vasael.ir

کد خبر: ۱۲۹۲۳
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۶ - 10 April 2019
حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی/ ۲

فقه رسانه | اگر رسانه در زمان معصومين بود چه بسا مسئوليت آن همچون کار قضاوت بود

وسائل ـ حجت الاسلام والمسلمین رفعتی نائینی در دومین جلسه درس خارج فقه رسانه گفت: اولین دلیل بر وجوب کسب دانش، حکم عقل است. عقل حکم می کند که برای انجام هر کاری باید علم آن را نیز داشت.

به گزارش خبرنگار وسائل، حجت الاسلام والمسلمین عباس رفعتی،فقه رسانه | اگر رسانه در زمان معصومين بود چه بسا مسئوليت آن همچون کار قضاوت بود در جلسه اول درس خارج فقه رسانه که در مورخه 9 مهرماه سال 1397 برگزار گردید، به بررسی ادله وجود کسب دانش پرداخت و اظهار داشت: اولین دلیل بر وجوب کسب دانش، حکم عقل است. عقل حکم می کند که برای انجام هر کاری باید علم آن را نیز داشت.

وی در ادامه گفت: دلیل دوم روایات است. ما سه دسته روایت داریم که بر وجوب کسب دانش دلالت دارد. دسته اول روایاتی که بر کلی امر به طلب علم دلالت دارد. دسته دوم روایاتی که عدم علم را موجب مواخذه الهی می داند و دسته سوم روایاتی که نکوهش از عمل بدون علم می کنند.

این استاد حوزه در انتهای این جلسه بیان داشت: ما دسته ای از روایات درباره قضاوت داریم که دلالت می کند براینکه حتی اگر فرد حکم را درست صادر کند ولي دانشش را نداشت باشد، مرتكب خلاف شده است و مستحق جهنم است. شاید بتوان گفت که دانش رسانه ای نیز از همین سنخ است.

 

تفصیل مطالب مطرح شده در این جلسه، بدین شرح است:

 

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم و الحمد لله رب العامين به نستعين وهو خير ناصر و معين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

 

خلاصه جلسه قبل

جلسه گذشته بحث در احكام تكليفي اصحاب رسانه بود ـ به طور عموم ـ يعني هر اصحاب رسانه اي چون فعاليت رسانه اي مي خواهد انجام دهد، يك سري احكام و تكاليفي دارد اين بخش اول مباحث ما است. بعد به بخش دوم كه احكام ويژه و خاص هر يك از صنوف اصحاب رسانه است، مي پردازيم. تهيه كننده احكام ويژه و خاصي ممكن است داشته باشد، بازيگر ممكن است احكام خاص و ويژه اي داشته باشد. كه بعدا احكام صنوف خاص را يكي يكي بيان مي كنيم.

بحث ما احكام تكليفي اصحاب رسانه است. كساني كه از طريق رسانه، پيام‌رسان هستند؛ اطلاع رساني مي كنند. گفتيم توي وظائف و تكاليف عمومي و مشترك بين همه اصحاب رسانه اولين وظيفه اي كه مطرح مي كنيم تحصيل علم و دانش فعاليت رسانه اي است اين وظيفه اعم از وجوب يا ندبي است.

در بحث گذشته اشاره كرديم مراد ما از تحصيل علم و دانش فعاليت رسانه اي صرفا شناخت و فراگيري فن و تخصص فعاليت رسانه اي نيست، اينكه امر مسلمي است. اين يك امر بالضروره روشني است و ديگر نياز نيست ما بحث كنيم. جزو ضروريات است. نه اينكه ما اين را واجب نمي دانيم. منظور ما اين بود كه اين مفروغ عنه است و الا از لحاظ شرع اجازه نمي دهند ـ كما اينكه عقلا اجازه نمي دهند ـ مثلا به كسي كه پزشكي بلد نيست بياید پزشكي کند.

گفتيم علاوه بر آن شناخت؛ آگاهی ديني نسبت به آن فعاليتي كه مي خواهند انجام دهند، داشته باشد. پس مراد ما از شناخت، شناخت فقهي است نسبت به آن كار و حرفه اي كه مي خواهد انجام دهد. اين اختصاص به اصحاب رسانه ندارد مربوط به فعاليت های بسياري است.

به ويژه فعاليت هاي مهم نياز به تحصيل علم دارد نياز به اين دارد كه از لحاظ فقهي كاملا مسلط باشند. در بعضي از حرفه ها و بعضي مسئوليت ها و كارها به قدري مهم است كه اگر كارش را درست انجام دهد ولي شناخت عالمانه ديني اش را نسبت به آ ن كار نداشته باشد باز مقصر است(مثل قضاوت).

 

بررسی حکم تکلیفی کسب دانش دینی

حالا امروز مي رسيم به اینکه تا چه مقداري وجوب دارد و تا چه مقدار بيشترش ندبي و استحبابي است. به چه دليل اين امر واجبي است و چه مقدار واجب است؟ تعلم و تحصيل دانش ديني فعاليت رسانه اي تا چه مرحله اي براي اصحاب رسانه واجب است كه بالاتر از آن وجوب ندارد، استحباب دارد؟ اين را اضافه كنيم بعد بريم سراغ ادله.

تا مرحله شناخت واجبات و محرمات، اين تكليف وجوبي است. تحصيل علم ديني نسبت به واجبات و محرمات فعاليت رسانه اي تحصیلش واجب است. شناخت بيش از آن يعني شناخت مستحبات یا مکروهات كار فعاليت رسانه اي مي شود مستحب و دیگر واجب نیست.

 

ادله وجوب تحصیل شناخت دینی  

1ـ عقل

دليل اول عقل است. عقل مي گويد وقتی تو يك كاري را مي پذيري، دانش آن كار را بايد داشته باشي، شناختي نسبت به آ ن كار بايد داشت باشي. اگر درسش را نخوانديد حق نداريد آن كار را بپذيريد. چون ظلم است. عدل چيست؟ وضع شي في موضعه.

وقتی تو در جايگاه واقعي قرار نگرفته ای، چه طور مي خواهي طبابت انجام بدهيد؛ تو كه سواد رسانه اي نداري، حتي نسبت به واجباتش و محرماتش؛ تو كه سوادش و علمش را نداري چه طور مي خواهي آن را بپذيري؟ عقل مي گويد اين خلاف عدل است، ظلم است.

تو حق نداشتي بپذيري چون سوادش رانداشتي و ظلم به جامعه كردي. كسي كه توانايي اين كار را داشته است بايد او مي رفت اين مسئوليت را می پذیرفت. وقتی تو رفتي اين مسئوليت را پذيرفتي آسيب به كار مي زني. عقل مي گوید كه آسيب زدن به كار ظلم به جامعه است.

ما عرض كرديم كه در بحث رسانه اگر اجماع نداريم ـ چون بحث جديد است ـ اما آيات، روايات و عقل را داريم. عقل اينجا مي گويد چه كاري برای تو حرام است. بايد بداني اين كار براي توم حرام است يانه؟ اين دليل اول كه دليل عقلي است اگر غير از اين باشد يعني بدون سواد باشد، ظلم و قبيح است.

عدل اين است كه هر چيزي در موضع خودش باشد. چه وقت من به عدل عمل كردم؟ وقتی در موضع خودم قرار گيرم. چيزي كه علمش را ندارم نبايد در آن موضع قرار بگيرم. اگر مسئوليتي را بپذيرم كه دانش آن را نداشته باشم كار را آنجوري كه بايد انجام نمي دهم اين خودش خلاف عدل است. اين دليل اول.

 

2 ـ روایات

دليل دوم روايات است. در رابطه با وجوب تحصيل علم روايات فراوان است. اين رويات را به سه دسته يا سه گروه تقسيم می كنيم.

 

دسته اول: کلی امر به طلب علم

يك دسته روايات متواتري كه به طور كلي ما را امر به طلب علم مي كند. امر هم ظهور در وجوب دارد. مراد ما از حد وجوب، شناخت واجبات و شناخت محرمات براي اصحاب رسانه، براي اطلاع رسان، براي پيام رسان است. چه كار هايي واجب است، چه كار هايي حرام است. تا اين مقدارش واجب است. روايات فراواني داريم كه به تحصيل دانش تخصصی امر مي كند.

این روايت از رسول خدا(ص) مشهور و معروف است در كتب اهل سنت هم آمده است اطلبوا العلم ولو بالصين(1) و طلب العلم فريضه علي كل مسلم(2). ببينيد! در چين كه دانش احكام نيست، اين دانش تخصصي است. «اطلبوا» امر است. «برويد» دنبال تحصيل دانش ولو اينكه مجبور باشيد مهاجرت كنيد تا چين برويد.

من مقدمه اي را قبل از ورود به ادله تداك كردم كه ما وقتي گفتيم كه مراد از علم، علم ديني به فعاليت رسانه اي است، منظور ما اين نسيت كه دانش تخصصي را واجب نمي دانيم بلکه اين را مفروغ عنه قرار داديم. در روايات هم دنبال اين هستيم كه بگوییم علم، علم ديني است.

اينجا يك كلمه اي در روایت است: ولو بالصين. يك بحث اين است كه اين كنايه از دوري راه است. در چين كه علم نيست. اصولا مي گویند تحصيل علم در مهاجرت و سختي به دست مي آيد. نكته اصلي در اين روايت و روايت مشابه آن این است که ان طلب العلم فريضه.

فريضه يعني واجب، لازم. اين همان حداقل است و مراد از ولو بالصين نیزهمین است و در فرمايش امام صادق(ع) هم آمده است: اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِخَوْضِ اللُّجَجِ، وَ شَقِّ الْمُهَج‏ (3) در طلب علم باش گرچه با فرورفتن در اعماق درياها و اعماق كوه ها يا ريختن خون ها باشد. اين موارد سختي را مي رساند.

از اين دسته روايات بگذريم. فراوان داريم با همين بيان كه طلب علم فریضه است. تحريك و تشويق مي كند به طلب آن. این دسته از روایات هم در كتب ما آمده هم در كتب اهل سنت. البته با عبارت هاي مختلف.

 

دسته دوم: مواخذه الهی بخاطر عدم علم

گروه دوم ـ مهمتر از گروه اول ـ رواياتي كه مضمونش چنين است: بعضي ها را روز قيامت مواخذه مي كنند كه چرا به تكاليفتان عمل نكرديد؛ مي گوید نمي دانستم، علمش را نداشتم، نمي دانستم واجب است يا حرام است در جواب مي گویند چرا ندانستي؟ چرا نرفتي احكامت را بياموزي؟ لذا بر اساس اين روايات دسته دوم، فقها جاهل را دو قسم مي كنند جاهل قاصر و جاهل مقصر.

در جاهل قاصر مي گویند خدا مي بخشد، اشتباه عمل كرده است اما نسبت به جاهل مقصر بايد مي رفت ياد مي گرفت هل لا تعلمت. احكام كاري، احكام زندگاني، همه را بايد مي رفتي ياد مي گرفتي، كاري كه واجب است را نبايد پشت گوش بيندازي و بگویی من نمي دانستم. این مطلب در استدلال خيلي مهم است، وجوب تعلم اگر واجب نبود به او خطاب نمي شد هل لا تعلمت.

 

شبهه: چرا در اینجا به اصل برائت تمسک نمی کنید؟

ممكن است اين سوال به ذهن بياید كه شماها اخباري نيستيد، اصولي هستید، اصوليين اصاله الحليت دارند، احتياطي نيستند مثل اخباريه؛ حتی اخباريه در شبهات تحريمه اصاله الاحتياط را مقدم مي كنند نه در شبهات وجوبه. شما كه اصاله الحليه داريد چرا مي گویيد بايد بياید دانش رسانه اي ياد بگيرد؛ اصل برائت است.

جواب اين است: اصولي نمي گويد بدون تعلم مي توانيد برائت جاري كنيد بلکه بعد از فحص و ياس مي توانيد برائت جاري كنيد. اول برو پژوهش و تحقيق انجام بده برو تحصيل علمش را انجام بده اگر گفتند تكليفي در اين زمينه نداريد اما شما باز احتمال مي دهید که تكليف داريد حالا جاي اصاله البرائه است.

 

دسته سوم: نکوهش از عمل بدون علم

دسته سوم: يك سري روايات است كه ما را نكوهش مي كند از انجام فعاليت بدون داشتن علم. عن ابي عبدالله ع ُ الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْدا (4) البته چند تا روايت به همين مضمون داريم، از امام صادق و از رسول خدا روايت داريم در محاسن برقي که َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِحُ (5) چون دانشش را ندارد خربكاري اش بيشتر از كار هاي درستش است.

اين روايت در كتب اهل سنت است ـ متن نشان مي دهد كه روايت درست است ـ : الْمُتَعَبِّدُ بِغَيْرِ فقه (علم) كَحِمَارَةِ الطَّاحُونَةِ تَدُورُ وَ لَا تَبْرَحُ مِنْ مَكَانِهَا (6) مثل الاغ آسيابون است كسي كه بدون فقه وارد مي شود. مثل الاغ آسيابون كه دارد دور خودش مي گردد  و پيوسته مي چرخد ولی به جايي نمي رسد. من عرض كردم از مجموع اين سه گروه روايات استفاده مي شود كه بايد دانش فقهي فعاليت رسانه اي را اصحاب رسانه داشته باشند.

 

دسته چهارم

گروه چهارم: نمي خواهم بگویم یک دسته مستقل است ولی يك رواياتي داريم که براي بعضي از كار هاست كه به قدري كار حساس است كه كار را اگر درست انجام داد ولي دانشش را نداشت، مرتكب خلاف شده است. اين روايت در وسايل كتاب القضا است. چون مسئوليت قاضي يك مسئوليت حساسي است انجا حتما بايد دانشش را داشته باشد.

 

اهمیت دانش دینی رسانه

اگر رسانه در زمان معصومين بود چه بسا درباره مسئوليت كار رسانه اي اين بيان نیز مي آمد. اينقدر حساس است. مي فرمايد: قاضي چهار قسم داريم سه قسمش تو جهنم است يك قسمش تو بهشت(7). اين سه قسمي كه تو جهنم است: یک : قاضي است كه حكم به باطل و خلاف حق صادر كند و علم دارد كه اين خلاف است و دارد صادر مي كند. دو: قاضي كه حكم به باطل مي كند ولی علم ندارد، نمي داند دارد ناحق حكم مي كند.

سه: قاضي كه حكم به حق صادر مي كند و هو لا يعلم اما عن علم نيست، عالمانه نيست. همينجوري تصادفي حكم را درست صادر كرد اين هم توی جهنم است با اينكه حق را به حقدار رسانده است. فقط يك قاضي اهل بهشت است حكم بالحق و هو يعلم، حكم به حق  و از روي علم صادر كند./905/241/ح

 

مقرر: عزیزالله طالبی

 

 

منابع:

1- مصباح الشريعة ؛ ص13

2- همان

3- اعلام الدين ص 303

4- المحاسن، ج‏1، ص: 198

6- عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص: 63

7- اصول کافی،جلد7، صفحه407

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۳۱ / ۰۱ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۵۹:۲۸
طلوع افتاب
۰۶:۲۹:۱۰
اذان ظهر
۱۳:۰۶:۰۰
غروب آفتاب
۱۹:۴۲:۱۰
اذان مغرب
۱۹:۵۹:۴۳