به گزارش خبرنگار وسائل، بحث پول مجازی که اخیرا اهمّیت خیلی زیادی در مباحث اقتصادی و مباحث اجتماعی پیدا کرده، از موضوعاتی است که باید از منظر فقهی و نگاه فقهی هم به آن پرداخته شود.
برخی در گذشته معتقد بودند که بررسی بحث پول مجازی ضرورتی ندارد ولی هرچقدر که زمان گذشت اهمّیت آن خودش را بیشتر نشان داد و ما الآن به وضعیّتی رسیدهایم که لازم است دیدگاه فقه را نسبت به آن روشن کنیم.
ما امروز در شرائطی قرار داریم که تحریمهای اقتصادی بسیاری از فعّالین اقتصادی را مجبور کرده که از پول مجازی به عنوان ابزاری در مبادله خودشان استفاده کنند. در این زمینه خبرنگار پایگاه فقه حکومتی وسائل، با حجت الاسلام مهدی مظهر کارشناس ارشد اقتصاد اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه، به گفتوگویی پرداخته است که تقدیم خوانندگان محترم می کنیم.
وسائل ـ توضیحی درباره تفاوتهای رمزارزها با سایر پولها بفرمایید.
ابتدا باید توجه داشت که بخش عمده پولهای کنونی را بدهیهای بانکی تشکیل میدهند که از موجودی حسابهای بانکی مردم پدید میآید. کنترل و حسابرسی این بدهیها توسط بانک و به صورت متمرکز انجام میگیرد. بانک در این سیستم نقش واسطهای را دارد که هر تراکنشی باید از مسیر آن انجام گیرد.
بیتکوین و سایر رمزارزها بر این مبنا شکل گرفتند که راهی را برای نقل و انتقال بدون واسطه و غیر متمرکز پول در فضای مجازی ایجاد کنند. بنابراین دو عنصرِ «غیر متمرکز بودنِ حسابرسی» و «نقل و انتقالات بدون حضور یک نهاد واسطهای» دو ویژگی مهم رمزارزهاست که آنها را از سیستمهای مرسوم در نظام بانکی متمایز میکند.
به همین منظور ساختار شبکهای ویژهای شکل گرفته که هر کسی میتواند به عنوان «حسابرس» در این سیستم تراکنشها را ثبت کند. بستری که این امکان را فراهم میآورد، بستر بلاکچین (زنجیره بلوکی) است. البته سیستم زنجیره بلوکی یک تکنولوژی در عرصه ثبت اطلاعات است که فقط منحصر به رمزارزها نیست و میتوان از این ساختار برای ثبت اطلاعات با امنیت بسیار بالا در سایر حوزهها نیز استفاده کرد.
وسائل ـ ساختار زنجیره بلوکی را کمی بیشتر توضیح میدهید؟
زنجیره بلوکی همان طور که از اسمش پیداست، زنجیرهای از بلوکهاست که هر یک از این بلوکها در واقع یک بسته حاوی اطلاعات تراکنشهاست و مثل یک برگ از یک دفتر حساب کل است. به هر بلوک یک معما پیوند خورده است که این معما به اطلاعات ثبت شده در بلوک ارتباط دارد.
پس از حل این معما و تأیید شدن جواب توسط سایرین، این بلوک به زنجیره بلوکی اضافه میشود و دیگر قابل تغییر نیست چون اگر کسی بخواهد اطلاعات ثبت شده در یکی از بلوکهای قبلی را دستکاری کند، باید تمام بلوکهای بعدی را نیز تغییر دهد و معمای همه آنها را دوباره حل کند که فرایند زمانبری است. تازه حتی اگر چنین کاری را هم بتواند انجام دهد، باز هم قرار گرفتن این بلوکها در زنجیره بلوکی نیاز به تأیید سایرین دارد. بنابراین عملاً هیچ امکانی برای تقلب در این سیستم وجود ندارد و یکی از ویژگیهای مهم سیستمهای مبتنی بر زنجیره بلوکی، همین امنیت بالای شبکه است.
وسائل ـ رمزارزها چه انواعی دارند؟ بیتکوین در کدام دسته قرار میگیرد؟
رمزارزها هماکنون از مرز 2000 گذشتهاند که اولین، معروفترین و با ارزشترین آنها بیتکوین است. برخی رمزارزها مانند بیتکوین محدودیت در تعداد دارند، اما تولید برخی دیگر از رمزارزها محدودیتی ندارند. برخی رمزارزها مثل بیتکوین امکان استخراج توسط عموم مردم را دارند اما برخی دیگر این ویژگی را ندارند.
بعضی رمزارزها پشتوانهای از یک دارایی خاص مانند طلا و ... دارند و برخی دیگر همچون بیتکوین، هیچ دارایی پشتوانهای ندارند و خودشان یک دارایی دیجیتالی مستقل هستند. برخی رمزارزها محدود به جغرافیای خاصی هستند اما برخی دیگر همچون بیتکوین، جهانروا هستند.
وسائل ـ استفاده از رمزارزها چه مزایایی میتواند داشته باشد؟
درباره اینکه اصلاً رمزارزها چیز خوبی هستند یا نه، اختلافنظرهای زیادی بین اقتصاددانان وجود دارد. بعضیها به دلیل امنیت بالایی که از تکنولوژی زنجیره بلوکی حاصل میشود، رمزارزها را نسل جدیدی از پول میدانند و به دنبال توسعه این تکنولوژی برای ثبت دیگر اطلاعات هستند. برخی دیگر اما استفاده از رمزارزها را به دلیل تهدیداتی که دارد و به دلیل ابهاماتی که در فرایند تولید آن وجود دارد و به دلیل آثار مخربی که بر اقتصاد میگذارد، به شدت تخطئه میکنند. در هر حال درباره مزایای استفاده از بیتکوین لااقل این چند مورد را میتوان برشمرد:
1. امنیت بالای شبکه و جلوگیری از هک شدن، از دست رفتن و سرقت اطلاعات که مرهون تکنولوژی زنجیره بلوکی است که عرض شد.
2. بینیازی از عنصر واسطهای و عدم امکان سوء استفاده از اطلاعات حسابها توسط بانک.
3. هزینه پایین تراکنشها به دلیل حذف واسطهها به ویژه در تراکنشهای بینالمللی.
4. استفاده از رمزارزها برای دور زدن تحریمها برای کشوری مثل ایران که گرفتار تحریمهای بانکی است و نمیتواند مبتنی بر نظام بانکی، مبادلات خود را انجام دهد.
5. توسعه رمزارزها و خارج شدنِ انتشار پول از انحصار دولتها باعث میشود دیگر دولتها نتوانند از حق انحصاری انتشار پول سوء استفاده کرده و با انتشار بیرویه پول، تورم ایجاد کنند.
اینها مواردی است که غالباً درباره مزایای رمزارزها گفته میشود. البته مزایای دیگری نیز گفته شده است که البته برخی از این موارد جای مناقشه دارد.
وسائل ـ رمزارزها چه معایبی دارند و چه تهدیدهایی میتوانند برای اقتصاد داشته باشند؟
استفاده از رمزارزها محدودیتها و معایبی دارد که از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. به دلیل اینکه هویت افراد در این شبکه مشخص نیست و هر کسی با یک رمز شناخته میشود، استفاده از رمزارزها برای فعالیتهای مجرمانه مثل قاچاق، تأمین مالی تروریسم، پولشویی و ... بسیار شایع است.
2. نکته دوم، نوسانات بالای ارزش رمزارزها و بیثباتی شدید آن است که یکی دیگر از چالشهایی است که استفاده از رمزارزها را به عنوان پول، در هالهای از ابهام قرار میدهد. چون هیچ پیشبینیای نمیتوان نسبت به ارزش آینده آن داشت. ارزش بیتکوین را تنها بازار است که تعیین میکند نه متغیرهای کلان اقتصادی به همین دلیل هم هست که قیمت آن تابع اخبار روز دنیاست!
3. مسأله سوم، برق زیادی است که مجموعه کامپیوترهای شبکه بیتکوین مصرف میکنند. هم اکنون این مصرف به حدود 1 تراوات ساعت در سال رسیده است!
4. چهارمین نکته هم این است که بیتکوین و سایر رمزارزها به دلیل اینکه میتوانند به عنوان یک ابزار پرداخت مورد استفاده قرار بگیرند، میتوانند تعادل پول را در جامعه به هم بزنند و سیاستهای پولی دولتها را خنثی یا لااقل کماثر کنند.
البته نکات دیگری هم در این باره گفته شده است که بنده فقط به مهمترین معایب بیتکوین اشاره کردم.
وسائل ـ مهمترین چالشهای فقهی رمزارزها چیست؟
بیتکوین و سایر رمزارزها مدتی است که در فضای مباحث فقهی نیز جای خود را پیدا کرده است و در این زمینه صاحبنظران دیدگاههایی را مطرح کردهاند. در هر حال چند موضوع است که به عنوان چالشهای فقهی در این باره قابل مطرح شدن است. موضوع اول، ماهیت فقهی رمزارزهاست. اینکه آیا بیتکوین یا دیگر رمزارزها، پول هستند یا دارایی، یکی از مهمترین چالشهای فقهی است که در استنباط احکام آن بسیار مؤثر است.
نکته دیگر، منشأ مالیت رمزارزهاست. چرا بیتکوین ارزش اقتصادی (مالیت) دارد؟ نکته سوم اینکه آیا شرع مقدس، مالکیت بر بیتکوین را به رسمیت میشناسد یا اینکه بیتکوین هم مانند برخی چیزها مثل سگ و خوک و شراب، مالکیتبردار نیست؟ نکته دیگر استخراج بیتکوین است. اینکه آیا تولیدِ بیتکوین جایز است یا نه؟ نکته بعدی، مبادله و خرید و فروش بیتکوین است. همه اینها مسائلی هستند که نیازمند بررسی دقیق فقهی است.
وسائل ـ به نظر شما بررسی فقهی این پدیده جدید، چه پیشنیازهایی لازم دارد؟
طبعاً برای بررسی فقهی موضوعاتی که به نحوی به زمینههای سایر علوم مربوط میشوند، داشتن اطلاعات کافی در آن زمینه بسیار لازم است. مثلاً در همین موضوع بیتکوین، تحلیل اقتصادی آثار و تبعات رواج بیتکوین به عنوان یک ابزار پرداخت جدید در کنار پولهای رایج، موضوعی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد.
نکته دوم در بررسی موضوعات جدید فقهی، استفاده از مدالیل التزامی روایات است. طبعاً درباره مسائل مستحدثه و موضوعات جدید، روایت صریحی ممکن است در منابع فقهی وجود نداشته باشد اما این بدین معنا نیست که فقیه در استنباط این احکام دیگر نیازمند مراجعه به منابع فقهی نیست و تنها با استفاده از عمومات و اصول عملیه میتواند حکم آن را استنباط کند، بلکه از مدالیل التزامی برخی روایات میتوان نکاتی درباره موضوع جدید پیدا کرد. بنابراین بررسی فقهی موضوعات جدید نیازمند فحص بیشتری در ادله است.
نکته سوم در بررسی این مسائل، توجه به اهداف و مقاصد شریعت از وضع احکام است که البته این کار بسیار ظریف و دقیق است. چون بدون توجه به مقاصد شریعت، فقه گرفتار نوعی قشریگری خواهد شد اما از سوی دیگر اگر استناد به مقاصد شریعت بی هیچ ضابطهای باشد، دستگاه فقهی را گرفتار فهم سلیقهای از دین میکند و باب قیاس و استحسان را در فهم دین باز میکند. به همین دلیل به نظرم منضبط کردن استفاده از مقاصد شریعت در استنباط احکام شرعی، یکی از موضوعات اصولی است که نیازمند بحث و بررسی بیشتر است.
وسائل ـ به نظر شما آیا استخراج بیتکوین، مشروع هست یا نه؟
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد همواره ضرب پول در اختیار حاکمان بوده است و این موضوع مورد پذیرش روایات بوده است. این موضوع به ویژه در شرایطی که انتشار پول هزینه زیادی برای منتشر کننده آن ندارد، جدیتر خواهد بود.
در صورتی که بیتکوین را پول بدانیم که به نظر بنده هم همین طور است، به دلیل ماهیت اجتماعی و حاکمیتی پول، نمیتوان قائل به مشروعیت استخراج بیتکوین توسط بخش خصوصی شد. البته برخی محققین حاکمیتی بودنِ پول را نمیپذیرند و به استناد برخی روایات، معتقدند بخش خصوصی هم در صورتی که بتواند مطابق با استانداردهای حاکم بر پولهای رایج، پول تولید کند اشکالی ندارد. این سخن را قطعاً نمیتوان پذیرفت زیرا لازمه آن این خواهد بود که اگر کسی اسکناسی کاملاً مطابق با اسکناسهای موجود جعل کند، اشکالی نخواهد داشت!
برخی دیگر نیز با زیر سؤال بردن «پول بودنِ بیتکوین» معتقدند بیتکوین در شرایط فعلی، پول نیست بلکه یک دارایی است؛ بنابراین همچون سایر کالاها، نیازی نیست تحت نظارت حاکمیت تولید شود بلکه بخش خصوصی هم میتواند به این موضوع ورود پیدا کند.
این دیدگاه را هم نمیتوان پذیرفت زیرا اگر بیتکوین را به عنوان یک کالا در نظر بگیریم، با قطع نظر از فایده واسطهگری بیتکوین در مبادلات، هیچ فایده دیگری برای آن قابل تصور نیست و بیتکوین هیچ نیازی از نیازهای بشر را رفع نکند؛ بنابراین تولید آن مشروعیتی نخواهد داشت.
اگر هم ادعا شود که فایده بیتکوین، قابلیت آن به عنوان یک واسطه مبادله است که در این صورت، تلویحاً پذیرفتهایم که بیتکوین پول است. به عبارت دیگر بیتکوین فایدهای جز «پول بودن» ندارد. اگر منکرِ پول بودنِ بیتکوین شویم، یعنی پذیرفتهایم که فایدهای ندارد و اگر پول بودنش را بپذیریم، باید حاکمیتی بودنش را نیز بپذیریم.
نکته دیگری که مشروعیت بیتکوین را به عنوان یک داراییِ با ارزش، در هالهای از ابهام فرو میبرد، منشأ مالیت بیتکوین است. مالیت بیتکوین ناشی از یک قرارداد و توافق اجتماعی است. یعنی چون مردم حاضرند در مقابل بیتکوین، پول یا کالا به ما بدهند، بیتکوین برای ما ارزش پیدا میکند و الا هیچ ارزشی ندارد.
حال سؤال این است که چنین قرارداد و اعتباری از سوی چه کسی ایجاد شده است و آیا چنین قراردادی اساساً مشروع است یا نه؟ این قرارداد که عنصری اعتباری است باید در چارچوب اعتبارات شرعی و حاکمیتی قرار گیرد زیرا معقول نیست دست مردم در اعتبارات به قدری باز باشد که بتوانند با اعتبارات شخصی، هر قانون و حکم شرعی را دور بزنند. بنابراین حتی اگر بپذیریم که بیتکوین با چارچوبهای اعتبارات شرعی منافاتی ندارد، باز هم مشروعیت آن نیازمند اعتبار حاکمیتی است و بدون امضای حاکمیت، استخراج بیتکوین مشروعیتی نخواهد داشت.
وسائل ـ نظر شما درباره مشروعیت مبادلات بیتکوین چیست؟
با توجه به نکاتی که درباره استخراج بیتکوین گفته شد پاسخ این سؤال هم تا حد زیادی روشن میشود. در صورتی که منشأ مالیت بیتکوین نامشروع باشد، مالکیت بر آن نیز از سوی شرع پذیرفته نخواهد شد و طبیعتاً مبادله آن نیز باطل خواهد بود.
بنابراین تنها در صورتی میتوان قائل به مشروعیت بیتکوین شد که حاکمیت، اجازه استخراج و مبادله آن را داده باشد که البته به دلیل مشکلاتی که بیتکوین در عرصه پولی جامعه ایجاد میکند، به نظرم معقول نیست چنین اجازه داده شود.
البته این سخن به هیچ وجه به معنای کنار گذاشتن تکنولوژی زنجیره بلوکی نیست بلکه بانک مرکزی میتواند با استفاده از همین تکنولوژی، پولهای دیجیتال ملی ایجاد کند که تولید آن در اختیار بانک مرکزی باشد اما حسابرسی آن به صورت غیر متمرکز و با مشارکت بخش خصوصی صورت گیرد./401/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز