به گزارش خبرنگار وسائل، نشست نقد ساختاری «اقتصاد مدرن از منظر اسلام» با حضور حجت الاسلام علی قائمی نیک، شامگاه جمعه ۳۰ فروردین در مسجد الجواد(ع) برگزار شد که مشروح سخنان این محقق و پژوهشگر حوزوی در ذیل تقدیم خوانندگان محترم میشود:
مجموعه دستورات پیامبر(ص) به یکسری اعمال که شامل اعتقادات و اعمال جوانحی است تقسیم میشود و اعتقادات را باید قبول کرد و یکسری احکام عملی است که باید به آنها عمل شود که به واجبات و مستحبات و یکسری اخلاقیات تقسیم میشود که در قالب مستحبات میگنجد، اما این اخلاقیات در روحیه انسان تأثیرگذار است و این مجموعه سه گانه کلیت دستور خداوند متعال است که با این دستورات میتوان هم آخرت را تأمین کرد و از طرفی در دنیا قدرت برتر شد.
ما تا مقداری که بخواهیم این دستورات را عمل کنیم به قدرت دست مییابیم و در عین حال جدیت دشمن را میبینیم که شبانه روز در حال کارکردن و توطئه چینی است و ما مثل آنها کار نکرده ایم؛ حتی اگر به اندازه نصف آنها کار کنیم پیروز هستیم چراکه قدرت ایمان این خصوصیت را دارد و از طرفی اگر صبر کنیم و مقاومت داشته باشیم با قدرت یک دهم بر آنها پیروز هستیم که آیه قرآن بر این امر مستند است.
پس ما مجموعهای برای نظامهای عالم داریم که نظام الهی، نظام اسلامی و نظام فقه است که شامل فقه جامع (مستحبات، واجبات، مکروهات و محرمات) است که اگر این مجموعه را قبول داشته باشیم و آنچه که در توان داریم عمل کنیم خداوند متعال در عرصه هائی که نمیتوانیم جبران میکند و این جبران کردن به دست ائمه در آخرت شفاعت است که شامل جبران کاستیها است.
نمونه هایی در تاریخ در این باره به ما نشان داده شده است که جنگ بدر است که ۳۱۳ نفر با کمترین امکانات بر دشمنی که چندین برابر تعداد آنها است که خداوند در این میدان سه هزار ملک میفرستد و ملک هائی هستند که دشمنان میگفتند ما آنها را میدیدیم و خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید ما اینها را فرستادیم تا دل مؤمنان گرم شود چراکه بدون آنها هم ما این گروه را پیروز میکردیم.
همین تعداد جمعیت با حضرت طالوت همراه شدند و وقتی به نزدیکی لشکر جالوت رسیدند گفتند مگر ما میتوانیم با این لشکر مقابل بجنگیم و آنان تصور فتح نداشتند؛ حضرت طالوت این افراد را امتحان کرد و با همین عده کم خداوند متعال آنها را پیروز کرد و نمونههای این پیروزی در طول تاریخ است.
عقبه وهابیت، عقبه اسلامی نیست بلکه یهودی است
یک نمونه در زمان ما این است که دو هزار نفر در جنگ ۳۳ روزه در مقابل ارتش اسرائیل پیروز شدند؛ همچنین در جریان جنگ سوریه که اجازه نمیدادند جوانان ایرانی بروند و یک عده فاطمیون و زینبیون آمدند و پیروز شدند در حالی که در آن طرف همه دنیا آمد و همه امکانات در اختیار طرف مقابل بود.
عقبه وهابیت، عقبه اسلامی نیست و یهودی است و افکار آنها ریشههای یهودی دارد؛ می خواهند اسلام قلابی را به نمایش بگذارند تا به ظاهر جلوتر از اسلام شیعی باشد، احکام و آیات را بیشتر از آنان عمل کنند و این افراد وحشیترین افراد در طول تاریخ شوند که قابل تصور نیست.
غلبه را خداوند متعال به ما وعده داده است، این در حالی است که در جنگ نرم سعی است که به طرف مقابل این امر را تحمیل کنند که شما شکست خورده هستید و دشمن در این مواقع زحمت مبارزه را نمیکشد چراکه طرف مقابل قبل از اینکه بجنگد تسلیم میشود؛ در برخی مناسبات قبل از اینکه بجنگند دست خودشان را بالا برده اند و امتیازاتی را از دست داده اند.
مدلهای اقتصادی یهودیها بر جوامع
از طرفی دیگر میتوان این حالت را تقویت کرد که یقین به فتح داشت که بالاخره ما پیروز هستیم چراکه خداوند وعده و قول داده است؛ این گروه قدرت بیشتری دارند نسبت به کسانی که فکر میکنند شاید پیروز شوند و یا شاید پیروزی حاصل نشود. در بحث اقتصادی یکی از مباحثی که ما داریم این است که اینها چه مدل هائی در اقتصاد وارد بر جهان میکنند تا آن قله ثروت و یهودیها حاکمیت خودشان را بیش از پیش کنند و بقیه امتها به خصوص مسلمانها که خطر بالقوه آنها محسوب میشوند تحت چنبره آنها باشند.
چندی پیش پیش در آمریکا بحث بر روی نهضت وال استریت بود که ادعا داشتند ۹۹ درصد ثروت جامعه در دست یک درصد است و یک درصد جامعه ثروت آنها بیش از ۹۹ درصد جامعه است؛ اخیرا آمار دیگری داده اند که ۷۰۰ نفر در آمریکا ثروت آنها از نیمی از مردم آمریکا که ۱۵۰ میلیون نفر است بیشتر است و اینجا این پرسش مطرح میشود که آنها چه کار کرده اند که این وضعیت به وجود آمده است؟
تاریخ ماهیت پول
کشور آمریکا به خاطر ثروتها و معدنهای طلا فتح شد؛ امکانات وسیعی در آمریکا بود که در جنگ جهانی این ثروت مضاعف شد و یهودیان شروع به وام دادن کردند و بازپرداخت آنها به مقداری زیاد رسید به همین دلیل پشتوانه طلای اروپا به اتمام رسید. طبق بیانیه ۱۹۷۱ قرار شد که پشتوانه طلا برداشته شود و به صورت آزاد تبدیل گردد.
آنها یکسری معادلات را طراحی کردند که کل ثروت جامعه، خدمات و موجودی املاک، طلاها و همه اینها و به اضافه عواملی که دست خودشان بود پشتوانه پول شوند؛ از جمله این عوامل میتوان به قدرت نظامی، چانه زنی و سیاسی اشاره کرد. این عوامل به راحتی قابل تغییر است و با اینکه نظامی دارد، اما با یک فشار میتوان شرایط را عوض کرد. به این ترتیب دلار را در نظام کل جهان ارزش و معیار قرار دادند.
پول برای معیار قرار گرفتن سه ویژگی دارد؛ خاصیت قیمت گذاری دارد و طلا قابلیت نقد شدن را دارد و دیگر اینکه وسیله مبادله است. در ایران ذخیره پول به سر آمده است بنابرین ارزش پول به ندرت کم میشود و در حال حاضر پول ۴۰ هزار برابر سقوط کرده است پس این خاصیت اندوخته، سرمایه و معیار بودن را پول به تدریج از دست میدهد و اینجا معلوم میشود که حذف پشتوانه از پول آسیب زا است.
شبه پول بستری برای ایجاد بحرانهای اقتصادی
از طرف دیگر مشکل شبه پول به وجود میآید بدان معنا که بانک میگوید شما وقتی پول را در بانک میگذارید هر وقت خواستید بازگردانده میشود و حتی از همین پولها به شما وام داده میشود و بانک مرکزی میگوید ۱۰ درصد نقدینگی بانکها متعلق به ما است که پشتوانه کار باشد و ما بقی را وام میهد، اما این وام همیشه بازنمی گردد و یکسری از وامها میماند و تبدیل به قدرت خرید میشود که این قدرت خرید همان شبه پول میشود و نتیجه این میشود که یک هزار تومان میتواند معادل نه هزارتومان قدرت خرید ایجاد کند.
خرید به دین
در برنامه اسلامی این خرید به دین است که افراد میتوانند با دین و نسیه خرید میکنند و سلف میفروشند؛ پول را میگیرند و جنس را با مهلت تحویل میدهند. این درحالی است که خرید به دین در اسلام منضبط است و باید قیمت آن تمام شود. در معامله سلف باید روی جنس مشخص باشد که چه زمانی قرار است پول آن پرداخت شود و در عین حال یک دین را چند مرتبه نمیتوان درست کرد و نمیتوان چند دفعه فروخت.
ما از برنامه اسلامی خودمان در حوزه اقتصاد خارج شده ایم
شبه پولی که در ایران تولید شده است طبق محاسبات تقریبا ۱۸۰ میلیون میلیارد تومان شبه پول است که شامل ۱۲ درصد پول و ۸۸ درصد شبه پول است و در عین اینکه شما پول ندارید مثل این است که دارید و با این پول میتوانید خرید کنید؛ وقتی قدرت خرید ایجاد میشود تورم ایجاد میکند و غول میشود و به طرف زمین، گوشت و بنزین میرود؛ این قدرت قابل مهارکردن نیست.
ما از برنامه اسلامی خودمان خارج شده ایم. برنامه اسلام این است که میفرماید مردم حق ندارند هر چیزی را مالک شوند بنابراین انفال تحت تملک مردم قرار نمیگیرد و دست خدا و پیامبر(ص) است چرا؟ از آن لحاظ که چرخ اقتصادی نباید دست اغنیاء باشد که اگر اغنیا همه کاره شوند رحم ندارند؛ این بدان معنا است که حاکمیت باید دست فقراء باشد و حاکم مسلمین باید مثل فقراء زندگی کند. آیه قرآن مشمول بر این است «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (قصص آیه ۵).
معیارهای بازار اسلامی
ما برای بازار اسلامی باید مواردی را رعایت کنیم تا بازار اسلامی همه چیز آن اسلامی باشد؛ نخست هدف تجارت رفع نیاز است. ما سه نحوه معامله داریم معاملهای که سود میکنیم و سود باید به مقدار نیاز باشد، بیع باید مواضعه باشد تا برکت داشته باشد و هدف تکاثر نشود؛ این ظلم است که کسی بدهکار است و بتواند بدهی را بدهد، اما این کار را انجام ندهد. قاعده بعدی منع اسراف است؛ باید به اندازه نیاز تولید و مصرف شود.
قاعده بعدی در بازار اسلامی که حائز اهمیت است قاعده منع انحصار است که موجب برکت زیاد در تجارت و تولید میشود. اینجا این پرسش مطرح میشود که ما باید چه کار کنیم که برگردیم به قاعده و پول اسلامی و پول اسلامی چه طور میتواند اقتصاد را شکوفا کند که این امر بحث بسیار مهمی است./504/241/ح
تهیه و تنظیم: م. حسینی