vasael.ir

کد خبر: ۲۰۲۰
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳ - 09 April 2016
درس خارج فقه نظام اقتصادی اسلام آیت الله اراکی/ 22

احراز صلاحیت ورود به بازار از وظایف دولت است

پایگاه اطلاع رسانی وسائل – آیت الله اراکی در جلسه بیست دوم خارج فقه نظام اقتصادی به دومین وظیفه دولت در قبال بازار اشاره کرد و احراز صلاحیت برای ورود به بازرا را از وظایف دستگاه حکومتی دانست.


به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی وسائل، آیت الله محسن اراکی صبح شنبه، 26 دی ماه 1394 در جلسه بیست و دوم درس خارج فقه سیاسی در موسسه امام خمینی(ره)، در ادامه بحث از وظائف دولت در قبال بازار احراز صلاحیت ورود افراد به بازار را از وظائف دولت دانست.

وی پس از اشاره به اینکه ولین وظیفه دولت در تنظیم بازار بازرسی، توصیه و تذکر مداوم است، دومین وظیفه دولت در این رابطه را طبق روایات، احراز صلاحیت افراد براز ورود به بازار دانستند و افزودند: دولت نباید به هر کس اجازه دهد که وارد بازار شود. باید افرادی وارد بازار شوند که واجد شرایط حضور در بازار باشند.

آیت الله اراکی با اشاره به روایت حکیم بن حزام، بر مدعای خود استدلال کرد و گفت: عرف از این روایت استفاده خصوصیتی خاص برای حکیم بن حزام نمی کند و ظاهر روایت نیز همینگونه است؛ حضرت رسول(صل الله علیه و آله) تا این شرائط را در کسی نمی دیدند به او اجازه تجارت نمی دادند.

وی در ادامه با ذکر دو روایت دیگر این وظیفه را برای حکومت ضروری دانست و بیان کرد: از مجموع روایاتی که آوردیم فهمیده می شود که مبنای شارع در امور بازار بر آن است که بازار را کنترل کند، به این صورت که به افرادی اجازه ورود به این عرصه را بدهد که توانایی و دانایی لازم را داشته باشند.
 

 اهم مطالب جلسه بیست و دوم به شرح ذیل است.

فقه نظام اقتصادی اسلام

قواعد بازار اسلامی

وظیفه دولت در مورد بازار اسلامی

مباحث گذشته

از وظایف دولت تنظیم و کنترل  بازار اسلامی است روایاتی در این رابطه بوده و وظایفی را برای دولت را ذکر کرده است. اولین وظیف را بحث کردیم که همان توصیه، تذکر و بازرسی مستمر از بازار می باشد. که این مطلب را از روایت و سیره امیر المومنین استفاده می شد.

بحث امروز: وظیفه دوم دولت در تنظیم بازار

دولت نباید به هر کس اجازه دهد که وارد بازار شود. باید افرادی وارد بازار شوند که واجد شرایط حضور در بازار باشند. این مطلب را می توان از پاره ای از روایت درک کرد

روایت اول

محمد القاسانی ، عن علی بن اسباط ، عن عبدالله بن القاسم الجعفری ، عن بعض أهل بیته قال : ان رسول الله ( صلّى الله علیه وآله ) لم یأذن لحکیم ابن حزام فی تجارته حتى ضمن له إقالة النادم وإنظار المعسر ، وأخذ الحق وافیا أو غیر واف. (1)

حضرت رسول به حکیم بن حزام اجازه تجارت نداد مگر بعد از آنکه او متعهد شد سه کار را انجام دهد 1. پس گرفتن جنس از کسی که پشیمان شده، 2. مهلت دادن به شخص ندار 3. نگرفتن بیش از حق(یعنی یا حد اکثر حقش را کامل بگیرد و یا حتی گاهی کوتاه بیاید) عرف از این روایت استفاده خصوصیتی خاص برای حکیم بن حزام نمی کند. و ظاهر روایت نیز همینگونه است که حضرت تا این شرائط را در کسی نمی دید به او اجازه تجارت نمی داد.

روایت دوم

«لا یقعدن فی السوق الا من یعقل الشراع و البیع»

ظاهرا این روایت در زمان حکومت امیر المومنین بیان شده است، لذا این نهی حکومتی است و نه نهی مجرد، یعنی در مقام اجرا اعمال می شده است. عقل خرید و فروش نیز به این معنی است که به اصول خرید فروش آگاهی داشته باشد. به عنوان مثال در حال حاضر می توان گفت دارای مدرک تحصیلی تجارت باشد و یا صلاحیت او از طرف مقام ذی صلاح تأیید شود؛ این عقل بازار باید در مورد افراد احراز شود تا بتواند وارد بازار شود. البته اینکه عاقل شراع و بیع کیست باید توضیح داده شود ولی در مجموع حکومت باید نظارت داشته باشد تا افرادی که اطلاعی از بازار ندارند و عالم به مسائل بازار نیستند وارد بازار نشود.

در این روایت کسی اشکال نگیرد که این روایت می خواهد سفهاء را خارج کند و در واقع در مقام بیان این است که سفهاء نمی توانند وارد سوق شود؛ چراکه در روایت عقل را به شراع و بیع زده است که مسئله ای فراتر از سفاهتی است که از استفاده مالی منع شده است. به بیان دیگر این روایت هم سفیه را شامی می شود و هم افرادی را که دانایی و توانایی ورود به بازار را ندارند.  

روایت سوم

محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیى ، عن أحمد بن محمد بن عیسى ، عن علی بن الحکم ، عن مثنى الحناط ، عن بعض أصحابنا ، عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) قال : قلت له : رجل من نیته الوفاء وهو اذا کال لم یحسن أن یکیل ، قال : فما یقول الذین حوله ؟ قلت : یقولون : لا یوفی ، قال : هذا لا ینبغی له أن یکیل.(2)

از این روایت استفاد می شود که صرف خوب بودن و مومن بودن برای ورود به بازار کفایت نمی کند؛ بلکه فرد باید دارای توان تجارت و علم تجارت باشد تا اجازه داشته باشد وارد بازار شود. از طرفی لا ینبغی در روایت به معنای منع است به گونه ای که لازم است حکومت بر این امر نظارت داشته باشد.

از مجموع روایاتی که آوردیم فهمیده می شود که مبنای شارع در امور بازار بر آن است که بازار را کنترل کند، به این صورت که به افرادی اجازه ورود به این عرصه را بدهد که توانایی و دانایی لازم را داشته باشند. به بیان دیگر باید افرادی را که می خواهند وارد بازار شوند مورد بررسی قرار دهد، صلاحیتشان را احراز کند و سپس اجازه صادر کند.   /226/

مقرر: ستار سلطانپور


پاورقی:
1)    وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملی، نشر آل البیت، جلد : 17  صفحه : 386 (کتاب التجارت، باب آداب التجارت، باب3 حدیث1)
2)    وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملی، نشر آل البیت، جلد : 17  صفحه : 394 (کتاب التجارت، باب آداب التجارت، باب8 حدیث1)
 


202/323/ع

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹