به گزارش خبرنگار وسائل، یـاران امـام زمـان(ع) چـنـد دستهاند. دستهای از آنان، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده)) یاد میکند.
هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر میکند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع) شروع نمیشود.
دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان میآیند طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام، آغاز میشود.
حلقه سوم از یاران، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان میپیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده میشود.
ماموریت یاران خاص
از جمله اموری که در شناسایی هر چه بیشتر ماهیت یاران خاص امام زمان (ع) به ما کمک میکند، بررسی روایاتی است که به تبیین ماءموریت آنان در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) پرداختهاند. برخی از این ماءموریتها به قرار زیر هستند:
جنگ با ستمگران
اولیـن مـاءموریت یاران حضرت، جنگی تمام عیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت، در راءس هـمه کارهای قرار دارد. یاران خاص مهدی (ع) در این جنگ، در بـعـد انـدیشه تئوریسینهای انقلاب و در بُعد عمل، سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان (ع) و گـوش بـه فـرمان آن حضرت هستند. وقتی حلقه یاران پس از 313 نفر کـامـل شـد قـیـام شـروع میشود و با ستمگران جهان در می افتند و آنان را قلع و قمع میکنند؛ به گونهای که خدا خشنود شود.
امام باقر (ع) میفرماید: قائم آل محمد (ع) شباهتهایی با پنج تن از پیامبران دارد... اما شباهت او به جدّ خود (پیامبر اکـرم (ص)) قـیام با شمشیر است و کشتنِ دشمنان خدا و پیامبر، و نیز جباران و سرکشان. او بـا (نـیـروی) شـمـشـیـر و (نـیـروی) تـرس، (کـه در دل جـبـاران افـکـنـده میشود) مـدد میگردد.
امام جواد (ع) میفرماید: آنـگـاه کـه عـدد (مـورد نـظـر یـاران حـضـرت) یـعـنـی ده هـزار نـفـر کـامـل شد، به اذن خدای بزرگ قیام میکند و بی درنگ به کشتار دشمنان خدا (و دین خدا) دست مییازد، تا خدای بزرگ خشنود گردد.
خـداونـد بـه دسـت ایـنـان طاغوتها و جبّاران را نابود میسازد و آنان را بر شرق و غرب عالم مسلّط میکند. امام باقر (ع) میفرماید: گـویـی که یاران قائم (ع) را میبینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شدهاند و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان میبرد.
مبارزه با انحرافها، تحریفها و برداشتهای نادرست از دین
دومـیـن مـاءمـوریـت یـاران خـاص امـام زمـان(ع) در آغـاز انقلاب، مبارزه کردن با انحراف ها، تحریفها و بـرداشـت هـای نـادرسـت از دیـن و مـذهـب اسـت. عـوامـل اصـلی ایـن انـحـرافات سه دسته صاحبان زر (سرمایه داران و اشراف)، صاحبان زور (حکومتهای غیر اسلامی و به ظاهر اسلامی) و صاحبان تزویر (روحانیون وابسته و دنـیـاپـرسـت و جـیـره خـوار حـکـومـتـها و طبقات اشراف) هستند؛ در واقع صاحبان زر و زور تـحریفها، برداشتها و تفسیرهای غلط را سفارش میدهند و صاحبان تزویر آن را اجرایی و عملیاتی میکنند.
امام صادق (ع) میفرماید: آزاری کـه قـائم (ع) به هنگام قیام خویش، از جاهلان آخرالزمان میبیند، به مراتب سختتر است از آن همه آزار که پیامبر (ص) از مردم جاهلیت دید. راوی میگوید: این چگونه میشود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنها سنگ و صخره و چـوب و تختههای تراشیده (بتهای چوبی) را میپرستیدند، ولی قائم ما که قیام کند مـردمـان هـمـه از کـتـاب خـدا بـرای او دلیـل میآورند و آیههای قـرآن را تاءویل و توجیه میکنند!
همچنین میفرماید: امام قائم در جنگ خویش (با مخالفان) به دشواریهایی بر میخورد که پیامبر برخورد نـکـرد؛ زیرا پیامبر آمد و مردم بتهای سنگی و چوب های تراشیده شده را میپرستیدند (و گـرفـتـار تعالیم انحرافی نبودند)، لیکن قائم (در هنگام قیام خویش) با مردمی روبه رو میشود کـه رویاروی او میایستند و آیههای کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تاءویل میکنند و در همین راستا با او به نبرد بر میخیزند!
مأموریت یاران خاص حضرت در اینجا عبارت است از افشای خطوط انحرافی و جریانات فـکـری مـنـحـرف، پاسخگویی منطقی و مستدل، روشنگری و تبیین درست آموزهای دینی و نیز جنگیدن با کسانی که دست از افکار و اندیشههای نادرست خویش بر نمیدارند و حق خالص و اسلام ناب را نمیپذیرند.
یـاران خـاص مهدی (ع) در پرتو تعالیم امام خویش، به شناختی دست مییابند که هیچ اشـتباه و انحرافی در آن وجود ندارد. آنان راه و روش دین خدا و امام عظیم الشاءن خویش را بـه طـور یکدست، یکسان و منسجم برای تودههای ناآگاه تبیین میکنند و به طور هماهنگ بـه نـشـر تـعـالیـم نـاب اسـلامـی میپردازند. اینان علاوه بر توانمندیهای مدیریتی قـابـل تـوجـه، در دیـن شـنـاسـی و مسائل مربوط به اسلام تخصص دارند و از فقیهان و اسلام شناسان راستین هستند.
امام صادق (ع) میفرماید: آن گروه که قائم هنگام قیام خویش با او کار میکنند، نجیبان، قاضیان، حاکمان شرع، فقیهان و دین شناسانی هستند که (برکت و) مسحه الهی یافتهاند؛ به گونهای که هیچ حکمی بر آنان اشتباه نمیشود.
عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت
مـامـوریـت دیگر یاران خاص این است که پس از اقتدار یافتن حضرت مهدی (ع)، مسئولیت اداره کـشـورهـا را از جـانـب ایـشان بر عهده میگیرند و هر کدام عازم منطقهای میشوند و پایههای مـسـتحکم بنای رفیع حکومت جهانی مهدوی را بنا مینهند و به عمران و آبادی کشورها میپردازند و عدالت اسلامی را برقرار میسازند.
هـنـگـامـی که قائم (ع) قیام کند برای هر کشوری از کشورهای جهان فرمانروایی بر میگزیند و به او میفرماید: دستورالعمل تو در کف دست تو است، هرگاه حادثهای بر تـو روی دهـد کـه حـکـم آن را نمیفهمی و طرز داوری در آن را نمیدانی، به کف دستت بـنـگـر، هـر چـه در آن مـنـعـکـس بـاشـد بـر اسـاس آن عـمـل کـن؛ ((اِذا قـامَ القـائِمُ بـَعـَثَ فی اَقالیمِ الاَْرْضِ، فی کُلِّ اِقلیمٍ رَجُلاً ثُمَّ یَقُولُ لَهُ: عـَهـْدُکَ فـی کـَفِّکَ، فـَاِذا وَرَدَ عـَلَیـْکَ مالا تَفْهَمُهُ وَ لا تَعْرِفُ القَض اءَ فیهِ، فَانظُرْ اِلی کَفِّکَ وَ اعْمَل بِم ا فیه ا)).
امام صادق (ع) میفرماید: حـضـرت مـهـدی (ع) یـارانـش را در هـمـه شـهـرهـا میپراکند و به آنها دستور میدهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت، آنان را فرمانروایان کشورهای جهان میگرداند و بـه آنـهـا فـرمان میدهد که شهرها را آباد سازند؛ ((یُفَرِّقُ الْمَهْدِیُّ اَصْحابَهُ فـی جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ، وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاما فِی الاَقالیمِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ)).
همان حضرت میفرماید: حضرت، والیان خود را به شهرها میفرستد و دستور میدهد که عدالت را در میان مردم پـیـاده کـنـنـد ((یـبـعـث الی امـرائه بـسـائر الامـصـار بالعدل بین الناس)).
بـدون تـردید تدبّر در این ماءموریت ها که در روایات تبیین شدهاند، ماهیت یاران خاص و کـابـیـنـه دولت حـضـرت مـهـدی (ع) را روشنتر میسازد. معلوم میشود که آن حضرت بهترینها را برای اداره جهان بر میگزیند و ستونهای مستحکم بنای رفیع حکومت جهانی را بـر آن اسـتـوار میسازد و ایـن تـعـداد بـه تـعـبـیـر رسـول اکـرم (ص) خالصترین و بـرتـرین وزیران حضرت مهدی (ع) هستند؛ ((وُزَراءُ الْمـَهـْدِیِّ... وَ هـُمْ اَخـْلَصُ الوُزَراءِ وَ اَفـْضَلَ الوُزَراءِ)) و کـسـانـی انـد کـه قـدرت اجـرایی فوق العاده ای دارند و میتوانند مملکتی را اداره کنند.
در این زمینه حجت الاسلام والمسلمین علوی تهرانی گفتکویی دارند که در ادامه تقدیم می شود: واژه ایمان ۸۱۱ مرتبه در قرآن کریم مطرح شده است، زمانی که واژهای در قرآن، به این میزان تکرار شده، نشان از اهمیت آن است یعنی شاخصه قرآن، در ایمان خلاصه میشود.
وی ادامه داد: در آیه ۱۳۶ سوره نساء داریم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ ای کسانی که فکر میکنید ایمان آوردید، دست از بازیگری بردارید و ایمان آورید» ما باید بدانیم ایمان حقیقی، مقبول خداوند است و با بازیگری کار حل نمیشود.
علوی تهرانی گفت: در آیه ۲۸ سوره حدید نیز به همین موضوع اشاره شده است که داریم: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا؛ ای کسانی که ایمان آوردید، از خدا بترسید و ایمان آورید» یعنی ایمان شما را قبول نداریم و در نهایت در آیه ۱۰۶ سوره یوسف خداوند بهگونهای آب پاکی را بر روی دست افراد میریزد و میفرماید: «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ؛ اکثر افرادی که مدعی هستند ایمان دارند ایمان آنها توأم با شرک است» یعنی افرادی هستند که توهم ایمان داشتن، دارند.
این سخنران دینی با بیان اینکه باید مرز میان ایمان حقیقی و ادعایی را بشناسیم تصریح کرد: اعرابی نزد پیامبر (ص) آمدند و عرضه داشتند ما ایمان داریم که خدا بدون فاصله فرمود: «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا؛ شما ایمان ندارید، بگویید اسلام دارید».
وی اضافه کرد: یکی از اهالی کوفه نزد امام صادق (ع) آمد و بعد از سلام و تحیت به حضرت عرضه داشت، من شیعه و سرسپرده شما هستم. حضرت از او پرسید، ما در کوفه چه تعداد شیعه داریم؟ او پاسخ داد: ۵۰ هزار شیعه داریم. حضرت پرسید ۵۰ هزار شیعه؟! و او پاسخ داد: شاید بتوان گفت ۴۵ هزار نفر. اینقدر حضرت عدد را تنزل داد و سوال کرد تا در نهایت آن فرد گفت: شاید بتوان گفت ۲۰ نفر شیعه داریم. حضرت فرمود تمام آرزوی من این است در کوفه ۲۵ نفر یار داشته باشم. این سخن نشان دهنده مظلومیت ایشان است. امام صادق (ع) ۴ هزار نفر شاگرد داشت که تنها فقه و اصول را از ایشان یاد میگرفتند وگرنه آمار کلی شاگردان ایشان را میتوان در حدود ۱۲ هزار نفر دانست که در روایتی داریم، فردی از ایشان میپرسد چرا با وجود این همه شاگرد قیام نمیکنید؟ ایشان پاسخ میدهند اگر به تعداد این گله گوسفند یار داشتم قیام میکردم. راوی میگوید آنها را شمردم به ۴۰ گوسفند نمیرسید.
علوی تهرانی گفت: امروز امام زمان (عج) نیز ۳۱۳ نفر یار میخواهد. چرا پیدا نمیشود تا ایشان ظهور کنند؟ دلیل آن است که ما توهم ایمان داریم و باید به حقیقت ایمان دست پیدا کنیم. توهم در ایمان مانع ظهور است.
این سخنران دینی اضافه کرد: اگر انسان دارای ایمان حقیقی باشد، لازم نیست ۴۰ شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران رود تا بتواند امام زمان (عج) را ملاقات کند؛ بلکه ایشان خود به دیدار او خواهد آمد.
وی افزود: امام صادق علیه السلام میفرماید: تظاهر به دینداری نباید شما را گول بزند زیرا دین داری قلبی است.
علوی تهرانی تصریح کرد: شیخ صدوق نقل میکند عدهای از ایران به نزد امام رضا (ع) در مدینه رفتند و در زدند و عرض کردند ما شیعه شما هستیم، امام رضا (ع) که به امام رئوف معروف است، پشت در بودند. تأمل کردند و پاسخ دادند: شما را نمیشناسم. مجدداً در زدند حضرت سوال کرد چه کسی هستید؟ و باز گفتند: ما شیعه شما هستیم، ایشان باز هم پاسخ دادند، نمیشناسم. ۶۰ مرتبه این کار را تکرار کردند و هر بار حضرت فرمودند، نمیشناسم تا اینکه بار آخر گفتند ما از محبین شما هستیم. ایشان در را باز کردند و از آنها استقبال کردند. رندی از میان جمعیت پرسید چرا در دفعههای گذشته در را باز نکردید. ما که همان افراد هستیم؟ حضرت پاسخ دادند: شما ادعایی میکردید که اشتباه بود، اما زمانی که گفتید محب هستید به قلبهای شما نگاه کردم و دیدم، واقعاً دوستدار ما هستید.
امام جماعت مسجد حضرت امیر(ع) تهران تصریح کرد: سهل بن حسن خراسانی به محضر امام صادق (ع) رسید و به ایشان عرضه داشت صد هزار شمشیر به دست در خراسان آماده هستند تا قیام کنید. یعنی به معنای امروزی گفت از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن. تنور در منزل امام روشن بود. ایشان به سهل فرمود: داخل تنور برو، او گفت: من خیرخواه شما هستم و آماده قیام، چرا به تنور بروم؟هارون مکی در همین زمان وارد شد و حضرت به او گفت داخل تنور برو، او بدون آنکه چیزی بپرسد، وارد تنور شد. حضرت رو به سهل کرد و از احوال خراسان پرسید. او پاسخ داد اما به امام گفت: او میسوزد. امام باز سوال دیگری کرد و سهل مجدداً گفت این فرد میسوزد، در نهایت امام به او گفت: در تنور را بردار و وضعیت او را ببین. حسن مشاهده کرد هارون با همان وضعیتی که داخل تنور شده بود، بدون هیچ آسیبی در آنجا حضور دارد. امام از او سوال کرد مشابه این فرد در خراسان چه تعداد دارید؟ او گفت فردی این چنین نداریم.
این سخنران مذهبی تصریح کرد: امام زمان (عج) ۳۱۳ یار تنوری میخواهد یعنی افرادی که بفهمند امام مظهر خداست و همان گونه که خداوند ابراهیم را به داخل آتش انداخت و به آتش گفت سرد باش چنان که یخ نزند، امام نیز میتواند به آتش بگوید، سرد باشد، یعنی باید به امام اعتماد داشت و این مهمترین مولفه در امام شناسی است.
وی افزود: امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: «رَحِمَ اللّهُ شیعَتَنا ! شیعَتُنا ـ وَاللّهِ ـ هُمُ المُؤمِنونَ !؛ خداوند ، شیعیان ما را رحمت کند! آنان ـ به خدا سوگند ـ ، حقیقتاً مؤمن اند»/504/422/ح