vasael.ir

کد خبر: ۱۵۹۶۹
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۵ - 12 February 2020
از سوی استاد حوزه و دانشگاه تبیین شد؛

نقش امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم

وسائل ـ استاد حوزه و دانشگاه پیرامون نقش امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم اظهار داشت: یکی از ویژگی‌های جامعه سالم وجود افرادی در جامعه است که به سرنوشت دیگر انسان‌ها بی‌تفاوت نباشند و در اصلاح و تربیت دیگران کوشا باشند. از نظر قرآن، بهترین امت کسانی اند که به این دو واجب الهی اهمیت می‌دهند. با توجه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر، افراد جامعه باید حاضر در جامعه و ناظر اعمال دیگران بوده و نباید نسبت به ترک واجبات و ترک محرمات متفاوت باشند. اینان در ترویج اخلاق و فضایل معنوی و کمالات دینی تلاش می‌کنند و دیگران را از ورود به ورطه گناه و جرم باز می‌دارند. در این حالت، پیشگیری عمومی و همه جانبه در مقابل جرایم وجود می‌آید.
به گزارش خبرنگار وسائل، پیشگیری، مجموعه اقدام‌هاوسائل ـ نقش امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم و تدابیری است که از پایه و اساس مانع وقوع جرم و فعلیت یافتن اندیشه جنایی می‌شود و با ریشه‌ها و علل پیدایی جرم مبارزه می‌کند.
 
برخی کج اندیشان معتقدند که دین اسلام برای جلوگیری از وقوع جرم به مجازات اکتفا کرده است و در تعالیم آن رنگ و بویی از پیشگیری از جرم دیده نمی‌شود و یا اگر دیده می‌شود بسیار کم رنگ است.
 
این ادعای بی اساس در حالی است که در این دین پربار، نقش آموزه‌های اسلامی در سالم سازی محیط اجتماعی و سازمانی کاهش تخلف و جرم، و نیز جایگاه رویکرد‌های آموزه‌های اسلامی در برنامه پیشگیری از جرم و نظام حقوقی اسلام، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
 
در همین راستا، پایگاه فقه حکومتی وسائل با حجت الاسلام والمسلمین دکتر مهدی کریمی نیا مصاحبه‌ای داشته است. بخش اول آن پیش‌تر منتشر شد، آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم این گفتگو است:
 

وسائل ـ آنچه تاکنون بیان شد، پیرامون آموزه‌های فردی قرآن در خصوص پیشگیری از جرم است؛ قرآن کریم در بعد اجتماعی چه تعالیمی دارد؟

یکی از نگاه‌های اساسی قرآن کریم در پیشگیری از جرم، آموزه‌های اجتماعی آن است که می‌توان این مطلب را از دو جهت مورد بررسی قرار داد؛ عدالت اجتماعی و همبستگی اجتماعی. منظور از عدالت اجتماعی، برقراری مساوات و نفی هر گونه تبعیض در برابر قانون و در حقوق و تکالیف اجتماعی است. تساوی انسان‌ها در حق کار، مالکیت، دانش، ازدواج، دادخواهی و مشارکت سیاسی از مهم‌ترین ابعاد تساوی در برابر قانون است.

از نظر قانون همه انسان‌ها از نظر نژاد و اصل خلقت وحدت دارند و از یک ماده اولیه و یک پدر و مادر آفریده شده اند همه انسان‌ها از کرامت ذاتی برخوردار بوده و در اصل انسانیت با یکدیگر برابرند که البته می‌توانند با تلاش و رفتار اختیاری خود به مراحلی از کرامت اکتسابی، مانند علم و تقوا دست یابند.
 

نقش عدالت اجتماعی در پیشگیری از جرم

برای تحقق هدف والای عدالت اجتماعی دو مکانیزم به کار گرفته شده است: یکی وضع قوانین عادلانه و مبتنی بر مساوات و برابری انسان‌ها و دیگری نصب حاکمانی که هم خود عادل باشند و هم به عدل و داد در میان مردم کمک کنند. حاکمان از دیدگاه قرآن مامور به عدالت اند و عدالت ورزی علت مشروعیت حکومت آنان است.
 
پایبندی به عدالت در کلیه روابط اجتماعی حتی در ارتباط با دشمنان مورد تاکید قرآن کریم قرار گرفته است و خصومت و دشمنی نمی‌تواند موجب خروج از این اصل کلی شود. عدالت در هیچ شرایطی نباید نادیده گرفته شود؛ زیرا عدالت ورزی همواره به تقوا و پرهیزکاری نزدیک‌تر است.

از نظر قرآن ظلم تنها عامل هلاکت امت‌ها و جوامع بشری بوده و بی‌عدالتی بنیان جامعه را متزلزل می‌کند و موجب نابودی آن را فراهم می‌سازد. تبعیض و بی عدالتی در میان افراد جامعه، موجب بروز آسیب‌های متعددی مانند فاصله طبقاتی، گسترش فقر، رکود و ناامیدی و از بین رفتن استعداد‌ها است. از نظر جرم شناسان یکی از مهم‌ترین عواملی که به رفتار‌های پر تنش و جرم و بزهکاری می‌انجامد نبود عدالت اجتماعی است.
 

نقش همبستگی اجتماعی در پیش گیری از جرم

منظور از همبستگی اجتماعی احساس مسئولیت متقابل بین چند فریاد چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند. به اعتقاد برخی جرم شناسان میان جرم و انحراف و همبستگی اجتماعی رابطه وجود دارد؛ بدین معنا که هر قدر همبستگی افراد جامعه در ابعاد مختلف بشر بیش‌تر باشد، میزان جرایم و انحراف‌ها کمتر خواهد بود.
 
برای مثال گفته شده که هر قدر همبستگی اجتماعی و روابط صمیمی میان مردم بیشتر باشد میزان خودکشی کاهش می‌یابد. اسلام علاوه بر ابعاد فردی، دارای ابعاد اجتماعی نیز بوده و ایجاد همبستگی اجتماعی میان انسان‌ها اهمیت زیادی می‌دهد که تحقق این دستورات دارای فواید و آثار فراوان فردی و اجتماعی است که یکی از این آثار، کاهش جرم و انحراف می‌باشد.

برخی از دستورات قرآنی که به روح همبستگی اجتماعی کمک می‌کند عبارتند از: همبستگی بر محور عقیده، همبستگی بر اساس آفرینش و همبستگی بر اساس برادری. عمل به توصیه‌هایی که قرآن کریم از این زمینه داشته است، احساس مسئولیت بین انسان‌ها را بیشتر کرده و روح همبستگی و تعاون را فراگیر ساخته و با ایجاد حیات طیبه زمینه انحراف، کج‌روی و جرم را از بین می‌برد.
 

وسائل ـ از جمله نهاد‌هایی که در قرآن کریم به عنوان یکی از ارکان پیشگیری از جرم، مورد توجه قرار گرفته، امر به معروف و نهی از منکر است؛ نهادی که متاسفانه امروزه از سوی معاندین به شدت آماج حملات قرار گرفته است؛ نقش امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم را چگونه می‌بینید؟

به اعتقاد ما روشن است که یکی از راه‌های پیشگیری از جرم و گناه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. قرآن کریم دستور داده که همواره در میان مسلمانان باید امتی باشند که این دو وظیفه بزرگ اجتماعی را انجام دهند؛ مردم را به نیکی‌ها دعوت کنند و از بدی‌ها باز دارد و در پایان تصریح می‌کند که فلاح و رستگاری تنها از این راه ممکن است.‌

می‌توان گفت یکی از ویژگی‌های جامعه سالم وجود افرادی در جامعه است که به سرنوشت دیگر انسان‌ها بی تفاوت نباشند و در اصلاح و تربیت دیگران کوشا باشند. از نظر قرآن، بهترین امت کسانی اند که به این دو واجب الهی اهمیت می‌دهند.

با توجه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر، افراد جامعه باید حاضر در جامعه و ناظر اعمال دیگران بوده و نباید نسبت به ترک واجبات و ترک محرمات متفاوت باشند. اینان در ترویج اخلاق و فضایل معنوی و کمالات دینی تلاش می‌کنند و دیگران را از ورود به ورطه گناه و جرم باز می‌دارند. در این حالت، پیشگیری عمومی و همه جانبه در مقابل جرایم وجود می‌آید.
 

عدم سکوت در برابر جرم

از نظر قرآن کریم و بر اساس اصل «امر به معروف و نهی از منکر» سکوت در برابر ارتکاب جرم و معصیت نادرست است. قوم لوط از گناه‌کارترین مردم زمان خود بودند. همجنس بازی به تدریج فراگیر و عادت همه مردم شده بود و زنان نیز به دلیل دوری مردان از ازدواج به مساحقه روی آورده بودند.
 
مردم قوم لوط راه بر مردم می‌گرفتند و در مجالس به انجام منکرات مشغول می‌شدند و هیچ گاه همدیگر را از انجام منکرات منع نمی‌کردند. خداوند حضرت لوط را در میان آنها مبعوث فرمود، ایشان را به خداپرستی و ترک قبایح دعوت نمود. حضرت لوط از اینکه مردم آگاهانه این رفتار زشت را مرتکب شدند، آنان را اینگونه نهی از منکر فرمود: «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ؛ و یاد کن لوط را که به قوم خود گفت آیا دیده و دانسته مرتکب عمل ناشایست می‌شوید؟».

جمله «وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ» اشاره به این است که شما زشتی و شناعت این عمل و عواقب شوم آن را با چشم خود می‌بینید که چگونه جامعه شما را سرتاپا آلوده کرده و حتی بچه‌ها و کودکان شما در امان نیستند، چرا می‌بینید و باز هم بیدار نمی‌شوید؟ خلاصه آنکه، از نظر قرآن و بر اساس اصل امر به معروف و نهی از منکر، نباید از مجرم در مقابل بزه دیده حمایت کرد.
 

وسائل ـ نگاه قرآن کریم نسبت به مسئولیت حکومت اسلامی در قبال پیشگیری از جرم چگونه است؟

از دیدگاه قرآن، حاکمیت بر انسان منحصراً از آن خداوند است و پذیرفتن هرگونه ولایت و حاکمیتی بدون اذن خداوند ممنوع است. خداوند این حاکمیت را با دو سازوکار اعمال می‌کند: نخست از طریق قانونگذاری و اعمال ولایت تشریعی و دوم از طریق حاکم و جانشین در زمین. بدیهی است حاکم در نظام حکومتی اسلام باید ویژگی‌هایی داشته باشد که مهم‌ترین آنها علم به شریعت، ایمان و التزام عملی به آن و عدالت ورزی است. این ویژگی ها، حاکم را از هرگونه استبداد به رای و سوء استفاده از قدرت باز می‌دارد و حاکمیت او را محدود و منضبط می‌کند.

افزون بر این، حاکم موظف به مشورت با مردم است و مردم نیز مامور به کنترل و نظارت بر رفتار حاکمان هستند. چنین حاکمیتی تمام توان خود را برای گسترش ارزش‌های معنوی، اقامه عدل و قسط و مساوات، توسعه و پیشرفت همه جانبه و بالاخره جلوگیری از ظهور موقعیت‌های جرم زا و منحرف کننده به کار خواهد گرفت. بنابراین، مسئولیت حاکمیت دینی نسبت به پیشگیری از جرم و انحراف، یک مسئولیت الهی و برخاسته از معنویت گرایی است.
 

وسائل ـ بدون تردید، نفس مجازات خود عاملی مهم در پیشگیری از جرم است؛ البته برخی معتقدند که در دنیای مدرن مجازات کارساز نبوده و باید به جای آن، به اقدامات تربیتی پرداخت؛ این دیدگاه صحیح است؟

همان‌طور که گفته شد، خیر؛ قوانین جزایی برای تربیت مجرمین و برقراری نظم در جامعه ضروری و لازم بوده و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جانشین آن شود. اینکه برخی می‌گویند به جای مجازات، مجرم را باید تربیت کرد و به جای زندان باید دارالتادیب ایجاد نمود مغلطه است؛ تربیت و ایجاد دارالتادیب بی تردید لازم و ضروری است و تربیت صحیح مسلماً از میزان جرایم می‌کاهد.
 
همچنان که نابسامانی‌های اجتماعی یکی از علل وقوع جرایم بوده، برقراری نظامات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه خود از جرایم می‌کاهد، ولی هیچ یک از اینها جای دیگری را نمی‌گیرد؛ نه تربیت و نظامات عادلانه جانشین کیفر و مجازات می‌شود و نه کیفر و مجازات، جانشین تربیت صحیح و نظام اجتماعی سالم.

هر اندازه تربیت، درست و نظام اجتماعی عادلانه و سالم باشد باز افراد یاغی و سرکش پیدا می‌شوند که تنها راه جلوگیری از آنها مجازات و کیفر است که احیاناً باید سخت و شدید باشد. از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم از میزان جرایم و جنایات می‌توان تا حدود زیادی کاست و باید هم از این راه‌ها استفاده کرد، ولی نمی‌توان انکار کرد که مجازات هم در جای خود لازم بوده و هیچ یک از امور دیگر، اثر آن را ندارد.

بشر هنوز موفق نشده و شاید هیچ وقت موفق نشود که از طریق اندرزگویی و ارشاد و استفاده از سایر وسایل آموزشی و پرورشی بتواند همه مردم را تربیت کند و امیدی هم نیست که تمدن و زندگی مادی کنونی بتواند وضعی را به وجود آورد که هرگز جرمی واقع نشود. تمدن امروز نه تنها جرایم را کم نکرده، بلکه به مراتب آنها را بیشتر و بزرگ‌تر کرده است.

اما اینکه از وضعیت پیشگیرانه مجازات‌ها نسبت به جرایم سخن گفتید؛ گرچه پس از ارتکاب جرم، بر اساس قانون، مسئولیت مدنی و کیفری گریبانگیر مجرم می‌شود، ولی نباید از جنبه پیش‌دستانه این مقررات غافل بود؛ چه اینکه آگاهی و شناخت آحاد جامعه نسبت به این مقررات، به ویژه اطلاع از جنبه کیفری به مجازات معین شده در این قوانین، خود به خود زمینه پیشگیری از جرم را فراهم کرده و انگیزه‌ها و تمایلات مجرمانه و بزهکارانه را قبل از آشکار شدن جرم، کنترل می‌نماید. قوانین و مقررات، ضمن تنظیم روابط انسان‌ها با یکدیگر از ورود آنان به جرایم و انحرافات جلوگیری می‌کند. از این رو، می‌توان احکام و مقررات کیفری قرآن کریم را از نوع احکام پیشگیرانه دانست.

به همین دلیل، علم و آگاهی نسبت به وجود قوانین و مقررات کیفری، در سیستم عدالت کیفری اسلام، یکی از ارکان مسئولیت کیفری محسوب می‌شود و مرتکب یک عمل مجرمانه، چنانچه علم به مجرمانه بودن عمل خود نداشته باشد مبرا از مسئولیت کیفری است. این امر، به دلیل تاثیری است که وجود چنین مقرراتی می‌تواند بر تنظیم رفتار افراد جامعه داشته باشد.

بی‌گمان علت وجودی قانون جزا این است که به مردم هشدار دهد که جامعه ارتکاب آن دسته از اعمال و رفتار مضر به حال فرد و جامعه را به جهت آنکه اکثریت افراد جامعه از آنها بیزار و خواهان عدم انجام آنها هستند، تحمل نمی‌کند و با وضع قانون جزا و تهدید مجرمین احتمالی به اجرای مجازات به دنبال تحقق بخشیدن خواسته جامعه است.
 
بنابراین ضرورت وجود یک سیستم قانونی مجازات غیر قابل انکار است و با این استدلال زمینه و چشم انداز خوبی برای این باور فراهم می‌شود که اکثر افراد بر اثر ترس از اجرای مجازات‌های قانونی، از انجام بعضی از اعمال خودداری می‌کنند. به علاوه اگر در این مرحله امکان آمارگیری از اشخاصی که از ترس اجرای مجازات از ارتکاب جرم چشم‌پوشی کرده اند وجود می‌داشت، بدون تردید آمار این قبیل افراد نیز مانند آمار مجرمین چشمگیر بود. تصور اینکه قانون جزا ضامن ایجاد ترس از مجازات است لغو‌کنیم، غیرقابل توجیه به نظر می‌رسد.
 
البته این را نیز متذکر شوم که هدف اسلام از تدوین قوانین کیفری، پیشگیری از وقوع جرم با اصلاح بزهکاران از طریق امر به معروف و نهی از منکر و اجرای سایر دستورات اخلاقی مذهبی و اصول دین است؛ به تعبیر دیگر، هدف از اجرای مجازات ها، تنها انتقام جویی یا شکنجه و آزار مجرمین و یا مجرد حفظ حقوق و تشفی خاطر مجنی علیه یا اولیای دم و مانند اینها نیست، بلکه بدون تردید هدف از کیفر‌های اسلامی حفظ و حراست جامعه از بدی و مفاسد اجتماعی و جلوگیری از وقوع جرم و اصلاح اخلاقی مجری و اجرای عدالت کیفری است.

به سخن دیگر، نظام کیفری اسلام در تشریح احکام و مجازات‌ها از یک فلسفه و سیاست کیفری الهام می‌گیرد؛ یعنی هم به فایده اجتماعی مجازات‌ها توجه می‌کند و هم اجرای عدالت کیفری و هم اصلاح و تربیت مجرمین.
 

وسائل ـ در مقام ارزیابی، نسبت آموزه‌های کیفری قرآن و آموزه‌های غیر کیفری چگونه است؟

آموزه‌های قرآن در پیشگیری از جرایم و گناهان، عمدتاً مربوط به امور غیر کیفری است و کمتر به امور کیفری مربوط می‌شود. این امر نشان‌دهنده آن است که سیاست قرآن کریم در مقابله با جرایم، سیاست پیشگیرانه، پیش بینی و قبل از وقوع جرم است و نه سیاست کیفری، پسینی و پس از وقوع جرم.
 
شاهد این ادعا این نکته است که قرآن کریم به منظور حفظ مصالح اجتماعی تنها برای چند امر خاص و محدود، مجازات‌های دنیوی تعیین کرده است که از عبارتند از: مجازات دنیوی قتل ضرب و جرح (۱)، مجازات دنیوی محاربه (۲)، مجازات‌های دنیوی زنا (۳)، مجازات دنیوی سرقت (۴) و مجازات دنیوی قذف./404/241/ح
 

پی نوشت:
۱. قرآن کریم در خصوص مجازات جرم قتل، ضرب و جرح که تمامیت جسمانی افراد جامعه را تهدید می‌کند چنین مقرر می‌دارد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَی بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛‌ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونب‌ها گردد) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او نیز، به نیکی دیه را (به، ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت».

۲. قرآن کریم در خصوص مجازات محاربه که نظم و امنیت جامعه را تهدید می‌کند چنین مقرر می‌دارد: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ سزای کسانی که با دوستداران خدا و پیامبر او می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند. این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت مگر کسانی بر ایشان دست یابید، توبه کرده باشند، پس بدانید که خدا آمرزنده مهربان است.

۳. قرآن کریم در خصوص مجازات جرم زنا که روابط خانوادگی و مشروعیت نسل‌های آحاد جامعه را تهدید می‌کند، چنین مقرر می‌دارد: «الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ به هر زن زناکار و مرد زناکاری صد تازیانه بزنید، و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، در (کار) دین خدا، نسبت به آن دو دلسوزی نکنید، و باید گروهی از مومنان در کیفر آن دو حضور یابند. مرد زناکار، جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد، و زن زناکار، جذب مرد زناکار یا مشرک را به زنی نگیرد و بر مومنان این امر حرام گردیده است.

۴. قرآن کریم در خصوص مجازات سرقت که امنیت مالی و اقتصادی جامعه را تهدید می‌کند، چنین مقرر می‌دارد: «وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ دست مرد دزد و زن دزد را، به کیفر عملی که انجام داده‌اند، بعنوان یک مجازات الهی، قطع کنید! و خداوند توانا و حکیم است».

۵. قرآن کریم در خصوص مجازات جرم قذف که آبرو و ححیثیت اجتماعی افراد جامعه را تهدید می‌کند، چنین مقرر می‌دارد: «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ * إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ می‌کنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمی‌آورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادت‌شان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند! * مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند (که خداوند آنها را می‌بخشد)، زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است».
 
 
تهیه و تنظیم: مجتبی گهرگزی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۰ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۵:۳۱:۳۹
طلوع افتاب
۰۶:۵۶:۵۱
اذان ظهر
۱۳:۱۱:۳۵
غروب آفتاب
۱۹:۲۵:۴۱
اذان مغرب
۱۹:۴۲:۳۹