به گزارش خبرنگار وسائل، نشست «دیدگاه اطاعت زوجه از زوج براساس معیار معروف از منظر فقه امامیه» با حضور رحیمه ابراهیمی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید مطهری به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام محمد بعرامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و حجت الاسلام علیرضا عابدی، استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان ناقدین در این نشست در مدرسه عالی شهید مطهری واحد خواهران مشهد ۱۱ دی ماه در سالن جلسات این مرکزبررسی شد.
نظریهای مبنی بر اینکه زن به صورت مطلق از شوهر اطاعت کند، نداریم
دکتر رحیمه ابراهیمی، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید مطهری در بخش نخست این گزارش به ارائه مقاله خود پرداخت و در ادامه حجت الاسلام محمد بعرامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری ضمن تحسین مقاله در جامعیت و دسته بندیهای خوبی که صورت گرفته است، به نقد مقاله با نگرش نقلی پرداخت، گفت: نظریه نخست با عنوان «دیدگاه وجوب اطاعت مطلق» مطرح شده است که ما نظریهای مبنی بر اینکه فقیهی گفته باشد که زن به صورت مطلق از شوهر اطاعت کند، نداریم.
فقیهی نداریم که بگوید اصل این است که زوجه باید از زوج اطاعت کند و مثل عبد و مولا باشد، اما جملهای داریم که زن اطاعت کند، عصیان نکند و از منزل خارج نشود و در عین حال مطالب بعدی عطف بیان این اطاعت وعصیان است.
برخی علما به این نظریه نقد کرده اند که این نظریه غیر معقول است که اگر مردی به همسر دستور بدهد که روزه بگیرد و این معلوم است که درست نیست و از طرفی فقیه بیان کرده است که اگر زنی روزه بگیرد و از سوی زوج گفته شود که زن روزه نگیرد در اینجا زن نباید روزه مستحبی بگیرد اما برعکس آن درست نیست که زن به دستور شوهر باید حتما روزه بگیرد.
اطاعت مطلق از زوج در محدوده روایات است
اطاعت مطلق از زوج به عنوان نظریه قابل عرضه نیست و این امر در محدوده روایات است و در عین حال این مسأله بازتاب مناسبی ندارد که بر این نظریه قائل شویم.
نظریه دوم که «اطاعت در موارد محصور در روایات» است در واقع در همان روایاتی که گفته شده است که اطاعت شود و عصیان نکند یکسری مواردی را به عنوان محصور عنوان کرده اند که یکی خروج زن از منزل است و اینکه زن بدون اجازه زوج نمیتواند از اموال همسر صدقه بدهد و یا ببخشد و نذر کند و این سه موارد در محصوره همان اطاعت مطلق هستند.
از طرفی استمتاعات حق زوج است و هدف از بحث اولیه ازدواج استمتاعات است و این موضوعی است که نمیتوان منکر آن شد و هدف از ازدواج استمتاعات و بهره جنسی بردن از یکدیگر است؛ آیه قرآن که بر آرامش همسران تأکید کرده است در واقع استمتاعات مقدمه آرامش هستند و این امر مطابق با خلقت خداوند است.
بحث دیگری که خروج از منزل است در محدوده همین استمتاعات باید مطرح شود و در محدودهای است که منافات با حق زوج نداشته باشد و دیگری مسائل اقتصادی است که هر کس نمیتواند در اموال دیگری دخالت کند و در مال همسر هم نمیتواند تصرف کرد.
اگر به زن نفقه داده نشود میتواند از اموال همسر به اندازه نفقه خود و واجبات بردارد و اینکه زن نمیتواند در اموال مرد دخالت کند موضوع عجیب و غریبی نیست و در واقع بستن دست و پای زوجه نیست و با اطاعت مطلق سازگاری ندارد.
اما در جائی است که زن بدون اجازه همسر حتی نمیتواند از اموال خودش نذر یا صدقه داشته باشد و برخی گفته اند این در صورتی است که منافات حق زوج نباشد و در عین حال نظریه «دیدگاه وجوب اطاعت مطلق»، «دیدگاه وجوب اطاعت در موارد محصور در روایات» با یکدیگر قابل جمع هستند و دو نظریه جداگانه نیستند.
دیدگاه «وجوب اطاعت در استمتاعات و خروج از منزل» این نظریه بیان شده است و فقیهی که فتوا میدهد که در استمتاعات و خروج از منزل این حق زوج است آیا به زوجه اجازه میدهد که در اموال شوهر دخالت کند؟
فقیه اجازه دخالت در اموال را نمیدهد و زن حق ندارد از اموال همسر هدیه بدهد و زن در امور اقتصادی برای نفقه و هزینه فرزندان میتواند دخالت کند، اما اجازه ندارد که برداشت هدیهای داشته باشد و اینکه برخی مردان اجازه نمیدهند که زنان حقوق خودشان را بگیرند این موضوع ربطی به اسلام ندارد و آن مرد ظالم است و هیچ فقیهی اینگونه فتوایی نداده است.
دیدگاه «وجوب اطاعت در استمتاع» که مطرح میشود همراه با خروج از منزل است که خروج از منزل به عنوان حکم است و درباره مسائل مالی هم گفته میشود و «تعیین حدود اطاعت بر پایه معیار منافات با حقوق زوج» هم اشاره به سه تا دیدگاه دیگر درباره استمتاعات و خروج از منزل و مسائل اقتصادی دارد.
«اطاعت براساس معیار معروف» در واقع معروف غیر ریاست خانواده است
«اطاعت براساس معیار معروف» در واقع معروف غیر ریاست خانواده است و غیر حقوق زوج نیست و ما نمیتوانیم بگوییم که زوجه یکسری کارهایی در مقابل زوج باید انجام دهد و این بر اساس معروف است که این مسأله در قرآن کریم و آیات و روایات وجود ندارد بلکه درباره «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» که ریاست خانواده است و اینجا قید معروف وجود دارد و درباره مقتضای ذات عقد، قید معروف وجود ندارد.
مقتضای عقد ازدواج نسبت به زن خود زوجیت و استمتاعات و حقوق زوج است و اینها را با معروف نمیتوان سازگاری داد چراکه آیا معروف میگوید که زن باید تمکین کند یا نه؟ «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» قید معروف قید لهن است نه علیهن و «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف» یعنی وظایفی که زن دارد به نفع او وظایفی با عنوان معروف است و آنچه که باید تبعیت کند بالمعروف نیست بلکه به مقتضای ذات ازدواج است.
«الرجال قوامون علی النساء ...» مربوط به ریاست خانواده است وعقد ازدواج این است که مقتضیاتی دارد که این مقتضا چه ذات عقل و چه اطلاق عقد باشد و چه اثر ذات عقد باشد در اینها قید معروف کارآیی ندارد و هرچه فقها و قرآن گفته اند که در استمتاعات و خروج از منزل است و بقیه فقها حول همین محورها هستند و خارج از این سه تا معروف کارآیی دارد و در حقوق اصلی زن غیر معروف کارآیی ندارد و این به ضرر زنان نیست بلکه مقتضای ذات عقد است.
بر اساس گزارش وسائل، حجت الاسلام علیرضا عابدی، استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان ناقد دوم در این نشست ضمن ابراز خرسندی از مقاله دکتر رحیمه ابراهیمی گفت: شما در این نظریه معروف را ملاک اطاعت قرار داده اید و این ملاک قراردادن مشکلاتی را ایجاد میکند.
منظور از معروف چه نوع معروفی است؟
در واقع خود این ملاک ابهام دارد و این ابهام جدی است که منظور از معروف چه نوع معروفی است؟ که اگر گفته شود ملاک وجوب اطاعت معروف باشد مشکلاتی به وجود میآید و شوهر به عنوان مثال به زن امر کند که برای خروج از منزل آرایش داشته باشد آیا وجوب اطاعت میآورد؟
اگر گفته شود معروف فقط عرف است این سوال چطور پاسخ داده میشود که زن باید اطاعت همسر را انجام دهد و همراه با آرایش از منزل خارج شود؟
معروف قید اطاعت است نه ملاک اطاعت
این ملاک باید تبیین شود که یکی از ملاکها کافی است یا مجموعه اینها باید بپذیرد و اینها مباحث مهم و اثرگذار است. اگر شما معروف را ملاک قراردادید این مستلزم وجوب همه مستحبات مورد مطالبه است.
وقتی معروف را در ادبیات دینی ردیابی کنید تعبیر امر به معروف و نهی از منکررا دارد که همه واجبات و مستحبات معروف هستند اگر شوهر همسر را به زیارت اربعین امر و روضه حضرت رضا(ع) امر کرد و این امر شوهر معروف است و وجوب همه مستحبات مورد مطالبه را شامل میشود.
به نظر میرسد که این معروف ملاک نیست که شما معیار معروف را به صورت مطلق قائل نیستید و معروف در مسائل خانواده و یا معروفی که از ناحیه زوج به ما هو زوج صادر شده است و این موضوع محتاج دلیل و اثبات است و یک رکن مهم در نظریه شما است که به آن پرداخته نشده است و جای آن خالی است که باید ثابت شود که معروف را به صورت مطلق ملاک وجوب بدانیم؟ یا معروف در مسائل خانواده را ملاک بدانیم که این دو باهم تفاوت دارند و مفاد نظریه عوض میشود و با این وضعیت به نظر میرسد که معروف قید اطاعت است نه ملاک اطاعت و باید دید که ملاک چیست؟
نظریاتی که دسته بندی شد به نوعی به ملاک ورود پیدا کرده بود، اما این ملاک در همه موارد قید معروف دارد و قید معروفی که گفته شده است در همه نظریههای قبلی وجود دارد و از طرفی درادله شما بیان شده است که معروف قیدی است که به دلیل وضوح در روایات ذکر نشده است.
بنده عرض میکنم که شاید به همین دلیل در کلام فقها نیامده است و کسانی که گفتند مطلق اطاعت منظورشان به معروف بوده است و همچنین استمتاعات و خروج از منزل منظورشان به معروف بوده است و این قید در این دیدگاهها لحاظ شده بود و به دلیل وضوح ذکر نشده است وگرنه کدام فقیه معتقد است که اگر مرد یک خواسته غیر معروف و غیر معقول داشته باشد واجب است که همسر او اطاعت کند و قید معروف در همه اینها بوده است و فقها فتوا داده اند که تمکین غیر متعارف بر زن واجب نیست.
معرف قید است نه ملاک و در همه نظرات پیشین بوده است و فقها به دلیل وضوح آن را تصریح نکرده اند و نتیجه این میشود که وقتی قید بود و در همه نظرات وجود داشت در حقیقت این نظریه شما بازگشت به نظریه نخست است چراکه شما ملاک دیگری مطرح نکرده اید و ملاک اطاعت خواست زوج و امر و نهی زوج که همان نظر اول میشود.
از این جهت این نظریه جدیدی محسوب نمیشود و در حقیقت تبیین همان قید پنهانی است که در همه قیود وجود داشت که از آنجا که شما ملاک تعیین نکرده اید به صورت عملی همان ملاک اطاعت مطلق میشود.
توجه به ملاکات احکام حائز اهمیت است که در فقه شیعه کمتر به آن توجه شده است و اهل سنت روی ملاکات کار کرده اند، اما شیعه روی آن کار نکرده اند و در مسائل خانواده اگر به ملاکها در روایات توجه شود شاید بتوان ملاک اطاعت را به دست آورد.
یکی از این ملاکها میتواند به منظور حفظ کیان خانواده باشد و آن مواردی که اطاعت مربوط به حفظ کیان خانواده میشود در ملاک تعریف میشود./241/504/ح
تهیه و تنظیم: م. حسینی