به گزارش خبرنگار وسائل، محمد ذوالفقاری؛ نویسنده مقاله «حزب از منظر اندیشه سیاسی اسلامی رویکرد کلامی، فقهی و فلسفی» نخست با تبيين مفهوم لغوى حزب، برداشتى عام، تاريخى و جهانشمول از حزب ارائه می دهد كه قابل انطباق بر همه تعاريف باشد. سپس با توصيف مفهوم اصطلاحى، خاستگاه و مبانى حزب در غرب، به ارزيابى اجمالى آن مىپردازد تا در نهايت، بتوان جايگاه واقعى حزب بر اساس مبانى انديشه سياسى اسلامى تبيين گردد.
چكيده
در برداشتى عام از معناى لغوى واژه «حزب» مىتوان حزب را يك پديده كهن دانست كه اختصاص به هيچ تمدنى نداشته، بلكه از آنجا كه تأسيس اجتماع و هر جامعهاى (از جمله جامعه اسلامى) به نوعى وجود داشته است. اما همزمان با ليبرال دموكراسى غربى، حزب در ادبيات سياسى مفهوم نوينى پيدا كرد. بعد از شكل گيرى احزاب نوين در جوامع اسلامى، چيستى، چرايى، چگونگى و مشروعيت حزب در انديشه سياسى اسلامى همواره مورد مناقشه متفكران سياسى اسلامى بوده است.
در اين مقاله تلاش شده تا با واكاوى مفهوم لغوى و اصطلاحى حزب در ادبيات سياسى كهن، اسلامى و غربى، و بررسى مبانى آنها، و ارائه يك مفهوم نوين و جهانشمول از حزب، در نهايت جايگاه حزب از منظر كلامى، فقهى و فلسفى اسلامى تبيين گردد.
نگارنده، با توجه به فراهم بودن مقتضيات شرعى و عقلى براى وجود احزاب در درون مبانى اسلامى، وجود حزب و آزادى عمل آنها را در درون جامعه اسلامى مثبت ارزيابى كرده است. هدف و روش اين پژوهش، بررسى فرضيه مطرحشده با بهرهگيرى از منابع اسلامى و با روش توصيفى ـ تحليلى مىباشد.
كليد واژه ها: حزب، حزب اللّه، حزب الشيطان، رقابت سياسى، قدرت سياسى، انديشه سياسى اسلامى.
مقدّمه
با گسترش نظام ليبرال دموكراسى در كشورهاى مختلف، و نقشآفرينى عميق «حزب» به عنوان يكى از مؤلفه هاى اساسى آن در تحولات سياسى، مفهوم حزب در ادبيات سياسى معاصر رواج گسترده اى يافت. پيشينه حزب در ايران به زمان نهضت مشروطه برمى گردد كه همزمان با آن احزاب در ايران شكل گرفتند. بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، اين بحث كه «حزب در انديشه سياسى اسلامى چه جايگاهى دارد و با توجه به استقرار نظام ولايت فقيه، احزاب در جمهورى اسلامى ايران چه موقعيتى خواهند داشت؟» مورد توجه انديشمندان اسلامى قرار گرفت. بعضى با توجه به جديد بودن حزب، آن را صرفا محصول ليبرال دموكراسى غرب و مغاير با آموزهها و مبانى فقهى و دينى دانسته، به رد آن پرداختند. برخى در مقابل، آن را به عنوان محصول موفق تجربه ليبرال دموكراسى غرب دانسته و بدون توجه به مؤلفه ها و مبانى حزب، آن را پذيرفتند. گروهى نيز با بررسى مبانى فقهى و دينى حزب، قايل به بازسازى آن شدند. اغلب كتب و مقالات منتشرشده در اين موضوع صرفا به توصيف حزب غربى پرداختهاند و كمتر به جايگاه حزب در اسلام از منظر رويكردهاى مختلف توجه كردهاند. از جمله اين آثار مىتوان به كتابهاى حزب سياسى و عملكرد آن در جوامع امروز و پيدايى و پايايى احزاب سياسى در غرب اشاره كرد. در برخى آثار، رويكرد اسلامى مدنظر بوده است؛ از جمله: مبانى تحزب در انديشه سياسى اسلام، مبانى فقهى و كلامى حزب در مذهب شيعه، و مقاله هاى «تحزب و مبانى آن در فقه سياسى شيعه» و «جايگاه حزب در اسلام». اما در اين آثار نيز برداشت محدودى از حزب ارائه شده و تعريفى جامع كه مبين حزب در همه فرهنگ ها از جمله فرهنگ اسلامى و غربى باشد، ارائه نشده و نيز رويكردهاى مختلف مدنظر قرار نگرفته است. در اين نوشتار، نخست با تبيين مفهوم لغوى حزب، برداشتى عام، تاريخى و جهان شمول از حزب ارائه شده كه قابل انطباق بر همه تعاريف خواهد بود. سپس با توصيف مفهوم اصطلاحى، خاستگاه و مبانى حزب در غرب، به ارزيابى اجمالى آن مىپردازد تا در نهايت، بتوان جايگاه واقعى حزب بر اساس مبانى انديشه سياسى اسلامى تبيين گردد.
از اينرو، سؤال اصلى اين پژوهش اين است: جايگاه حزب در انديشه سياسى اسلامى چگونه قابل تبيين است و انديشمندان مسلمان چه رويكردهايى نسبت به اين مقوله داشتهاند.
نگارنده با استناد به منابع اسلامى و تبيين و تحليل رهيافتهاى مختلف، وجود حزب و آزادى عمل آنها را در درون جامعه اسلامى، مثبت ارزيابى نموده است.
این مقاله در مجله معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 172 ـ فروردين 1391، 47ـ68 منتشر شده است.
اصل مقاله را می توانید از اینجا مشاهده کنید./229/ف