به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی، در جلسه دوازدهم درس خارج فقه نظام عمران شهری که روز پنج شنبه بیستم اسفندماه 1394 در مدرسه دارالشفاء قم برگزار شد، در ادامه بحث پیرامون روایات دالّ بر مطلوبیت فضای سبز به طرح روایاتی پرداخت که بر مطلوبیت درختکاری دلالت دارد و در این زمینه مطالبی را بیان کرد که اهم آن به قرار ذیل است.
1. دسته سوم روایات وارده دالّ بر مطلوبیت فضای سبز، بیانگر مطلوبیت مؤکّد کاشت درخت است.
2. بنا به آنچه از روایات باب فهم میشود همانطورکه غرس درخت استحباب دارد، قطع درخت نیز در غیر حالت ضرورت مذموم است؛ با این تفاوت که قطع درخت مثمر حرام است و در مورد سایر درختان کراهت دارد.
3. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شده است که اگر قیامت کبری در شرف برپایی باشد و کسی از شما نهالی در دست داشته باشد، چنانچه توان غرس آن را پیش از برپایی قیامت داشته باشد پس آن را غرس کند. این روایت بیانگر تأکید فراوان شارع نسبت به درختکاری است.
4. از روایات چنین برمیآید که مسئولیت تأمین غذای حیوانات و نیز وظیفه حفظ محیط زیست از آسییبهای وارده متوجه آدمی است.
5. مستفاد از روایات، استحباب شرعی درختکاری اعم از درخت مثمر یا غیر آن است؛ اما غرس درخت مثمر استحباب آن مضاعف است. از این رو در برنامهریزی عمران شهری برای ایجاد فضای سبز لازم است از صرف هزینه تنها برای غرس درختان غیر مثمر اجتناب شود و درختان میوه نیز کاشت شود.
6. از بین بردن میوههای قاچاق توسط مسئولین ذیربط، حرام و اظهر مصادیق تبذیر است و عاملین این کار بنا به آیه کریمه قرآن اخوان الشیاطین هستند؛ چنین میوههایی میبایست دربین مردم محروم توزیع شود نه اینکه آن را نابود کنند.
تقریر جلسه دوازدهم درس خارج فقه شهرسازی ذیلاً تقدیم میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
بحث ما در مطلب یازدهم با عنوان مطلوبیت گسترش فضای سبز در فضای شهری بود. گفتیم ابتدا روایات باب را بررسی و دسته بندی میکنیم. روایاتی که تاکنون دسته بندی کردیم عبارت بود از:
دسته اول: روایاتی که دلالت بر مطلوبیت فضای سبز و گل و سبزه به طور کل دارد. گل و سبزه در فرهنگ و شریعت اسلام مطلوبیت دارد و این امر کاشف از این است که هرچه گل و سبزه در فضای شهری گسترش پیدا کند برای شهر مطلوب است.
دسته دوم: درباره مطلوبیت حدوث فضای سبز در محیط شهر و در محیط زندگی بود. روایاتی را در این رابطه در بحث جلسه پیش مطرح کردیم.
ادامه؛ روایت
از دسته دوم روایات، روایت دیگری را برای تکمیل بحث پیش مطرح میکنیم. این روایت، روایت توحید مفضّل است.
میفرماید: «فَکِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی هَذَا النَّبَاتِ وَ مَا فِیهِ مِنْ ضُرُوبِ الْمَآرِبِ ...هَذَا مَعَ مَا فِی النَّبَاتِ مِنَ التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَ نَضَارَتِهِ الَّتِی لَا یعدلَهَا شَیْءٌ مِنْ مَنَاظِرِ الْعَالَمِ وَ مَلَاهِیهِ».
حضرت فرمودند بنگر به لذت منظر سرسبز، لذّتی که در منظر سرسبز هست هیچ لذّتی معادل او نیست؛ از لذت های مربوط به مناظر از آنچه قابل دیدن است و چشم را نوازش میدهد هیچ چیز برتر از لذت دیدن فضای سبز نیست؛ این بیان کاشف از محبوبیت فضای سبز نزد شارع است.
دسته سوم روایات؛ مطلوبیت کاشت درخت
دسته سوم روایات مربوط به فضای سبز، مطلوبیت شرعی مؤکّد نسبت به کاشت درخت است. در شرع ما کاشت درخت مورد تأکید شارع قرار گرفته است و به آن دعوت شده است. در این باب روایات متعددی وارد شده است که برخی از آن روایات را به عنوان نمونه مطرح میکنیم. در همه این روایات بر استحباب و مطلوبیت شرعی درختکاری تأکید شده است.
روایت اول
ابن ابی جمهور در کتاب درراللئالی به نقل از مستدرک روایت میکند.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَنْ بَنَى بُنْیَاناً بِغَیْرِ ظُلْمٍ وَ لَا اعْتِدَاءٍ أَوْ غَرَسَ غَرْساً بِغَیْرِ ظُلْمٍ وَ لَا اعْتِدَاءٍ کَانَ لَهُ أَجْراً جَارِیاً مَا انْتَفَعَ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ الرَّحْمَن». مستدرک الوسائل، کتاب المزارعه و المساقاة، باب 1، حدیث 6.
هر گاه کسی ساختمانی بسازد و در آن ساختمان سازی به حق کسی تجاوز نکرده باشد – نه به حق عمومی و نه به حق خصوصی – همچنین هر گاه کسی درختی بکارد که در آن ظلم و اعتداء نباشد، این کار او صدقه جاریه است و مادامی که این درخت سرپاست و مردم از آن – سایه یا میوه آن – بهره میبرند خدای متعال برای او اجر مینویسد.
مدلول روایت؛ استحباب درختکاری و بناء عمومی
از سیاق روایت معلوم میشود که مراد از بناء، بنایی است که به نفع مردم و به نفع مصالح عامه ساخته میشود. مربوط به بناء شخصی نیست، سیاق روایت شاهد بر آن است که مقصود از بنیان، بنیانی است که برای انتفاع عمومی ساخته میشود.
اشجار مثمر و غیر مثمر؛ تفاوت از دیدگاه شرع
روایات وارده در این باب یعنی در باب «غرس شجر» دو دسته است. یک دسته مربوط به غرس اشجار مثمر است و دسته دیگر مربوط به غرس کل شجر بطور مطلق است؛ در اشجار مثمر خواهیم گفت که روایاتی در نهی از قطع درخت وارد شده است که ممکن است کسی از آن روایات استفاده حرمت کند؛ منتهی این نهی از قطع شجر (نهی حرمتی) مربوط به قطع شجر مثمر است و قطع شجر غیر مثمر کراهت دارد و نکته آن را بیان خواهیم کرد.
البته قطع شجر به غیر ضرورت چنین حکمی دارد والا اگر ضرورت اقتضا کند قطع درخت مثمر هم اشکال ندارد؛ مثل همه موارد ضروری دیگر که الضرورات تبیح المحذورات.
بیان خاطره؛ تذکر حکم شرع
قبلاً نصف شهر قم درخت مثمر بود. از انتهای دورشهر به پایین تماماً باغ بود؛ باغ های درخت انجیر و انار. همه را از بین بردند، این خلاف شرع است مگر اینکه ضرورتی اقتضاء کند، تعارف هم ندارد؛ از جمله احکامی که کمتر بیان شده است همین جور احکام است، این احکام باید برای مردم بیان شود.
روایت دوم
«عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِنْ قَامَتِ السَّاعَةُ وَ فِی یَدِ أَحَدِکُمُ الْفَسِیلَةُ فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لَا تَقُومَ السَّاعَةُ حَتَّى یَغْرِسَهَا فَلْیَغْرِسْهَا». مستدرک الوسائل، ابواب المزارعه، باب 1، حدیث 5.
اگر قیامت در حال برپایی باشد و در دست یکی از شما نهالی است و میخواهد آن را بکارد و بتواند پیش از برپایی قیامت این نهال را بکارد، پس این کار را انجام دهد.
دلالت روایت؛ تأکید بر مطلوبیت درختکاری
این روایت نشان دهنده این است که غرس نهال فی نفسه و به طور مؤکد مطلوبیت شرعی دارد؛ چون این لسان، لسان تأکید بر مطلوبیت غرس شجر است؛ روایت میگوید اگرچه قرار است قیامت بشود و همه زمین و زمان میخواهد به هم بخورد اما این نهال کاری را رها نکن. این بیانی است برای دلالت بر میزان تأکید شارع بر درختکاری.
روایت درمورد درخت مثمر بطور خاص نیست؛ بلکه در مورد مطلق درخت است، معلوم میشود کاشت هر نوع درختی در شرع اسلام محبوب است و مطلوبیت دارد.
روایت سوم
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سِتُّ خِصَالٍ یَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَلَدصَالِحٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یُقْرَأُ فِیهِ وَ قَلِیبٌ یَحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یُجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یُؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ» خصال، جلد 1، صفحه 323.
شش عمل یا شیء و خصلت است که مؤمن از آنها حتی بعد از مرگش هم بهره میبرد.
اول؛ فرزند صالحی که از خود بجا گذاشته باشد که این فرزند صالح و خوب برای پدر یا مادر استغفار کند و مثلاً بگوید «رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَی» یا «رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیراً».
دوم؛ مصحفی از خود بجا گذارد که در آن مردم قرآن بخوانند یا مصحفی که خودش در آن قرآن میخوانده است را از خود بجا گذارد. احتمالا مراد روایت، «یُِقرَءُ فیه» است؛ یعنی بعد از خود قرآنی بجا گذارد که مردم از آن استفاده کنند.
سوم؛ درختی بکارد و این درخت بعد از او بجا ماند. این عمل صالحی است که بعد از او همچنان این عمل تداوم دارد.
چهارم و پنجم؛ چشمه آبی ایجاد کند، چاهی بکند و آبی برای مردم جاری کند.
ششم؛ سنت حسنه ای را پایه گذاری کند که مردم بعد از او به این سنّت حسنه عمل کنند. یک کاری در جامعه راه بیندازد و مردم را به یک کار خیری تشویق کند که این کار خیر را بعد او انجام دهند؛ تا وقتی که مردم کار خیری را که او به مردم یاد داده است انجام دهند برای او حسنه بنویسند.
روایاتی که خواندیم مربوط به مطلق شجر است؛ یعنی اعم از شجر مثمر و غیر مثمر؛ در خصوص شجر مثمر روایت خاص دیگری وارد شده است.
روایت چهارم
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً أَوْ یَزْرَعُ زَرْعاً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَیْرٌ أَوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً».
مستدرک، ابواب المزارعه، باب 1، حدیث 3.
مسلمانی که درختی بکارد یا زراعتی ایجاد کند که از آن انسانی بهره ببرد – غذای انسان یا پرنده یا حیوانی تأمین شود – خدای متعال برای او صدقه مینویسد.
تأمین غذای حیوان؛ مسئولیت انسان
بحث دیگری که اشاره به آن بجاست این است که معلوم میشود بشر مسئول تأمین غذا برای حیوانات است، در این زمینه روایاتی داریم؛ در بعضی مناطق برفی برای پرندگانی که به آن مناطق میآیند غذا میگذارند، این کار، کار خوب و درستی است و از نظر شرعی مطلوبیت دارد، روایت اخیر به همین امر اشاره دارد.
حتی ما در روایات داریم که حضرت عیسی -علی نبینا و آله و علیهالسلام- از لب دریا یا لب نهری میگذشت، نانی در دستش بود، نان را خرد کرد و در آب انداخت؛ گفتند چرا این کار را میکنی؟ گفت این کار برای تأمین غذای جانورانی است که در آب هستند و نیاز به غذا دارند؛ معلوم میشود که این مسئولیت متوجه انسان است.
در روایت از امیرالمؤمنین علیه السلام هم وارد شده است که «فإنّکم مسئولون حتّی عن البقاع و البهائم»؛ یعنی شما مسئولیت دارید که نگهداری و نگهبانی کنید و رشد دهید حتی بهائم را؛ بهائم شامل وحوش هم میشود، آدمی نباید کاری کند که که محیط زیست آسیب ببیند.
فقه محیط زیست؛ اهمیت در عین مهجوریت
فقه محیط زیست فقه مهمی است؛ یکی از شعبه های فقه که درباره آن کار چندانی صورت نگرفته است فقه محیط زیست است.
ادامه؛ بازگشت به بحث
به هر حال این روایت مخصوص درختی است که مثمر باشد و غذایی تأمین کند. مجموعه روایت قبل مطلق بود اما این روایت و روایت بعدی مخصوص شجر مثمر است.
روایت پنجم
«عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْأَنْصَارِیِّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ غَرْسَ غَرْساً فَأَثْمَرَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ قَدْرَ مَا یَخْرُجُ مِنَ الثَّمَرَة». مستدرک، ابواب مزارعه، باب 1.
اگر کسی درختی کاشت واین درخت ثمر داد مادامی که این درخت ثمر میدهد خدای متعال به عدد آن ثمری که درخت میدهد برای او اجر و ثواب ثبت میکند؛ این روایت هم درخصوص شجر مثمر است.
جمع بندی دسته سوم روایات؛ استحباب مضاعف غرس درخت مثمر
از دسته سوم روایات که پیرامون غرس شجر و درختکاری وارد شده بود استفاده میکنیم که درختکاری بطور مطلق استحباب شرعی دارد؛ چه این درخت مثمر باشد و چه غیر مثمر باشد.
در خصوص درخت مثمر نیز روایات خاصهای داریم که دلالت بر تأکد استحباب کاشتن آن دارد. این تأکید به خاطر آن است که غرس درخت مثمر به دو عنوان استحباب دارد؛ هم به عنوان غرس مطلق درخت و هم به عنوان غرس درخت مثمر.
در مورد مطلق درخت روایت داریم که کاشتن آن مطلوب است. کاشتن هر درختی حسنه است و ثواب دارد؛ اما در مورد درخت مثمر کاشتن آن استحباب مضاعف دارد؛ لذا توصیه ما این است که حتی در فضای سبز شهری باید برنامه ریزی شود آب و خاک و نیرویی که برای کاشت درخت هزینه میشود فقط برای کاشتن درخت غیر مثمر نباشد؛ بلکه درخت مثمر هم کاشته شود؛ البته گاهی لازم است درخت غیر مثمر کاشته شود.
بیان خاطره؛ موفقیّت یک تجربه
ایام جنگ ما دزفول بودیم؛ گاهی هوا آنقدر گرم میشد که درختان مرکبات میسوخت، ما پیشنهاد دادیم کنار درخت مرکبات یک درخت بید یا اکالیپتوس بکارید، این کار را کردند و مشکل آفتاب زدگی درختان مرکبات در منازل و باغها از بین رفت، بعد گفتیم شما که این همه درخت در شهر میکارید درخت مثمر و مرکبات هم بکارید و اگر مردم خواستند از میوه درختان ببرند.
اصلاً با مردم قرارداد ببندید که خودشان درخت بکارند و خودشان هم برداشت کنند؛ مثلاً بگویید این قسمت شهر را فلانی میخواهد برای خود درخت بکارد. مردم از سایه و فضای سبز و منظره اش استفاده کنند و او هم میوه درخت را برداشت کند و مقداری هم به مردم بدهد.
سیره ائمه؛ یک سنّت حسنه
در مورد درخت مثمر مستحب است که حتی در باغ شخصی خود آنگاه که قصد برداشت میوه را دارد به دیگران هم اجازه استفاده بدهد؛ در روایات داریم که حضرت امیر و امام صادق علیهما السلام هرگاه زمان برداشت محصول میشد دستور میدادند که یک طرف دیوار باغ را خراب کنند، تا مردم بتوانند آزادانه و بدون اجازه هر چه میخواهند میوه بردارند؛ مازاد محصول را حضرت میفروخت و همان مازاد هم برای حضرت خیلی سود داشت.
عمل بعض مسئولین؛ تبذیر اخوان الشیاطین!
ما دیشب [از تلویزیون] دیدیم که دارند میوه را به آن شکل نابود میکنند، این [نابود کردن میوه] در فرهنگ ما نیست؛ حتی اگر میوه قاچاق باشد، باید حتی اگر میوه، قاچاق هم باشد بین مردم و در مناطق محروم و مستضعف تقسیم کنند، این فعل یعنی نابود کردن میوه چه قاچاق باشد و چه دزدی باشد حرام است، از هر کجا که میوه آمده باشد [فرقی نمیکند].
جنس را از کسی که قاچاق کرده مصادره کنند [ و به مردم بدهند نه اینکه نابود کنند]؛ در شرع اتلاف میوه نداریم و این اظهر مصادیق تبذیر است و هرکس انجام دهد اخوان الشیاطین است؛ طبق آنچه در قرآن کریم آمده است: «ولا تبذّر تبذیرا إنّ المبذّرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطانُ لربّه کفوراً».223/907/م
تقریر: جلال الدین زنگنه