به گزارش سرویس مبانی پایگاه تخصصی فقه حکومتی وسائل، حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولیفقیه در استان خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد، در جلسه پنجاه و چهارم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی که چهاردهم اسفندماه 95 با حضور طلاب و روحانیون سطح چهار حوزه علمیه استان در محل حسینیه شهدای مصلای امام خمینی(ره) بجنورد برگزار شد، در ادامه بحث ثبوت رؤیت هلال به تشریح دلایل قول تعمیم ثبوت رؤیت هلال پرداخت.
خلاصه درس گذشته:
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی در جلسه پنجاه و سوم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی در ادامه بررسی دلایل قائلین به عدم تعمیم رؤیت هلال ماه، اظهار کرد: یکی دیگر از ادله مشهور بر عدم تعمیم حکم رؤیت هلال و اینکه رؤیت ماه در هر شهر و بلدی برای خودش حجت است نه برای شهرهای دور، اجماع است که گفتهاند ما اجماع داریم بر اینکه فقها فرمودهاند «بلااختلافٍ و بلاشکٍ» اگر در جایی ماه دیده شد برای افقهای نزدیک حجت است ولی برای افقهای دور دلیلی نداریم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از دلایل قول مشهور، شهرت است، گفتهاند یکی از ادلهای که ما میتوانیم بگوییم که اگر ماه در جایی دیده شد فقط برای بلاد نزدیک حجت است نه دور، شهرت فتوایی است، بالاخره مشهور علمای ما فتوا دادهاند و وقتی مشهور فتوا دادهاند نمیتوانیم فتوای مشهور را کنار بگذاریم.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی اضافه کرد: در شهرت فتوایی اختلاف هست که آیا حجت هست یا نیست، مشهور میگویند شهرت فتوایی حجت نیست؛ یعنی شهرت فتوایی دلیل محکم نمیشود، شهرت روایی مشکلی ندارد، شهرت عملی هم مشکلی ندارد؛ ولی شهرت فتوایی اینجور نیست که هر جا چیزی از لحاظ فتوا مشهور شد ملاک باشد.
خلاصه درس حاضر:
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی در جلسه پنجاه و چهارم درس خارج فقه حوزه علمیه خراسان شمالی، اظهار کرد: علما و فقهایی که نظر به تعمیم ثبوت رؤیت هلال به دیگر شهرهای اسلامی، چه دور و چه نزدیک دارند، برای اثبات نظر خود، به دلایلی تمسک جستهاند که یکی از آنها ظاهر آیه «فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْه ... .» است.
وی افزود: این علما گفتهاند «شهود شهر» به دو چیز محقق میشود؛ رؤیت و شهادت به رؤیت. چه خود انسان ماه را ببیند و چه از راههای معتبر شرعی همچون بیّنه برای وی رؤیت هلال ثابت شود. ظاهر آیه شریفه مطلق است. شهود شهر رمضان در هر کجا باشد، فرقی نمیکند، ماه رمضان است.
حجتالاسلام و المسلمین یعقوبی ادامه داد: همچنین بنا به نظر این فقها از برخی روایات استفاده میشود که ثبوت هلال، محدود به شهرهای نزدیک و همافق نیست، بلکه همه شهرهای اسلامی را در برمیگیرد.
تقریر درس:
گفتیم مشهور فقهای شیعه معتقد به عدم تعمیم هستند. در مقابل عدهای از فقها، همچون علامه در برخی از کتابهایش و نراقی در مستند، صاحب حدائق، فیض کاشانی، محقق خوانساری و عدهای از معاصران قول به تعمیم را برگزیدهاند.
به نظر آنان ثبوت رؤیت هلال ماه در یکی از شهرهای اسلام، برای همه شهرها؛ چه دور و چه نزدیک، کافی است. در صورت ثبوت از راههای معتبر شرعی، میتوان آن را به همه شهرهای اسلامی تعمیم داد. آنان نیز برای اثبات نظر خویش، به دلایل و مستندات و مؤیداتی استناد کردهاند که در این جلسه، به بررسی آن میپردازیم
آنان که نظر به تعمیم ثبوت رؤیت هلال به دیگر شهرهای اسلامی، چه دور و چه نزدیک دارند، برای اثبات نظر خود، به دلایلی تمسک جستهاند، ازجمله:
1. از ظاهر کتاب:
«فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْه ... .»[1]
گفتهاند «شهود شهر» به دو چیز محقق میگردد؛ رؤیت و شهادت به رؤیت. چه خود انسان ماه را ببیند و چه از راههای معتبر شرعی، همچون بینه برای وی رؤیت هلال ثابت شود. ظاهر آیه شریفه مطلق است. شهود شهر رمضان در هرکجا باشد، فرقی نمیکند، ماه رمضان است.
علامه در منتهی مینویسد: «لنا انّه یوم من شهر رمضان فی بعض البلاد للرؤیة و فی الثانی بالشهادة فیجب صومه لقوله تعالی: فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْه.»[2]
«دلیل ما آن است که در برخی از شهرها، با دیدن هلال، ماه رمضان محقق میگردد و در شهرهای دیگر که رؤیت نشده، با شهادت به رؤیت. پس روزه آن روز، بر همه واجب است، به خاطر فرموده خداوند: هر کس که این ماه را دریابد، باید که در آن روزه بدارد.»
ابنقدامه از فقهای عامه نیز برای قول به تعمیم به این آیه شریفه استدلال کرده است: «اذا رأی الهلال اهل بلد الزم جمیع البلاد الصوم و هذا قول اللیث و بعض اصحاب الشافعی لنا قول اللّه تعالی فَمَنْ شَهِدَ مِنْکمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْه... .»[3]
«آنگاه که ماه در شهری رؤیت شد، بر مردم تمام شهرها لازم است که آن روز را روزه بگیرند؛ و این قول لیث و بعضی از اصحاب شافعی است. ... دلیل ما بر این فتوا، سخن خداوند تعالی است: هر کس که این ماه را دریابد، باید که در آن روزه بدارد.»
اینان، بر این نظرند که: «شهدالشهر» به معنای درک ماه و رؤیت هلال است و افزون بر این، میگویند: آیه مطلق است و برای کسی اگر هلال ماه ثابت گردد، باید روزه بگیرد، چه دور باشد و چه نزدیک. قبلاً گفتیم که نزدیکی و دوری، میزان و معیار مشخصی ندارد. به اصطلاح امری تشکیکی است.
بنابراین، اگر بخواهیم در مسأله رؤیت هلال بین شهرهای اسلامی فرق بگذاریم و بگوییم رؤیت هلال برای شهرهای نزدیک حجت است و برای شهرهای دور، خیر، با توجه به اینکه میزان نزدیکی و دوری ضابطه معینی ندارد، مردم دچار سردرگمی میشوند و نهتنها مشکلی را حل نمیکند که بر مشکل نیز میافزاید.
اما در مقابل در پاسخ به دلالت آیه اشکال شده است، بسیاری از مفسّران، از جمله علامه طباطبائی، امینالاسلام طبرسی، زمخشری، فیض کاشانی، صاحب تفسیر نورالثقلین و صاحب تفسیر السراجالمنیر بر این باور هستند که آیه در مقام بیان حکم مسافر است.
«شهد» در آیه شریفه را به معنای «حضر» گرفتهاند؛ بنابراین، «فمن شهد منکم الشهر»، یعنی هر کسی در ماه رمضان حاضر باشد و در سفر نباشد، باید روزه بگیرد. افزون بر این در روایاتی که در تفسیر آیه شریفه «شهدالشهر» وارد شده، معصوم(ع)، «شهد الشهر» را به معنای حضور در ماه رمضان در مقابل مسافرت گرفته است.
علامه نیز در تذکره به آیه استدلال میکند، امّا دلالت آن را کافی نمیداند. در منتهی به آن استدلال کرده، ولی بر ردّ آن سخنی ندارد.
2. اطلاق روایات
دومین دلیلی که قائلان به تعمیم به آن تمسک میجویند، اطلاق روایات رؤیت، بینه و... است.
از روایات فراوانی استفاده میشود که از راههای ثبوت هلال، بلکه راه اصلی، رؤیت است. هرگاه هلال ماه دیده شود، آغاز ماه است و باید روزه گرفت و یا اول شوال است و باید افطار کرد.
ازجمله این روایات، روایت منصوربنحازم است از امام صادق (ع) که فرمود: «صُمْ لِرُؤْیةِ الْهِلَالِ وَ أَفْطِرْ لِرُؤْیتِه ... .»[4] با رؤیت هلال روزه بگیر و با رؤیت آن افطار کن. همین مضمون در روایات دیگری نیز آمده است.
لفظ «رؤیت» در این روایات، مطلق است و هیچگونه قیدی ندارد و نشان میدهد که دیدن ماه به طور مطلق، ملاک صوم و افطار است، چه در شهر محل زندگی، چه در شهرهای همجوار و نزدیک به آن و چه در شهرهای دور.
رؤیت هلال، تنها برای بیننده هلال حجیت و اعتبار ندارد، بلکه رؤیت هلال مطلقاً معتبر است؛ به عبارت دیگر، گاه ممکن است شخص خاصی ماه را ببیند، ولی بر آن، کسی آگاهی نیابد و گاه شخصی ماه را ببیند و اشخاص دیگری که به صداقت بیننده اطمینان دارند، از قول او به رؤیت هلال مطلع شوند و یا دو نفر عادل هلال ماه را ببینند و نزد حاکم شرع به آن گواهی دهند و ... .
از اطلاق «رؤیت» در این روایات به دست میآید که همه این اقسام رؤیت، اعتبار دارد و همانگونه که رؤیت برای شخص بیننده راهگشا است، برای کسانی که از رؤیت آگاهی یابند نیز، حجیت دارد. فرقی نمیکند شهری که ماه در آن دیده شده، نزدیک و همافق شهرهایی باشد که دیگران از آن آگاهی یافتهاند، یا دور باشند و مختلفالأفق. پس اگر افرادی در خراسان، هلال ماه را دیدند و مسلمانان در هندوستان مثلاً از دیدن آنان مطلع شدند، به مقتضای اطلاق این روایات، برای همه آنان آغاز ماه ثابت است.
آیتاللّه سیدعبدالأعلی سبزواری با اشاره به همین اطلاقات مینویسد: «و مقتضی اطلاق ما تقدم من الأخبار تحقق اول الشهر فی الجمیع لتعلق الحکم علی صرف وجود الرؤیة والمفروض تحققه.»[5] «اطلاق روایات اقتضا دارد که ابتدای ماه در همه سرزمینها تحقق مییابد؛ زیرا حکم ثبوت ماه به صرف رؤیت تعلق یافته است و فرض هم تحقق رؤیت است.»
به دلالت این دلیل اشکال شده؛ زیرا مفاد این روایات «رؤیت هلال» است، نه شهادت به رؤیت و علاوه اطلاق آنان منصرف به همان بلد محل رؤیت و یا شهرهای نزدیک به آن است.
اطلاقات روایات بینه: همانگونه که هلال ماه با رؤیت ثابت میشود، با شهادت دو نفر عادل نیز ثابت میگردد. از روایات فراوانی این معنی استفاده میشود.
ازجمله هشام از امام صادق (ع) نقل میکند که آن حضرت در مورد فردی که بیست و نه روز روزه گرفته، فرمود: «إِنْ کانَتْ لَهُ بَینَةٌ عَادِلَةٌ عَلَی أَهْلِ مِصْرٍ أَنَّهُمْ صَامُوا ثَلَاثِینَ عَلَی رُؤْیةٍ قَضَی یوْماً.»[6]؛ اگر دو شاهد عادل گواهی دادند که اهل شهری سی روز روزه گرفتهاند، مردم شهری که بیست و نه روز روزه گرفتهاند، باید یک روز قضا کنند.
ظاهر روایت اطلاق دارد و شهادت به رؤیت هلال مطلقاً حجت است، چه محلی که گواهان ماه را دیدهاند، دور باشد و چه نزدیک، چه همافق باشد و چه نباشد.
در روایت دیگری عبدالرحمان بن ابیعبدالله از امام صادق (ع) میپرسد: اگر روز بیست و نهم شعبان هوا ابری بود و ما نتوانستیم ماه را ببینیم، چه کنیم؟ امام (ع) فرمود: «لَا تَصُمْ إِلَّا أَنْ تَرَاهُ فَإِنْ شَهِدَ أَهْلُ بَلَدٍ آخَرَ فَاقْضِهِ.»[7]؛ روزه نگیر، مگر اینکه ماه را رؤیت کنی؛ و اگر از شهر دیگری شهادت دادند که آن روز رمضان بوده است قضای آن روز را به جا بیاور.
یا از امام (ع) از روز شک سؤال میشود، حضرت میفرماید: «لَا تَقْضِهِ إِلَّا أَنْ یثْبِتَ شَاهِدَانِ عَدْلَانِ مِنْ جَمِیعِ أَهْلِ الصَّلَاةِ مَتَی کانَ رَأْسُ الشَّهْرِ وَ قَالَ لَا تَصُمْ ذَلِک الْیوْمَ الَّذِی یقْضَی إِلَّا أَنْ یقْضِی أَهْلُ الْأَمْصَارِ فَإِنْ فَعَلُوا فَصُمْهُ.»[8]
قضای آن لازم نیست، مگر این که دو شاهد عادل از اهل نماز شهادت دهند که اول ماه چه وقت بوده است؛ و نیز فرمود: آن روز را قضا نکن، مگر مردمان شهرهای دیگر نیز قضا کنند. در این صورت، روزه آن روز را بگیر.
از این دو صحیحه، فهمیده میشود که شهادت به رؤیت اول ماه را ثابت میکند. حتی بعد از اتمام ماه رمضان و بیست و نه روز روزه گرفتن، اگر دو شاهد عادل به رؤیت هلال در سی روز پیش گواهی دهند، باید یک روز روزه قضا بگیرد؛ زیرا معلوم میشود که ماه رمضان یک روز زودتر شروع شده است. در شهادت به رؤیت، فرقی بین شهرهای نزدیک و دور، نیست؛ اطلاق روایات همه را برمیگیرد.
بدین مضمون، روایات دیگری نیز داریم. در هیچ یک از آنها، در ثبوت هلال با گواهی دو عادل، قید نشده که شهرها نزدیک به یکدیگر باشند و یا همافق.
علامه در توضیح صحیحه هشام بن حکم مینویسد: «علّق (علیهالسلام) وجوب القضاء بشهادة العدلین من جمیع المسلمین و هو نص فی التعمیم، قرباً و بعداً، ثم عقبه بمساواته لغیره من الأمصار و لم یعتبر (علیهالسلام) القرب فی ذلک.»[9]
امام(ع) وجوب قضاء را به شهادت دو عادل از مسلمانان معلّق کرده است و این، صراحت در گسترش حکم رؤیت دارد و دوری و نزدیکی شهرها در آن دخالتی ندارد. آنگاه در پی آن، حکم به یکسانی شهر محل رؤیت با دیگر شهرها کرده و اعتباری به نزدیکی شهرها نداده است.
علامه در سخن فوق، روایت را صریح در تعمیم دانسته است. غیر از وی، فقیهان دیگری نیز از اطلاقات چنین برداشتی داشتهاند.
سیدعبدالاعلی سبزواری در اینباره مینویسد: «والمنساق منها ان شهر رمضان فی جمیع البلاد واحد، من حیث الکمیة والعدد و اطلاقها یشمل اتحاد الأفق و الإختلاف فیه.»[10]
از این روایات استفاده میشود: ماه رمضان، در همه شهرها، از جهت مقدار و تعداد روزها، یکی است. اطلاق این روایات، همه شهرها را در برمیگیرد، چه از نظر افق متحد باشند و چه گونهگون، فرقی ندارد.
مولی احمد نراقی، فیض کاشانی، شیخ یوسف بحرانی، آیتاللّه خویی و ... به استناد همین روایات و اطلاق آنها، به تعمیم ثبوت رؤیت هلال به شهرهای دور فتوا دادهاند.
3. روایات خاصه
از برخی روایات، علاوه بر اطلاقاتی که اشاره کردیم، استفاده میشود: ثبوت هلال، محدود به شهرهای نزدیک و همافق نیست، بلکه همه شهرهای اسلامی را در برمیگیرد، ازجمله:
محمد بن عیسی میگوید: «کتَبَ إِلَیهِ [امام] أَبُو عَمْرٍو أَخْبِرْنِی یا مَوْلَای أَنَّهُ رُبَّمَا أَشْکلَ عَلَینَا هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَا نَرَاهُ وَ نَرَی السَّمَاءَ لَیسَتْ فِیهَا عِلَّةٌ فَیفْطِرُ النَّاسُ وَ نُفْطِرُ مَعَهُمْ وَ یقُولُ قَوْمٌ مِنَ الْحُسَّابِ قِبَلَنَا إِنَّهُ یرَی فِی تِلْک اللَّیلَةِ بِعَینِهَا بِمِصْرَ وَ إِفْرِیقِیةَ وَ الْأُنْدُلُسِ فَهَلْ یجُوزُ یا مَوْلَای مَا قَالَ الْحُسَّابُ فِی هَذَا الْبَابِ حَتَّی یخْتَلِفَ الْفَرْضُ عَلَی أَهْلِ الْأَمْصَارِ فَیکونَ صَوْمُهُمْ خِلَافَ صَوْمِنَا وَ فِطْرُهُمْ خِلَافَ فِطْرِنَا فَوَقَّعَ (علیهالسلام) لَا تَصُومَنَّ الشَّک أَفْطِرْ لِرُؤْیتِهِ وَ صُمْ لِرُؤْیتِهِ.»[11]
ابو عمرو، به امام (ع) نوشت: سرورم، چهبسا برای ما در هلال ماه رمضان مشکل پیش میآید و آن را نمیبینیم، در حالی که در آسمان هم مانعی از رؤیت هلال وجود ندارد. مردم افطار میکنند، ما نیز با آنان افطار میکنیم؛ و گروهی از منجمان پیشبینی کردهاند که آن شب، ماه در مصر و آفریقا و اندلس دیده میشود. آیا بر ما روا است که از اهل حساب پیروی کنیم؟ تا اینکه در شهرهای گوناگون، روزه تفاوت کند؟ و درنتیجه روزه آن شهرها خلاف روزه ما باشد و فطر آنان با فطر ما فرق کند؟ امام (ع) در پاسخ نوشت: روزی که شک داری روزه نگیر و صوم و افطارت را با رؤیت انجام بده.
نهی امام (ع)، ابو عمرو را از گرفتن روزه، بدان خاطر بوده که وی به گفته منجمان و اهل حساب شک داشته است و این، نشان میدهد که اگر کسی قطع و یقین داشت که در شهرهای دور ماه رؤیت شده، میتواند از آنان پیروی کند و او نیز هماهنگ با آنان روزه بگیرد و افطار کند.
شیخ یوسف بحرانی و فیض کاشانی نیز همین معنی را از روایت فهمیدهاند.
از مجموع روایاتی که به نمونههایی از آن اشاره کردیم، نتیجه میگیریم که رؤیت ماه در هر کجا از کشورهای اسلامی رخ دهد، گرچه دور یا اختلاف در افق داشته باشند، برای همگان حجیت دارد؛ زیرا روایات، مطلق ثبوت رؤیت را چه با دیدن هلال ماه و چه با شهادت به رؤیت، حجت میدانند. شهادت به رؤیت نیز مقید به شهرهای نزدیک نیست و همه جا را در برمیگیرد.
برخی از فقیهان، بر دلالت این روایات بر نظریه تعمیم اشکال کردهاند و گفتهاند: اطلاق آنان منصرف به شهرهای نزدیک است: «و فیه انّه یحمل علی البلد المتعارف بحکم الإنصراف القطعی، اذا الشایع فی الأزمنة السابقة، انّ البلاد المتقاربة کانوا یتزاورون و کان من القلیل تزاور البلاد المتباعدة.»[12]
این روایات، این اشکال را دارند که به حکم انصراف قطعی، حمل میشوند بر شهرهای نزدیک؛ زیرا در زمانهای قدیم، معمول بوده که مردم شهرهای نزدیک به دیدار همدیگر میرفتند و کم اتفاق میافتاد که مردم شهرهای دور به دیدار هم بروند.
شیخ انصاری در کتابالطهارة، کتاب صوم نمیپذیرد که این روایات(ع) شهرهای دور را هم در بربگیرند: «و امّا الأخبار منها بحکم الغلبة البلاد المتقاربة مع انّ الظاهران الإطلاق فی مقام بیان حکم انکشاف کون یوم الشک من رمضان لا فی مقام بیان الکاشف و انه یحصل بمجّرد رؤیته فی بلد من البلاد و لو کان فی غایة البعد، فکما لا دلالة علی الشروط المعتبرة فی البلد من القرب والبعد، بل المراد بیان حکم الإنکشاف بعد فرض ثبوت الکاشف.»
به حکم غلبه، روایات شهرهای نزدیک را شامل میشوند. علاوه، روایات، چنانکه از ظاهر آنها بر میآید، در مقام بیان (یوم الشک) از رمضان هستند، نه در مقام بیان کاشف و اینکه آغاز ماه، به مجرد دیدن هلال در یکی از شهرها، هر چند بسیار دور، حاصل میشود. پس همانطور که این روایات در مقام بیان شروط معتبر در بینه نیستند و اطلاق ندارند، همچنین، دلالتی ندارند به شرایط معتبر در شهرها از جهت دوری و نزدیکی، بلکه روایات در مقام تبیین تکلیف یوم الشک هستند، پس از فرض ثبوت کاشف.
برخی دیگر از فقیهان نیز به مانند شیخ، در این مسأله اظهار نظر کردهاند. از اشکال شیخ و آنانکه چون او مشی کردهاند، آنها که نظر به تعمیم دارند پاسخ دادهاند: «و دعوی الإنصراف الی اهل البلد، کما تری، سیما مع التصریح فی بعضها بان الشاهدین یدخلان المصر و یخرجان، کما تقدم، فهی طبعاً تشمل الشهادة الحاصلة من غیر البلد علی اطلاقها.»[13]
ادعای انصراف روایات به شهرهای نزدیک، سخنی است نادرست؛ به ویژه در برخی از این روایات، تصریح شده: دو گواه به شهر وارد یا از شهر خارج میشوند. همانطور که پیش از این گفته شد، این به گونه طبیعی شهادت به رؤیت را از غیر شهر در برمیگیرد.
از این گذشته، روایات در مقام بیان هستند و بدون دلیل معتبر، اطلاق آنها را نمیتوان از کار انداخت.
در روایت صحیحه هشام، امام(ع) شهادت را معلق کرده است به «شهر»: «إِنْ کانَتْ لَهُ بَینَةٌ عَادِلَةٌ عَلَی أَهْلِ مِصْر» و شهر، نکرهای است شایع که تمامی شهرهای اسلامی را در برمیگیرد. تا دلیل یقینآوری در دست نداشته باشیم، نمیتوانیم آن را به شهرهای نزدیک مقید کنیم./236/
مقرر: هادی رحیمی کوهستان
منابع:
[1]. منتهی، ج 2، ص 592.
[2]. تذکرة، ج 1، ص 269.
[3]. مغنی، ابنقدامه، ج 3، ص 7.
[4]. وسایلالشیعة، ج 7، ص 181.
[5]. وافی، ج 11، ص 120، پاورقی مرحوم شعرانی.
[6]. وسایلالشیعة، ج 7، ص 183.
[7]. همان، ص 211.
[8]. همان، ص 189.
[9]. منتهی، ج 2، ص 593.
[10]. مستندالشیعة، ج 2، ص 133.
[11]. تهذیبالأحکام، ج 4، ص 159 و وافی، ج 11، ص 123.
[12]. الفقه، ج 36، ص 198.
[13]. مستند عروة، ج 2، ص 120.