به گزارش خبرنگار وسائل، بامداد روز جمعه ۱۳ دی ماه، ایالت متحده آمریکا در اقدامی وحشیانه و غیر انسانی به ترور شهید سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و همراهان وی مبادرت ورزید. این عمل وحشیانه از جنبههای مختلفی قابل بررسی است که یکی از مهمترین آنها، حیث حقوقی مسئله است.
پس از این جنایت وحشتناک، برخی از مسئولان، اساتید و اندیشمندان حوزه حقوق در قالبهای مختلفی نظیر یادداشت، مصاحبه و برگزاری کرسیهای علمی به بررسی جنبههای حقوقی آن پرداختند.
آنچه که اندیشمندان بر آن اتفاق نظر دارند، این است که اقدام مزبور، نقض فاحش و آشکار موازین و قواعد حقوق بین المللی است و جمهوری اسلامی ایران حق ذاتی دفاع از خود و انجام اقدام متقابل را بر اساس قواعد مسلم حقوق بین الملل دارد و برای جلوگیری از بیکیفر ماندن متجاوزان، تعقیب کیفری مرتکبان و آمران این عمل تروریستی را برای اجرای عدالت، حق خود میداند.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتگویی است که پایگاه فقه حکومتی وسائل در این راستا با حجت الاسلام دکتر مجید مسعودی؛ کارشناس حقوق بین الملل و استاد حوزه و دانشگاه انجام داده است.
وسائل ـ در ابتدای بحث ترور شهید سلیمانی را از منظر حقوق بین الملل چگونه ارزیابی بفرمایید.
ترور سردار قاسم سلیمانی به لحاظ حقوق و قوانین بین المللی اقدامی کور، ناجوانمردانه و بر خلاف موازین بین المللی است، زیرا ایشان مقام رسمی یک کشور، با حاکمیت مستقل و قدرت سیاسی ثابت بود. در حقیقت انتساب این مقام رسمی به جمهوری اسلامی ایران، چه در داخل و چه در خارج از مرزهای ما قابل صدق بود.
از طرف دیگر، شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی به دعوت رسمی دولت عراق و سوریه به این دو کشور مسافرت کرده است؛ همانطور که پاسپورتها و جوازهای ورود و خروج به این دو کشور کاملا گویای این است که این کار در مسیر رسمی و منطبق با قوانین این دو کشور انجام شده است.
دو تخلف آمریکا در ترور شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی
ترور شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی در کشور همسایه ما یعنی عراق صورت گرفته است، در حالی که مقامات رسمی ایالت متحده آمریکا بلافاصله این ترور را تایید و مسئولیت آن را میپذیرند؛ هرگونه اقدام علیه مقام رسمی یک کشور نقض قوانین بین المللی به حساب میآید. این کشور جنایتکار نه تنها ابایی از پذیرفتن این ترور نداشته بلکه با افتخار اعلام میکنند که این عملیات کور تحت اشراف امنیتی، نظامی و اطلاعاتی ما صورت گرفته است و حتی اعلام کرده اند که فرماندهی این جنایت با رئیس جمهور آمریکا بوده است.
از سوی دیگر، این اتفاق در کشور میافتد که دارای یک نظام حاکمیتی مستقل، و برخودار از نهاد ریاست جمهوری، نهاد مقننه و نهاد قضایی است؛ بنابراین آنها ضمن نقض حاکمیت این کشور، بر علیه مقام رسمی کشور دیگر، دست به اقدام نظامی میزنند. تمام این موارد به طور طبیعی بر خلاف موازین حقوق بین الملل به حساب میآید.
وسائل ـ ایالت متحده آمریکا برای این جنایت خود به برخی از اصول منشور سازمان ملل تمسک کرده است؛ این استناد تا چه حدی از صحت برخوردار است؟
عضویت دائم آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل، همواره دستاویزی بوده است که آنها بتوانند از این نهاد سیاسی (که در حقیقت تصمیمات حقوقی نیز اتخاذ میکند)، هر جا که منافع خود اقتضا کند، آنها را در اولویت قرار دهند.
همانطور که ورود آنها به کشور عراق به واسطه گذراندن قطعنامهای در شورای امنیت صورت گرفت؛ اما پس صدور این قطعنامه آمریکایی اعلام کردند که معنای این تصمیم، حمله و عملیات نظامی بر علیه دولت عراق است، علی رغم اینکه چهار عضو دیگر شورای امنیت یعنی کشورهای روسیه، چین، فرانسه و انگلستان به هیچ وجه چنین تفسیری از قطعنامه صادره نداشتند؛ اما آمریکاییها با بی پروایی و گستاخی تمام اعلام کردند که مقصود از این قطعنامه، حمله نظامی به عراق است.
در نتیجه حتی ورود آمریکاییها به کشور عراق با تفسیر قلدرمآبانه و دیکتاتور مسلکانه آمریکاییها صورت گرفته است تا آنها عراق را از سال ۲۰۰۱ به بعد، رسما به اشغال نظامی خود در آوردند، در حالی که سایر اعضاء شورای امنیت سازمان ملل متحد موافق چنین اقدامی از سوی آمریکاییها نبودند.
قوانین بین الملل، دستاویزی برای کشور قلدرمآبانه و دیکتاتور مسلکانه آمریکا
در موضوع ترور شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی نیز استدلال آنها این بود که این شهید بزرگوار به زعم این احمقهای نادان یک تروریست بوده و آمریکا برای حمایت از منافع خود باید دست به این اقدام میزد. آمریکاییها در قوانین داخلی قوانینی را با عناوان مبارزه با تروریسم تصویب کرده اند که به سلیقه خود، هر کسی ممکن است در این لیست قرار گیرد؛ همانطور که برخی از گروهها را در لیست جای داده و پس از مدتی را از لیست خارج میکنند.
آمریکاییها با این ابزارهای حقوقی بازیهای سیاسی مبتنی بر منافع خود را دنبال میکنند؛ جالب است که آنها، از گزارش ۴۰۰ صفحهای پیرامون حوادث ۱۱ سپتامبر، ۱۴ صفحه را به دلیل محرز شدن نقش عربستان سعودی حذف کردند. آنها عادتاً این استاندارد دو گانه در روابط بین المللی خود را دارند و هر جا که منافعشان اقتضا کند، از آن استفاده میکنند.
آمریکاییها در خصوص شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی نیز به همین ترتیب عمل کردند؛ آنها، سرداری را که به اذعان بسیاری از کشورهایی (که در ماجرای عراق و سوریه دخالت مستقیم داشتند)، در خط اول مبارزه با تروریست بود، به خاطر منافع خود تروریسم معرفی میکنند؛ در حالی که محکومیت ترور شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی توسط کشورهایی نظیر روسیه که در جریان مستقیم داعش حضور داشت، نشان دهنده این است آنها از واقعیت میدانی مطلع هستند و میدانند آنچه که آمریکاییها اعلام میکنند خالی از صحت و اعتبار است.
دولتمردان این کشور جنایت کار، در سازمان ملل نیز تلاش کردند که این دیدگاه را به کرسی بنشانند، که موفق به تصویب و تایید آن نشدند.
وسائل ـ با این بیان، منشور سازمان ملل تنها بازیچهای در دست کشورهایی نظیر آمریکا است؟
در ابتدا لازم است به اشکال فاحشی که در منشور سازمان ملل وجود دارد، اشاره کنیم؛ در این منشور، مادهای وجود دارد که بر اساس آن، تمام کشورها در سازمان ملل از حق رای برخوردار هستند. این به معنای مساوی بودن تمام کشورها در سازمان ملل است.
از طرفی دیگر، در مواد دیگر منشور سازمان ملل به حق وتو اشاره میشود که تنها در اختیار پنج کشور دنیا قرار میگیرد و بر اساس آن، کشورهای قدرتمند دنیا از امتیازاتی نسبت به سایر کشورها بهره مند میشوند! حتی آمریکاییها سایر اعضاء را تهدید کرده اند که اگر این حق به رسمیت شناخته نشود، اجازه تشکیل سازمان ملل را نمیدهند.
متاسفانه این حق به رسمیت شناخته شد؛ چراکه پس از جنگ جهانی دوم قدرت بلامنازعه دنیا آمریکا بود. پس از این دوران، کشورهای اروپایی کاملا ویران شده و عملا قدرتی وجود نداشت تا بخواهد در مقابل این قدرت حرفی برای گفتن داشته باشد. در نتیجه اعضای ملل متحد به این تصمیم دیکتاتورانه آمریکا تمکین کرده و حق وتو را برای آنها به رسمیت شناختند.
حق وتو، حقی که به طور رسمی بر استبداد دلالت دارد
تصویب این حق، اولین نقضی است که در متن منشور سازمان ملل وجود دارد؛ چطور است که در مواد ابتدایی به حاکمیت مساوی تمام اشاره میشود ولیکن در مواد بعدی، به حقی ویژه تنها برای پنج کشور اشاره میشود؟ این اشکالی است که به خود منشور سازمان ملل وارد است.
دولت جمهوری اسلامی ایران در صحن سازمان ملل پیشنهاد اصلاح این مواد را به اعضای سازمان ملل متحد داد. گروههای بسیاری از جمله گروه غیر متعهدها از این بیانیه حمایت و استقبال کردند؛ اما متاسفانه نفوذ و لابی آمریکا و صهیونیستها اجازه نداد که این بیانه مسیر عملیاتی خود را طی کند. گرچه پیشنهاد و استناد آن بسیار درست بود که در خود منشور سازمان ملل نقضهایی وجود دارد که ضرورت اصلاح آن، بسیار روشن است.
آمریکاییها حق وتو را به اجبار از بقیه کشورها گرفتند و این حق را همه اعضای دائم شورای امنیت بر علیه اقدامات رژیم صهیونیسمی و تروریست (به معنای واقعی کلمه) اسرائیل، روی دیگر این ماجراست. اشغالگرانی که به هیچ یک از قوانین بین المللی و حتی به قطع نامههای سازمان ملل توجهی نمیکند. حملات هوایی مکرر، کشتار بی سابقه، حمله به غیر نظامیان، حمله به گروههای امدادی و حمله به بیمارستانها که بر اساس قوانین بین المللی حتی در زمان جنگ محکوم است، توسط این کشور جنایتکار انجام شده است.
این در حالی است که آمریکا تاکنون حاضر نشده است حتی یک قطع نامه بر علیه این رژیم تصویب کند. آنها حمایت خود را از کشورهای هم پیمانی مانند رژیم اشغالگر قدس این چنین اظهار داشته اند و ابایی ندارند. سازمان ملل چند سال قبل به واسطه جنایت سعودیها در یمن، آنها را در لیست سیاه خود قرار دادند اما، بلا فاصله با فشار آمریکاییها (به خاطر منافعی که داشتند) از لیست سیاه خارج شد. دبیر سازمان ملل تصریح کرد که به خاطر فشار آمریکاییها مجبور به خارج کردن سعودیها از لیست سیاه شده است.
این امر نشان میدهد که آمریکایی ها، علی رغم خوی وحشی گری، استکبار گری و دستان پلید خون آشامشان مخصوصا در منطقه خاورمیانه، از نهاهای بین المللی در راستای منافع خود استفاده میکنند.
وسائل ـ علی رغم آشکار بودن جنایت و تخلف آمریکا، برخی از کشورهای مدعی حقوق بشر در این زمینه دیدگاهی همسو با این کشور جنایت کار داشتند؛ این واکنش را چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه حقوق بشری که در جهان متعارف شده، نه حقوقی است و نه بشری. آن چیزی که امروزه دستاویز غرب قرار گرفته است، نه حقیقتا به عنوان حق مورد توجه قرار میگیرد و نه گزاره دوم، که بشری بودن آن است و بر اساس آن باید جان همه انسانها محترم باشد و حیثت و کرامت همه انسانها مورد توجه قرار گیرد.
رفتار منادیان حقوق بشر، نه بشری است و نه بر اساس حق
آری، کشورهای غربی مخصوصا کشور مستکبر آمریکا، حقوق بشر را در راستای منافع خود تعریف میکنند. این کشورها به راحتی ورود دانشجویان مسلمان محجبه را ممنوع میکنند؛ حتی فراتر از این، اتحادیه اروپا تا مرز تبدیل شدن به قانون پیشرفت است که مانع ورود دانشجویان محجبه شود، در حالی که خود آنها در قوانین بین المللی به حق آزادی مذهبی اشاره دارند.
این در حالی است که سیاهپوستان آمریکا همواره علیه اقدامات تبعیض این دولت در رنج و زحمت هستند و بر علیه این عمل خلاف حقوق بشری، شعار میدهند، اما صدای آنها به گوش کسی نمیرسد.
در جنگ هشت ساله دفاع مقدس، صدام به طور رسمی از بمبهای شیمیایی استفاده کرد در حالی که ممنوعیت استفاده از این ابزار در حقوق بشر مورد تاکید قرار گرفته است. سوال این است که چه کسی این بمبها را در اختیار صدام قرار داد؟ پاسخ روشن است؛ همان کسانی که امروز فریاد حقوق بشر سر میدهند. کشورهایی که علاوه بر مسلح کردن صدام، حتی حاضر به مداوای جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس نمیشدند، امروزه منادی حقوق بشر هستند!
دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که در کشور یمن یک فاجعه انسانی در حال رخ دادن است؛ اما کشورهای مدعی نه تنها اقدامی انجام نمیدهند بلکه مانع اقدام دیگر کشورها نیز میشوند؛ بنابراین این موارد سابقه ای است که ما از کشورهایی غربی و آمریکا میدانیم. خلاصه آنکه، حقوق بشر ابزاری است که هر جا منافع اروپاییها و آمریکاییها اقتضا کند، بر طبل آن میکوبند و هر جا که منافعشان بر خلاف آن بود، آن را کنار میگذارند.
این معنای فرمایش رهبر معظم انقلاب است که در تعبیری زیبا فرمود، «سیاست و قدرت در غرب، در دولتهای غربی اعمّ از آمریکا و اروپا، هم ظالم است، هم زورگو است، هم بیمنطق است، هم زیادهخواه است. اینها هیچ منطقی سرشان نمیشود؛ با منطق واقعاً بیگانهاند. در باطن، سیاستمداران غربی آدمهایی به معنای واقعیِ کلمه وحشی هستند. تعجّب نکنید؛ بله، کت و شلوار میپوشند، کراوات میبندند، ادکلن میزنند، کیف سامسونت دستشان میگیرند، امّا وحشیاند؛ عملاً کارهای وحشیها را میکنند».
اقدام متقابل ایران کاملا موافق موازین بین المللی است
وسائل ـ یک سوی این ماجرا، اقدام متقابل ایران است؛ آیا این اقدام و اقدامات بعدی بر اساس موازین حقوق بین الملل است؟
عملیات نظامی ایران در پایگاه نظامی عین الاسد، کاملا مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل است؛ این ماده مقرر میدارد که اگر به کشوری تجاوز صورت گیرد آن کشور میتواند متناسب آن اقدام، از خود دفاع کند. در این ماده آمده است «در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خودخواه فردی یا دسته جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد».
اقدام آمریکای ها، بر علیه یک مقام رسمی کشور ما بوده است، و این اقدام، حمله به کشور ما محسوب میشود و این جنایت، این حق را برای ما به وجود میآورد که نسبت به این جنایت عکس العمل نشان دهیم. پس عکس العمل کشور ما کاملا مطابق با قوانین بین المللی است، همانطور که برخی از کشورهای دنیا نیز به این حق اذعان داشتند.
اما در پاسخ به این سوال که کشور جمهوری اسلامی ایران از لحاظ حقوقی چه اقدامی باید انجام دهیم، باید بگویم مهمترین کار این است که ما در سازمان ملل متحد اجماعی را بر علیه این اقدام به وجود آوریم؛ بهترین حالت این است که ما در سازمان ملل، قطعنامهای را بر علیه این اقدام آمریکا مصوب کنیم که البته این کار بسیار سخت است، چراکه این سازمانها در اختیار لابیهای قدرتمند صهیونیسمی و آمریکایی قرار دارد.
البته ما میتوانیم در دیوان کیفری بین المللی اقدام به طرح شکایت کنیم. این اقدامات باید با استفاده از حقوقدانان دلسوز و در راستای دفاع از منافع ملی کشور صورت گیرد. جا دارد از وزیر امور خارجه تشکر کنیم که ایشان نیز در این مدت در راستای روشن شدن افکار بین المللی تلاش بسیاری انجام داد.
با توجه به دستاویز بودن قوانین بین المللی، بهترین عملکرد، تقویت سیاستی، اقتصادی و نظامی کشور است
وسائل ـ با تشکر از وقتی که در اختیار پایگاه فقه حکومتی وسائل قرار دادید؛ در پایان اگر نکتهای باقیمانده بیان بفرمایید.
درست است که ما باید به مسائل و ابزارهای حقوقی توجه کنیم، اما نباید غافل بود که سازمانهای حقوقی بین المللی در اختیار کشورهای قدرتمند به عنوان دستاوزیر قرار دارد؛ در نتیجه اگر بخواهیم دائما خود را در این چارچوب محصور کنیم، نمیتوانیم در مقابل این قدرتهایی شیطانی عرض اندام کنیم.
جهان امروزی جهان عادلانه نیست، دنیا مبتنی بر عدالت نیست و میتوان گفت، عدالت به معنای واقعی گمشده دنیا است؛ در پایان برای مقابله با این شیاطین راهی باقی نمیماند جز اینکه در کنار این ابزارها، کشور خود را از لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی قدرتمند کنیم. در این صورت است که دشمنی دشمن کاهش پیدا خواهد کرد، در غیر این صورت و تا زمانی که ما دچار ضعف باشیم، مطمئنا فشار آنها بر ما ادامه خواهد داشت./404/241/ح
تهیه و تنظیم: مجتبی گهرگزی