حضرت آیت الله خامنه ای در کتاب خود وارد معنای فقهی جهاد شدهاند؛ نکته قابل توجه این است که در تعریف فقه جهاد، جهاد مسلّحانه پیشفرض گرفته شده است و لذا باید توجه داشت که اگر در تعریف فقهی جهاد از عباراتی مانند بذل المال نیز استفاده شده معنای خاص خود را دارد.
مثلا شهید اول در مسالک در تعریف جهاد گفتهاند«بذل النفس و المال فی إعلاء کلمة الاسلام و اقامة شعائر الایمان»، در این تعریف عبارت بذل المال به معنای این است که باید هزینههای لازم برای رساندن خود به دشمن را بپردازد.
جناب فاضل مقداد نیز با اندکی تفاوت نسبت به شهید اول در کتاب کنزالعرفان آورده است «بذل الطاقه من النفس و المال لإعلاء کلمه الاسلام و اقامة شعائر الایمان» بذل توانایی موضوعی است که در این تعریف اضافه شده است و نکته این تعریف هم این است که لإعلاء کلمة الاسلام ناظر به جنگ با کفّار و عبارت اقامة شعائر الایمان ناظر به جنگ با بغاة است.
صاحب جواهر پس از بررسی تعاریف جهاد میفرمایند « . . . و شرعا بذل النفس و ما یتوقف علیه من المال فی محاربه المشرکین او الباغین علی وجه مخصوص». صاحب جواهر معتقد است جهاد عبارت است اینکه نفس را بذل کند به نحو مخصوصی که منظور نظر فقهاء است.
صاحب منهاج الصالحین هم جهاد را به این نحو تعریف میکنند که« القتال لإعلاء کلمه الاسلام و اقامة شعائر الایمان» القتال در این تعریف مشخصاً القتال به معنای جنگ مسلّحانه آمده است.
با توجه به تعاریفی که از فقه الجهاد ذکر شد در فقه الجهاد ما به این میپردازیم که قتال با کفّار و باغیان برای إعلای کلمه اسلام و دفاع از دین و اقامه شعائر ایمان دارای چه احکام تکلیفیه و وضعیهای است؟ و چه قیود و حدودی دارد؟
در این باب یکی از آثار معروفه جلد 21 کتاب جواهرالکلام است که بعد از تدوین آن همگان به آن مراجعه میکنند و صاحب جواهر برای تألیف این جلد با مشکلات جدّی مواجه بودهاند چون منابع کمی در اختیار داشتهاند.
از جمله منابع ایشان کتاب معرفة الاجتهاد مرحوم برقانی بوده که ایشان معاصر ملا احمد نراقی است و در جنگ بین ایران و روسیه حضور داشت و جزء صاحبان فتوای جهاد است.
ایشان به دست بهائیان به شهادت رسید و کسی بود که وقتی شکستها را در جنگ ایران و روس دید آمد تهران و در کاخ شاهی تحصّن کرد و اعلام کرد که تا حکومت به دست فقهاء نباشد کار پیش نخواهد رفت. او معتقد بود که شاه باید کنار رود و فقیه در رأس امور قرار بگیرد.
این نکته مهمی است و ما میبینیم که در طول تاریخ در این مملکت هرگاه جنگی صورت گرفته است ما یک تکّه از خاکمان را دادهایم تا جایی که در دوران پهلوی دوم بدون جنگ هم ما بحرین، این سرزمین مهم استراتژیک را از دست دادیم که منابع ارزشمند نفت و گاز فراوانی در آن بود.
این قانون ادامه داشت تا اینکه حکومت به دست ولایت فقیه رسید و ما در این دوران با بدترین و شدیدترین فشارها، حتّی یک وجب از خاک را به بیگانگان ندادیم و ان شاء الله در میزهای مذاکره نیز این اتفاق تداوم داشته باشد.
ارزشمندی تفقه در ساحت فقه الجهاد به وسیله امام المجاهدین یکی از جنبههای بسیار مهم در ورود شخصیتی همچون رهبری در این عرصه است و ایشان گذشته از اینکه یک فقیه زبردست است، امام المجاهدین در عرصه جنگ و جهاد نیز هستند.
فقیهی که تا به حال سلاح دست نگرفته است و در صحنه نبرد نبوده است خیلی فرق دارد با فقیهی که در صحنه نبرد بوده و خودش یک چهره عملیاتی و فرمانده بیبدیل در جنگ بوده است.
این سابقه یک موقعیّت عالی برای معظم له در بررسی مسائل فقهی و فقه الجهاد ایجاد میکند و اگر بخواهیم سوابق رهبری در این حوزه را بررسی کنیم میتوانیم به موارد ذیل اشاره کنیم:
1ـ حضور میدانی در جنگ، 2 ـ همکاری با دکتر چمران در جنگهای چریکی، 3 ـ نمایندگی شورای انقلاب در وزارت دفاع، 4 ـ سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 5 ـ معاونت وزارت دفاع، 6 ـ نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، 7 ـ فرماندهی کلّ قوا، 6 ـ ولایت و زعامت فکری و معنوی مقاومت اسلامی در عرصه بینالمل.
تدریس خارج فقه از سال 1369 توسط رهبری آغاز شده و فقه الجهاد نخستین بابی بوده که ایشان آغاز کردند و کتاب «ثلاث رسائل فی الجهاد؛ الامان و الصابئه و المهادنه» از دل این درسها استخراج شد و اخیراً به چاپ رسید.
قلم این کتاب بسیار زیبا است و با توجه به تسلّطی که ایشان به زبان عربی معاصر دارند و آشنایی که با قلم مصری دارند، این کتاب بسیار روان و منطبق با ادبیات روز دنیاست هرچند برای برخی که با این نوع از ادبیات آشنایی ندارند شاید مطالعه و فهم این کتاب دشوار باشد.
ما میخواهیم به روششناسی اجتهاد ایشان در این کتاب نگاهی داشته باشیم. به لحاظ روشی شیوه فقاهت و منهج الاجتهاد حضرت آیت الله العظمی خامنهای در فقه دارای ویژگیها و خصوصیاتی است که روش ایشان را متمایز میکنند.
نکته اولی که در روششناسی ایشان نظر من را جلب کرد این بود که از نظر روششناسی اجتهاد و فقاهت، فقه و فقاهت رهبری را باید جزء فقه قویم و اصیل یا به اصطلاح فقه جواهری به شمار آورد.
ویژگی دیگر تفقّه ایشان این است که ایشان با رعایت فقه جواهری با همه معیارها ضوابط و هنجارهایی دقیق و عالمانه کار را پیش برده است، اما این امر موجب نشده که فقه و فقاهت معظم له فاقد عنصر پویایی، پیشروی و بالندگی باشد و نسبت به تحولات روز و پرسشها و چالشهای معاصر بیتفاوت باشد.
آنچه مهم است آن است که به عکس بسیاری، ایشان در برقرار نمودن جمع سالم میان اصالت و معاصرت، موفق عمل کرده و این کار را به درستی به انجام رسانده است. پیرو این نکته بنده تأکید میکنم که کتاب ثلاث رسائل فی الجهاد از حضرت آقا قابل تحدّی است و میشود ادعا کرد که این کتاب در عین اتقان و اصیل بودن پویا است و هیچ مثل و مانندی ندارد.
نکته دیگر این است که مصنف مکرم این کتاب در بحثهای خود کاملا به این نکته توجه داشتهاند که بحث فقه الجهاد یک بحث حکومتی و حکومی است. ویژگی این کتاب طرح ابحاث فقه الجهاد ذیل «الفقه الحکومی» و در ارتباط وثیق با «فقه الحکومة» است.
اما با توجه به اینکه سخن از فقه حکومتی به میان آمد و از طرفی هم فرصت نیست که ما مباحث را کاملاً مورد بررسی قرار دهیم به نظرم به همین مبحث فقه حکومتی بپردازیم بهتر است. بنده با توجه به این نگاه در کلام رهبری یک تعریف از فقه حکومتی ارائه میکنم که وقتی گفته می شود نگاه رهبری، نگاه فقه حکومتی است، منظور چیست؟
رهبری تأکید دارند که در قم باید کرسی های فقه حکومتی شکل بگیرد ولی متأسفانه برداشت ها از این توصیه رهبری اشتباه است چون تعریفی از فقه حکومتی ندارند.
فقه حکومتی وقتی بیان میشود ما از آن یک رویکرد و جهت گیری خاص داریم و تعریفی که به ذهن بنده میآید این است که فقه حکومتی به عنوان یک جهتگیری خاص در فقه و در حقیقت یک رویکرد ویژه است که تجلی اصلیاش در پهنه فقاهت و روش اجتهاد میباشد؛ تعریف آن عبارت است از«الاتجاه الحکومی فی فهم النصوص و الدلّه و فی استنباط الاحکام الشرعیه و فی مقام الإفتاء».
فقه حکومتی یک نگاه است که در پس ذهن فقیه وجود دارد و با آن نگاه به احکام و ادلّه مینگرد و به تعبیر رهبری ممکن است نظر ما در رابطه با ماء الحمام نیز با رویکرد حکومتی تغییر کند.
عنوان دیگری که در مباحث رهبری در کتاب ثلاث رسائل فی الجهاد مطرح شده است، عنوان فقه الحکومه است که یک شاخه فقه و یک فقه مضاف است که در عربی از آن به فقه الإداره نیز تعبیر شده است. فقه الحکومة نرم افزار فقهی حکومت اسلامی به شمار میرود و میشود از آن به عنوان ضابطه حکمرانی شرعی یاد کرد.
بنده یک تعریف از فقه الحکومه ارائه کردهام و آن عبارت است از «العلم بعملیّات استنباط الشریعة الالهیة لتأسیس الحکومة، تنظیمها و إدارتها و حفظها و تجیه الحکّام فی تعاملهم فیما بینهم و مع الناس و فی علاقاتهم الدولِیّة».
دانش فرآیندهای استنباط قوانین الهی برای تأسیس، سامانبخشی، اداره و حفظ حکومت و نیز جهتدهی به حاکمان در تعامل داخلی و سلسله مراتبی، تعامل با مردم و روابط بینالمللی.
به عبارتی احکامی که از فقه الحکومة خارج میشود، رساله عملیه حاکمان است و ما دو رساله عملیه پیدا میکنیم، رساله عملیه عموم مردم، رساله عملیه حاکمان و میتوانیم بگوییم که این مهم خروجی فقه الحکومه در سطح فقه فتوایی است.
یکی از مهمترین بحث هایی که حاکمان باید به آن بپردازند و جایگاه ویژهای در فقه الحکومه دارد، جهاد است؛ لذا وقتی حاکمان میخواهند شاهد بیاورند بر اینکه قرآن به شدّت سیاسی و حکومتی است استدلال میکنند بر اینکه چند صد آیه در قرآن در رابطه با جنگ و صلح است که جنبه حکومی دارند.
خوب ما میبینیم همین امر جهاد اگر با نگاه غیرحکومتی به آن نگریسته شود مانند شیخ انصاری از آن بحث میکند و اگر با نگاه حکومتی به آن نگریسته شود مانند رهبر معظم انقلاب از آن بحث میشود و آثار خودش را دارد./504/422/ح
تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز
واقعا جا دارد چنین جلساتی در حوزه بیشتر شوند.