به گزارش خبرنگار وسائل، در حالی که ایران اسلامی از جهتی غرق در ماتم و عزا، در سوگ سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی به سر میبرد و از جهتی به خود میبالد که مردانی الهی، بزرگ و سرافراز همچون سردار سپهبدحاج قاسم سلیمانی دارد، یک عده پرورش یافتگان مکتب فکری غرب و خودباختگان در مقابل قدرت پوشالی استکبار بزرگ آمریکا، سعی در نمک پاشیدن به زخم مردم و انحراف افکار عمومی دارند.
آنها سعی میکنند مسائلی از قبیل اینکه انتقام از آمریکا شعلهور کردن آتش جنگ است را مطرح کنند و نیز مطرح میکنند که اگر قرار است انتقام گرفته شود باید به همان اندازه جنایتی باشد که صورت گرفته است. این مسائل از ناحیه کسانی مطرح میشود که یا خودفروخته به غرب و به نظام سیاسی غرب هستند و یا خودباخته در مقابل قدرت پوشالی و زرق و برقی که هستند.
به منظور بررسی مبانی فقهی و قرآنی انتقام سخت با حجت الاسلام والمسلمین ابوالحسن حسنی محقق، پژوهشگر حوزه دین و امنیت به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
وسائل ـ ضمن تشکر از اینکه با توجه به دغدغهای که در این زمینه دارید به رصد مسائل و مطالب پرداخته و سعی در جواب دادن به شبهات مطرح شده در این زمینه دارید، لطفا بفرمایید که ریشه اینگونه مطالب، بر اساس چه نوع نگرشی شکل گرفته است؟
من هم عرض سلام و ادب دارم و تشکر میکنم از شما که دغدغه پاسخگویی به شبهات و مسائل مطرح شده در رسانه و فضای مجازی را دارید.
در حوزه مسائل جزای خصوصی وقتی صحبت از انتقام می شود حد انتقام قصاص است. یعنی به همان تعبیری که در قرآن آمده است؛ چشم در مقابل چشم، گوش در برابر گوش، جان در برابر چشم و . . .، یا همان قاتل را میتوانید بکشید و اگر قاتل بیش از یک نفر باشد نمیشود آنها را در عوض یک نفر کشت و قصاص کرد.
در حوزه امنیت مسأله متفاوت است، چه در حوزه امنیت ملی و چه در حوزه امنیت فراملی، و اساسا وقتی مساله امنیت ملی مطرح می شود معنای انتقام متفاوت میشود و معنایی غیر از معنایی که در حوزه جزای خصوصی دارد را میرساند. این خیلی کج فهمی و کوته بینی است که یک نفر انتقام را در فضای امنیتی در همان حدی ببیند که در فضای حقوق خصوصی مطرح است، و بگوید نباید در انتقام افراط داشت. این نگاه بسیار سطح پایین است.
ترور سردار سلیمانی عزیز، را وقتی می خواهیم در مقوله امنیت ملی و فراملی بحث کنیم، حد آن، حد فساد فی الارض است و حد فساد فی الارض نسبت به تمام عوامل فساد فی الارض باید اجرا شود و فقط نسبت به یک شخص اجرا نمیشود. در واقع حد فساد فی الارض برداشتن تمام راههای فساد فی الارض است. به این معنا که آمریکایی ها آمدهاند و در منطقه اسلامی ما فساد ایجاد کردهاند این نطفه و ماده فساد باید برداشته شود. انتقام در این حوزه به این شکل مطرح میشود.
وسائل ـ دلائل فقهی و قرآنی این نوع تفسیر از انتقام را برای ما بیان بفرمایید؟
اگر بخواهیم با تعبیر فقهی بررسی کنیم باید گفت آمریکاییها با ورود خود به منطقه ما ایجاد فتنه کردهاند. البته باید ببینیم دقیقا فتنه یعنی چه؟ فتنه در تعبیر قرآنی معادل آشوب است که البته زندگی انسان هیچ گاه خالی از فتنه و آشوب نیست.
آشوبها، دو گونه هستند یک نوع، آشوبهایی هستند که فقط ساختار و صورتبندی نظام زندگی را برهم میزنند و این امر به این دلیل است که میخواهد سطح نظام را به بالاترین سطح برساند وقتی قرآن میفرماید«انما اموالکم و اولادکم فتنة» معنای آن این نیست که این آشوبی که اینها ایجاد میکنند آشوب خرابکننده است و باید از آنها دور بود بلکه به این معنا است که میخواهند زندگی را ارتقاء بدهند لذا صورتبندی ظاهری زندگی برهم میخورد و به معنای پایین آمدن سطح زندگی نیست بلکه سطح زندگی را به سطح بالاتری ارتقاء میدهد.
اما یک نوع آشوبی هست که هویت یک نظام را مورد حمله قرار میدهد و میکوبد مثل آشوبی که کفار در نظام زندگی مومنان ایجاد میکنند. یعنی میخواهند حیث مومنانه مومنان را بکوبند قرآن میفرماید یهود و نصاری از شما راضی نمیشوند مگر اینکه ملت آنها را بپذیرد.
اگر بخواهیم ملت را به زبان امروزی ترجمه کنیم میشود گفتمان و فرهنگ. معنای آن دین نیست. بلکه به این معنا است که من در همین دین اسلام بمانم اما اسلام من در درون گفتمان آمریکایی تعریف بشود و بشود اسلام آمریکایی، من برای اینکه این اتفاق نیافتد باید مقابله کنم.
آنچه که قرآن میفرماید«الفتنة اشد من القتل» و یا «الفتنة اکبر من القتل»، را میتوان به جرأت گفت مصداقش این نوع از فتنه ها است؛ وقتی شدیدتر و بزرگتر از قتل شد انتقام آن قتل در مقابل قتل نیست بلکه باید دایره وسیعتری را شامل بشود.
وسائل ـ الان که معنای فتنه و مصداق فتنه در این بحث روشن شد وظیفهای که بر عهده ما است چیست؟
وظیفه بسیار مشخص است مگر اینکه کسی نخواهد بفهمد و یا نخواهد عمل کند. قرآن در این مورد میفرماید«وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ»، آیه 193 سوره مبارکه بقره است، میفرماید با کفار بجنگید تا فتنهای نباشد و یا به تعبیری فتنه به طور کلی از بین برود و دین خدا حاکم شود این نکته خیلی مهم است که فقط حیث سلبی ندارد بلکه حیث ایجابی هم دارد یعنی باید دین خدا حاکم شود و اگر دست از فتنه برداشتند و از منطقه بیرون رفتند فقط با ظالمان دشمنی میکنیم.
در جای دیگری قرآن می فرماید «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ». آیه 39 سوره انفال است انتقام در اینجا برداشتن فتنه است و همه بزرگان از رهبری معظم و بزرگوار تا فرماندهان سپاه با این اصل حجیت کردهاند که باید فتنهگری آمریکاییها در منطقه تمام شود و این عبارت دقیقا مبتنی بر مبانی فقهی است.
وسائل ـ برخی از بیخبران داخلی و یا با خبران معاند بیانیه میدهند یا مصاحبه میکنند که باید از در مذاکره وارد بشویم اگر بخواهیم یک جواب قرآنی محکم به این دست از افراد بدهیم چگونه باید جواب بدهیم؟
در برابر کفاری که فتنه ایجاد میکنند بر طبق مبانی فقهی و قرآنی ما هرگونه مذاکره تا زمانی که دست از فتنه برنداشتهاند ممنوع است اگر هم بخواهد در صورت نیاز و صلاحدید و ضرورت، آن هم با رضایت ولی امر و صاحب اختیار نظام اسلامی صورت بگیرد نهایتا در حد رد و بدل کردن چند اسیر میتواند باشد تا جان مسلمان یا مسلمانی حفظ شده و نجات پیدا کرده باشد.
آیهای که در این زمینه میتوان مورد استناد قرار داد آیه 9 سوره ممتنحه میباشد که میفرماید«إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»، یعنی جز اين نيست كه خداوند شما را از دوستى ورزيدن با كسانى نهى مىكند كه به خاطر دين با شما جنگيده و شما را از سرزمين خود بيرون راندهاند و يا در اخراج شما همدستى كردهاند و هر كس با آنان دوستى ورزد، پس اينان همان ستمكارانند.
طبق فراز آخر این آیه، ما به غیر از آمریکا، همدستان آنها را در منطقه که با آنها دوستی میکنند را نیز فتنهگر میدانیم و با آنها نیز مقابله می کنیم و در صورتی که تغییر رویه ندهند به سرانجام آمریکاییها گرفتار خواهند شد.
با دقت در آیه قبل این سوره یعنی آیه 8 که می فرماید«لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»، خدا شما را از نیکی کردن و عدالت نسبت به کسانی که در کار دین با شما نجنگیدند و شما را از دیارتان بیرون نکردند باز نمی دارد؛ زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد، میتوان فهمید که کافرانی که با ما از سر جنگ وارد نمی شوند را باید مورد رافت اسلامی قرار داد و با قسط که یک مرحله از عدالت هم بهتر است با آنها برخورد کرد.
یعنی نه تنها در مقابل آنها بر حق خود پافشاری نکنیم بلکه مقداری از حق خود در مقابل آنها گذشت کنیم تا شاید تالیف قلوب بشود ولی با کفاری که با ما جنگ دارند به هیچ وجه نباید تعامل کرد چون میخواهند گفتمان ما را عوض کنند و ما از آنها تبعیت کنیم و این یعنی خروج از اسلام.
وسائل ـ برخی از افراد معلوم الحال داخلی مردم را از جنگ می ترسانند، سوال من این است که چقدر احتمال جنگ وجود دارد و یا در صورت بروز جنگ احتمال و درصد پیروزی ما چقدر است؟
در این مورد مسئولان امنیتی بهتر می توانند جواب بدهند من اطلاعات زیادی ندارم اما به همین مقدار که در رسانهها دیدیم از حیث رادار یا در حد بی نظیر هستیم یا کم نظیر، ما توانستیم یکی از پیشرفته ترین پهپادهای آمریکا را هک کنیم و آن را سالم به زمین بنشانیم و در کمتر از یک سال قبل یکی دیگر از پهپادهای پیشرفته آمریکا را فقط با یک موشک هدف قرار بدهیم و منهدم کنیم.
از حیث اینکه موشکهای ما رادار گریز هستند هم اوضاع به همین منوال است یعنی ما توانستیم عین الاسد را بزنیم و سامانههای آمریکا توانایی رهگیری موشک های ما را نداشتند. از طرفی دیگر وضعیت اقتصادی آمریکا بسیار بحرانی است چنین کشوری عملا امکان شروع هیچ جنگی را ندارد. اگر به این مساله بحران نفتی و اقتصادی دنیا را در صورت احتمال شروع جنگ اضافه کنیم آمریکا به هیچ وجه وارد جنگ نمی شود.
اساسا استرتژی آمریکا در جنگ ها شبیه بازی کلش است یعنی به دهکده های ضعیف حمله میکند مخصوصا دهکده های ضعیفی که ثروت بیشتری دارند ولی از این غافلند که ایران دهکده ضعیفی نیست.
وسائل ـ اگر نکتهای باقی مانده، به عنوان مطلب پایانی بفرمایید.
در مباحث امنیتی مرز امنیتی بسیار فراتر از مرز سیاسی و جغرافیایی است و الا اگر مساوی باشند با کوچکترین حرکتی مورد تهدید واقع میشود. این مسئله به خصوص در مورد ایران که یک گفتمان جدید را ارائه داده است صدق میکند چراکه گفتمان ایران اسلامی و انقلاب اسلامی دارد پیشرفت میکند و سایر گفتمانهای موجود دنیا را به شکست وادار می کند.
آنها در برابر این تهدید می خواهند مرز امنیتی ما را تهدید کنند به همین دلیل باید مرز امنیتی ما در فاصله بسیار دورتری از مرز جغرافیایی ما باشد و این در حالی است که آمریکا کل کره زمین را به عنوان مرز امنیتی خود تعریف کرده است به همین دلیل اتفاقات خلیج فارس را برای خود امنیتی می داند و در آنها شرکت و مداخله میکند و اعمال زور و نفوذ میکند.
وسائل ـ تشکر و امتنان از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
/402/241/ح
علی علوی