به گزارش خبرنگار وسائل، سلسله نشستهای سید مرتضی، با عنوان «تصویر امر به معروف و نهی از منکر در آینه قرآن و حدیث» به همت مجله دانشها و آموزههای قرآن و حدیث، با ارائه حجت الاسلام دکتر مرتضی حائری شیرازی، عضو گروه معارف نهج البلاغه دانشگاه قرآن و حدیث، در سالن جلسات کتابخانه آیت الله گلپایگانی(ره)، هفدهم بهمن ماه، در قم برگزار شد.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح مطالب ارائه شده در این نشست علمی است:
در ایام پیروزی انقلاب اسلامی هستیم و در این ایام و خصوصا بحث دفاع مقدس، واژه جهاد بسیار استفاده میشود. واژه جهاد، واژهای است که از صدر اسلام در دفاع از اسلام، تشیع و دفاع در مقابل تجاوز دشمن استفاده میشود، اگر چه این واژه ظرفیتهای بسیاری از جهت مفهومی دارد ولی از جهت رویکرد دفاعی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است و در طول تاریخ هم این نکته بوده است.
امر به معروف و نهی از منکر ظرفیتهای بالایی دارد
در کنار واژه جهاد، اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر است. این اصطلاح در کنار جهاد نه تنها به عنوان یک اعتقاد بلکه به عنوان یک رفتار اجتماعی است که سفارش زیادی در آیات و روایات نسبت به این رفتار وجود دارد. امر به معروف و نهی از منکر هم ظرفیتهای زیادی دارد و در طول تاریخ این واژه به شکلهای مختلف در مقام عمل خصوصا توسط حکومتها به کار گرفته شده است. شکلهای مختلفی که از این اصطلاح در جامعه جاری شده است باعث شده که تصویرهای گوناگونی در طول تاریخ نیز از این فریضه ایجاد شود.
اصلاح تصویر امر به معروف و نهی از منکر با رجوع به قرآن و حدیث
شما از دیدن سایه یک گل، و حد و حدودی که دارد، می توانید اجمالا تشخیص دهید که این سایه، سایه یک گل است. ولی این گل، چه گلی است؟ چه رنگی دارد؟ چه خواص دارویی دارد؟ ویژگیهای این گل با دیدن سایه آن، به دست نمیآید. ولی وقتی تصویر خود گل را ببینیم، سئوالات پاسخ داده میشود.
شکل گل و رنگ آن را میبینیم. اگر مطالعات نسبت به آن گل داشته باشیم، میدانیم که چه خاصیتی دارد. این گل را اگر استشمام کنیم، عطر آن را متوجه می شویم و در آزمایشگاه با خواص دارویی آن آشنا می شویم.
این مثال بیانگر این است که وقتی ما با مفاهیم مختلف خصوصا مفاهیم مرتبط با قرآن و حدیث، مواجه میشویم، اگر به منبع اصلی مراجعه کنیم مثل گل، می توانیم ویژگیهای آن را دریافت کنیم و تصویر واقعی آن را ببینیم. ولی خیلی از تصاویری که از مفاهیم در ذهن ما شکل گرفته است بر اساس بروز و نمود خارجی و آن چیزی است که در بستر اجتماع بوده است.
عدم اطلاع از ظرفیتهای امر به معروف و نهی از منکر
یکی از آن مفاهیم، اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر است که در بستر اجتماع، این رفتار رخ داده است و یک سری بازتاب هایی داشته است و آن بازتاب ها باعث شده است که تصویر از امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تصویر مبهم و تیرهای باشد، انگار که فقط آن سایه را دیدند و نسبت به ابعاد و ظرفیتهای آن اطلاعی پیدا نکردند.
تصویری که از امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع است نه تنها امروزه بلکه در طول تاریخ و به دلیل عملکردی که حکومت های مختلف به اسم امر به معروف و نهی از منکر داشتند، ایجاد شده است، قصد بنده این است که مقداری این تصویر را روشن کنم و تصویر واقعی و صحیح آن و آنچه از قرآن و سنت فهمیده می شود را منعکس کنم.
عدم تحقیق کافی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر
در حوزهها، دانشگاهها و پژوهشکدهها به محض اینکه بحث امر به معروف مطرح میشود، میگویند این موضوع بسیار کار شده و کتاب و رساله و مقاله زیادی در این موضوع نوشته شده است و دیگر جای کار در این موضوع نیست. از طرف دیگر در مباحث علوم انسانی که بحثهای دینی کمتر طرح میشود، وقتی صحبت از امر به معروف می شود، میگویند اساسا امر به معروف به چه کار می آید؟ امر به معروف اگر کارایی داشت، وضعیت جامعه بدین شکل نبود.
در بستر جامعه نیز وقتی حرفی از امر به معروف مطرح میشود با چهرههای در هم رفته و عبوس مواجه میشویم و نه تنها با این اصطلاح، ارتباطی برقرار نمیشود، بلکه برخوردی عنادگونه با آن صورت میگیرد.
بنده بحث خود را در 4 محور ارائه میدهم: 1. تصویر امر به معروف و نهی از منکر در طول تاریخ از ناحیه حکومتها 2. تصویر امر به معروف و نهی از منکر در سطح جامعه 3. شناخت شناسنامهای از امر به معروف و نهی از منکر 4. تعریف، شناخت مفاهیم، گستره و اصطلاحات مرتبط با این مفهوم.
وحدت و همدلی از آثار اصلی امر به معروف و نهی از منکر است
در محور اول، با توجه به گزارشهایی که در مورد برخورد با امر به معروف وجود دارد؛ بحث تاریخی این موضوع به چند دسته تقسیم می شود. ابتدا به دوران پیامبر(ص) و صدر اسلام نگاهی داشته باشیم؛ با توجه به آیات و روایات و فهمی که از امر به معروف و نهی از منکر در این زمان به دست میآید.
این اصطلاحی است که در راستای تعاون، وحدت، همدردی میان مسلمانان، نوعدوستی مردم، مطالبهگری از حاکم، مسئولیتخواهی و مسئولیتپذیری، ارشاد و تعلیم و تبلیغ، دعوت به خیر و خوبی، مقابله با کجی و انحراف به کار میرود و شاخصهای به عنوان همبستگی در جامعه، علاقهمندی به سرنوشت همدیگر است. این بحث جدای از تعریف فقهی است، به عنوان یک مفهوم گستردهای که ما می توانیم این نوع مفاهیم را از آن به دست بیاوریم.
محدود شدن مفهوم امر به معروف و نهی از منکر در عصر خلفا
با توجه به آیات قرآن و روایاتی که از پیامبر(ص) هست، تقریبا این نوع از ظرفیتها در امر به معروف بوده است. وقتی که پیامبر(ص) رحلت میکنند و خلفا بر سر کار میآیند، به دلیل جنگهایی که مسلمانان با ملتهای مختلف داشتند، آنجا واژه جهاد خیلی پررنگ میشود و مفهوم این واژه منحصر در جنگهای خارجی میشود.
در نبود پیامبر(ص) در این برهه، عاملی نیاز است تا انگیزه را در مردم برای جهاد ایجاد کند. آیات قرآن در موضوع جهاد بسیار در این زمان استفاده میشود. همچنین استفاده از اصطلاح امر به معروف و نهی از منکر برای اصلاح و امنیت داخلی است. اما آنچه که در ظرفیت های امر به معروف و نهی از منکر در زمان خلفا کمرنگ می شود، وحدت میان مسلمانان است. وحدت، تعاون، همدلی، همدردی، احساس دلسوزی نسبت به همدیگر در آن زمان رو به فراموشی رفته است.
در زمان خلیفه سوم به دلیل عدم آگاهی و بصیرت وی، با وجود اعتراضهای بسیاری از مناطق مختلف مخصوصا مناطقی که تازه به اسلام ملحق شده بودند، بُعد مطالبه گری امر به معروف در مقابله با خلیفه پررنگ میشود. این در زمان امیرالمومنین(ع) هم ادامه پیدا کرد زیرا مخالفتهایی که با حضرت میشد با عنوان امر به معروف و نهی از منکر بود.
زوال وحدت ناشی از امر به معروف و نهی از منکر در زمان بنی امیه
در زمان بنی امیه، مهمترین انگیزه در برخی روایات از قیام حضرت سیدالشهداء(ع) احیای امر به معروف و نهی از منکر است، و این نشان میدهد که این گزاره در این زمان در حال زوال بوده است. در مقابل هم حکومت وقت، برای حفظ قدرت و حکومت، نظم اقتصادی و اجتماعی و ... از اصطلاح امر به معروف استفاده میکند و تقریبا ظرفیت وحدتی که در امر به معروف از آن نام بردیم در صدر اسلام و آیات و روایات تا حدودی مشخص است، از بین رفت.
ایجاد نهاد حسبه در حکومت عباسیان
از ابتدای حکومت عباسی تا پایان دولت عثمانی در ممالک عرب، در برههای از زمان گستره جغرافیایی ایشان افزایش یافت. این دسته در جریانات سیاسی و حکومتی خود از این اصطلاح استفاده کردند و به نهاد حسبه رسیدند و شخص محتسب اینجا به کار گرفته شد. حسبه یعنی آن نهادی که برای حفظ و کنترل داخلی نظام اجتماعی به کار گرفته میشود.
شغل وی این بود که در میان مردم، نسبت به کجیها و انحرافات خصوصا مسائل شرعی اگر رعایت نمیشد، یا در قالب تذکر و یا در قالب اختیاراتی که حکومت به او میداد، رفتارهایی را انجام میداد. نظارت بر امور عبادی و دینی، جلوگیری از تظاهر به فساد، نظارت بر حفظ عفت و اخلاق عمومی که بیشتر ناظر به ارتباط با زنان یا شرب خمر و یا خوانندگی آنها، عمران و آبادانی شهرها، رعایت حقوق حیوانات و ... گزارشاتی است که در این برهه تاریخیِ نسبتا طولانی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر مواجه هستیم.
محتسب کیست؟
محتسب کسی است که یک شغل و مقام حکومتی دارد و باید نسبت به مسائل دینی آگاه باشد و بابت این کار یک دستمزدی میگیرد و توقعی هم از ناحیه مردم نسبت به شخص محتسب است تا خود او هم نسبت به رعایت مسائل دینی التزام لازم را داشته باشد. اما تصویری که از شخص محتسب به عنوان شخصی که عامل اجرایی امر به معروف و نهی از منکر است، تصویر متفاوتی از این تعریف است.
سلفیگری به نام امر به معروف و نهی از منکر
در قرن 14، در میان وهابیت در عربستان سعودی، اقدامات سلفیگری در مبارزه با بدعتها به نام امر به معروف و نهی از منکر شکل میگیرد و هیئتی را به عنوان هیئت امر به معروف و نهی از منکر، در ریاض در سال 1345 قمری حدود 100 سال قبل شکل میدهند.
اقدامات سلفی در عربستان گسترش پیدا میکند و در نهایت منجرّ به تصویب نظامنامه هیئت امر به معروف و نهی از منکر در سال 1400 قمری می شود و تمام کارهای اینها به عنوان امر به معروف و نهی از منکر منجرّ به تشکیل داعش می شود.
ایجاد مقام درباری محتسب الممالک در حکومت صفوی
البته واژه جهاد نیز برای این طیف بیتاثیر نیست. در دوران صفوی، با تشکیل حکومت شیعی، آن نهاد حسبهای که در زمان عثمانی و حکومت عباسی شکل گرفت و ادامه پیدا کرد، در ایران تقویت میشود و حتی یک مقام حکومتی به نام محتسب الممالک در دربار شکل میگیرد و نمایندگانی در شهرهای مختلف داشته است. در دوران زندیه به دستور کریم خان زند، منصب محتسب از ارکان ششگانه اصلی حکومت به شمار میآید و نسبت به این امر اهتمام داشت.
تشکیل اداره احتسابیه در حکومت قاجار
این مسئله تا زمان قاجار نیز ادامه پیدا میکند و اداره احتسابیه شکل میگیرد. اداره احتسابیه برای نظم بخشیدن به شهر چه از جهت رفتارهای مردمی و چه از جهت ساخت و سازها، تعاملات بین مردم، وظیفه داشته است. ولی در سال 1332 با تصویب قانون بلدیه در مجلس اول مشروطه، این اداره به دو قسمت تقسیم میشود: 1. قسمتی از آن به اداره بلدیه که همین شهرداری امروز است، تبدیل میشود و قسمت دیگری نظمیه میشود که همان نیروی انتظامی است و ما میبینیم که اسم امر به معروف و نهی از منکر، از بینمی رود.
امر به معروف و نهی از منکر؛ واجب فراموش شده
در اوایل انقلاب این گونه که شنیدم، امام خمینی(ره) پیشنهادی میدهند که وزارتی به نام امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم ولی با این قضیه مخالفت میشود. رهبر معظم انقلاب در سال 1372، از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک واجب فراموش شده یاد میکنند و بر همین اساس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر شکل می گیرد.
شکلگیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر پس از انقلاب
این ستاد میخواست که بحث امر به معروف و نهی از منکر را در کشور قوی کند حتی پیگیر شدند و قانونی را در مجلس، سال 1394 به نام قانون «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر»، به تصویب رساندند. ستاد احیای این فریضه الهی، به عنوان ستاد امر به معروف و نهی از منکر شکل میگیرد. این ستاد زیر نظر دولت است؛ رئیس این ستاد باید یکی از ائمه جمعه تهران باشد و در تمام مراکز استانها شعبه داشته باشد و رئیس هر شعبه، امام جمعه آن مرکز استان است.
نگاه شعر و ادبیات حکومتی نیست
برای بنده مهم آن است که مردم در ادوار مختلف چه تصویری از امر به معروف و نهی از منکر داشتند. این نگاه را در شعر و ادبیات پیدا کردم. نگاه ادبیات و شعر حکومتی نیست و اگر تاریخ را حاکمان می نویسند ولی شعرا تحت تاثیر حکومت نبودند و نگاه خود را بیان میکنند. در نگاه شعرا مانند نظامی، مولوی و ... ، تصویر زیبایی نسبت به امر به معروف و نهی از منکر نیست.در میان این اشعار، شعر پروین اعتصامی است که به نظرم تامل روی این شعر بد نیست زیرا تصویر از امر به معروف را برای ما مشخص میکند.
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
به نظرم در اشعار با موضوع محتسب، این شعر پروین یک تصویر واقعی را از نهادی که وظیفه امر به معروف و نهی از منکر داشته است، در طول تاریخ، به ما نشان میدهد. این شعر برای قرن 14 قمری است ولی همین نگاه از قرن 7 وجود دارد.
معرفی شناسنامهای امر به معروف و نهی از منکر
اما واقعا این امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ ما اگر بخواهیم یک شناخت واقعی نسبت به این موضوع پیدا کنیم، به چه صورت است. معرفی شناسنامهای امر به معروف این است:
نام: امر به معروف و نهی از منکر بوده و با اصطلاحات جایگزین قابل تغییر نیست؛ تاریخ تولد: از صدر اسلام تا کنون. آیا قبل از اسلام هم این موضوع بوده است؟ طبق آیات قرآن، امر به معروف و نهی از منکر در امت های گذشته بوده است. «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ» (آل عمران، 113) بعضی از اهل کتاب افراد با ایمانی بودند که امر به معروف هم یکی از کارهای آنها بود. یا لقمان به فرزندش میفرماید «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَر» (لقمان، آیه17).
پس قطعا این رفتار، بوده است ولی آیا این اصطلاح هم بوده است یا خیر؟ نیاز به بحث دارد و اختلافی است. بنابراین یا امر به معروف از آغاز شریعت به وجود آمده است و یا این مفهوم غریزی است و با شکل گیری اجتماع انسانی خود به خود امر به معروف و نهی از منکر هم شکل گرفته است.
قدیمیترین منبعی که امر به معروف در آن به کار رفته است، قرآن است. خود قرآن میگوید این اصطلاح در تورات و انجیل بوده است ولی امروزه چیزی از این اصطلاح در تورات و انجیل نمیبینیم. توجه به اینکه این اصطلاح فقط در سورههای مَدنی آمده است و در سورههای مکی فقط به عنوان گزارشی که در امتهای گذشته آمده، که مهم است.
مفهوم شناسی اجزاء امر به معروف و نهی از منکر
اجزاء اصلی این اصطلاح 4 واژه است: 1. امر 2. نهی 3. معروف 4. منکر. مفهوم شناسی این واژگان در تعیین گستره امر به معروف و نهی از منکر تاثیر دارد. طبق یک دستهبندی میتوان گفت که آیات امر به معروف و نهی از منکر و آیاتی که از جهت مفهومی اشاره به این اصطلاح دارد، 4 دسته است: 1. آیاتی که این اصطلاح را در قبل اسلام هم ثابت میکند 2. آیاتی که نشان میدهد این اصطلاح در میان مردم به صورت خودجوش بوده است 3. آیاتی که دعوت به امر به معروف و نهی از منکر میکنند 4. آیاتی که مراتب این اصطلاح را معرفی میکنند.
بحث چهارمی که ما داریم در شناخت و تصویر از امر به معروف و نهی از منکر، تعریف آن، شناخت عناصر، ظرفیتها و احکام آن است. همانگونه که گذشت این اصطلاح 4 عنصر اصلی دارد که در مباحث فقهی و اصولی با توجه به مبانی که وجود دارد، هر معنایی را اخذ کنیم، در گستره، مراتب و تصویر از امر به معروف که می توانیم به جامعه القا کنیم، تاثیر گذار است.
اختلاف مبنا در معنای «امر»
«امر» در زبان عربی هم به معنای کار و شأن است که جمع آن «امور» است و هم به معنای دستور است که جمع آن «اوامر» است و نهی به معنای بازداشتن و منع کردن است. اما «امر» همیشه با همین حروف نمیآید بلکه مفهوم آن را با صیغه امر میتوان رساند. گاهی هم با یک جمله خبری خواسته خود را به طرف مقابل میرسانیم. همانگونه که میدانید، خواهش و تمنا نسبت به مافوق خود، استدعا است، نسبت به شخصِ برابر، خواهش و نسبت به مادون دستور و امر است.
در اینجا مبانی مختلف است. برخی امر را فقط عالی به دانی میدانند و طبیعتا در امر به معروف و نهی از منکر علوّ شرط است. برخی قائلاند که علوّ شرط نیست و حتی شخص پایین نسبت به مافوق خود، میتواند امر به معروف کند. مثلا میگویند که قانون، امر و نهیِ نوشته شده است ولی به صورت خبری که این یک نوع امر به معروف و نهی از منکر است.
«معروف»؛ کار خوب شناخته شده
اختلافاتی در تعریفِ معروف وجود دارد. «عرف» در لغت به معنای شناخت، آرامش و طمانینه است. با بررسی کتب لغت و استعمالات آن، گوهر معنایی معروف، شناخت است. معروف به معنای شناخته شده است و چون معروف در مقابل منکر در لسان عرب وجود دارد، موارد شناخته شدهای که جنبه مثبت دارد، در مصادیق معروف و موارد شناخته نشدهای که جنبه منفی دارد، از مصادیق منکر است.
پس بر اساس کتب لغت، معروف به معنای کارهای خوب شناخته شده است. اما بر اساس استعمالات قرآنی و حدیثی، باید ببینیم که «معروف» به چه معنا است. در قرآن و حدیث مواردی که واژه معروف استعمال شده است نسبت به حقوق زنها که برگردن شوهر است، حقوق والدین، حقوق یتیمان، اطاعت از والدین یا قول معروف نسبت به دیه، وصیت کردن، کار خوب و حتی عمل پیامبر و در نهایت امر به معروف، میباشد.
قرآن دستور داده است در این موارد بر طبق معروف عمل کنید. با توجه به مبنایی که در قرآن است، اگر واژهای به کار رفته و در تمام استعمال های آن به یک معنا است، میتوان گفت که معروف در تمام استعمالات قرآنی یک معنا دارد.
معنای معروف امضائی است نه تاسیسی
در آیات قرآن مصداق خاصی نسبت به معروف نداریم، بر خلاف بِرّ که مصداق آن در قرآن مشخص شده است «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...» (بقره، آیه177) ولی در روایات، مواردی هست که مصداق برای معروف مشخص میکند.
اینکه قرآن معروف را تعریف نکرده است ولی آن را حدود 40 مرتبه استعمال کرده است، این معنا را میرساند که قرآن بر اساس آنچه در ذهن مردم در زمان نزول قرآن بوده است، معروف را قصد کرده است. اگر قرار بود که معروف معنای دیگری داشته باشد باید قرآن آن را ارائه میکرد.
معروف سازی مقدم بر امر به معروف
معروف یک امر شناخته شدهای است در میان مردم. این معنا هم در منابع تفسیری مسلمانان است و هم در کتاب مستشرقین مثل مایکل کوک، کوین ریهارد. نکته جالب این است که تعداد آیات و روایاتی که سفارش به عملِ معروف میکنند، نسبت به امر به معروف از نگاه آماری، 70 به 30 است.
در نظر اندیشمندان، معانی مختلفی برای معروف گفته شده است؛ کار شناخته شده، کار خوب، کار خوبی که عقل و شرع آن را تایید کند، واجبات و مستحبات، معانی هستند که در لسان علما وجود دارد. اتخاذ هر کدام از این معانی در تصویر امر به معروف و کاربرد و گستره آن اثرگذار است.
چرا امر به «معروف»؟
اگر معروف به معنای کار خوب است، پس چرا واژگانی که دلالت بر کار خوب دارد مثل احسان، برّ، عمل صالح و خیر استفاده نشده است. ما نداریم که بگویند امر به خیر کنید و فقط امر به معروف داریم. اگر معروف فقط به معنای واجبات است، ما می توانستیم امر به فریضه داشته باشیم و همچنین در لسان آیات و روایات به چیزهایی امر شده است که واجب نیستند.
عناصر مفهومی امر به معروف
در جمع بندی بحث مفهوم شناسی معروف باید گفت که معروف، واژهای است که سه عنصر دارد: 1. شهرت 2. فضیلت 3. معرفت. معروف یعنی یک کار خوب شناخته شده در جامعه، البته به دلیل کثرت استعمال واژه معروف، ما معروف به معنای مشهور و کار خوب و کار خوب شناخته شده داریم.
عوامل پدیداری معروف در جامعه
بحث بعدی عوامل شکلگیری و پدیداری معروف است. فطرت، عقل، دین، قانون و عُرف در جامعه معروف ساز هستند. مثلا صحبت نکردن با گوشی همراه هنگام رانندگی، قانون است و شرع در این مورد چیزی نگفته است. حتی عُرف نیز معروف ساز است مثل عزاداری امام حسین(ع) در دهه اول محرم، در حالی که هیچ روایتی نداریم که برای امام حسین(ع) ده روز عزاداری کنید. یا فرهنگهای مختلفی که در عزاداری وجود دارد. اینها در مسائل جامعه شناسی بسیار پرکاربرد است.
در روند شکل گیری معروف در جامعه باید خوبی ها از نظر عقل، فطرت، دین، قانون و عرف تبیین شود و خوبی آنها برای مردم جا بیفتد تا معروف در جامعه شکل بگیرد و آن وقتی که شکل گرفت هم در راستای معروف سازی و هم در راستای پاسداری از معروف در جامعه، امر به معروف نقش اساسی دارد. روایات بسیاری در مورد پاسداری از معروف داریم. در مقابل معروف، واژه منکر است؛ اگر معروف به معنای کار خوب شناخته شده است، منکر به معنای کار بد ناشناخته یا شناخته شده است؟
چرا ما تلاش میکنیم امر به معروف را محدود به یک دایره خاص کنیم؟ در حالی که این ظرفیت را دارد تا یک تعریف عامّ و گسترده و قابل استفاده برای عموم مردم داشته باشد. مهم در امر به معروف و نهی از منکر، تاثیر گذاری بر مخاطب است. در این تعریف، امر به معروف به خودی خود هدف نیست بلکه یک مکانیسم است. امر به معروف واجب است ولی در راستای ثبات معروف و از بین رفتن منکر است.
هر کار شناخته شدهای خوب است؟
معیار و ملاک سنجش افعال در خوب و بد بودن، کار فلسفه اخلاق است. یعنی یکی از چالشهای بحث همین است که چه چیزی خوب است؟ آیا این نوع از حجاب در جامعه ایران که امروزه میبینیم، چون شناخته شده است، پس معروف است؟ مسئله مهم این است که یک عمل با پشتوانه چه چیزی معروف می شود؟ آیا عقل، فطرت، قانون و ... باعث شکل گیری معروف شدن آن شده است؟ به نظرم عوامل پدیداری معروف در سنجش آن بسیار اهمیت دارد.
چند وقت قبل استفتائی شده بود، خانمی از ترکیه از دو مرجع عالیقدر پرسید که من در ترکیه درس میخوانم و اگر بخواهم درسم را ادامه دهم باید حجابم را کنار بگذارم، وظیفه من چیست؟ یک جواب آمد و به او گفت که حجابت را کنار بگذار و درس خود را ادامه بده و جواب دیگر آمد که درس را رها کن و حجابت را حفظ کن. نکته جالب در هر دو استفتاء این است که التزام به قانون رعایت شده است و هیچ یک از مراجع وی را به قانون شکنی دعوت نکردند.
انسان موجودی است کاملا اجتماعی
از آنجایی که امر به معروف و نهی از منکر لازمه زندگی اجتماعی است، مبتنی بر 4 پیش فرض است: 1. انسان اجتماعی است و کمال او در گرو اجتماعی بودن است. ما در بحثهای فقهی، کلامی و اخلاقی، انسانی را با حیث فردی تصور میکنیم ولی آیا واقعا انسان به ما هو انسان داریم؟ انسان در اجتماع متولد شده، در اجتماع زندگی میکند و در اجتماع هم میمیرد. برای همین برخی تمام احکام را اجتماعی میدانند. 2. انسان مسئولیت اجتماعی دارد 3. انسان تغییرپذیر است 4. انسان حقّ انتخاب دارد. این 4 مسئله در کنار هم میگوید که باید امر به معروف و نهی از منکر در هر جامعهای باشد و این امر عقلی است.
ظرفیتهای امر به معروف
در جامعه شناسی اصطلاحاتی تولید شده است که امر به معروف ظرفیت این اصطلاحات را دارد؛ 1. مطالبهگری: نسبت به مسئولان باید مطالبهگر بود. دقیقا همان روایتی که میفرماید اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعهای از بین رود، اشرار بر آن جامعه مسلط میشوند، حتما که نباید دشمن حمله کند. 2. حفظ نظم (کنترل رسمی و غیررسمی) 3. لزوم برقراری عدالت 4. همبستگی اجتماعی 5. مقابله با بیتفاوتی اجتماعی: بیتفاوتی در جامعه با چه چیزی از بین میرود؟ با امر به معروف و نهی از منکر.
بینشهایی که خوب است جهت تاثیر امر به معروف و نهی از منکر داشته باشیم عبارت اند از: 1. شناخت از روحیه مخاطب 2. شناخت جامعه 3. شناخت جغرافیا 4. شناخت روانشناسی اجتماعی 5. شناخت ادیان و مذاهب دیگر 6. شناخت هنرها و فنون رایج 7. شناخت زبانهای دیگر.
پیشنهادهای پژوهشی در موضوع امر به معروف و نهی از منکر
چند پیشنهاد پژوهشی ارائه میدهم که بسیار جای کار دارد؛ 1. رابطه امر به معروف و نهی از منکر با حریم خصوصی: امر به معروف و نهی از منکر چون یک رفتار اجتماعی است، حد و مرز آن تا کجا است؟ میگویند مرز آن تا جایی است که به حریم خصوصی لطمه وارد نشود 2. رابطه آن با تقیه 3. رابطه آن با هجرت: در آیات و روایات هم نسبت به امر به معروف و نهی از منکر سفارش داریم هم نسبت به هجرت.
برخی میگویند که در جامعه غرب به اسلامی که ما ادّعای آن را داریم، عمل میکنند، وظیفه ما چیست؟ هجرت به غرب برای حفظ خود و خانواده خود یا ماندن در اینجا و امر به معروف کردن؟ 4. رابطه آن با وحدت: در نهاد امر به معروف، مولّفه وحدت بسیار اهمیت دارد./501/241/ح
تهیه و تنظیم: محمد حائری شیرازی