vasael.ir

کد خبر: ۴۰۹۹
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۲ - 08 January 2017
خارج فقه فناوری استاد شهریاری/ جلسه 29

بررسی تاریخی و نقد نظریه مرحوم محقق اردبیلی

پایگاه اطلاع رسانی وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین حمید شهریاری در بیست و نهمین جلسه درس خارج فقه فناوری اطلاعات گفت: واقعیت این است که زمان امامت امام باقر علیه السلام مقارن با زمان ثبات حکومت خلفای بنی امیه بوده و لااقل بخشی از زمان امامت امام صادق علیه السلام مقارن با زمان تبدل خلافت و بی ثباتی حکومت و هرج و مرج اجتماعی بوده و این عکس چیزی است که محقق اردبیلی ادعا کرده است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام والمسلمین شهریاری، در جلسه بیست و نهم درس خارج فقه فناوری که روز پنج شنبه مورخه 9 دی 95  در موسسه امام خمینی (ره) برگزار گردید در ادامه بحث امنیت فضای مجازی به بررسی فتوا و توضیحات مرحوم آیت الله اردبیلی در مورد حد سرقت و نقد آن پرداخت و گفت: ایشان با تسلطی که بر مباحث اقتصادی داشتند مطالب نابی را بیان کرده اند اما با بررسی تاریخی عصر امام باقر و امام صادق علیهما السلام نظر ایشان را مردود می دانیم و تحلیل اوضاع تاریخی گواه این مطلب است که عصر امام باقر علیه السلام ثبات بیشتری در بازار وجود داشته است.
ایشان در ادامه گفت: برخلاف ادعای محقق اربیلی زمان امامت امام باقر علیه السلام ایام ثبات و میانه و زمان امامت امام صادق علیه السلام در غالب احیان، ایام هرج و مرج بوده است.  

این استاد حوزه در پایان گفت: اگر حسب ادعای محقق اردبیلی فرض کنیم که ربع دینار در زمان امام باقر معادل خمس دینار در زمان امام صادق علیهما السلام بوده، معلوم می شود که معیار اصلی دینار نیست بلکه ارزشی است که موجب معادله این دو مجهول گردیده است.


اهم مباحث استاد شهریاری در این جلسه به شرح ذیل می باشد:
خلاصه ای از جلسه گذشته:
ناسازگاری قول صاحب جواهر با آیه شریفه، اختلاف در قیمت دینار و نظر مصلحتی امام علیه السلام در سایر اقوال و نیز عدم حجیت اجماع منقول از جمله ردیات بر قول ایشان است که باید مورد دقت قرار گیرد و باید به دنبال ملاک درستی در  حد سرقت باشیم و به قیمت درهم و دینار توجه چندانی نداشته باشیم زیرا نوسانات زیادی داشته است.
به دلیل اختلاف اسعار مقداد سیوری حلی اختلاف در روایات را بر اختلاف اسعار حمل کرده است و قائل به قول مشهور شده است.
طبق نظر محقق اردبیلی (ره)، امام باقر علیه السلام در عصر بنی امیه بود و هرج و مرج بود و حاکمان پول زیادی نداشتند ولی در عصر امام صادق علیه السلام اوضاع این گونه نبود و حاکم ثروت ها را جمع آوری می کرد و به سمت مردم می آورد. پس در این زمان مساله تقیه مطرح نبوده است و در این دو مدت بازار بالا و پایین شده است.


نقد نظر مرحوم ادبیلی
بحث در سه دسته از روایات بود که برای حد سرقت تعیین شده است و هر یک از علما یک دسته از روایات را اخذ کرده اند.
همچنین فاضل اردبیلی قائل به اختلاف اسعار شده است:
«الذی یقوى فی النظر، هو حمل الاختلاف الموجود فی الطوائف المذکورة من الروایات على اختلاف الدراهم و الدنانیر بحسب الوزن، و اختلاف القیمة السوقیّة بین الذهب و الفضّة من حیث نسبة أحدهما إلى الآخر و نسبتهما إلى سائر الأمتعة. و هذا أمر یتّفق کثیراً بالنسبة إلى النقود، و له قانون خاصّ اقتصادیّ؛ فکلّما کان النقد فی أیدی الناس موفوراً و الأمتعة قلیلة، تکون النقود حینئذٍ أرخص قیمة من الأمتعة، و کلّما کان الأمر بالعکس ینعکس الأمر؛
اختلاف درهم و دینار به دو دلیل است: 1- به خاطر وزن آنها که برای برخی ارزش بیشتری قائل بودند2- احتمال اختلاف قیمت سوقیه نیز وجود دارد.
و کذلک لو کان الذهب موفوراً بالنسبة إلى الفضّة، یکون الدینار أرخص، و لو انعکس الأمر انعکست النتیجة. و هذا أمر واضح محسوس حتّى فی زماننا هذا، و الحال أنّ النقود هی ورقیّة لا ذهبیّة و لا فضّیّة؛ و فی العهود القدیمة کان الأمر کذلک، و على ذلک یحمل قول و لیس له معنى غیر ذلک، و له من التاریخ خیر ،«بلغ الدینار ما بلغ» : الصادق علیه السلام شاهد. و الحاصل أنّ الدینار و الدرهم لم یکن ثابتاً وزناً، و لا خالصاً نقاوة، و لا متّفقاً خلطاً و سعراً، و علیه یمکن حمل اختلاف الأخبار على هذه الجهة؛
هر زمان طلا نسبت به نقره بیشتر باشد دینار ارزان می شود و این مورد تا زمان ما نیز وجود دارد ولی این امر نقد به صورت اسکناس است و در عصر قدیم نیز نقدشان نقره بوده است.
و إن أردت أن تعرف المزید، فعلیک بکتاب النقود الإسلامیّة ثمّ إنّه صادف عصر الباقر علیه السلام زمن بنی أمیّة، و کان عصر فَوضَى (هرج و مرج (و اختلافات و خصومات داخلیّة و لم یکن عند الحکومة آنذاک نقدیّة کافیة، فالذهب کان قلیلًا، و کان الدینار أغلى. و لکن فی عصر الصادق علیه السلام کانت الحکومة أقوى نسبة، و تمتلک سلطة سیاسیّة و اقتصادیّة، حیث کانت الثروات تجلب إلیها و الذهب یکثر عندها. و على هذا فلیس للتقیّة و غیرها دخل فیما ذکر من الاختلاف، بل یحتمل قریباً أن یکون منشؤه الاختلافَ فی الأسعار فی ذلک الزمان و کیف کان، فمن مجموع ما مرّ یرجّح أن یقال: إنّ المعیار فی الأنصبة، هو النقد الذهبیّ، أعنی: الدینار، و أنّ المعتبر فی النصاب، هو ربعه، بلغ الدینار ما بلغ، نظراً إلى الشهرة الفتوائیّة الکثیرة، و کذلک الشهرة الروائیّة، مؤیّداً بالأصل، و الاحتیاط فی الدماء، و الدرء بالشبهة و بناءُ الحدود على التخفیف. (فقه الحدود و التعزیرات، ج 3 صص 133 -144)
فرمایش ایشان بدین گونه است که در عصر امام صادق علیه السلام آرامش جامعه بیشتر بوده و نوسان کمتری بوده است.
اشکالات وارد بر کلام فاضل اردبیلی
اولاً واقعیت این است که زمان امامت امام باقر علیه السلام مقارن با زمان ثبات حکومت خلفای بنی امیه بوده و لااقل بخشی از زمان امامت امام صادق علیه السلام مقارن با زمان تبدل خلافت و بی ثباتی حکومت و هرج و مرج اجتماعی بوده و این عکس چیزی است که محقق اردبیلی ادعا کرده است.
ثانیاً زمان امامت امام باقر علیه السلام مصادف است با خلافت پنج تن از مروانیان که همگی از نوادگان مروان بودند طی این دوره که حدود ٢٨ سال به طول انجامید حکومت مروانیان حکومتی مستقر و دارای اموال بسیار بوده است.
زمان امامت امام باقر علیه السلام از آخرین سال خلافت ولید بن عبدالملک شروع می شود. او خلیفه ای مقتدر و سرزمین اسلام را به پاکستان و اسپانیا امروزی گسترش داد و مسجد جامع اموی را بنیان نهاد که شگفت انگیزترین مساجد جهان است.
سلیمان بن عبدالملک نیز کمی از برادرش نداشت و در زمان او گرگان و طبرستان به دست مسلمانان افتاد و قسطنطنیه را محاصره کرد در رمله در فلسطین اقامت گزید تا به امپراتوری بیزانس حمله کند اما عجل مهلتش نداد و در سال ٩٩ هجری مُرد. جنگ در اقصا نقاط جهان اسلام و آرامش نسبی در درون جامعه اسلامی از مشخصات زمان ایشان بود.
در دوران عمر بن عبدالعزیز نیز که به محبت آل علی مشهور بود رونق اقتصادی به دلیل فتوحات مسلمین حاکم بود. نقل تاریخی در زندگانی عمر بن عبدالعزیز شاهد این معناست. مسعودی می نویسد او پیراهنی به قیمت ٤٠٠ درهم خریده و بین فرزندان، امیرالمؤمنین علی علیه السلام ده هزار دینار تقسیم کرده است. مروج الذهب، ج ٣
یزید بن عبدالملک نیز روزهای خلافتش روزهای کشورگشایی و گشایش بود و سپاهش در شهرهای ماوراءالنهر با ترکان می جنگید
همچنین گفته اند او مردی عیاش و دوستدار لهو و لعب بود و حبابه را که کنیزی آوازه خوان بود به چهارهزار دینار خرید.
آخرین خلیفه معاصر امام باقر علیه السلام هشام بن عبدالملک است او نیز خلیفه ای مقتدر و در اقصا نقاط سرزمین اسلامی جنگهایی کرده که اکثراً همراه پیروزی بوده و موجبات گسترش اسلام را پدید آورد. در زمان او کشور اسلامی به بلاد سند و چین گسترش یافت و نقل است که جنید بن عبدالرحمن سردار فاتح سند ٨٠ میلیون درهم و ٦٥٠ هزار اسیر گرفت و بارها چنین مقدارهایی را بین لشگریان خود تقسیم کرد. تاریخ یعقوبی، ج ٢ ، ص ٣١٧
به دستور هشام ابتدا درسال ١١٤ امام باقر علیه السلام را مسموم کردند و به شهادت رسانیدند و سپس قیام زید بن علی را سرکوب کردند و او و سپس پسرش یحیی را به شهادت رساندند. هشام یازده سال بعد از شهادت امام باقر علیه السلام نیز حکومت کرد.


هشام یازده سال بعد از شهادت امام باقر علیه السلام نیز حکومت کرد. ولی بعد از او ولید بن یزید به قدرت رسید و چون هشام درصدد بود او را از ولیعهدی برکنار کند و پسرش را ولیعهد کند بین او و عمویش اختلاف افتاد. بعد از مرگ هشام، ولید تمام ولات عمویش را به جز یک نفر که با برکناری او موافق نبود برکنار کرد. هم او و هم خلیفه بعد از او یزید بن ولید مردانی عیاش و میگسار و اهل ساز و آواز بود و با فاسقان و اهل فجور به عیش و نوش می پرداختند. در زمان آنان کار بنی امیه به شدت پریشان شده، فتنه ها علیه این دولت برانگیخته شد و شهرهایشان به آشوب کشیده شد طوری که نقل شده مردم مصر امیر خود حفص بن ولید حضرمی را کشته و مردم مدینه عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز (عامل خلیفه در این شهر) را از شهر بیرون کردند.
گفته اند که زمان مرگ ولید در خزانه ٤٧ میلیون دینار بود که یزید همه آن را خرج کرد.
بعد از یزید برادرش ابراهیم به خلافت رسید ولی مدت خلافت ایشان چند ماهی بیش نبود.
طی دوسال سه خلیفه تغییر کرده بودند و این امر موجب گردید که در ایام ابراهیم هرج و مرج شدیدی بر حکومت فراگیر شده بود و خلافت از هیبت افتاده و اختلافات زیادی حاکم بود.  مروج الذهب، ج ٣،ص ٢٢٠
با ورود مروان بن محمد سپاه شام شکست خورد و ابراهیم فرار کرد و مروان به خلافت رسید. اسباب سقوط حکومت اموی از پیش آماده شده بود و مروان فقط توانست مدتی آن را به تأخیر اندازد. در زمان او شورشهای متعددی در اطراف و اکناف بلاد اسلامی روی داد که از آن جمله شورش اهل حمص، مردم غوطه، فلسطینی ها و نیز نا آرامی هایی در عراق بود.
اشتغال مروان به سرکوب شورش های شام، عراق و اردن او را از خراسان غافل کرد و همان¬جا بود که عباسیان با دعوت خود زمینه حکومتشان را فراهم آوردند و زمینه برای سقوط امویان فراهم گردید تا این که بالاخره پس از هشت ماه جنگ از عباسیان شکست خورد و به مصر گریخت و همانجا کشته شد.
سفاح اولین خلیفه عباسی چهار سال و اندی خلافت کرد و پس از او منصور دوانیقی به مدت ٢٢ سال از سال ١٣٦ تا سال ١٥٨ خلافت را بر عهده داشت و در سال ١٤٨ امام جعفر صادق علیه السلام به دست او مسموم و به شهادت رسید.
گفته اند در میان خلفای بنی امیه در زمان امام باقر علیه السلام فقط هشام فردی لایق و حکومتدار بود و بقیه خلفای بعد از او عیاش بودند و کار خلافت را به هرج و مرج کشیدند.


طبیعتاً در دوره امام باقر علیه السلام ایام ثبات بوده و ایام هرج و مرج به خلفای بعد از هشام در زمان امام صادق علیه السلام مربوط است. علاوه بر آن تبدل خلافت از امویان به عباسیان نیز در زمان امام صادق علیه السلام روی داده است.
بنابراین برخلاف ادعای محقق اربیلی زمان امامت امام باقر علیه السلام ایام ثبات و میانه و زمان امامت امام صادق علیه السلام در غالب احیان، ایام هرج و مرج بوده است.  
این ایام از سال ١٢٥ یعنی خلافت یزید بن ولید شروع و تا سال ١٣٦ زمان شروع خلافت منصور ادامه داشته است.
مقصود از تطویل در کلام این بود که معلوم شود که بر خلاف آنچه در کلام محقق اردبیلی آمده است، زمان امامت امام باقر علیه السلام زمان ثبات حکومت خلفای بنی امیه و سرازیر شدن ثروت به داخل ممالک اسلامی به دلیل توسعه سرزمین های اسلامی بنابراین حکومت پول کافی داشته و طلا نزد حکام و لشکریان پیروز بسیار بوده و طبیعتاً باید طبق قانون عرضه و تقاضا دینار ارزش کمتری داشته باشد (برعکس آنچه محقق اردبیلی ادعا می کرد) و زمان امام صادق علیه السلام ممزوجی از زمان هرج و مرج و ثبات بوده است.
بنابراین باید در بخشی از حیات و امامت ایشان خزانه حکومت نقصان یافته و طلا عرضه کمتری داشته و ارزش بیشتری یافته باشد. بنابر آنچه گفته شد می توان احتمال داد که ربع دینار زمان امام باقر علیه السلام معادل خمس دینار زمان امام صادق علیه السلام باشد اما نمی توان احتمال داد که ربع دینار زمان امام صادق علیه السلام معادل با خمس دینار زمان امام باقر علیه السلام باشد.
بنابراین مسأله عکس آن چیزی است که محقق اردبیلی ادعا کرده است. به عبارت دیگر اگر فرض کنیم که در برابر دینار زمان امام باقر علیه السلام ٤٠٠ هزارتومان کالا می داده اند و در برابر دینار زمان امام صادق ٥٠٠ هزارتومان کالا می داده اند چون در زمان هرج و مرج دینار کمتری در دست مردم بوده است، آنگاه باید ادعا کنیم که ربع دینار امام باقر علیه السلام معادل است با خمس دینار امام صادق علیه السلام و این عکس چیزی است که ما در روایات می بینیم بنابراین ارتفاع قیمت نمی تواند اختلاف بین احادیث را توجیه کند.


ثانیاً این که دینار و درهم وزن ثابتی نداشتند و از نظر خلوص نیز متفاوت بودند اگر منظورتان تفاوت همزمان است که دلیلی بر حمل روایات نمی شود چون با این اختلاف چطور ائمه علیهم السلام به امری مردد ارجاع داده اند؟ و اگر منظورتان تفاوت در زمان¬های متفاوت است که بر آن دلیلی از تاریخ اقامه نشده که بیان دارد دینارهای زمان امام صادق سنگین¬تر از دینارهای زمان امام باقر علیهما السلام بوده باشد.
به علاوه اگر فرض کنیم که چنین باشد حال سؤال بعدی این است که کدام یک از دو زمان معیار برای حال کنونی ماست و تفاوت این وزن را چگونه حل کنیم و با این اوصاف چگونه این دلیلی بر تقدم روایات ربع دینار بر خمس دینار است.
ثالثاً بر فرض که کل مطالب ایشان صحیح باشد اینک سؤال اصلی این است که ما چگونه از این شواهد تاریخی بفهمیم که روایات ربع دینار بر روایات خمس دینار مقدم هستند. معلوم است که این شواهد به تنهایی برای گزینش ما کافی نیستند و نیازمند ضمیمه ادله دیگری هستیم.
رابعاً اگر حسب ادعای محقق اردبیلی فرض کنیم که ربع دینار در زمان امام باقر معادل خمس دینار در زمان امام صادق علیهما السلام بوده، معلوم می شود که معیار اصلی دینار نیست بلکه ارزشی است که موجب معادله این دو مجهول گردیده است.
یعنی اگر فرض کنیم که معیار یک بار ربع دینار قرار گرفته و یک بار خمس دینار و با توجیه تاریخی هر دو را درست دانستیم و نگفتیم که یکی از آنها خطاست (مثلاً چون موافق تقیه است) آنگاه باید بگوییم که ارزش آن دو مقدار یکسان است و بر مبنای دیگری آن معادله را تثبیت کنیم یعنی مثلاً بگوییم ربع دینار زمان اول معادل با دو درهم بوده و خمس دینار زمان دوم هم معادل دو درهم بوده پس معلوم می شود که این دو یکی است.
خامساً ادله احتیاط بعد از طرح ادله کشف واقع بررسی می شود پس نباید این دو را با هم خلط کرد و از یک استدلال با دو مقدمه در دو سطح استفاده کرد که یکی در فرض واقع گرایی است و دیگری در فرض شک بلکه باید مقدمات استدلال هر دو در یک ظرف فرض شود وگرنه استنتاج مخدوش است. در این حال اگر به شواهد تاریخی اخذ کنیم گزینش ربع دینار بر خمس دینار دل¬بخواهی و تصادفی می شود و اگر به ادله احتیاط اخذ کنیم دیگر نیازی به بیان شواهد تاریخی نیست.
ادله مرحوم اردبیلی کافی نیست ولی به ثلث کسی فتوا نداده است. در جلسه آتی به قول عجیب دیگری می رسیم که آقای فیاض در منهاج الصالحین بیان کرده است و قائل به ثلث شده است که استدلال ایشان را بیان خواهیم کرد. /926/904/ص
تقریر : محسن جوادی صدر

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۳:۱۱
طلوع افتاب
۰۶:۵۸:۱۴
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۵۳
غروب آفتاب
۱۹:۲۴:۵۴
اذان مغرب
۱۹:۴۱:۵۲