به گزارش خبرنگار وسائل، زمان، گاهی آهسته و گاهی بسیار سریع برای انسانها و جوامع میگذرد. در این میان عدهای با چشمان باز به ورق خوردن صفحات تقویم مینگرند و برای چگونگی مواجهه با تغییرات زمان برنامهریزی میکنند. عدهای دیگر، اما چون کبک سر خود را زیر برف فرو میکنند تا مبادا دلهره مواجهه با مسائل زندگی، خاطرشان را آشفته سازد. اگر قرار باشد ما جزو گروه اول باشیم و با نگریستن هوشیارانه به گذر زمان، مسائل زمانه خود را نظاره کنیم، با کمی دقت میبینیم که یکی از مسائل مهم پیش روی ما موضوع تحریف اندیشه و سیره امام خمینی (ره) است.
معضلی که اگر برای مقابله با آن برنامه دقیقی نداشته باشیم، زمان به نفع آن معضل و به ضرر ما میگذرد و با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از ابتدای انقلاب و دوران حیات امام بزرگوار موضوع بغرنج و بغرنجتر میشود. نگارنده این نوشتار بر این نکته واقف است که تحریف امام پدیدهای نیست که بهتازگی به وجود آمده باشد؛ تحریف امام بوده است، چه در زمان حیات امام و چه پس از آن؛ اما یا بهراستی میتوان نقش گذر زمان و فاصله با دوران حیات امام را در تشدید امکان تحریف نادیده گرفت؟
یکی از تحریفهایی که نسبت به اندیشه امام شکل گرفته و در لابه لای سخنان به اصطلاح روشنفکران مثل سروش به گوش میرسد این است که میگویند امام در آغاز مبارزه با شاه، دغدغههایی از نوع استعمارستیزی و نگاه حکومتی به روابط بین المللی نداشته و هدفش از انقلاب، ظواهر دینی در اندازه اعتراض به بی حجابی و مشروب فروشیها بوده است! اما با بررسی موضوع اثبات میشود که قدیمیترین سند مکتوب مبارزاتی امام خمینی که در سال ۱۳۲۳ نوشته شده، حاکی از چه رویکردی است. امام خمینی در اولین سند مکتوب خود، مساله اصلاحات اجتماعی، خفقان سیاسی، استعمارستیزی و استقلال خواهی و مقابله با وابستگیهای بین المللی ملت ایران را بیان کرده و همه را دعوت میکند تا از منافع شخصی و فردی دست بردارند.
امام مینویسد: «هان ای روحانیون اسلامی! ای علمای ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حق پرست! ای حق پرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطنخواه! ای وطنخواهان با ناموس! امروز روز قیام اصلاحی است. خودخواهی و ترک قیام برای خدا، ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ بیگانگان درآورده. امروز روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کردهاند. روزنامهها تبدیل به کالای پخش فساد اخلاق شدهاند. مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده. مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کردهاند. موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزهگرد بیشرف کرده و خفقان همه را گرفته و نَفَس از هیچ کس در نمیآید.»
با بررسی دقیق دیدگاهها و نظرات امام خمینی (ره) در واقع تائیدی بر این واقعیت است که اساساً امام خمینی (ره) دیدگاههایشان در چارچوب نفی سلطه پذیری و سلطه جویی ترسیم شده است؛ که در رفتار و عمل ایشان هم کاملاً مشهود بوده است. قیام مردم ایران در اوایل دهه ۴۰ شمسی به رهبری امام خمینی (ره) و حتی موضع گیریها و سخنرانیهای ایشان در قبل از آن هم نشان میدهد که امام (ره) اساساً با هرگونه سلطه خارجی و حتی استبداد داخلی مخالف بودند؛ که نمونه آن را میشود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به وضوح یافت.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در واقع شاهد بودیم که اهداف انقلاب اسلامی چند نکته مشخص و روشن و صریح دارد: یکی این که اساساً انقلاب اسلامی ایران ضد استکباری و ضد استعماری است و نکته دوم اینکه انقلاب اسلامی ایران به رژیمی دیکتاتوری ۲۵۰۰ ساله حضور قدرتهای بزرگ در ایران پایان داد و به اصول و آرمانهای خودش وفادار بود. تداوم این سیاست در واقع نفی سلطه جویی و سلطه پذیری در عملکرد سیاست خارجی ایران است و به همین دلیل هم ما شاهد تداوم مخالفت آمریکا با سیاستهای ایران هستیم.
امام خمینی (ره) به کرات در سخنرانیها و پیامها و به طور بارزی در وصیتنامه خودشان به شیوههای رسوخ غرب در فرهنگ زمان طاغوت میپرداختند. ایشان میفرمایند: «از توطئههای بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و کراراً تذکر دادهام، به دست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. و اما در دانشگاه، نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه میخواهند انجام دهند». (صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۴۱۸)
از جمله شاخصهای فرهنگ استعماری و غرب زده، بزرگ جلوه دادن فرهنگ غربی و کوچک نمایاندن فرهنگ خودی میباشد. هنگامی که برای پیشرفتهای غرب تبلیغات دامنه داری صورت بگیرد نتیجه آن در درازمدت غربزدگی جوانان و اطمینان نداشتن به تواناییهای خود و کشور خود و وابستگی در جنبههای مختلف حیات اجتماعی به آنها میباشد. در وصیتنامه سیاسی الهی امام خمینی (ره) آمده است: «از جمله نقشهها که مع الأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش، و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است». (صحیفه امام، ج. ۲۱، ص. ۴۱۴)
خودباختگی کشورهای اسلامی و شرقی در برابر کشورهای استعمارگر به نحوی که ملتها احساس حقارت کنند و حتی باور داشته باشند که خودشان هیچ ندارند و هر چه از شرق یا غرب بیاید مطلوب و خوب است، از جمله مؤلفههای اصلی فرهنگ غربزده میباشد. این خودباختگی مصیبت بزرگی است که اگر در هر کشوری پیدا شود، آن کشور تا با این طرز تفکر ادامه حیات بدهد، عقب نگه داشته خواهد ماند، مگر اینکه طرز تفکرش را عوض کند و بداند که عزت و پیروزی از آن خدا و رسول خدا و مؤمنین است.
امام خمینی (ره) با آگاهی کامل از نقش سیاستهای استعماری در جدایی علم و دین و جوانان دانشگاهی از روحانیون میفرمایند: «مع الأسف تاکنون دست خیانت استعمار، به وسایل مختلفه، فاصله عمیق بین طبقه جوان و مسائل ارجمند دین و قواعد سودمند اسلام ایجاد نموده، طبقه جوان را به روحانیون و اینها را به آنها بد معرفی نموده و در نتیجه وحدت فکری و عملی از بین رفته و راه را برای مقاصد شوم اجانب باز نموده است؛ و تأسف بیشتر آنکه همین دستگاههای مرموز نگذاشتهاند طبقه تحصیل کرده به احکام مقدسه اسلام بخصوص قوانین تشکیلاتی و اجتماعی و اقتصادی آن توجه کنند، و با تبلیغات گوناگون وانمود نمودهاند که اسلام جز احکام عبادی مطلبی ندارد؛ در صورتی که قواعد سیاسی و اجتماعی آن بیشتر از مطالب عبادی آن است.» (صحیفه امام، ج. ۲، ص. ۲۵۵)
امام خمینی (ره) با تاکید بر شناسایی ریشه استبداد و استعمار و تلاش طبقه تحصیل کرده در بر انداختن آن به دانشگاهیان سفارش میکنند تا برای شناخت اسلام مطالعه کرده و تحت تأثیر تبلیغات مغرضانه اجانب واقع نشوند: «امید دارم که خداوند تعالی به شما طبقه تحصیل کرده توفیق دهد که در راه مقاصد اسلامی که یکی از آن قطع ایادی ظالمه و برانداختن ریشه استبداد و استعمار است کوشش کنید، و قوانین آسمانی اسلام را که برای تمام شئون زندگی از مبدأ وحی نازل شده است و عملیتر و سودمندتر از تمام فریضهها است مطالعه کنید، و تحت تأثیر تبلیغات مغرضانه اجانب واقع نشوید. از خداوند تعالی توفیق شما و عظمت اسلام و مسلمین را خواستار است.» (صحیفه امام، ج. ۲، ص. ۲۵۵)/703/م
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز