به گزارش وسائل، بر اساس اصل هجدهم قانون اساسی «پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اکبر» است». فصل دوم قانون اساسی پس از بیان زبان و خط و تاریخ رسمی کشور، در اصول پانزدهم تا هفدهم، اصل هجدهم قانون اساسی را به موضوع پرچم رسمی ایران اختصاص داده و به توصیف شکلی آن پرداخته است.
پرچم در کنار زبان و خط مشترک، یکی از ارکان هویت مشترک در همه کشورهای جهان به شمار میرود که اهمیت دادن به آن در میان مردم با استقلال کشور و همبستگی ملی رابطه مستقیمی دارد.
جایگاه پرچم در نظام جمهوری اسلامی ایران
آنچه در این بخش از تحلیل نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای اصول قانون اساسی، باید به آن پرداخته شود بررسی این موضوع مهم است که آیا جایگاه پرچم در نظام جمهوری اسلامی ایران، هم، چون کشورهای دیگر، صرفا یک نماد ملی برای همبستگی تابعان کشور محسوب میشود و یا این که مبنای فقهی نیز برای اهمیت دادن و توجه به آن وجود دارد؟
از این رو در این بخش، ضمن بررسی معنای پرچم و سابقه آن در طول تاریخ و به خصوص در دوران اسلامی، به مبنای فقهی اساسیسازی این اصل اشاره خواهد شد و تلاش خواهد شد تا پرسش فوق درباره وجود مبنای فقهی برای پرداختن به پرچم جمهوری اسلامی ایران پاسخ داده شود.
مبحث اول: چارچوب مفهومی
پرچم قطعه پارچهای است منقوش به نشانی خاص که معمولاً به میلهای آویخته میشود و به عنوان نماد یک قوم، کشور، آرمان و یا سازمان معینی به کار میرود. این واژه که از زبان ترکی وارد ادبیات فارسی شده است، در فارسی بیرق، علم و درفش و رایت و در عربی لواء، الرایه، بیرق، و العَلَم با همین معنا بیان شدهاند.
داشتن پرچم از دیرباز در میان گروهها و قبایل امری مرسوم بوده است. گروههای مختلف برای نشان دادن استقلال و هویت خود معمولاً به صورت قراردادی پرچمی برای خود بر میگزیدند و از آن پرچم در زمانهای صلح و جنگ استفاده میکردند. ابن خلدون قدمت استفاده از پرچم را به آغاز خلقت انسان میرساند.
گذشته از این ادعا ابداع و استفاده از پرچم در منابع تاریخی به ۵۰۰۰ هزار سال پیش نسبت داده شده است. استعمال پرچم در مصر قدیم و آشور و نزد یهودیان امری کاملاً معمول بوده است و در کتاب مقدس بارها به آن اشاره شده است.
مبحث دوم: تاریخچه استفاده از پرچم در اسلام
در طول تاریخ، در جنگها بر افراشته نگاه داشتن و حفظ لوای ارتش اهمیت بسیاری داشته است؛ چرا که برافراشته بودن پرچم همواره به عنوان نمادی از اقتدار لشگر بوده و نیروهای نظامی در حال جنگ، با دیدن پرچم افراشته سپاه، روحیه گرفته و نسبت به ادامه جنگ استوار میشدند.
از سوی دیگر پرچمداری همواره یک منصب مهم به شمار میرفته است و معمولاً برای هر جنگ، پرچم سپاه به دست فرد مخصوصی سپرده میشد که از دلاوری بیشتری نسبت به دیگران برخوردار بوده و یا از فضیلت و برتری خاصی برخوردار بوده است و در صورت کشته شدن او بلافاصله فرد دیگری پرچم را برافراشته نگاه میداشت تا در هیچ زمانی پرچم از اهتزاز نیفتد.
در سالهای آغازین بعثت پیامبر گرامی اسلام (ص)، سنت پرچمداری در حجاز نیز رواج داشته است و بنی عبدالدار به عنوان یکی از قبایل قریش، منصب پرچم داری قریش را بر عهده داشتهاند. این سنت معمول توسط پیامبر (ص) نیز در پیش گرفته شد و در غزوات و جنگهای مختلف مسلمانان همیشه پرچمی را به عنوان نماد داشتند که رنگها و طرحهای مختلفی برای آن ذکر کردهاند.
پرچم در نگاه عموم مردم نمادی از قدرت و اتحاد است
اهمیت پرچم در نگاه عموم مردم نه به خاطر پارچه آن و رنگ و نقشی است که بر آن بسته شده است، بلکه پرچم از دید همگان نمادی از قدرت و اتحاد آن گروه یا سپاه است که بایستی به آن احترام گذاشته شود و جایگاه آن حفظ شود. این اهمیت و منزلت پرچم در پرچمداری هم تبلور پیدا کرده است و در دوران اسلامی، کسی که به عنوان صاحب پرچم سپاه انتخاب میشد، از اهمیت خاصی برخوردار بود.
این اهمیت در کلام امیرالمومنین (ع) این گونه تبلور پیدا کرد که در توصیههای خود به سپاهیانشان در ترغیب به جهاد از چگونگی اهتزاز پرچم سپاه و تبعیت از آن و حفظ و ویژگیهای صاحب پرچم سخن میگویند. پیامبر اسلام (ص) نیز در عمل به خاطر اهمیت پرچم و پرچم داری، در انتخاب صاحب پرچم بسیار دقت میکردند تا با فضیلتترین افراد را به این منصب بگمارند.
گفته شده است نخستین پرچمی که در اسلام افراشته شد و توسط پیامبر (ص) به کسی سپرده شد در جریان سریه حمزه بن عبدالمطلب بود که توسط شخص ایشان بسته شد و به حضرت حمزه سیدالشهداء عموی پیامبر (ص) داده شد تا ایشان اولین پرچمدار اسلام به حساب آیند.
نقش پرچم در طول تاریخ به عنوان نماد قدرت و اتحاد و همبستگی گروه و صاحب پرچم به عنوان فرد شجاع و مورد اعتماد و برجسته آن گروه باعث شده است تا پرچم در ادبیات به عنوان استعارهای از قدرت و اقتدار به شمار آید.
چنانچه در قرآن کریم نیز پس از توصیه به اطاعت از خداوند و رسول در آیه ۴۶ سوره انفال، مسلمانان را از نزاع و اختلافات، برحذر داشته و آن را باعث ضعف و از بین رفتن قدرت و اقتدار مسلمانان دانسته است و برای این منظور از عبارت «وَ تَذْهبَ ریحُکُم» استفاده شده است.
بعضی از مفسران این عبارت را این گونه تعبیر کردهاند که وزش باد به پرچمها نشانه برپا بودن پرچم است که نشان دهنده قدرت و حکومت است و از بین رفتن بادها در این آیه کنایه از این است که با اختلافات میان مسلمانان دیگر پرچم ایشان اهتزاز نخواهد داشت و از قدرت برخوردار نخواهند بود.
صاحب پرچم نیز در طول تاریخ به نوعی استعاره از جانشین و مهمترین و امینترین فرد برای یک حاکم شده است و صاحب اللواء در ادبیات عرب به صورت استعاره به همین معنا به کار برده میشود و در ادبیات روایی هم با همین رویکرد استفاده شده است.
چنانچه امیرالمومنین (ع) خویش را حامل لواء در روز قیامت معرفی میکنند و پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی (ع) را اولین وارد شونده به بهشت حتی قبل از پیامبر (ص) معرفی میکنند، زیرا که ایشان در قیامت هم، مانند دنیا حامل لوای پیامبر (ص) هستند و حامل لواء، متقدم از فرمانده سپاه خواهد بود.
این نکته نیز موید دیگری بر این مطلب است که اهمیت پرچم به خاطر ماهیت نمادین آن است و پرچم از این رو اهمیت مییابد و تکریم آن ضرورت پیدا میکند که نماد استقلال و هویت و اقتدار یک واحد اجتماعی است. در مبحث بعد علاوه بر بحث بیشتر پیرامون این نکته، به مبانی فقهی اساسی سازی اصل هجدهم قانون اساسی در تشریح پرچم جمهوری اسلامی ایران پرداخته خواهد شد./910/41/ح
منبع: پژوهشکده شورای نگهبان