشورهای غیر اسلامی در سطح بین المللی تبیین کند .

به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه اطلاع رسانی وسائل؛ کتاب «حدود ارتباط با کافران» به قلم سیدمهدی میرداداشی، در سال 1383، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است.

کشورها از نظر جغرافیای انسانی، از آدمیانی با دین، آیین، نژاد و زبان های گوناگون شکل گرفته اند. کمتر کشوری را می توان یافت که این پراکندگی ها در آن نباشد. با وجود این اختلاف ها، انسان ها برای بهره مندی بهتر از زندگی، نیازمندبرقراری ارتباط با یکدیگرند.

اسلام بر اساس آیه 13 سوره حجرات، با پذیرش این تفاوت ها از سویی و جامع بودن و جاودانگی مقررات و احکامش از سویی دیگر، با وضع قوانین در حوزه های فردی و اجتماعی، به نیازهای گوناگون افراد در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... در برقراری ارتباط با یکدیگر پاسخ مثبت داده است.

یکی از مباحث و مسایل مهمی که امروزه نظام اسلامی را به چالش فرا خوانده، مسئله چگونگی ارتباط با کافران و پیروان دیگر ادیان در عرصه های داخلی و بین الملی است. هرچند این مسئله، در گذشته نیز وجود داشته است، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با طرح تئوری حکومت اسلامی از سوی معمار انقلاب، امام خمینی رحمه الله، از جهت بررسی مبانی نظری و کارکردی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است.

این ضرورت از آنجا ناشی می شود که قانون اساسی جمهوری اسلامی، وجود ادیان مسیحی، کلیمی و زردشتی را در کشورمان به رسمیّت شناخته و آزادی هایی را در زمینه برپایی مراسم دینی و روابط شخصی میان آنان پذیرفته است. بنابراین، بسیار به جاست تا این موضوع با دقّت بیش تر ارزیابی گردد.

چگونگی و قلمرو ارتباط با کافران، به عرصه های داخلی جامعه اسلامی محدود نمی شود؛ زیرا هیچ کشور و دولتی نمی تواند به تنهایی و بدون تعامل با دیگر کشورها، نیازهای جامعه خویش را تأمین کند. از این رو، به دنبال افزایش کمّی و کیفی روابط انسان ها با یکدیگر، ارتباط میان دولت ها نیز روز به روز و بیش از گذشته، گسترش یافته و می یابد .

جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای ادامه حیات خویش ناگزیر از برقراری ارتباط با دیگر کشورها در عرصه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... است. با توجّه به این که همه کشورهایی که نظام اسلامی با آن ها رابطه دارد، اسلامی نیستند، شایسته است تا چگونگی و حدود تعامل و ارتباط با آنها روشن شود.

 

توصیف کتاب:

این پژوهش با بهره گیری از آیات، روایات و فتاوای فقیهان گذشته و معاصر، می‌کوشد چگونگی و حدود رابطه با کافران (اقلیت های مذهبی) را در سطح داخلی و ارتباط نظام اسلامی با کشورهای غیر اسلامی در سطح بین المللی تبیین کند .پژوهشگر پس از بررسی مفاهیم مربوط به ارتباط با کافران و اقسام آنان از دیدگاه اسلام، به مبانی و اصول کلی برقراری ارتباط با کافران پرداخته است.

آن گاه اصول کلی در روابط صلح آمیز و قهرآمیز در دو گفتار جداگانه بررسی شده است. سپس در دو بخش دیگر به روابط مسلمانان با کافران و روابط دولت با آنان در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و حقوقی، توجّه شد و دستاوردهای پژوهشی ره توشه مشتاقان گردیده است.

هدف از تدوین این مجموعه، بررسی و بیان دیدگاه و احکام اسلام درباره روابط با اهل کتاب و دشمنان اسلام است. در این نوشتار، به جنبه های گوناگون موضوع اشاره خواهیم کرد و تا آن جا که بتوانیم، به بررسی مبانی فقهی آن خواهیم پرداخت. این مجموعه چهار بخش مستقل دارد که بخش اول به تعریف و بررسی مفاهیم واژه های مربوط به بحث و هم چنین اصول کلی روابط با کافران خواهد پرداخت.

موضوع بخش دوم، بررسی روابط حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام در ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و نظامی خواهد بود در بخش سوم روابط مسلمانان با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام را از جنبه های فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و احکام بررسی می کنیم. «ضرورت در پیش گرفتن الگوی رفتاری صحیح در رسانه درباره کافران، اهل کتاب و دشمنان» نیز موضوع بخش چهارم خواهد بود.

مباحثی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته اند به ترتیب عبارتند از:

1.      دیباچه

2.      پیشگفتار

3.      مفاهیم و وراژه ها و اصول کلی روابط با کافران

4.      روابط حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

5.      روابط مسلمانان با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

6.      همراه با برنامه سازان

 

پیش گفتار

نگارنده اعتقاد دارد: انسان جدا از هرگونه وابستگی های نژادی، مذهبی، زبانی و جنسی، به زندگی اجتماعی و داد و ستد با هم نوعانش، گرایش دارد و این امر بر هیچ کس پوشیده نیست. این گرایش سبب می شود روز به روز مرزهای به وجود آمده میان کشورها کم رنگ شود و ارتباط انسان ها در کنار روابط میان دولت ها رونق یابد. پیشرفت دانش و صنعت و گسترش فن آوری و ابزارهای ارتباط جمعی مانند: رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت نیز شتاب حیرت انگیزی به این روند بخشیده، به گونه ای که امروزه سخن از دهکده جهانی و خانواده بزرگ بین المللی بر سر زبان ها است. این پدیده چنان مرزهای جغرافیایی را در نوردیده که ایده بستن مرزها و خزیدن به کنج انزوا، نه ممکن است و نه خردمندانه.

ما از یک سو، معتقدیم که اسلام، آیینی جاودانی و جهانی است و احکام و مقررات آن برای همه انسان ها با هر مذهب و نژادی، نازل شده، به گونه ای که روی سخن بسیاری از آیه های قرآنی با همه انسان ها است:

1.      (یا اَیُّها النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُم (بقره: 21 ای مردم! پروردگارتان را بپرستید.

2.      (وَ ما اَرْسَلْناکَ إِلاّ کافَّةً لِلنّاسِ بَشیرا وَ نَذیرا (سباء: 28 و ما تو را جز بشارتگر و هشدار دهنده برای تمام مردم نفرستادیم.

3.      (یاأَیُّهَا النّاسُ إِنّی رَسُولُ اللّه ِ إِلَیْکُمْ جَمیعا (اعراف: 158بگو: ای مردم من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم.

4.      (إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ (ص: 78

از سوی دیگر، برخلاف تبلیغات زهرآگین مشرکان، اسلام، دین رحمت و صلح و آرامش است، نه دین شمشیر. از این رو، همواره پیروان خود را به هم زیستی همراه با صلح و آشتی با بیگانگان فرا خوانده است؛ بنابراین، ضرورت دارد موضوع روابط با کافران به طور دقیق، بررسی و روشن شود. به ویژه آن که با پیدایش انقلاب اسلامی و عینی شدن نظریه حکومت اسلامی، نظام اسلامی باید موضع خود را درباره بیگانگان موجود در ایران از یک سو و بیگانگان خارج از قلمرو حکومت اسلامی از سوی دیگر به روشنی بیان کند.

بر این اساس، اگر این بحث تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش تر ارزش تحقیقی داشت، امروز یک ضرورت است. با توجه به همین ضرورت بود که خبرگان که بیش تر آنان مجتهدان و اسلام شناسان برجسته بودند، هنگام تدوین قانون اساسی، اصول کلی روابط با کافران را به تصویب رساندند. اصل سیزدهم قانون اساسی می گوید :ایرانیان زردشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند.

خبرگان، این اصل را که تنها درباره اهل کتاب بود و شامل همه کافران نمی شد، کافی ندانست و اصل چهاردهم را که در پیش نویس قانون اساسی نیامده بود، بدان افزود. این اصل مقرر می دارد:
به حکم آیه شریفه «لا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَـتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ) (ممتحنه: 8) دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظّفند نسبت به افراد غیرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه و اقدام نکنند.
گفتنی است این اصل، قریب به اتفاق آرای نمایندگان خبرگان به تصویب رسید؛ زیرا از مجموع پنجاه و سه نفر حاضر در جلسه، پنجاه نفر با این اصل موافق و یک نفر مخالف بودند و تنها دو نفر رأی ممتنع دادند.

 

بخش اول: مفاهیم و واژه ها و اصول کلی روابط با کافران

این بخش از کتاب دارای مباحث زیر می باشد:

1.      مفاهیم و واژه ها

2.      اصول کلی روابط با فرزندان

نگارنده درباره مفهوم و اقسام کافر می نویسد: مفهوم کافرهمان گونه که در بخش اول، به طور مبسوط توضیح دادیم، کافر به شخصی گفته می شود که مسلمان نباشد، خواه مذهب او الهی و مورد قبول اسلام باشد، مانند: یهودی و مسیحی، خواه الحادی باشد یا هیچ مذهبی نداشته باشد. اقسام کافردر فقه اسلام، در یک تقسیم بندی کلی، بیگانگان و کافران به سه دسته تقسیم می شوند:

1.      کافر اهل کتاب اهل کتاب به کافرانی گفته می شود که کتاب آسمانی دارند و به رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز ایمان نیاورده اند، مانند: یهود و نصاری. شهرستانی می نویسد: «یهود به هفتاد و یک فرقه و نصاری به هفتاد و دو فرقه متفرق شده اند».

2.      کافر غیر اهل کتاب به کافرانی گفته می شود که کتاب آسمانی ندارند که خود چند گروهند:

الف) دهریون (منکران خدا (دهری به کسی گفته می شود که آفریننده جهان را انکار می کند و می گوید خدایی وجود ندارد و این جهان بدون سازنده پدید آمده است. قرآن کریم از زبان اینان می فرماید :وَ قالُوا ما هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلاَّ الدَّهْرُ «جاثیه: 24» و گفتند: «غیر از زندگانی دنیای ما [چیز دیگری] نیست، می میریم و زنده می شویم و ما را جز طبیعت هلاک نمی کند.

ب) کسانی که کتاب آسمانی ندارند، ولی دارای حدود و احکامند. صابئین (ستاره پرستان) یکی از دو فرقه زمان پیامبری حضرت ابراهیم علیه السلام بود. آنان می گفتند بشر برای شناخت خدا و پیروی از او به یک میانجی نیاز دارد که حتما باید موجودی روحانی باشد، نه جسمانی. اینان با گذشت زمان به موجودات آسمانی معتقد شدند و برخی نیز به ستاره پرستی گرویدند.

ج) مشرکان: مشرک به کافری گفته می شود که به زبان، اندیشه یا کردار، برای خدا در ذات یا صفات یا افعالش شریک می آورد، مانند: بت پرستان.

3.      کافرانی که احتمال می رود کتاب آسمانی داشته باشند. این ها شامل مجوس و مانویه هستند. گفته اند مجوس هفتاد فرقه شده اند که کیومرثیه، زروانیه و زرتشتیه در رأس دیگر فرقه هایند.

 

بخش دوم: روابط حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

مباحثی که نگارنده در این بخش به آنها پرداخته به ترتیب عبارتند از:

1.      روابط فرهنگی حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

2.      روابط سیاسی حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

3.      روابط اقتصادی حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

4.      روابط نظامی حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

5.      روابط حقوقی حکومت اسلامی با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

نگارنده درباره انواع جهاد می نویسد: برخی از فقیهان فرموده اند جهاد دوگونه است: گاهی برای دعوت به اسلام صورت می گیرد که در اصطلاح به آن «جهاد ابتدایی» گفته می شود و گاهی برای دفاع از کیان اسلام صورت می پذیرد که به آن «جهاد دفاعی» گفته می شود. بعضی دیگر، جهاد را بر سه قسم تقسیم کرده اند: دفاع صرف، جهاد متضمن بر دفاع و جهاد صرف .برخی نیز آن را چهار دسته کرده اند: جهاد با مشرکان برای دعوت آن ها به دین اسلام، جهاد با کسانی که به قلمرو حکومت اسلامی هجوم می آورند، جهاد با کسی که تصمیم به کشتن نفس محترمه یا گرفتن مالی گرفته است، جهاد با شوریدگان بر امام معصوم علیه السلام.

شهید ثانی، «دفاع» دانستن قسم سوم را «اولی» دانسته است .نتیجه این امر آن جا آشکار می شود که اگر آن را دفاع دانستیم، دیگر شرایط وجوب جهاد از جمله ـ حضور امام معصوم ـ لازم نیست. این امر مهم ترین تفاوت میان جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی است. مشهور میان فقیهان امامیه این است که جهاد ابتدایی تنها در زمان حضور معصوم علیه السلام مشروع است و حتی بر این امر ادعای اجماع شده است.
هرچند برخی از فقیهان معاصر بر این باورند که اگر ولی امر مسلمانان و فقیه دارای شرایط، صلاح بداند، جهاد ابتدایی حتی در زمان غیبت امام معصوم نیز جایز است .گفتنی است، جهاد ابتدایی آخرین حلقه از سلسله برنامه های ارشادی اسلام است. اسلام ابتدا، «نفس لوّامه» و «نفس اماره» خود کافر و مشرک و ظالم را علیه خودش می شوراند. اگر این روش، کارساز نبود، به سراغ شیوه های تبلیغی و راهنمایی می رود که «موعظه» در صدر آن ها قرار دارد :ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ ... ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه ای] که نیکوتر است مجادله نمای».نحل: 125»

پس از موعظه، نوبت به «مجادله» می رسد. «موعظه» جنبه شخصی دارد ولی «مجادله» معمولاً در حضور جمع یا گروهی از مردم، صورت می گیرد تا چهره ظالم بر همگان آشکار گردد. حضرت ابراهیم علیه السلام در برخورد با نمرود از چنین شیوه ای بهره برد. ابتدا نمرود و نمرودیان را با پند و موعظه به توبه فرا خواند و سپس بت ها را شکست و با این کار، ناتوانی آن ها را ثابت کرد و پس از نجات از اعدام و آتش، روش «مجادله» را در پیش گرفت حضرت موسی علیه السلام نیز این مراحل را طی کرد و در آخرین مرحله که فرعون، قصد جان او را کرده بود، دست به جهاد نظامی و دفاعی زد.

 

بخش سوم: روابط مسلمانان با کافران، اهل کتاب و دشمنان اسلام

آن چه نگارنده تا این بخش گفته، درباره روابط حکومت اسلامی با دولت های کفر بود که بیانگر مواضع اسلام در حوزه حقوق بین الملل عمومی است. و از این بخش به بعد درباره روابط فردی مسلمانان با کافران سخن می گوید که بیش تر مطالب آن، در حوزه حقوق بین الملل خصوصی می گنجد.

هم چنین نویسنده درباره جهانگردی و رفت وآمد کافران به سرزمین های اسلامی و برعکس آورده است: صنعت جهانگردی در عرصه فرهنگ و اقتصاد جایگاه والایی دارد. فرهنگ ها در اثر، هجرت ها، گسترش یافته اند. در گذشته انسان ها، در هجرت هایشان، بیش تر به فرهنگ توجه نشان می دادند تا اقتصاد، ولی امروزه کشورها درصدند تا از راه رونق بخشیدن به صنعت جهانگردی، بیش ترین درآمد را به دست آورند. ما باید در این مسئله به بهره وری های فرهنگی اصالت بدهیم، نه اقتصادی؛ زیرا کشوری که سرمایه های معنوی خود را به تاراج بدهد، از بهره های مادی نیز باز می ماند .در منابع اسلامی و کتاب های فقهی پیشینیان، به جهانگردی به عنوان یک صنعت ـ به گونه ای که امروزه مطرح است ـ پرداخته نشده است. آن چه در کتاب و سنت در پیوند با این موضوع دیده می شود، تنها درباره اصل جهانگردی و اثرها و فایده های معنوی و گاهی مادی آن است. از این رو، باید «صنعت جهانگردی» را از مباحث نو و «مسائل مستحدثه» فقه دانست و احکام فرع های آن را از منبع ها و مصادر فقهی استنباط کرد.

قرآن کریم در آیه های چندی، دستور به جهانگردی می دهد:

قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسیرُوا فِی اْلأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ. (آل عمران: 173پیش از شما، سنت هایی وجود داشت، پس در زمین گردش کنید و سرانجام کار تکذیب کنندگان (حق) را بنگرید. پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز ما را به سفر رفتن فرا خوانده و فایده های معنوی و مادی آن را یادآوری کرده اند:  سافِرُوا تَصِحُّوا، سافِرُوا تَنَعَّمُوا؛ مسافرت کنید تا سلامتی و عافیت یابید. مسافرت کنید تا بهره مند شوید .بنابراین، «جهانگردی» هم چون بسیاری از کارها در حالت طبیعی و موقعیت عادی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه امری است مستحب، ولی ممکن است در موقعیت های ویژه حرام یا واجب شود.

برای نمونه، ممکن است کسانی در مسافرت به برخی کشورها مجبور به ترک حجاب شوند یا در اثر آلوده بودن محیط و تبلیغات گسترده ضد دینی، اعتقادات و باورهای مذهبی آن ها متزلزل گردد. چنین مسافرتی، بی شک حرام است. همان طور که ممکن است لازم باشد، برای مقابله با دسیسه های دشمنان اسلام، کارشناسانی برای آشنایی با برنامه ها و نقشه های دشمنان، به کشورهای آن ها سفر کنند. این مطلب را می توان از دلیل هایی که بر واجب بودن حفظِ کیان نظام اسلامی بیان شده، استفاده کرد.

ممکن است برخی، ورود جهانگردان غیر مسلمان به سرزمین های اسلامی را تهدیدی علیه ارزش ها و مقدسات اسلامی بدانند. از روایت هایی که در باب های معاملات و تجارات وارد شده، برداشت می شود که شارع در این امور، شیوه ها و راه کارهای عقل را تأیید کرده و خود راه کار جدیدی بنیان ننهاده است.اسلام، شیوه هایی را که سودآور، کارآفرین و سبب تقویت توان مالی و شکوفایی اقتصادی جامعه می شود، تا زمانی که سبب فساد و تباهی جامعه نشود، تأیید و بلکه تشویق کرده است. برای نمونه، می توان به روایت معروف تحف العقول از امام صادق علیه السلام اشاره کرد:

اما تفسیر و توضیح صنعت ها، پس هر صنعتی که بندگان فرا می گیرند، یا به دیگران آموزش می دهند، مانند نوشتن، حساب، تجارت، زرگری، زین سازی، بنایی، بافندگی و... یعنی کارهایی که بندگان به آن ها نیاز دارند و منافع شان از آن ها برآورده می شود و قوام و استواری ایشان، وابسته به آن هاست و به کمک آن ها به همه حاجت های خود می رسند، انجام و آموزش چنین اموری، حلال است .به هر حال، موضوع های نوپیدای عصر حاضر هم چون بیمه، جهانگردی و مانند آن را می توان بر اساس مذاق شارع و بنای وی بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. هنگام ورود جهانگردان به کشور اسلامی، با آن ها قرارداد یا قراردادهایی، بسته می شود و آنان با روادید و گذرنامه، وارد سرزمین اسلامی می شوند. بر اساس دلیل هایی مانند «اُوفُوا بِالْعُقُود» و «أَلْمُوْمِنُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ» که به طور عام بیان شده اند، عمل کردن به این قراردادها بر دولت اسلامی و شهروندان مسلمان، واجب است. جهانگردان نیز باید در مدتی که در کشور اسلامی به سر می برند، حدود اسلامی را رعایت کنند. چنان که اگر جهان گرد مسلمانی وارد یکی از کشورهای کفر شود، باید به مقررات آن جا تن در دهد.

 

بخش چهارم: همراه با برنامه سازان

نگارنده در قسمتی از این بخش می نویسد: رسانه های ارتباط جمعی، به ویژه صدا و سیما را باید از تاثیرگذارترین ابزار تبلیغاتی در عصر حاضر دانست .رادیو و تلویزیون به عنوان یک رسانه جمعی و وسیله فنی، در رشد و تعالی افراد جامعه تاثیر فراوانی دارد و بر قوای حسی، فکری و عقلانی آنان می افزاید .پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، دستگاه رادیو و تلویزیون از جایگاه ویژه ای برخوردار گردید؛ به گونه ای که اصل یک صد و هفتاد و پنجم قانون اساسی به آن اختصاص یافت. در مقدمه آن ذیل عنوان «وسایل ارتباط جمعی» آمده است :وسایل ارتباط جمعی (رادیو ـ تلویزیون) بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی و در خدمت اشاعه و ترویج فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضد اسلامی جدا پرهیز کند. پیروی از اصول چنین قانونی که آزادی و کرامت ابنای بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان را می گشاید بر عهده همگان است و لازم است که امت مسلمان با انتخاب مسئولین کاردان و مومن و نظارت مستمر بر کار آنان، به طور فعالانه در ساختن جامعه اسلامی مشارکت جویند.

بنیان گذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی رحمه الله در دیدار با مسئولان صدا و سیما، رادیو و تلویزیون را «حساس ترین دستگاه تبلیغاتی» می شمارد :دستگاه رادیو و تلویزیون که من کرارا گفته ام، دستگاهی است که حساس ترین دستگاه های تبلیغاتی هر کشوری است که هم از طریق بصر و هم از طریق سمع از آن، مردم استفاده می کنند. آن طوری که به رادیو و تلویزیون توجه می کنند، مردم به هیچ دستگاهی آن طور توجه نمی کنند. از دستگاه کوچکی که برای بچه ها گذارده می شود، تا آن برنامه هایی که برای دیگران .اگر این دستگاه اصلاح بشود و برنامه های آن برنامه های اصلاحی باشد، امید است که یک مملکت اصلاح بشود. و اگر این دستگاه، دستگاهی باشد که نظیر همان زمان طاغوت باشد، مردم به همان حال باقی می مانند.

مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می فرماید :صدا و سیما چنان که امام بزرگوار راحل تعبیر فرمودند [باید] دانشگاهی همگانی باشد که در آن دین و اخلاق و ارزش های اسلامی و راه و روش زندگی و... آموخته شود .با توجه به مطالب بالا و رویدادهایی که در گوشه و کنار جهان امروزی رخ می دهد و لزوم اتخاذ سیاست های صحیح رسانه ای در قلمرو ارتباط با کافران، رسالت مهم صدا و سیما روشن می گردد. این رسانه، باید با درک شرایط حساس جهان اسلام و شناخت چالش های پیش رو، برنامه های خود را در حوزه روابط با کافران به طور کمّی و کیفی گسترش دهد. هرچند بنیان گذاری و راه اندازی شبکه های جام جم از مهم ترین کارهای سازمان صدا و سیما در این راستا است، ولی هنوز گام نخست به شمار می رود. بسیارند افراد و خانواده هایی که در غرب خواستار رادیو و تلویزیونی بدون صحنه های ضد اخلاقی هستند. این رویکرد را حتی در میان خانواده های غیر مسلمان نیز می توان دید و این، وظیفه ما را دوچندان می کند. بر این اساس، دست اندرکاران صدا و سیما، به ویژه در بخش برون مرزی، باید همه تلاش خود را به کار گیرند تا به اهداف زیر دست یابیم:

1.      آموزه های حیات بخش اسلام از منابع اصیل آن استخراج شود و به شنوندگان و بینندگان مسلمان و غیر مسلمان، انتقال یابد. در این مورد، تأمین کنندگان برنامه، نباید از تولیدات مراکزی که برای همین منظور پیش بینی و راه اندازی شده اند غافل بمانند. در این زمینه، می توان به مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما اشاره کرد.

2.      با مطالعه و بررسی جامعه های غیر مسلمان و جمع آوری شبهه ها و چالش های فرا روی مکتب حیات بخش اسلام در آن جوامع، به پاسخ گویی آن ها در برنامه های ویژه بپردازند و با این کار، همه تلاش خود را برای زدودن تهمت های ناروا از چهره اسلام به کار گیرند. برای این منظور شایسته است با تهیه گزارش های مستند و انجام مصاحبه با افراد جامعه از یک سو و طرح آن ها در میزگردهای علمی با حضور کارشناسان و اندیشمندان از سوی دیگر اقدام کرد.

 

لازم به ذکر است که کتاب «حدود ارتباط با کافران» به قلم سیدمهدی میرداداشی، در سال 1383، توسط انتشارات مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما منتشر گردیده است./602/825/م

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۶ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۰:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۲۲:۰۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۵۲
غروب آفتاب
۱۹:۴۶:۵۸
اذان مغرب
۲۰:۰۴:۴۵