فقه سیاست»سیاستپکد خبر: ۱۲۹۳۹ تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۷ - 15 April 2019
در آمدی بر سنجش ظرفیتهای تمدنسازی فقه
وسائل ـ یکی از مهمترین پرسشها در حوزه فقه و معارف دینی، پاسخگویی به پرسش نسبت میان فقه و تمدن است. درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمیبینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدنسازی قلمداد میکنند.
به گزارش خبرنگار وسائل، درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمیبینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد میکنند.
در سالهای اخیر، به خاطر طرح شبهات و ابهاماتی درباره قلمرو دین در زندگی انسان، به ویژه در بخش اجتماعی و حکومتی آن و نیز رخ نمودن برخی دیدگاههای سکولاریستی فقه و معارف اسلامی متهم به ناتوانی در عرضه نظامهای مورد نیاز جامعه انسانی گشته است و ما شاهد تکرار پرسشهایی از سنخ پرسش از نسبت میان فقه و تمدن هستیم که آیا فقه، توانایی ارائه نظامهای مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و در کل توانایی تاسیس و تغذیه یک «تمدن» را دارد یا خیر؟
کلیات
۱-فقه: واژه فقه در لغت به معنای فهمیدن، ادراک و دانستن و علم آمده است. معنای فقه، اخص از مطلق فهم و دانستن است و منظور از آن علم و دانستنی است که با تامل و دقت همراه باشد؛ که این واژه هم معنای عام و هم معنای خاص دارد و هم به معنای علم فقه که علم به احکام شرعی فرعی که از روی ادله تفصیلی میباشد.
۲-فقه حکومتی: نگرشی کل نگر و ناظر به تمام ابواب فقه است. در این نگاه، استنباطهای فقهی باید بر اساس فقه اداره نظام اجتماعی انجام شود و تمامی ابواب فقه ناظر به امور اجتماع و اداره کشور باشد.
از این رو گسترهای که در فقه حکومتی مورد بحث قرار میگیرد، تمامی ابواب و مسائل فقه خواهد بود؛ زیرا اجتماع و نظام اسلامی، شئون و زوایای مختلفی دارد و باید تمام مسائل مربوط به زندگی بشری در مقوله مادی و معنوی مورد بررسی قرار گیرد.
۳-تفاوت فقه حکومتی با فقه سیاسی و فقه سنتی: فقه حکومتی نگاهی حاکم و وصفی محیط بر تمام مباحث فقه ـ. از طهارت تا دیات و مسائل مستحدثه ـ. است. در حالی که فقه سیاسی نه یک نگاه و وصف، که تنها بخشی جزئی از فقه است که میتواند مصادیق فردی و غیر حکومتی نیز داشته باشد.
۴-جایگاه و رسالت فقه: فقه مجموعه احکام عملی اسلام است که وظیفه «ارائه طریق» در تمامی حوزههای تمدنی، اعم از حوزههای فردی، سیاسی، فرهنگی و. بر عهده دارد و با قدمت تاریخی خویش گسترهای بس سترگ را شامل میشود.
۵- تمدن: از لحاظ لغوی «تمدن» معانی مختلفی را در بر میگیرد، اما اصلیترین معنایی که محققان بر آن اتفاق نظر دارند، شهر نشین شدن و اقامت در شهر است. در باب مفهوم تمدن نیز با تلقیهای گوناگونی روبرو هستیم که این تفاوتها اغلب به دلیل وجود رویکردهای مختلف در تعاریف است.
۶- مولفههای تمدن: برای تمدن مولفههای مختلفی ذکر شده است. در یکی از دیدگاههای مشهور، بر نظامهای مختلف اجتماعی از قبیل: نظام اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دیگر نظامهای خرد و کلان اجتماعی مانند خانواده به عنوان ارکان و سازههای مهم تمدنی تاکید شده، و از دیگر سازههای اصلی تمدن، نظام دینی است.
دیدگاههای مختلف در رابطه با نسبت فقه و تمدن
۱- انکار نسبت فقه و تمدن ۲- پذیرش نسبت حداقلی بین تمدن و فقه ۳- پذیرش نسبت حداکثری فقه و تمدن
فرضیه مقاله حاضر
مقاله حاضر درصدد است با بازپژوهی فقه موجود، منابع، احکام و مسائل آن این نکته را روشن سازد که بر فرض عدم قبول امکان و ضرورت فقه حکومتی ـ. که آینه تمام نمای تمدن سازی اسلامی است ـ. فقه موجود چنان که برخی پنداشته اند، با مقوله تمدن و تمدن سازی بیگانه نیست. در واقع این مقاله به طور مشخص، درصدد جوابگویی به دیدگاه منکرین نسبت فقه و تمدن است.
فقه و احکام مورد نیاز نظامهای اجتماعی
۱- فقه و احکام نظام فرهنگی ۲- فقه و احکام نظام سیاسی ۳- فقه و احکام نظام اقتصادی ۴- فقه و احکام نظام حقوقی ۵- فقه و احکام نظام تربیتی
نتیجه گیری
فقه سنتی که میراث گرانقدر و هزار ساله شیعه است، در درون خود مشتمل بر مباحث، موضوعات و بسیاری از مبانی است که برای تاسیس و تامین نظامهای فقهی مورد نیاز تمدن، لازم است. بررسی نسبت فقه و تمدن با دو نگاه توصیفی و توصیهای امکان پذیر است.
مقاله حاضر نگاه توصیفی را نصب العین خود قرار داده و با نگاه به فقه موجود به بررسی نسبت فقه و تمدن پرداخته است و با بازپژوهی فقه موجود در قالب مباحث فقه و فرهنگ، فقه و سیاست و .. به اثبات رسید.
مقاله «درآمدی بر سنجش ظرفیتهای تمدن سازی فقه» نوشته محسن الویری و عباسعلی مشکانی سبزواری است که در فصلنامه پژوهشی «تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» شماره ۳، سال دوم در تابستان ۹۰ انتشار یافته است./205/241/ح
حتما ارسال می شود